هولوکاست
نام | افسانه هولوکاست |
---|---|
معنا | سوزاندن با آتش است، به طور کامل |
مورد ادعا | جمع آوری قریب 6 میلیون یهودی از سراسر اروپا و اعدام در اردوگاههای مرگ آلمان و لهستان |
زمان | سالهای 1944 تا 1939 (در جنگ جهانی دوم) |
تولد واژه هولوکاست | نیمه دوم قرن 19 میلادی(چند سال بعد از جنگ جهانی دوم) |
تحقیق و تردید درباره هولوکاست | قانونا در اکثر کشورهای اروپایی جرم است! |
انگیزههای ادعا | سیاسی، اقتصادی، روانی |
هولوکاست از دو واژه یونانی "holos" به معنی "همه" و "kaustos" (در بعضی از متون به جای واژه kaustos از واژه kaiein استفاده شده است) به معنی سوزاندن و نابود کردن ترکیب یافته است. این واژه روی هم رفته به معنی همهسوزی است و در اصطلاح از آن به قربانی و یا قربانی بزرگ یاد میشود و به واقعهای اطلاق میشود که در فاصله سالهای 1944 تا 1939 (در جنگ جهانی دوم) قریب به 6 میلیون یهودی از سراسر اروپا جمعآوری و به اردوگاههای مرگ در آلمان و لهستان مانند اردوگاه " آشویتس: که مهمترین آنها بود، فرستاده و در کورهها سوزانده شدند. همچنین قتلهای دسته جمعی رده دومی هم وجود داشت که یهودیها را وارد اتاقهای بزرگی میکردند که دوشهایی در سقف داشتند و پس از بستن درها؛ از دوشها گازی به نام" زیلکون ب " خارج میشد و موجب خفگی همه میگردید.
تعریف هولوکاست
هولوکاست (holocaust)، به معنای «سوزاندن با آتش است که به طور کامل از میان برود» و واژهای است یونانی که از دو واژه holos به معنی همه و [۱]kaustus به معنی سوزاندن و نابود کردن ترکیب شده است و در لغت، به معنای «همهسوزی» است.[۲] برخی از زبان شناسان، این واژه را برگرفته از جنایت یهودیان در یمن باستان میدانند[۳] که به تدریج و در گذر ایام، مفهوم عامتری یافته، به سوزاندن زنده زنده انسانها اطلاق شده است و در اصطلاح، به نظریهای اطلاق میشود که ادعا دارد شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم، بر اثر اعمالی از قبیل اعدام در اتاقهای گاز و سوزانده شدن در کورههای آدمسوزی اردوگاههای کار اجباری نازیها، کشته شدهاند.[۴]
بر اساس قانونی که پیش نویس آن در اوایل دهه 80 قرن نوزدهم، از سوی تعدادی از اعضای آژانس بینالمللی صهیونیسم، تحت سرپرستی «رنه ساموئل سپرات»، خاخام معروف فرانسه تهیه و در ژوئیه سال 1990 م. در فرانسه به تصویب رسید، هرگونه تردید درباره «هولوکاست»، اعم از تردید درباره کشتار - مورد ادعای - یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاقهای گاز و حتی کمترین تردید در رقم 6 میلیونی یهودیان کشته شده، جرم تلقی میشود و هرکس در فرانسه از این قانون تخلف کرده، در سه موضوع یاد شده تردید کند، به یک ماه تا یک سال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانک جریمه محکوم میشود. بعدها با فشار آمریکا، انگلیس، فرانسه و آژانس صهیونیستی، این قانون در اکثر کشورهای اروپایی نیز به تصویب رسید؛ به طوری که امروزه هرگونه تردید درباره هولوکاستِ مورد ادعا و ابعاد و اجزای آن، در اروپا جرم تلقی میشود![۵] جرج بوش، قانون مبارزه با «آنتی سیمیتیزم» را برای به اصطلاح کنترل این پدیده در جهان امضا کرد. هدف از قانون یهودستیزی دولت بوش، این است که تمام انتقادها علیه رژیم غاصب اسرائیل را به سکوت کشانده و ددمنشیها و دروغهای این رژیم را از بین ببرد.[۶]
سرانجام با تلاش صهیونیست، این افسانه، جنبهای جهانی به خود گرفت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با تصویب قطع نامهای، روز 27 ژانویه [۷] را به عنوان روز یادبود هولوکاست، نامگذاری کرد.[۸]
حقیقت ماجرا
در اواخر جنگ جهانی دوم صحنههای دلخراش بعضی از اردوگاههای اسرا، و اجساد روی هم انباشته شده که از بیماری تیفوس جان داده بودند، زمزمههای کورههای آدمسوزی را بر سر زبانها انداخت و صهیونیستها با ابزار تبلیغاتی خود به طور گسترده روی این مسأله سرمایهگذاری کردند. اما حقیقت امر چیز دیگری بود.
از نیمه دوم قرن 19 میلادی و چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، واژه «هولوکاست» در فرهنگ سیاسی، مفهوم و معنای ویژهای یافته و تقریباً به یک اسم خاص بدل شده است. از آن هنگام به بعد، ماجرای کشتار 6 میلیون یهودی در جریان جنگ جهانی دوم از سوی نازیها را که یک داستان ساختگی است «هولوکاست» مینامند. (واژه هولوکاست را در تمامی متون با حرف h بزرگ نشان میدهند)
در اوایل دهه 80 قرن نوزدهم، تعدادی از اعضای آژانس بینالمللی صهیونیستها، از جمله، «پی یر ویدال ناکه»، «سرژ ولز»، «فرانسوا براریدا» تحت سرپرستی «رنه ساموئل سپرات» خاخام معروف فرانسه، با استناد به داستان ساختگی کشتار 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم و به عنوان پیشگیری از فراموش شدن مظلومیت این قوم! پیش نویس قانونی را تهیه کرده و در ژوئیه سال 1990 میلادی در فرانسه به تصویب رساندند که براساس آن «هرگونه تردید درباره «هولوکاست»، اعم از تردید درباره کشتار -مورد ادعای- یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاقهای گاز و حتی کمترین تردید در رقم 6 میلیونی یهودیان کشته شده، جرم تلقی میشود! و هرکس در فرانسه از این قانون تخلف کرده و در سه موضوع یاد شده تردید کند به یک ماه تا یکسال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانک جریمه محکوم میشود.»
بعدها با فشار آمریکا، انگلیس، فرانسه و آژانس صهیونیستی، این قانون در سایر کشورهای اروپایی نیز به تصویب رسید. به طوری که امروزه هرگونه تردید درباره هولوکاست مورد ادعا و ابعاد و اجزاء آن در اروپا جرم تلقی میشود!
واژه هولوکاست هر ساله با فرارسیدن 27 ژانویه روز جهانی یادبود هولوکاست بطور گستردهتری در رسانهها منعکس میشود و رژیم غاصب اسرائیل هر ساله با استفاده از تبلیغات مربوط به آن جهانیان را نسبت به ظلمی که به ادعای آنها در گذشته بر یهودیان روا داشته شده سرزنش میکند.
هولوکاست امروزه ابعاد پیچیدهای دارد شاید بتوان این پدیده سراسر اغراق و بزرگنمائی شده را قطعنامه وجدان آزرده اروپائیها برای تسلیم کردن سرزمین ملت فلسطین به ملتی که گمان میکنند بر آنها ستم کردهاند، میباشد.
صهیونیستها با به تصویر کشیدن اتاقهای دروغین گاز و کورههای آدمسوزی این نکته را به جهانیان القا کردند که ستمهای بسیاری براین قوم رفته ووجدان جهانیان باید برای جبران گناه و ظلمی که بر یهودیان اعمال کرده بیدارشود وخدمتی را به این مردم نماید تا از این پس این قوم به اصطلاح برگزیده خداوند دیگر در هیچ برهه از تاریخ مورد ظلم دیگران واقع نشود.
برای این منظور غرب به سرکردگی انگلیس و آمریکا دست به کار شد و نطفه فساد و غارت زمین را در فلسطین مظلوم کاشت و ملت فلسطین را در خاورمیانه طی حکمی محکوم کرد تا تاوان گناهی مشکوک را که به اصطلاح اروپائیان عامل ارتکاب آن بودند بپردازند. لذا امروز ما در سرزمین فلسطین شاهد این هستیم که این قوم به اصطلاح برگزیده و ستمدیده آنچه که مدعی هستند در طول تاریخ بر سر آنها آمده بر ملت فلسطین اعمال میکنند این امر میسر نگشته مگر اینکه غرب خود را محکوم و مدیون به گناهی میداند که باید ملتی دیگر در نقطهای دیگراز جهان تاوان آن را جبران کند.
انگیزههای طرح هولوکاست
در بررسی انگیزههای طرح افسانه هولوکاست، با دو عامل عمده مواجه ایم که از این قضیه به صورتهای مختلف بهرهمند شدهاند؛ یکی صهیونیسم که ذی نفع عمده است و دیگری خود دولتهای غربی.
الف) انگیزههای صهیونیسم
از دیدگاه محققانی که درباره چگونگی و انگیزههای طرح افسانه هولوکاست به تحقیق پرداختهاند، چند دلیل عمده در این زمینه وجود دارد که عبارتند از:
1. انگیزههای سیاسی
از دیدگاه صهیونیستها، برپایی دولت جعلی اسرائیل، نتیجه منطقی ظلم بر یهودیان در هولوکاست است. تعجب آور این است که آنها میخواهند به واسطه وقوع «آشویتس»[۹] و کورههای آدمسوزی خیالی، خود را مستحق برپایی یک دولت بنمایانند؛ آن هم در گوشه دیگری از جهان و با غصب سرزمین ملتی که هیچ گونه ربطی به جنایات واقعی یا ساخته و پرداخته آنان ندارد. چنان که «آبراهام هشل» میگوید: «دولت اسرائیل، پاسخ خدا به آشویتس است»[۱۰] و «موشه زیمرمن»، رئیس گروه مطالعات آلمانی در دانشگاه عبری اورشلیم تأکید میکند که «هالوکاست [هولوکاست]، توجیه اصلی تأسیس دولت اسرائیل است».[۱۱]
چرا در فلسطین؟
سازمان صهیونیسم، در شرایط جنگ جهانی، اولین مرحله از پروژه تسلط بر جهان را کلید زد. این سازمان، چاره را در این دید که از هرج و مرج به وجود آمده در جنگ جهانی استفاده کند و با «مظلومنمایی» هرچه تمامتر، چنین جلوه دهد که جهان مسیحیت به آنان حمله کرده و تعداد زیادی از آنان را کشته است؛ پس آنان ناچارند به جای دیگری بروند و کجا بهتر از خاورمیانه و آن هم فلسطین؛[۱۲] سیاستی که نه بر اساس اجبار، بلکه کاملاً مورد خواست و مطابق اهداف صهیونیسم بود. «هانا آرنت» معتقد است: «سیاست ناسیونال سوسیالیستها در مورد یهودیان، سیاستی بود که کاملاً طرفدار صهیونیسم بود».[۱۳] «هاینتس هوهنه»، روزنامه نگار آلمانی نیز در تأیید این نظر میگوید: «صهیونیستها، استقرار فاشیسم در آلمان را نه به مثابه یک مصیبت ملی، بلکه به عنوان فرصتی تاریخی و بی مانند در وصول به هدفهای صهیونیستی خویش میدیدند».[۱۴]
علاوه بر تأسیس رژیم جعلی اسرائیل و تلاش برای تحقق اهداف صهیونیسم بین الملل، صهیونیستها دو هدف عمده سیاسی دیگر را از مظلومنمایی یهود و تقدس بخشیدن به هولوکاست، تعقیب میکنند؛
1. پیشگیری از خیزش عمومی جهانیان علیه صهیونیسم.
2. مظلومنمایی و برانگیختن احساسات نژاد یهود و ایجاد اتحاد سیاسی آنان.[۱۵]
2. انگیزههای اقتصادی
صهیونیستها با ماجرای هولوکاست و طرح دعاوی حقوقی علیه کشورهای آلمان، اتریش، لهستان، سوئیس و... ، تا کنون میلیاردها دلار به جیب زدهاند. به عنوان نمونه، آلمان ملزم شد از سال 1952 تا سال 2002 م. به روشهای مختلف، به بازماندگان به اصطلاح قتل عام یهود غرامت بپردازد[۱۶] و بر اساس توافقهای حاصله، «دولت این کشور، زیر فشارهای باج خواهانه صهیونیستها، مجبور شد موافقت خود را با اعطای سالانه 50 میلیون مارک تا سال 2002 م. به صهیونیست اعلام نماید».[۱۷]
گلدمن (مجری اصلی طرح) میگوید: «هدف از این افسانه سازیها و دروغ پردازیها، صرفاً گرفتن غرامت برای قربانیان جنگ نبود؛ بلکه هدف از آن، تهیه بودجه لازم جهت پایهریزی حکومتی بود که کوچکترین حقی در این رابطه نداشت؛ زیرا زمانی که این جنایات انجام شد، چنین دولتی وجود خارجی نداشت؛ اما از این مسئله، برای فراهم آوردن تسلیحات لازم برای جنایات جدید بهره گرفت».[۱۸]
3. انگیزههای روانی
سوءاستفاده از گرایشهای فطری بشر به حمایت از مظلوم، رساترین تعبیری است که میتوان آن را محور همه فعالیتهای جنبش صهیونیسم در طی قرن بیستم دانست؛ مفهومی که در ایجاد دولت نامشروع صهیونیستی در فلسطین و تحکیم پایههای آن، بسیار مؤثر بوده و یهودیان با تمسک به این شیوه تا کنون توانستهاند بر تمامی جنایتها، قانون شکنیها و فزون خواهیهای خود در سرتاسر جهان سرپوش گذارند.
«پل فرام»، مدیر انجمن کانادایی آزادی بیان میگوید: «من با رئیسجمهور ایران موافقم و معتقدم اشتباه است که فلسطینیان تاوان گناه اروپاییها را بپردازند و کشور خود را از دست بدهند. من همچنین بر این باورم که داستان دروغین هولوکاست، برای این که به اروپاییان و ساکنان آمریکای شمالی این حس داده شود که گناهکارند، ایجاد شده است. افسانه هولوکاست، به یهودیان اجازه میدهد تا میلیاردها دلار از آلمان و دیگر کشورها غرامت بگیرند. هولوکاست همچنین اذهان مردم آمریکای شمالی و اروپا را برای پذیرش ددمنشیها و خشونتهای رژیم صهیونیستی آماده میکند».[۱۹]
رهبر انقلاب اسلامی ایران در تحلیلی جامع و شیوا از نحوه شگردهای تبلیغاتی صهیونیستها و اهدافی که آنان از مظلومنمایی یهود و طرح کورههای آدمسوزی دنبال میکنند، میگوید:
«صهیونیستها از اول کار، یک شگرد تبلیغی را انتخاب کردند که عبارت است از مظلومنمایی. برای مظلومنمایی، داستانها و افسانههای فراوانی جعل شد؛ خبرهایی ساخته شد و تلاشهای بی وقفهای انجام گرفت. اینها مسئله نگرانی روانی یهودیان را مطرح کردند و گفتند چون یهودیها در طول قرنهای متمادی زیر فشار بودند، از لحاظ روانی دچار نگرانیاند و به امنیت روانی احتیاج دارند. صهیونیستها در مذاکرات با سران کشورهای غربی و بعدها در گفت وگوهای خود با کشورهای اسلامی و عربی، مسئله امنیت روانی را مطرح کردند و گفتند ما به امنیت روانی احتیاج داریم و باید امنیت روانی ما تأمین شود. هر اقدامی بخواهد انجام بگیرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه امنیت روانی، میتوانند آن را خنثی کنند. شما وقتی سرزمین را از دست میدهید، میدانید چه چیزی را از دست دادهاید؛ اما وقتی میخواهید خواسته اسرائیل را در مورد امنیت روانی برآورده کنید، نمیدانید تا کجا باید تسلیم شوید و تا کجا باید امتیاز بدهید. این امتیازدهی، پایانی ندارد؛ مرتب باید امتیاز داد. تجربه اروپا در این مورد، عبرت آموز است. دولت آلمان، صد و پنجاه میلیارد مارک به عنوان خسارت به یهودیها داد؛ اما خسارت یهودیان از آلمان، هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبکارند و باید به آنها داده شود! آن چه یهودیها با آلمان کردند، کم و بیش با برخی کشورهای اروپایی دیگر - مثل اتریش، سوئیس، فرانسه، حتی تا چند سال قبل با واتیکان - نیز انجام دادند؛ همه باید خسارت بدهند؛ این خسارت تمام شدنی نیست! همه سیاست مداران، خبرنگاران، روشنفکران، کارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بنای یادبود کوره آدمسوزی سر تعظیم فرود بیاورند؛ یعنی همه، داستانی را که اصل صحت آن معلوم نیست، مورد تأکید قرار دهند و خود را بدهکار آن داستان قلمداد کنند. اینها روشهایی است که در تبلیغ دارند و همه معطوف به مظلومنمایی است».[۲۰]
ب) انگیزه غرب در طرح و تبلیغ هولوکاست
در یک جمع بندی، اهداف اروپا و آمریکا از این اقدام، عبارتند از:
1. تخلیه حداکثری جماعت یهود از درون سرزمینهای یهودی به یک مکان مشخص.
2. تمرکزدهی به یهود در محل اتصال سه قاره و استقرار اسرائیل در قلب خاورمیانه، برای ایجاد یک پایگاه دیدبانی بر منابع غرب در خاورمیانه.
3. ایجاد منطقه امنیتی غرب در قلب مناطق اسلامی، برای نظارت و دیده بانی بر منافع امنیتی غرب از درون منطقه.
نقد دلایل هولوکاست
با وجود تمام تدابیر، امکانات و حجم عظیم تبلیغات جهانی به کار گرفته شده جهت اثبات این واقعه، تاکنون دهها مورخ برجسته اروپایی و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسی اسناد تاریخی، با ارائه اسنادی که هیچ صاحب نظری نمیتواند در صحت آنها کمترین تردیدی روا دارد، به روشی کاملاً علمی اثبات کردهاند که ماجرای هولوکاست و کورههای آدمسوزی، اتاقهای گاز قتل عام 6 میلیون یهودی و هر آن چه صهیونیستها دراینباره ادعا میکنند، دروغ محض و یک داستان ساختگی است که واقعیت آن یقیناً با اسناد موجود، زیر سؤال رفته، مدارک و شواهد ادعایی یهودیان بدون اعتبار و ابطال پذیر است. افرادی همچون مارک وبر، روبرت فوریسون، فردریک توبن، روژه گارودی، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس و داریوژ راتایژاک و... از این گروه متخصصان هستند که اغلب به «تجدیدنظر طلبان» مشهور میباشند.[۲۱]
1. اتاقهای گاز
یکی از مهمترین ادعاهای یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانی دوم، این بود که آلمانها، یهودیان را در اتاقهای گاز میکشتند. تحقیقات علمیای که درباره مکانهای مورد ادعا، انجام شده، عدم صحت آن را ثابت میکند.
پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوی، متخصص و کارشناس عالیرتبه اسناد و مدارک تاریخی، میگوید: «من تا سال 1960 به واقعیت کشتار بزرگ در اتاقهای گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصی و آنگاه چهارسال تحقیق بی وقفه و خستگی ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظرطلب) تاریخی، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجه هستم. از اردوگاههای «آشویتس» و «بیرکناو»، چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاههای «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانک» (در لهستان)، مکانهایی را که به عنوان «اتاق گاز» معرفی میشدند، بررسی کردم. در مرکز اطلاع رسانی یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویسها، شهادتهای کتبی، اسناد مربوط به بازجویی محکومان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ سؤالهای خود، بی وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش کردهام. سالها، اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاقهای گاز را دیده باشد؛ به حتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بی شماری مدارک مجعول بود. پس از آن، با سکوت، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم».[۲۲]
پروفسور «روژه گارودی»، محقق مسلمان فرانسوی نیز با تحقیقات خود در این زمینه دریافت که از یک سو گاز hcn قیمت و هزینه زیادی داشته، در نتیجه گرانترین شیوه اعدام محسوب میشود و از سوی دیگر، مکانهایی که یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام میبرند، اصلاً قابلیت چنین کاری را ندارند؛ زیرا این گاز باید در یک پوششی از فولاد اکسیدنشدنی باشد و دربها نیز باید مجهز به لولاهایی از پنبه نسوز کائوچویی مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشکی قانونی پس از بازدید از این مکانها اظهار داشتند که استفاده این تأسیسات از گاز hcn، فوقالعاده خطرناک است و در این مکانها هیچ تجهیزاتی برای مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.[۲۳]
2. کورههای آدمسوزی
از دیگر ادعاهای صهیونیستها این است که نازیها، یهودیان را در کورههای آدمسوزی میسوزاندند. این ادعا، امروزه به عنوان یک دروغ تاریخی شناخته شده است.
«وئیس مارشالکو»، درباره اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی اسناد جالبی ارائه میکند. یکی از این اسناد، مقالهای از «شم»، روزنامه زیرزمینی ناسیونالیستهای یهودی فرانسه است که در 8 ژوئیه 1944 م. درباره وضعیت 9 اردوگاه از اردوگاههای نگهداری و توقیف یهودیان در آلمان توضیح میدهد. در این گزارش، حتی یک کلمه هم از قلع و قمع یهودیان یا بدرفتاری با آنان نیست. در این گزارش همچنین هیچ حرفی از اتاقهای گاز، اردوگاههای مرگ و یا بچه کشی به میان نمیآید. درست در نقطه مقابل آن، گزارش «شم» میگوید که [بچههای 2 تا 5 ساله را به کودکستانهای مختلف برلین میفرستادند تا از کمکهای ویژهای برخوردار شوند]. مارشالکو توضیح میدهد که چگونه زیر نظر یهودیان در پایان سال 1945 م. اردوگاهی چون «داخو» مورد تخریب و بازسازی هدف دار قرار گرفت.
او مینویسد: «قبل از هر چیز، منظره زیبای سرسبز و بوستان گونه اردوگاه باید به کلی تخریب میشد؛ چون برای سینماروهای آمریکایی، پذیرش این امر که یهودیان را در دل باغ و بوستان و بستری از گل و گیاه شکنجه میکردند، کار مشکلی بود؛ به ویژه وقتی آنها را به سینماها کشانده بودند تا صحنههای مخوف و ترسناک (اردوگاهها) را نشانشان دهند. از این رو، به کارگران جدید اردوگاه دستور دادند مثلاً یک گودال خون که لولهای از آن به خارج میرفت، بسازند تا طوری به نظر آید که از این گودال، خون یهودیان از طریق آن لوله، تخلیه میشده است. محوطه استحمام زندانیها، اتاق رخت کنی آنها و محوطههای ورودی، تماماً باید بازسازی میشدند تا به صورتی درآیند که به کوره آدمسوزیای که یهودیان ادعا میکردند، شبیه باشند».[۲۴]
3. شش میلیون کشته یهودی
بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخی، چنین چیزی نیز اصلاً واقعیت نداشته است. مارشالکو بر مبنای شواهد متعدد آماری نشان میدهد که تمام یهودیان اروپا در سال 1933 م. بالغ بر 5.600.000 نفر بودهاند و این رقم، مورد تأکید یهودیان آمریکا نیز میباشد. اگر از این تعداد، یک میلیون یهودی بیرون خط مولوتف - روبین تروپ، کسر شود و اگر یهودیان ساکن در کشورهای بی طرف و متفقین را هم کسر کنیم، رقم 2.500.000 باقی میماند؛ در حالی که بنا به نظر کارشناسان، جمعیت یهودیان ساکن در قلمرو هیتلر و هیملر، به نیم میلیون هم نمیرسید.[۲۵]
مارشالکو میافزاید: «در بالاترین سطح ممکن، تعداد یهودیان جان باخته را نمیتوان بیش از 500 تا 600 هزار نفر دانست؛ اما در مقایسه با این، ملل مسیحی تلفات به مراتب بیشتری را متحمل شدند. اجازه دهید ملت کوچک مجارستان را در نظر آوریم که کل جمعیت آن شاید از تعداد یهودیان امروز بیشتر نباشد. تعداد قربانیان جنگ مجارستان، چه آنهایی که در بمبارانهای هوایی مرده بودند و یا این که در اردوگاههای مرگ سیبری از گرسنگی جان باختهاند و یا یخ زده باشند، حداقل به رقم یک میلیون نفر میرسید».[۲۶]
جمع بندی
1. نحوه برخورد غرب با هولوکاست و جلوگیری از تحقیقات علمی و مستند دانشمندان، نه تنها با ادعای آزادی عقیده و بیان منافات دارد، بلکه خود حاکی از ساختگی و غیرواقعی بودن این قضیه است.
2. مدعیان حقوق بشر با بزرگنمایی بخشی از جنایات جنگ جهانی دوم - در مقابل سایر جنایاتی که در این جنگ اتفاق افتاد؛ مانند بمباران اتمی ژاپن از سوی آمریکا و همچنین سایر نسل کشیهایی جهان - سیاسی بودن جانبداری خود از حقوق بشر را به اثبات رساندهاند.
3. بر اساس تحقیقات علمی و مستندات تاریخی انجام شده توسط محققان و متخصصان، ماجرای هولوکاست و کورههای آدمسوزی، اتاقهای گاز قتل عام 6 میلیون یهودی و هر آن چه صهیونیستها دراینباره ادعا میکنند، دروغ محض و یک افسانه ساختگی است.
4. با دروغ بودن افسانه هولوکاست، اساس تشکیل دولت اسرائیل و توجه مضاعف به این مولود بی هویت انگلیس و آمریکا، زیر سؤال میرود.
5. بر فرض قبول هولوکاست، با چیزی جز «ادعای ظلم مسیحیان در حق یهودیان» مواجه نیستیم؛ اما وقتی غرب با دفاع از هولوکاست، ادعای ظلم به آنها را میپذیرد و ادعای جبران خسارات وارده به یهود را دارد، چرا این خسارت را از جیب ملتهای دیگر پرداخت میکند؟ اروپا در صورت پافشاری بر وقوع هولوکاست و جبران خسارت، باید قسمتی از زمینهای خود را در اختیار صهیونیستها قرار دهد. تنها این گونه، غرب میتواند خود را از چالشی بزرگ در مقابل یهود و یک میلیارد مسلمان رهایی بخشد.
6. واقعیت این است که افسانه هولوکاست با فلسفه وجودی دولت غاصب کشور فلسطین و منافع حیاتی صهیونیسم بین الملل و دولتهای غربی ارتباطی ناگسستنی دارد و برجسته کردن مسئله هولوکاست، صرفاً سرپوش نهادن بر ماهیت نامشروع اعمال توسعه طلبانه و جنایات رژیم غاصب در فلسطین و جهان است.
پانویس
- ↑ در بعضی از متون به جای واژه kaustos، از واژه kaiein استفاده شده است.
- ↑ محمد احمدی، پژوهه صهیونیست (مجموعه مقالات)، مرکز مطالعات فلسطین. (مقاله واقعیت یهودستیزی، ص 214).
- ↑ این واقعه قبل از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در یمن اتفاق افتاده و در سوره مبارکه بروج به آن اشاره شده است. در این واقعه هولناک، جمع انبوهی از مردان، زنان و کودکان، در حالی که غل و زنجیر بر دست و پا و گردن آنها زدهاند، تنها به خاطر ایمان به خداوند و پیروی از حضرت مسیح، زنده زنده به درون آتش انداخته و سوزانده شدند.
- ↑ پروفسور روبر فوریسون، اتاقهای گاز در جنگ جهانی دوم، واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دکتر سید ابوالفرید ضیاءالدینی، مؤسسه فرهنگی - پژوهشی ضیا.
- ↑ حسین شریعتمداری، هولوکاست افسانه نیست، روزنامه کیهان، 22 آذر 1384.
- ↑ عبدالله محمد سیندی، استاد دانشگاه نیویورک، هولوکاست افسانهای خاص صهیونیسم است، خبرگزاری مهر، 1384.11.6.
- ↑ این روز، روز آزادسازی اردوگاه اسرای جنگی آشویتس در لهستان، به دست ارتش سرخ روسیه در جنگ جهانی دوم است.
- ↑ ر. ک: هولوکاست؛ دروغ تاریخی 27 ژانویه.
- ↑ نام یکی از کورههای آدم سوزی؛ سایر این کورههای خیالی عبارتند از: داخائو، تربلینکا، بئر کناو.
- ↑ روژه گارودی، محاکمه صهیونیسم اسرائیل؛ ترجمه جعفر یاره، احمد نخستین، مجید خلیل زاده، ص 149-150.
- ↑ روژه گارودی، محاکمه صهیونیسم اسرائیل؛ ترجمه جعفر یاره، احمد نخستین، مجید خلیل زاده، ص 150.
- ↑ از هولوکاست تا تشکیل دولت اسرائیل، پایگاه اطلاع رسانی رسا.
- ↑ محاکمه صهیونیسم اسرائیل، ص 56.
- ↑ یوری ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، ص 129.
- ↑ محمدرضا واحدی، بوی خون، ص 44-45.
- ↑ ر. ک: پژوهه صهیونیست، ص 225.
- ↑ نشریه نداء القدس، ارگان جنبش جهاد اسلامی، دفتر تهران، 1376.10.30، ص 16.
- ↑ روژه گارودی، محاکمه آزادی، ترجمه جعفریان و دیگران، مؤسسه اندیشه معاصر، 1377، ص 8.
- ↑ هولوکاست منافع، اقتصادی - سیاسی صهیونیسم را تأمین میکند، خبرگزاری مهر.
- ↑ سخنان مقام معظم رهبری، در همایش بینالمللی رسانههای جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین، 1380.11.11.
- ↑ اسرائیل شاهاک، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه مجید شریف، نشر چاپخش، 1376، ص 20.
- ↑ پروفسور روبر فوریسون، اتاقهای گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دکتر سید ابوالفرید ضیاءالدینی.
- ↑ روژه گارودی، اسطورههای بنیانگذاری سیاسیت اسرائیل، ترجمه حمیدرضا آژیر.
- ↑ فتح جهان با دروغی به نام «کوره یهودی سوزی«، سایت علمی یهود.
- ↑ فاتحین جهانی، ص 181-182.
- ↑ فتح جهان با دروغی به نام «کوره یهودی سوزی.»