حمله موشکی حزبالله به حیفا
التفسیر الکاشف
التفسیر الکاشف، تفسیری است به زبان عربی که در هفت جلد توسط علامه محمّد جواد مغنیه در هفت جلد تألیف شده است. این اثر تفسیری را موسی دانش در هشت جلد به زبان فارسی ترجمه کرده و آن توسط بوستان كتاب قم( انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) در سال1378 هجری شمسی چاپ شده است.
شرح حال مؤلف
محمّد جواد مغنیه در سال 1904 میلادی در روستای طبریا از توابع شهر صور متولّد شد. خاندان پدری وی، از جمله پدر و پدر بزرگ ایشان، از روحانیان مشهور و با نفوذ منطقه جبل العامل، و خاندان پدری وی نیز از سادات معروف به آل شرف الدین بودند. مغنیه در کودکی مادر خود را از دست داد و همراه پدرش به مدّت چهار سال در نجف اشرف ساکن شد و در طول این چهار سال، خواندن و نوشتن و صرف و نحو را فرا گرفت. ایشان در نه سالگی با پدرش شیخ محمود به لبنان بازگشت و در ده سالگی پدرش از دنیا رفت. بعد از فوت پدرش، سرپرستی وی و برادر دیگرش احمد را، برادر بزرگشان شیخ عبدالکریم به مدّت دو سال بر عهده گرفت و در این زمان وی زندگی نسبتا راحتی داشته و امّا با مهاجرت برادر بزرگشان به نجف اشرف، وی برای تامین مخارج زندگی مجبور به سفر به بیروت شد و بعد از مدّتی به نجف مهاجرت کرد و در آنجا به فراگیری علوم حوزوی همون صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، فقه و اصول پرداخت و از محضر اساتیدی همچون شیخ محمد سعید فضل الله، شیخ محمّد حسین کربلایی و آیت الله خویی تلمّذ نمود. ایشان در سال 1396 به لبنان بازگشته و در روستای محرومی به نام «معرکه» به مدّت دو سال به تبلیغ مباحث دینی پرداخت و سپس به روستای دیگری به نام «طیرحرفا» که از روستاهای خوش آب و هوای نزدیک مرز فلسطین با لبنان مهاجرت کرد. مغنیه در سال 1948 برای احراز دادگاه عالی جعفری به بیروت عازم شد و از سال1948 تا 1967 به عنوان مستشار این دادگاه خدمت نمود و بعدها به رتبه قاضی و حتّی ریاست بر دادگاه عالی جعفری نیز منصوب شد و در زمان تصدّی این مسوولیت بخشی از قوانین را به نفع شیعیان تغییر داد و در استخدام مستشاران و قضات سختگیری نمود و برای این کار آزمون ورودی تعیین کرد و در طول مدّت قضاوت و ریاست خود بر دستگاه قضا به دلیل ممانعت از ورود افراد نالایق، که گاها هم از خانواده حکومتی بوده، و عدم جانبداری از دستور وزیران و سایر افراد صاحب منصب و همچنین حکم دادن بر علیه برخی از وزیران و کارگزارن حکومتی، بارها از مقام خود تنزّل یافت.