اخوانالمسلمین و شیعه (مقاله)
عنوان مقاله | اخوان المسلمین و شیعه |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
اطلاعات نشر | ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی |
ویکی نویس | رحیم ابوالحسینی |
اخوان المسلمین و شیعه عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱]
چکیده
پس از اینکه شيخ قرضاوی كتابی با عنوان: «تاريخنا المفتری عليه» در دفاع از معاوية بن ابی سفيان، يزيد و حتی حجاج بن يوسف ثقفی پرداخت، و در اين راستا مواضع شخصيتهایی چون: «مولانا سيدابوالاعلی مودودی» مؤسس و امير جماعت اسلامیپاكستان و «شيخ محمدغزالی» و «شهيد سيدقطب» را به باد انتقاد گرفته، بسیاری از شخصیتهای معتدل عربی و اسلامیکه از جمله انان «دکتر احمد راسم النفیس» به عنوان نماینده شیعیان مصر نسبت به سخنان قرضاوی واکنش نشان داده و با مستندات تاریخی در کتابش «القرضاوی وکیل بنی امیه» پاسخ قاطعی به او داده است. این جریان، نخستین حرکتی بود که شیعیان مصر را در انظار عمومیمورد توجه قرار داد. حرکت دیگر پس از پيروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه بوده که استقبال نسل جوان دنيای اسلام را از روش مبارزاتی حزب الله به دنبال داشته است. به ویژه اتحاد و همکاری لجستیکی حزب الله با حماس، موجب همدلی میان شیعیان و اهلسنت مصر گشت و از این نظر روابط شیعیان مصر با سایر شهروندان مصری ظهور بیشتری پیدا کرد. هرچند پس از محبوبیت بینظیر حزب الله و اوجگيری گرايش به «مقاومت اسلامی»، علمای وهابی در گوشه و كنار دنيای عرب به حركت درآمدند و ضمن تكفير شيعه و هشدار در مورد «تبشير شيعی» و اعلام خطر از هجوم تشيع به دنيای اهلسنت و حتی تحريم دعا كردن برای پيروزی حزب الله توسط فقيهان وهابی، تلاش برای تضعیف شیعه گسترش پیدا کرد تا آنجا که بعضی از علمای معتدل الازهر، شیعیان را «رافضی» و «مبتدع» معرفی نمودند که در رأس آنها شيخ يوسف القرضاوی قرار داشت. با این حال اغلب اعضای «مكتب الارشادِ» اخوان المسلمين در مصر به دفاع از شيعه پرداختند و حتی «مرشد عام» شيخ مهدی عاكف، ضمن ارسال پيامی، در بحران تجاوز اسرائيل به لبنان، اعلام نمود كه اخوانیها حاضرند ده هزار نفر از ميلشيای رزمنده خود را به لبنان اعزام دارند تا در كنار حزب الله و مقاومت اسلامیلبنان، بر ضد متجاوزان، بجنگند! و متأسفانه همين اعلام همدردی و آمادگی، باعث گرديد كه بغض و كينه ارتجاع عرب و حاكميتهای مزدور، نسبت به اخوان تشديد گردد و دهها نفر از رهبران و اعضا اخوان المسلمين مصر، دستگير و به زندان بروند و سپس گروههايی از شيعيان مصر تنها به دليل شيعه بودن، بازداشت و زندانی شوند و سرانجام چند هفته قبل، سازمان امنيت مصر، ضمن دستگيری 17 نفر ديگر از رهبران اخوان، به اتهام تشكيل يك سازمان بين المللی – التنظيم الدولي- خواستار تعقيب و بازداشت ديگر منسوبين به اين تنظيم – از جمله «دكتر اياد السامرائی»، رئيس فعلی مجلس ملی عراق، كه عضو رسمیحزب اسلامیعراق است- گرديد. به موازات اين تلاشهای مذبوحانه، گروهی از جوانان مصری را كه در كمك به مردم غزه، با حزب الله همكاری داشتند، به بهانه عضويت در «هسته مصری حزب الله» بازداشت و به زندان افكنده شدند كه هم اكنون برای محاكمه به دادگاه نظامیمصر تحويل گرديدهاند.
یوسف ندا شخصیت مشهور إخوان المسلمین
تبليغات وسيع دشمنان عليه شيعه و هواداران إخوانی او، موجب صدور تكفيرنامههای متعدد از سوی «فقهاء آل سعود» در وجوب قتل رافضیها گشت، كه گويا «ام المؤمنين» و «صحابه» را «سب» میكنند. در این میان مهندس یوسف ندا که از تبار راستین اخوان المسلمین است، با بیان مواضع إخوان در برابر شیعیان، در مقاله ای روشنگرانه به دفاع از شيعه پرداخت و چگونگی روابط با شيعيان و عقايد اخوان المسلمين را تشريح نمود. مهندس يوسف ندا، زمانی شهرت یافت که به علت فعاليتهای اجتماعی- اقتصادی در سطح جهان و تأسيس «بنك التقوی» در سوئيس، كه جناب شيخ قرضاوی هم از سهامداران عمده ان بود، به عنوان يكی از رهبران سازمان بينالمللی اخوان المسلمین (التنظيم الدولی) فعالیت میکرد. يوسف ندا عليرغم اينكه در دادگاه سوئيس و ايتاليا، از اتهامات FBI آمريكا تبرئه شد، ولی بانك تأسيس يافته توسط او دچار ورشكستگی شد و اموال او هم «مصادره» يا توقيف گرديد. اما يوسف ندا عليرغم اين فشارها و اقامت اجباری هفت ساله در منزل خود در «لوگانو» (شهرکی در ایتالیا) دفاعيه اخوان از شيعه را در «Islam online» منتشر ساخت كه مورد توجه مسلمانان جهان قرار گرفت.اينك ترجمه فارسی مقاله يوسف ندا در معرفی مواضع إخوان المسلمین در حمایت از شیعیان مصر، تقدیم میگردد.
حمایت يوسف ندا از شیعیان جهان
گستردگی جغرافيايیانديشه اخوان المسلمين و ميزان روابط اعتقادی و سياسی آنان با شيعيان، بيش از آن كه تحت تأثير موانع جغرافيايی باشد، از «افت وخيزهای تاريخی» تبعيت میكند؛ چرا كه پيروان مذاهب شيعی در داخل محيط جغرافيايی امت اسلامیرشد كرده و زيستهاند و همچنان در درونِ آن قرار دارند. هرچند ميان گروههايی كه مكتب اخوان را به عنوان مرجعانديشه خويش پذيرفتهاند، تفاوتهايی ديده میشود، ولی اين تفاوت، به دگرگونيهای دائمیو ابداعهای جهشی در نسلهای متفاوت اخوانیها باز میگردد كه زاده تفاوت محيطهای زيستی و تفاوتهای فرهنگی ـ تربيتی آنها در نقاط و محيطهای مختلف است. به گفته یوسف ندا از اصول ثابت در عقايد اخوان المسلمین آن است كه «الله» پروردگار پاك و مقدس جهان است كه با فرستادن «وحی» در قالب كلامیمقدس بر سرورمان حضرت رسول اكرم(ص) از قداست خويش به ايشان بخشيد و به جز اين دو، هرچه بر روی زمين قرار دارد، از فرزندان آدم و مخلوقات ديگر، همه فاقد اين نوع قداست هستند؛ هرچند كه جانشينان خدا بر روی زمين باشند. آن گونه كه از سخنان و ديدگاههای اخوان فهميده میشود، آنان معتقدند که حتی «خلفای راشدين» كه از دين خدا محافظت كردند تا به دست ما برسد و بر ما است كه از سنتهای آنان تبعيت كنيم، نظريات و ديدگاههای خلفاء از اشتباه در تفسير مصون نبوده است، بلكه آنها انسانهايی فاقد قداست نبوی هستند. در مورد خاندان رسول اكرم و اصحاب و همسران ايشان نيز گفته میشود كه آنان سزاوار احترام هستند و از عملكرد و جهاد و اخلاص آنان و خدماتشان به رسول خدا و بهرهمندی آنان از علوم وحی دفاع میكنيم؛ ولی همگی انسانهايی فاقد قداست نبوی هستند.
اندیشه إخوان در باره علی و فاطمه
از ديگر اصول ثابت درانديشه اخوان آن است كه حضرت علی(رضی الله عنه) صالحترين و پرهيزكارترين شخص در ميان خلفای راشدين بود و اين موضوع، يك حقيقت تاريخی ثابتی است كه اخوان آن را از خود نقل نمیكنند. همچنين در برابر منش فاخر و سخنان و كردار بانو فاطمه زهرا(س) و زينب و اصل و نسبشان، واكنشی به جز احترام و تكريم نمیتوان داشت و سرورمان امام حسن، از نظر اخلاق و دين و علم و نسب، بزرگ و بلندمرتبه بود و امام حسين با شرافت و تقوا زندگی كرد و با شهادت از اين دنيا رخت بربست. ايشان والاترين نمونه در دفاع از دين و شهادت در راه خدا بود.
اندیشه إخوان در باره فقه و إجتهاد
اخوان المسلمين بر اين باور استوارند كه «فقه» و آن چه از اختلاف نظريات و آرای فقهی در ميان مذاهب اسلامیوجود دارد، همگی مسائلی بشری و ساخته و پرداخته ذهن زمينی است كه فقيهان بزرگوار، تمام زندگی و تلاشهای فكری خود را با اخلاص و دقت فراوان در راه ايجاد آن فدا كردهاند و در تكامل اين مسير، از تمام پژوهشهای علمیدر لغت، تاريخ و حديث بهره بردهاند. اين باور و اصل ثابت درانديشه اخوان، احترام نهادن و بزرگداشت فقيهان و متصديان اين دانش را لازم میشمرد؛ چه آن كه آنان متون اصلی را از نابودی پاس داشتند، ليكن نتيجه تلاش آنها، توليدی بشری و نه ربانی است. باز بودن باب اجتهاد و لزوم باز نگه داشتن آن تا روز قيامت نيز از باورها و اصول ثابت اخوان است؛ ليكن تنها كسی حق تصدی اين منصب را دارد كه ابزارهای لازم را از دانش لغت و تاريخ و درك و شناخت بالا و دقت وانديشه روشن، دارا باشد. از ديگر اصول ثابت اخوان المسلمين آن است كه تلاشهای اجتهادی پيشوايانِ دينی و فقيهان درباره تاريخی معين و محدودی صورت گرفته و بخشی از فتواها و تفسيرهايی را كه در پی داشتهاند میتوان مختص به زمانی خاص دانست و تعميم و استمرار تمام آنها به زمان حاضر درست نيست. بر اين اساس نمیتوان همچنان به اين دليل كه به ظاهر از ضروريات دين هستند در هر زمان و مكان به آنها پایبند بود. بهترين مثال بر اين گونه فتاوا، آرای ابن تَیميه و ابن قيم درباره لزوم اطاعت از «ولی امر» است كه به ابزاری در دست طاغوتیان و غاصبان حكومتها برای تداوم سلطه خود و فرزندانشان بر مردم، تبديل شد و به اين بهانه كه آنها ولی امر مسلمانان هستند و به نام دين امر و نهی میكنند، اطاعت از آنان واجب است. در اين زمينه نيز به احاديثی استناد كردند كه آنها را مطلق دانسته و به قيود آنها يا آن چه درباره ضعف يا قوت آنها گفته شده، توجهی نكردند. همچنين به بخشی از اين آيه كريمه استناد كردند: «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و اولی الامر منكم» (نساء/59) در حالی كه ادامه آيه، قاعدهای اصلی را بيان میكند و آن را معيار در زمان اختلاف قرار داده است: «پس هرگاه در امری اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به كتاب خدا و سنت پيامبر عرضه بداريد». بر اين اساس خداوند و پيامبرش كه از سوی خدا به واسطه وحی قداست خاصی يافته، مرجع اختلافات معرفی شدهاند. و به همين دليل خليفه اول گفت: تا زمانی كه در بين شما از خداوند اطاعت كردم، از من فرمان بريد.
موضع إخوان المسلمین در باره اتهامات ضد شیعی
یوسف ندا میگوید: از آرا و فتاوای مردود در نزد اخوان، سخنان و ديدگاههای تنگنظرانه و تنشزايی است كه درباره شيعيان گفته میشود و به تفرقه و شكاف میانجامد. همان ديدگاههايی كه گاه آنان را «رافضی» و گاه «متبدع» و بدعتگذار میخواند. سيل عظيمی از كتابها در اين زمينه تأليف شده است تا بدانجا كه بيشتر اهلسنت گمان كردند آن چه در اين كتابها از افترا و دروغ و مبالغه در دستكاری و بدعت گذاری، به شيعيان نسبت داده شده، همگی حقايق ثابت و غيرقابل انكاری هستند. اما حقيقت آن است كه مؤلفان اين گونه كتابها يا كينه توزانی هستند كه خون بهای عزيزانشان را نتوانستهاند باز بستانند، يا فريب خورده و نادانند و يا فرصت طلبان و سياستمداران سودجوئی هستند كه دين خود را میفروشند تا حاكمان را خشنود سازند و بدتر از همه اين كه از طرف بعضیها، گاه كافران و اهل كتاب، بر شيعيان ترجيح داده میشوند. يكی از بدترين جنايات تاريخی، انتساب شيعيان به «عبدالله بن سبأ» است كه از لحاظ تاريخی وجود خارجی آن اصولاً ثابت نشده و شخصيتی افسانهای بوده است تا بهانهای برای زدن برچسب كفر بر شيعيان باشد. شايسته است در اين جا سخنی را از علامه آيت الله محمدحسين كاشف الغطا نقل كنيم: «اما عبدالله بن سبأ كه او را به شيعه میچسبانند و يا شيعيان را به او نسبت میدهند، در تمام كتابهای شيعه ملعون شمرده و از او بيزاری جستهاند و كمترين چيزی كه در كتابهای شيعه در حق او گفته شده اين است كه عبدالله بن سبأ ملعونتر از آنی است كه نامش برده شود؛ و لعن و نفرينهای ديگری از اين قبيل».
اندیشه إخوان نسبت به بدگویی از همسران پیامبر
یوسف ندا میگوید:انديشه اخوان المسلمين بدگويی از همسران پيامبر و بزرگان صحابه و يا اتهام ستمكاری يا كفر به آنان را از سوی هيچ كسی برنمیتابد. نصوص قرآنی و روايی معتبر بر عدالت آنان و خرسندی و رضايت خداوند از جملگی آنان دلالت دارند و از آن جمله، اين آيه قرآن است: «به راستی خدا هنگامیكه مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت میكردند از آنان خشنود شد...» (فتح/18) در آن زمان هزار و چهارصد نفر در زير درخت با پيامبر بيعت كردند. بر همين اساس پس از نام بردن از مهاجران و انصار و تابعانِ آنان گفته میشود كه خداوند از آنان خشنود میشود (رضی الله عنهم). در آيه ديگری آمده است: «و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانی كه با نيكوكاری از آنان پيروی كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند» (توبه/100) ای كاش میدانستم چگونه افراد ديندار به خود اجازه میدهند در باره صحابه و همسران پيامبر بد بگويند و به آنان نسبت كفر بدهند و حتی لعن آنان را عبادت بخوانند؟
اندیشه إخوان نسبت به اعمال عبادی شیعه
برخی از مناسك و آداب عبادی در ميان پيروان مذاهب چهارگانه اهلسنت متفاوت است و گاه بين آنها و شيعيان دوازده امامی نيز در اين زمينه اختلافاتی وجود دارد. ولی هيچ فرد با انصافی يافت نمیشود مگر آن كه امكان تعبد به يكی از روشها و آداب مذاهب پنجگانه را بپذيرد و جايز نيست كه با استناد به تفسيرها و قياسهايی بشری، عبادت كنندگان به روش يكی از مذاهب پنجگانه را خارج از امت اسلامی و كافر بخواهيم، مادامی كه در چارچوبی حركت میكند كه جبرئيل(ع) آن را به پيامبر نشان داد. در حديث آمده است كه جبرئيل(ع) در هيأت مردی اعرابی بر پيامبر وارد شد و پرسيد: ای رسول خدا «اسلام» چيست؟ پيامبر فرمود: اسلام شهادت به يگانگی خداوند و پيامبری من و برپاداری نماز و پرداخت زكات و روزه داری ماه رمضان و رفتن به حج خانه خدا در صورت استطاعت است. اعرابی گفت: درست گفتی. سپس پرسيد: «ايمان» چيست؟ پيامبر پاسخ داد: ايمان آن است كه به خداوند و فرشتگان و كتابها و پيامبرانش و روز رستاخيز باور داشته باشی و به «قَدَر» چه خير و چه شر، اعتقاد داشته باشی. اعرابی گفت: درست گفتی و پس از آن پرسيد: «احسان» چيست؟ پيامبر فرمود: احسان پرستش خداوند به صورتی است كه گويا او را میبينی و اگر او را نديدی، بدانی كه او تو را میبيند. اعرابی گفت: درست گفتی و سپس پرسيد: «قيامت» چه زمان به پا خواهد شد؟ پيامبر پاسخ داد: پاسخگو چيزی بيشتر از پرسشگر نمیداند.
اندیشه إخوان در باره غالیان شیعه
یوسف ندا میگوید: اما در مورد غاليان شيعه، استاد سيدهادی خسروشاهی كه خود يكی از مهمترين علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنين فقه اهلسنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بين الواقع و الخيال» چاپ قاهره میگويد: «توجه به اين مسأله لازم است كه دانشمندان شيعه در رد غاليان و لعن و بيزاری جويی از آنان كوتاهی نكردهاند و هيچ فرقی ميان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن اين شخصيت ـ و ديگران وجود ندارد. حتی در تمام كتابهای كلامی و فقهی شيعه به نجاست غاليان و خروج آنها از دين حكم كردهاند؛ به عنوان نمونه شيخ مفيد (د413هـ) از بزرگترين دانشمندان شيعه در كتاب «تصحيح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غاليانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند كه مقام خداوندی و پيامبری را به اميرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت میدهند و چنان توصيفاتی از مقام و فضيلت آنان در دين و دنيا میكنند كه از حد اعتدال خارج است. اينان گمراهانی كافر هستند كه اميرمؤمنان حكم قتل آنان را صادر كرد و امامان، آنان را كافر و خارج از اسلام دانستند. البته بايد گفت كه اين، باورهای غلوآميز و افراطگونه فقط مختص برخی از شيعيان جاهل و ناآگاه نيست؛ بلكه افرادی در ميان اهلسنت نيز باورهايی در مورد بزرگانشان دارند كه تداعیگر عقايد غاليانه برخی از شيعيان ناآگاه است...». با توجه بر اين نكات اخوان المسلمين به اين مسأله باور قطعی دارند كه اختلاف در فروع دين باعث خروج از دين نمیشود. معرفت خداوند و پذيرش يگانگی او از اصول دين، و شريعت و فرمانبرداری، از فروع دين هستند و به عبارتی ديگر، اصول دين موضوع «علم كلام» و فروع دين موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در كتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شيعيان تنها به اختلاف در مسأله ولايت و امامت برمیگردد و اختلافی در اصول و پايههای دين وجود ندارد». به بيانی ديگر، اين موضوع اختلافی سياسی است كه سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدين توانستند آن را مهار كنند و اين اختلاف دوباره در زمان امويان و عباسيان در مبارزه آنها با اهلبيت پيامبر(ص) سر باز كرد و توسعه يافت و جوانب مختلف دينی و فقهی در جهت تقويت رويكرد آنان، شروع به فعاليت كردند. در نتيجه بر اين باوريم اختلافی كه آغازی سياسی داشته است، بايد از روش سياسی نيز حل شود؛ نه با اتهامهای شرعی و خارج كردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه كه دو ديدگاه مختلف بر مصادر مورد پذيرش و اصول تاريخی غيرقابل انكار استناد كنند، چارهای از پذيرش هر دوی آنها نيست. از همين جا است كه نوآوری و پيشرفت تقويت میشود و خير و بركت سرزمين و مردم را به دنبال دارد.
اندیشه إخوان در برابر قومیت گرایی عربی - ایرانی
از ديگر اصول ثابت درانديشه اخوان آن است كه اسلام ميان نژادها و قوميتهای مختلفی كه به دين اسلام میگروند، وحدت بوجود آورد و همه آنها را جمع كرد و هيچ كدام از آنها را نفی و لغو نكرد. خداوند در قرآن میفرمايد: «و شما را ملتها، و قبيلهها گردانيديم تا با يكديگر شناسايی حاصل كنيد» (حجرات/13) هدف از اشاره به تنوع قبايل و نژادها در اين آيه شناسايی متقابل و نه دشمنی و تحقير يكديگر و يا ترك اصول و ريشهها دانسته شده است. بنابراين فريادهای قومیگرايانه و نژادپرستانه عربی و ايرانی در ميان ملتهای مختلف مسلمان، مخالفت با اراده خداوند است. هيچ فضيلتی برای عرب بر عجم نيست، مگر در تقوا و پرهيزكاری. «بخاری» نمونه خوبی در اين زمينه است كه اصل و ريشهاش به دورترين مناطق فارسی زبانان برمیگردد و مجموعه عظيمی از احاديث را گرد آورد كه مرجع عرب و غيرعرب گشت. خداوند در قرآن میفرمايد: «در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست» (حجرات/13) درانديشه اخوان المسلمين، احترام گذاردن و ارج نهادن به سنتها و آداب و رسوم قبايل و ملتهایی كه به دين اسلام گرويدهاند، از اصول مقبوله و قطعیه است. البته تا جايی كه اين آداب و رسوم با اصول اسلامی مغايرتی نداشته باشند و هم عرض اسلام قرار نگيرند. به عنوان نمونه در فرهنگ وانديشه إخوانی، زنان با حجاب اسلامی به صورتی كه تنها مچ دستان و صورتشان ديده شود، میتوانند در تمام زمينههای اجتماعی فعاليت داشته باشند تا جايی كه به تعهدات دينی و عفت و پاكدامنی آنها لطمهای وارد نشود. اخوان المسلمين تلاشی برای تحميل نظر خود بر زنان وابسته به گروه از ديگر فرهنگها و مليتها با آداب و رسوم متفاوت، نمیكنند و مادامیكه آنان از وضعيت سنتی خويش راضی بوده و با دين اسلام مغايرتی نداشته باشد، اخوان المسلمين نيز دخالتی در امور آنها نمیكنند؛ هرچند در برخی فرهنگها كه چادر يا روبند را برای زنان میپسندند، زياده رویهايی نيز ديده میشود، اما فرهنگ وانديشه إخوان بر اساس عدم اجبار زنان به نوع خاصی از پوشش است. بنابراين، در جهت حفظ اين رويكرد، زنان را به استفاده از چادر يا روبند يا غير آن دعوت نمیكنند و جائز بودن باز بودن مچ دستان و صورت، تنها سخن اخوان در اين زمينه است. یوسف ندا در ادامه میگوید: البته اخوان المسلمين نخست جمعيت محدودی بود و در طول زمانی كه به نيم قرن نمیرسد بهانديشه و نهضت و فرهنگی ويژه تبديل شد كه اكنون مورد بحث ما است. نگارنده ادعای نظريهپردازی يا رهبری فكری و يا داشتن مقام و درجهای ـ كوچك يا بزرگ ـ در دانش فقه يا اداره جمعيت اخوان را ندارد و هيچ كدام از اينها جزو تخصص يا فعاليتها يا وظايف او نبوده است؛ بلكه از تجربه شصت ساله خود با سازمان إخوان، در نمايندگیها و كادر اداری جمعيت، در گردانها يا اردوهای نظامی، در تجمعات و تظاهرات و راهپيمايیهای سياسی، در بازداشتگاهها و زندانها، در كارهای خيريه و خدمات اجتماعی، در سياست گذاریهای منطقهای و يا كشوری و بين المللی و همچنين در اقتصاد و صنعت و تجارت و بانكداری و در تمام زمينههای فعاليت حركت اخوان المسلمين سخن میگويد. فعاليتهای گسترده اخوان با گرايشی دينی منجر به بازداشت و زندانی شدن و اعدام بسياری از رهبران و فعالان آنها شد و تمام اين ضربهها و زخمها را در مسير دعوت به راه خدا، از پيش میدانستند و آنها را پذيرفته بودند. از خداوند متعال برای هر آن كه به مصايب اين مسير رضايت داد، طلب آرامش میكنيم و آزادی تمام زندانيان اين راه را خواستاريم. همانا خداوند يگانه است و شايسته ستايش.
- ↑ نویسنده: رحیم ابوالحسینی