بیت المعمور

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۴:۵۹ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بیت‌المعمور از نام‌های کعبه یا مکانی مقابل آن در آسمان است. این نام فقط در قرآن با همین عنوان: «وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ» (سوره طور، آیه 4) آمده است و پیش از آن در فرهنگ و زبان عرب، سابقه‌ای نداشته است.

بیت‌المعمور در لغت

بیت‌المعمور ترکیبی وصفی از «بیت» و «معمور» است. «بیت» در لغت به معنای منزل و مسکن است. این ترکیب قرآنی به معنای «سرای آباد» بوده و در نگاه بیشتر مفسران، هم‌طراز بیت الله الحرام است. [۱] [۲]

بیت‌المعمور در اصطلاح

بیت المعمور در اصطلاح خانه‌ای در آسمان چهارم یا هفتم، مُحاذی(برابر یا مقابلِ) خانۀ کعبه است که فرشتگان در آنجا همواره مشغول عبادت و طواف‌اند.[۳] [۴]

تاریخچه

فلسفه وجودی بیت‌المعمور به درستی واضح نیست، ولی مطابق با برخی از روایات، فرشتگان پس از اعتراض به آفرینش آدم، از نور الهی محجوب شدند، آنها برای بخشش به عرش الهی پناه بردند و خداوند آنها را بخشید و در آسمان چهارم، بیت‌المعمور را برای آنها بنا کرد. [۵] [۶] در تفاسیر اصحاب پیامبر و تابعان و نیز منابع کهن آمده است که هر روز هفتاد هزار فرشته در بیت‌المعمور نماز می‌خوانند و چون خارج شوند، دیگر تا روز قیامت به آن باز نمی‌گردند و آبادانی این خانه به دلیل فراوانی فرشتگانی است که در آن ذکر خدا می‌گویند و او را عبادت می‌کنند. [۷] [۸] رأی دیگری نیز وجود دارد که مراد از بیت‌المعمور خود کعبه در زمین است که در طول سال آباد و معمور به زائران است. [۹]. با این حال شیخ طبرسی و علامه طباطبائی این قول را که بیت العمور خانه کعبه است، ضعیف شمرده‌اند [۱۰] و علامه طباطبایی بیان کرده است که در روایات ماثور، بیت‌المعمور خانه‌ای در آسمان است. [۱۱] وی معتقد است که مقابل و روبرو بودن بیت‌المعمور با کعبه، از لحاظ معنوی است نه مادی و حسّی.[۱۲] در تفاسیر با گرایش‌های عرفانی، تاویل‌های متفاوتی از بیت‌المعمور ارائه شده است. برای نمونه، ابن‌عربی اندلسی بیت‌المعمور را قلب عالم یا نفس ناطقه کلّیه خوانده است [۱۳] [۱۴]و قشیری با تعبیر قلوب عابدان عارف از آن یاد کرده است. [۱۵].فخر رازی بیت‌المعمور را همراه بیت‌المقدس، کعبه، عرش و حضرت جلال اللّه، یکی از پنج قبله دو جهان دانسته است.[۱۶]

دلیل نام‌گذاری

گفته شده است که دلیل نام‌گذاری بیت‌المعمور آن است که به ذکر و طاعت خداوند آباد و زنده است. [۱۷] [۱۸]

نام‌های دیگر

بیت‌المعمور در برخی از روایات به نام ضراح [۱۹] [۲۰] [۲۱] ضریح [۲۲] [۲۳] و عروبا [۲۴] نیز تعبیر شده است.

عظمت بیت‌المعمور

این خانه آباد و نورانی به قدری با عظمت است که قرآن در شب قدر بر این بیت معمور نازل شده است. حفص بن غیاث به امام صادق علیه‌السلام عرض کرد که از کلام خدا خبر بده، امام علیه‌السلام فرمود: ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است.( حفص از امام می‌پرسد که) چگونه قرآن در ماه رمضان نازل شده، در حالی‌که قرآن در مدت بیست سال از ابتدا تا پایان نازل شده، حضرت فرمود: قرآن به صورت یکباره در ماه رمضان بر بیت‌المعمور، سپس از بیت‌المعمور در مدت بیست سال بر قلب پیامبر نازل شده است.[۲۵] [۲۶] دعایی معروف به دعای اهل بیت‌المعمور است که فرشتگان هنگام طواف زمزمه می‌کردند و امامان به ویژه امام سجاد علیه‌السلام در نمازهای‌شان می‌خواندند و آن کلماتی از گنج‌های عرش برای اکرام رسول الله صلی الله علیه و آله است. هدیه‌ای از سوی حق که به وسیله جبرئیل بر حضرت فرستاده شده است و در ادامه به آن اشاره می‌شود: یا مَنْ اظْهَرَ الجَمِیلَ وَ سَتَرَ القَبیحَ یا مَنْ لَمْ یُواخِذْ بِالْجَرِیرَةِ وَ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ، یا عَظیمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا باسِطَ الْیَدَیْنَ بِالرَّحْمَةِ، یا صاحِبَ کُلِّ حاجَةِ، یا واسِعَ المَغْفِرَةِ، یا مُفَرِّجَ کُلِّ کُرْبَةٍ، یا مُقیلَ الْعَثَراتِ، یا کَرِیمَ الصَّفْحِ، یا عَظِیمَ الْمَنِّ، یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها، یا رَبَّاهُ یا سَیِّداهُ یا غایَةَ رَغْبَتاهُ، أَسْالُکَ بِکَ وَ بِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و عَلیٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ عَلیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد وَ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ ابْنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ الْائِمَّةِ الهادیةِ علیهم‌السلام أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَسْالُکَ یا اللَّهُ یا اللَّهُ أَلَّا تُشَوِّهَ خَلْقی بِالنَّارِ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی ما أَنْتَ أَهْلُهُ. [۲۷] [۲۸] یعنی ای کسی که زیبایی‌ها را ظاهر می‌کنی و زشتی‌ها را می‌پوشانی، ای کسی که مؤاخذه نمی‌کنی به گناهان ما و پرده‌دری نمی‌کنی. ای بزرگ بخشنده، ای نیکوترین گذشت‌ کننده، ای کسی که دست‌های رحمتت بر امت گشاده است، ای صاحب هر حاجتی، ای دارنده مغفرت گسترده، ای گشایش‌دهنده هر اندوه و مشّقتی، ای جبران‌کننده لغزش‌ها. ای بزرگوار چشم‌پوش، ای بزرگ احسان، ای آغاز کننده هر نعمت پیش از لیاقت آن، ای پروردگار!، ای آقا!، ای نهایت خواسته‌ها!، از تو می‌خواهم به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و مهدی قائم این امامان هدایت کننده علیهم‌السلام، این که درود بفرستی بر محمد و آل محمد علیهم‌السلام، و از تو می‌خواهم ای خدا، ای خدا، که زشت نگردانی خلق را به واسطه آتش و انجام دهی برای من آنچه را که خود صلاح می‌دانی.

پانویس

  1. فیّومی احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۶۸
  2. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۷۵
  3. طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، نشر ناصر خسرو، سال 1372 خورشیدی، ج۹، ۲۴۷
  4. فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ‌دار احیاء التراث العربی، سوم، بیروت، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۴۶
  5. شیخ کلینی محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۴، ص ۱۸۷ و 188
  6. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص ۳۷.
  7. طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، بی‌تا، ج۱۹، ص۸
  8. سیوطی عبدالرحمن بن ابوبکر، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، نشر کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، سال ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۱۷.
  9. شیخ طوسی، التبیان، ج ۹، ص۴۰۲
  10. شیخ طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، نشر ناصر خسرو، سال 1372 خورشیدی، ج۹، ص۲۴۷.
  11. طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، بی‌تا، ج۱۹، ص۶.
  12. طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، بی‌تا، ج۸، ۱۷۱.
  13. ابن عربی، تفسیر القرآن، ج ۲، ص۵۴۷ ۵۴۸
  14. ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج ۴، ص۸.
  15. قشیری لطائف الاشارات، ج ۳، ص۴۷۲
  16. فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ‌ دار احیاء التراث العربی، سوم، بیروت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۴۳.
  17. مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سال ۱۳۷۳ش، ج۸، ص۲۲۶.
  18. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسر، تهران، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۴۷.
  19. طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، نشر ناصر خسرو، سال 1372 خورشیدی، ج۱، ص۳۸۹.
  20. ابوجعفر محمد بن جرير طبری، جامع البیان، ج۱۳، ص‌۲۳.
  21. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۲۵۶.
  22. ابوجعفر محمد بن جرير طبری، جامع‌البیان، ج۱۳، ص۲۳.
  23. حقی بروسوی اسماعیل، روح‌البیان، ج۹، ص۱۸۵.
  24. حقی بروسوی اسماعیل، روح‌البیان، ج۹، ص۱۸۵
  25. مجلسی محمدباقر، بحار الأنوار: ج 94 ص 11، باب 53، حديث 14
  26. شیخ کلینی محمد بن یعقوب، الكافی، ج 2 ص، 628، حديث 6.
  27. مجلسی محمد باقر، بحار الأنوار: ج 83، ص 75، باب 39، حديث 10
  28. كفعمی ابراهيم بن علی، المصباح، 29.