ابوعبدالملک شرعی
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۴۸، ۳۰ آوریل ۲۰۲۴ (ساعت هماهنگ جهانی) (۶ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛(الگو:پاکسازی) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
ابوعبدالملک شرعی | |
---|---|
نام کامل | ابوعلی محمود علی طيبة |
نامهای دیگر | ابوعبدالملک الشرعی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1982 م، ۱۳۶۰ ش، ۱۴۰۱ ق |
محل تولد | سوریه، لاذقیه |
سال درگذشت | 2014 م، ۱۳۹۲ ش، ۱۴۳۴ ق |
محل درگذشت | سوریه، ادلب |
دین | اسلام، اهلسنت |
ابوعبدالملک شرعی نخستین شرعی احرار الشام در سوریه بود. وی مورد تایید کسانی چون محمد الامین قرار گرفت. در این میان، فعالیتهای تبلیغی ـ سلفی را آغاز کرد و با جماعت تروریستی توحید و جهاد در فلوجه ارتباط گرفت. اما بهخاطر مخاطرات آن، از پیوستن به آن پرهیز کرد. در سال 2004 م، بازداشت شد و به خاطر فعالیتهایش به هفت سال زندان محکوم شد و این مدت را در زندان نظامی صیدنایا گذراند. او یک هفته پیش از شورشهای خیابانی 2011 م، از زندان خارج شد و به تظاهراتکنندگان جامع خالد بن ولید پیوست. بخشی از اندیشهها و مواضع او در مجموعهای با عنوان «تراث الشیخ ابی الملک الشرعی» جمع شده است.
زندگینامه
ابوعبدالملک شرعی در 1982 م، در لاذقیه به دنیا آمد. او شرعی عام احرار الشام بود و مورد تایید کسانی چون محمد الامین قرار گرفت. او در سال 2002 م، پس از پایان دورۀ دبیرستان وارد دانشگاه تشرین در لاذقیه شد. در سال 2003 م، برای تحصیل وارد دانشگاه اسلامی مدینه شد.
فعالیتها
ابوعبدالملک شرعی پس از شورشهای داخلی سوریه برای فعالیتهای تبلیغی به اردوگاه یایلاداغی در ترکیه رفت و فعالیتهایی را در مسجد آن شروع کرد. او با تأسیس گردان احرار الشام و سپس جنبش احرار الشام عهدهدار امور شرعی این تشکل شورشی شد.
اندیشهها و مواضع
یکی از نکات جالب و موثر در فهم مواضع او توصیف توجیهگرایانه نسبت به مواضع سروریه است. او در این مواضع، شخصیت محمد سرور زینالعابدین را بهعنوان شخصیتی مثبت و دارای سوابق درخشان فکری و عملی معرفی کرده است و با ذکر اینکه، عنوان سروریه از جانب مخالفان برای پیروان این جریان استفاده شده و این عنوان مورد پذیرش آنان نیست، به نفی و توجیه اتهامات وارد به جریان سروریه و رویکرد غیر فعال و انفعالی آنان پرداخته است. اتهامات مورد انکار او عبارتند از: 1. مشارکت سروریه در احزاب و انتخابات دموکراتیک؛ 2. توسعه در فهم فقه استضعاف و به تعبیر دیگر مبالغۀ خودضعیفانگاری در برابر نظام حاکم؛ 3. تردید و تفاوت نگاه در توصیف واقعیت حکومت حاکم در کشورهای اسلامی؛ 4. احتیاط بیش از اندازه و مبالغه برای اکثریت فعالیتهای جهادی . از منظر او، محمد سرور زینالعابدین مشارکت در فعالیتهای انتخاباتی را تجویز کرده است. چنانکه او را دارای نقدهای متعددی به جریانهای جهادپیشه معرفی کرده است. در هر حال، او منشأ اتهام مبالغهآمیز به گروههای دیگر مبنی بر داشتن تمایلات سروریه را عمدتاً از جانب پیروان داعش دانسته است . جالب آنکه، ابوعبدالملک الشرعی با نقد تعصبگرایی و تحزبزدگی بهرهگیری از طلبههای جوان برای افتاء و قضاوت و مقدم کردن آنان بر افراد دارای صلاحیت و عادل را از مصادیق این تحزبگرایی و تحزبزدگی معرفی کرده است. این نقد در خلال چالشهای درونی بسیاری از گروههای شورشی مسلحی مطرح شده است که برای ادارۀ مناطق تحت تصرف خود افرادی را بهعنوان شرعی و قاضی در سوریه بهکار میگیرند.
در این میان، این نکتۀ اساسی مهم است که او در تبییش، جایگاه مجلس شرعی را فراتر از جایگاه فرماندهان نظامی تشکلهای مسلح و شورشی معرفی کرده است. به این بیان که: او با نفی تمایلات دموکراتیک و تأسیس مجلس، بر این نکته تأکید میکند که «جبهۀ اسلامی» پس از توافق بر تأسیس دولت اسلامی و مرجعیت شرع در آن، شکل گرفت. با این مقدمات، این نکته را برجسته کرده است که مجلس شرعی نسبت به فرماندهان این جبهه مانند ابوعیسی، علوش و حموی تقدم و برتری دارد. چنانکه تصمیمگیری در امور شرعی مربوط به این شوراست و به شخص دیگری ارتباط ندارد . افزون بر آنکه، دستیابی به خلافت راشده را از طریق تغلب، نادرست دانسته و آن را صرفاً از طریق شورا و اختیار اهل حل و عقد مشروع دانسته است . البته از منظر او، گروهی شورشی مانند داعش، مشورتگریز و شوراگریز است. حداکثر آنکه دایرۀ مشورت در آن به افراد بسیار اندکی از فرماندهان محدود شده است . او با نفی دولت سکولار و دموکراسی، دولت مدنی با رویکرد سکولار و دموکراتیک را نیز نامشروع خوانده است . در این میان، او نفی رویکرد دموکراتیک را مانع از تأکید بر الگوی شورا در اسلام ندانسته است . چنانکه، مشارکت در مجلس دموکراتیک به انگیزههای دینی و با مصلحتسنجیهای صحیح را تجویز کرده است . ابوعبدالملک الشرعی با اقبال به مصلحتشناسی در چهارچوب شرعی و نفی مصلحتهای غیر شرعی، الگوی مصلحتورزی در برخی جریانهای سیاسی از جمله در میان اخوانالمسلین و سلفیهای مصری را باطل خوانده است.
او به تبیین فعالیتها و رسالتهای هیئتهای شرعی پرداخته است. از منظر وی، تصرف مناطق مختلفی از سوریه به دست گروههای شورشی مسلح، زمینهساز شکلگیری احساس نیاز و ضرورت برای تأسیس هیئتهای شرعی شده است؛ چرا که با بههم ریختن اوضاع شهرها و روستاهای تحت تصرف، این مناطق نیازمند تدبیر مناسب بودند.
در این میان، مشارکت تحصیلکردگان دانشهای دینی برای ادارۀ این مناطق اهمیت زیادی یافت. بر این اساس، نقشآفرینی مبلغان، سخنرانان، روحانیون و علمای سنی در قالب این هیئتهای شرعی شکل گرفت. بخشی از این نقشآفرینی ابعاد اجتماعی و بخشی از آن ابعاد سیاسی داشت. فعالیتهایی چون آموزشهای دینی ـ مذهبی مردم از طریق طراحی و اجرای دورههای آموزشی متعدد و متنوع و نیز تربیت مربی شرعی، امر به معروف و نهی از منکر و فعالیتهای قضایی کار ویژۀ هیئتهای شرعی و شرعیهای مشغول در آنها شد.
بهطور نمونه، هیئت شرعی حلب در 15/12/2012 م، تأسیس شد.
ابوعبدالملک الشرعی به رسیدگی بیش از 11 هزار شکایت توسط این هیئت شرعی و اقامۀ حدود شرعی اشاره کرده است. همچنین تعیین صد سخنران مذهبی، اشراف بر صد مدرسه با 3000 هزار دانشآموز را از فعالیتهای این هیئت شرعی معرفی کرده است. وی مقابلۀ با برخی از اشرار و فعالیتهای نظامی آنان را نیز جز این کارنامۀ فعالیت دانسته است. چنانکه، شکلگیری بسیاری از خدمات عمومی از جانب این هیئت شرعی در مناطق تحت اشغال و تعطیل فعالیتهای اداری پس از تصرف آنها را نیز در کنار فعالیتهای مذهبی و شرعی این هیئتهای شرعی معرفی کرده است.
او در مجموع، شکلگیری و تأسیس این هیئتهای شرعی را آغازی بر شکلگیری حکومت اسلامی خوانده است .
روشن است که ساختار و وضعیت گروههای مسلح و شورشی در سوریه همواره در معرض تغییر بوده است. چنانکه کارکرد، وظایف و اختیارات هیئتهای شرعی با تغییر وضعیت و موقعیت گروههای مسلح و نیاز در خلال تغییر مناسبات داخلی میان گروههای رقیب تغییرات متعددی را تجربه کرده است. بهعنوان نمونه، ابوعبدالملک الشرعی در گفتگو با ابواثیر والی داعشی در حلب اختیارات شرعیهای احرار الشام را فراتر از اختیارات شرعیهای داعش دانسته است؛ چرا که حکم شرعیهای احرار الشام حتی بر همه چه والیان و چه افراد سطح پایین آن الزامآورند. درحالیکه، شرعیهای داعش برای صدور احکام خود نیازمند اذن فرماندهان آن میباشند . در این میان، جایگاه تحصیلکردگان داخلی و خارجی علوم دینی یا جایگاه علما در مناسبات داخلی گروهها تأثیر فراوانی بر تعریف هیئتهای شرعی و اختیارات آنان داشته است.
درگذشت
او سرانجام در بمبگذاری مشهور رام حمران در اطراف ادلب شمالی در 8 سپتامبر 2014 م، کشته شد.
جستارهای وابسته
منابع
- ر. ک: ذبیحالله نعیمیان، جریانشناسی سوریه، انتشارت مجمع تقریب مذاهب اسلامی، قم 1402 ش.