حقوق بشر
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۲۶، ۱۲ مه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
حقوق بشر، (human riqhts)، یک اصطلاح نسبتا جدید است و فقط پس از جنگ جهانی دوم و تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ وارد محاورات روزمره شده است. این عبارت جایگزین اصطلاح حقوق طبیعی (Natural Rights) و حقوق انسان (Rights of man.) گردیده که قدمتی بیشتر دارند. مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی را دارا هستند که میتوان به مواردی همچون جهانشمولی، غیرقابل سلب بودن، تبعیضناپذیری، برابری، و نیز انتقالناپذیری، تفکیکناپذیری، برابریطلبی و بههمپیوستگی و درهمتنیدگی از دیگر مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد. از این رو به تمامی افراد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچکس را نمیتوان از این حقوق محروم کرد، ضمن اینکه همهٔ افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت، مذهب، گرایش جنسی، رنگ، زبان و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابرند و هیچگونه تمایز، ارجحیت، محدودیت و محرومیت در بهرهمندی از این حقوق ندارند و این حقوق قابل نقض نیستند.
تاریخچه مفهوم حقوق بشر
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ که به عنوان «اولین منشور حقوق بشر» در جهان شناخته میشود،[۱] در پایههای شهر بابل قرار داده شدهبود و اکنون در موزه بریتانیا نگاهداری میشود.
با تشکیل سازمان ملل متحد، آن سازمان نقش مهمی در زمینه حقوق بشر بینالملل ایفاء کردهاست. سازمان ملل با توسعه نهادهای حقوقی و زیرمجموعهها، گفتمانهای بینالمللی بشردوستانه را توسعه دادهاست.[۲]
فلسفه حقوق بشر
فلسفه حقوق بشر، به بررسی مبانی اساسی مفهوم حقوق بشر میپردازد و محتوای آن را به نقد میکشد. رویکردهای نظری متعددی وجود دارد که قصد آن توضیح چرایی و چگونگی تبدیل حقوق بشر، به بخشی از انتظارات جامعه است. یکی از قدیمیترین فلسفههای غرب در مورد حقوق بشر، حاصل اندیشه حقوق طبیعی است که از دلایل مختلف فلسفی یا دینی نشات گرفتهاست. دیگر نظریه در این زمینه، بر این اساس است، که حقوق بشر، رفتار اخلاقی را تعیین میکند و اخلاق اجتماعی انسان با فرایند تکامل بیولوژیکی و اجتماعی توسعه پیدا میکند (نظریه دیوید هیوم).
حقوق بشر به عنوان یک جامعه شناختی از تنظیم قوانین است. همانطور که در تئوری جامعه شناختی قانون و کار از ماکس وبر، توضیح داده شدهاست. سایر تئوریها در این زمینه عبارتند از افراد جامعه اقتدار و مشروعیت قوانین را قبول میکنند، در ازای امنیت و مزیتهای اقتصادی که به دست میآورند (مانند نظریه راولز). دو نظریه معاصر دیگر وجود دارند که نظریه منافع و نظریه تلاش نامیده میشوند. نظریه منافع، استدلال میکند که کارکرد اصلی حقوق بشر، محافظت و ترویج منافع انسان است، در حالیکه نظریه تلاش بر اساس ظرفیت انسان برای آزادی به حقوق بشر اعتبار میبخشد.[۳]
متن اعلامیه جهانی حقوق بشر
ماده یک
تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند، همه دارای عقل و وجدان میباشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.
ماده دوم
هرکس میتواند بدون هیچ گونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیتها وضع اجتماعی، ثروت ولادت یا هر موقعیت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادیهایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است بهرهمند گردد. علاوه بر این هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی، اداری، قضایی یا بینالمللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور مستقل، تحت قیمومت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد.
ماده سوم
هرکس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
ماده چهارم
هیچ کس را نمیتوان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بردگان به هرشکلی که باشد ممنوع است.
ماده پنجم
هیچ کس را نمیتوان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا برخلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد.
ماده ششم
هرکس حق دارد که شخصیت حقوقی او در همه جابه عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.
ماده هفتم
همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض ازحمایت یکسان قانون بر خوردار شوند در مقابل هرتبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید از حمایت یکسان قانون بهرهمند شوند.
ماده هشتم
در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد، هرکس حق رجوع موثر به محاکم ملی صالحه را دارد.
ماده نهم
هیچ کس نمیتواند خود سرانه توقیف، حبس یا تبعید شود.
ماده دهم
هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مستقل و بیطرفی، منصفانه و علنی رسیدگی شود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او منسوب شده باشد اتخاذ تصمیم بنماید.
ماده یازدهم
بند 1: هرکس که به جرمی متهم شده باشد بیگناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که درآن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع او تامین شده تقصیر او قانونی محرز گردد.
بند 2: هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که درموقع ارتکاب آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نشود محکوم نخواهد شد به همین طریق هیچ مجازاتی شدید تراز آنچه که درموقع ارتکاب جرم بدان تعلق میگرفت درباره کسی اعمال نخواهد شد.
ماده دوازدهم
احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخلههای خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد، هرکس حق دارد که درمقابل این گونه مداخلات وحملات، مورد حمایت قانون قرار گیرد.
ماده سیزدهم
بند 1: هرکس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
بند 2: هرکس حق دارد هر کشوری و ازجمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود بازگردد.
ماده چهاردهم
بند 1: هرکس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار، پناهندگی جستجو کند و درکشورهای دیگر پناه اختیار نماید.
بند 2: درموردی که تعقیب واقعاً مبتنی به جرم عمومی و غیرسیاسی یا رفتارهایی مخالف با اصول مقاصد ملل متحد باشد، نمیتوان از این حق استفاده نمود.
ماده پانزدهم
بند 1: هرکس حق دارد که داراي تابعیت باشد.
بند 2: هیچ کس را نمیتوان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
ماده شانزدهم
بند 1: هر زن ومرد بالغی حق دارد بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت، تابعیت یا مذهب با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده دهند. درتمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن وشوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج، دارای حقوق مساوی میباشند.
بند 2: ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن و مرد واقع شود.
بند 3: خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد ازحمایت جامعه و دولت بهرهمند شود.
ماده هفدهم
بند 1: هر شخص، منفردا یا بطور جمعی حق مالکیت دارد.
بند 2: هیچ کس را نمیتوان خود سرانه ازحق مالکیت محروم نمود .
ماده هجدهم
هرکس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس میتواند از این حقوق منفرد یا جمعی به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد.
ماده نوزدهم
هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد.
ماده بیستم
بند 1: هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمت آمیز تشکیل دهد.
بند 2: هیچ کس را نمیتوان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.
ماده بیست و یکم
بند 1: هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیم و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.
بند 2: هرکس حق دارد که باتساوي شرایط، بامشاغل عمومی کشور خود نایل آید.
بند 3: اساس و منشا قدرت حکومت اراده مردم است این اراده باید به وسیله انتخاباتی بر گزار گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.
ماده بیست و دوم
هرکس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاري بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و رشد آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات ومنابع هر کشور به دست آورد.
ماده بیست و سوم
بند 1: هرکس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید، شرایط منصفانه و رضایتبخشی برای کارخواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.
بند 2: همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی درمقابل کار مساوی، اجرت مساوی دریافت دارند.
بند 3: هرکسی که کار میکند حق دارد مزد منصفانه و رضایت بخش دریافت دارد که زندگی او و خانواده اش را موافق حیثیت و کرامت انسانی تامین کند و در صورت لزوم با دیگر وسایل حمایت اجتماعی کامل شود.
بند 4: هرکس حق دارد که برای دفاع از منابع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و دراتحادیهها نیز شرکت نماید.
ماده بیست و چهارم
هرکس حق استراحت، فراغت و تفریح دارد و مستحق محدودیت معقول ساعات کار و مرخصیهای ادواری، با اخذ حقوق میباشد.
ماده بیست و پنجم
بند 1: هرکس حق دارد که سطح زندگی سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در موقع بیکاری، بیماری، نقض اعضا، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان، وسایل امرار معاش ازبین رفته باشد. از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.
بند 2: مادران و کودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهرهمند شوند. کودکان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند حق دارند که همه از حمایت اجتماعی برخوردار شود.
ماده بیست و ششم
بند 1: هرکس حق دارد که از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش حرفهای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل، به روی همه باز باشد، همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهرهمند گردند.
بند 2: آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد کامل رشد آن برساند و احترام به حقوق و آزادیهای بشر را تقویت کند. آموزش و پرورش باید با حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مختلف و دوستی بین تمام ملل، جمعیتهای نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیتهای ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید.
بند 3: پدر و مادر درانتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.
ماده بیست و هفتم
بند 1: هرکس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی_اجتماعی شرکت کند، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت عملی و فواید آن سهیم باشد.
بند 2: هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی،فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود
ماده بیست و هشتم
هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماعی و بین المللی، حقوق و آزادیهایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده است تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.
ماده بیست و نهم
بند1: هرکس در مقابل آن جامعه وظیفه دارد که رشد آزاد وکامل شخصیت او را میسر سازد .
بند2: هرکس در اجرای حقوق و استفاده از آزادیهای خود، فقط تابع محدودیتهایی است که به وسیله قانون، منحصراً به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی، درشرایط یک جامعه، دموکراتیک وضع گردیده است.
بند3: این حقوق و آزادیها، درهیچ موردی نمیتواند برخلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.
ماده سی ام
هیچ یک از مقرارت اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردي باشد که به موجب آن بتواند هریک ازحقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرد و یا در آن راه فعالیتی بنماید.[۴]
پانویس
- ↑ موزه بریتانیا». ۱۵ آبان ۱۳۹۶. دریافتشده در ۶ نوامبر ۲۰۱۷.
- ↑ منشور حقوق بشر کوروش بزرگ موسوم به منشور کوروش، استوانهای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، به فرمان کوروش دوم هخامنشی شاهنشاه ایران ساخته شد.
- ↑ Fagan 2005
- ↑ اعلامیه جهانی حقوق بشر به زبان ساده https://org › universal-...