یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی
نام | یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی |
---|---|
سال ولادت | سال 1394 هجری قمری |
زادگاه | یمن / شهر یافع |
کشور | یمن |
استادان | مصطفی محمد البنجوبنی؛ مقبل بن هادی الوادعی؛ |
آثار | التبرک بالصالحین بین المجیزین والمانعین؛ التوسل بالصالحین بین المجیزین و المانعین؛ |
یوسف بن اسماعیل بن یوسف النبهانی (متولد سال 1265 هجری قمری و متوفی سال 1350 هجری قمری)، معروف به شيخ يوسف نبهانی، فقیه، قاضی، ادیب، شاعر و عالم اهل سنت در روستای اجزم از توابع حیفا فلسطین در خانوادهای متدین متولد شد.
نسب
شيخ يوسف نبهانی در سال 1265 هجری قمری در روستای اجزم در خانوادهای متدین متولد شد. پدر او مردی متدین و اهل علم و تقوی بود و اکثر روز را در طاعت خدا به سر میبرد و هر هفته سه ختم قرآن انجام میداد. او از اعراب "بنی نبهان" فلسطین بود برای همین به او نبهانی گفتهاند.[1]
تحصیل
او قرائت قرآن و حفظ آن و علم نحو و بلاغت را نزد پدر خود فرا گرفت. سپس به مصر برای تحصیل در سال 1283 هجری قمری به الازهر رفت و از دروس اساتید مشهوری بهره برد. او در مذهب فقهی شافعی و در اعقتادات اشعری بود. او از اساتید بسیاری اجازه دریافت کرد. از آن جمله میتوان به شیخ إبراهیم السقا شافعی، شیخ زكریا أنصاری، سید محمد دمنهورى شافعی، شیخ إبراهیم الزرو خلیلى شافعی، شیخ أحمد أجهورى شافعی، شیخ حسن العدوى مالكی، سید عبدالهادی نجا الأبیارى، شیخ شمس الدین محمد إنبابى الشافعی، شیخ عبدالرحمن شربینى شافعی، شیخ عبدالقادر رافعى حنفی طرابلسى شیخ رواق الشوام، و شیخ یوسف برقاوى حنبلی میتوان اشاره کرد. طرق مختلف صوفیه رفاعیة، ادریسیة، شاذلیة، خلوتیة، نقشبندیة و قادریة را از شیوخ طریقت دریافت کرد. طریقت رفاعیة را از عبدالقادر بن ابی رباح دجانی یافی دریافت کرد. طریقت ادریسیة را از شیخ اسماعیل نواب، طریقت شاذلیة را از محمد بن مسعود فاسی و علی نور الدین بشرطی دریافت کرد. طریقت خلوتیة را از حسن رضوان صعیدی دریافت کرد. طریقت نقشبندیة را امداد الله فاروقی و غیاث الدین اربلی دریافت کرد. طریقت قادریة را از حسن بن ابی حلاوة غزی دریافت کرد. شیخ یوسف نبهانی در سال 1289 هجری قمری از الازهر فارغ التحصیل شد و به فلسطین برگشت.[2]
اعتقادات
شیخ یوسف نبهانی در فقه شافعی مذهب و در اعتقاد اشعری مذهب است. تخصص او در قضاوت و شعر بود اما وی به دلیل گرایش صوفیانهای که دارد تکفرات ضد سلفی داشته و برخی از کتبی که نگاشته در رد سلفیت است. محمود شکری آلوسی به دلیل این تفکرات نبهانی نقدی بر کتاب شواهد الحق او با نام غاية الأماني في الرد على النبهاني تألیف کرده است که نشان از اهمیت این کتاب و جایگاه آن در بین اهل سنت دارد. کتاب "شواهد الحق فی الاستغاثة بسيد الخلق" یکی از کتابهای شاخص نبهانی در رد بر ابن تیمیه و وهابیت است. این کتاب دارای 8 فصل است.
باب اول: در مشروعیت سفر برای زیارت است در این باب دیدگاه وهابیان در مساله شد رحال ابطال شده است؛
باب دوم: در مشروعیت استغاثة به رسول الله و سایر انبیاء و اولیاء است؛
باب سوم: در باب دفاع از سخنان زینی دحلان درباره وهابیت است؛
باب چهارم: در خصوص سخنان علماء اهل سنت در نکوهش و مذمت ابن تیمیه است؛
باب پنجم: در معرفی سه کتابی است که وهابیان در تایید دیدگاه ابن تیمیه در خصوص بدعت نوشته شده است؛
باب ششم: درباره حکایتها و آثار وارده از علما و صالحان در خصوص استغاثه به رسول الله است؛
باب هفتم: در خصوص دعوت اولیاء به استغاثه به رسول الله است؛
باب هشتم: درباره اشعار وارده از عالمان و فضلاء در خصوص استغاثه به رسول الله است.
بزرگان بسیاری نسبت به این کتاب تقریظ زده و کتاب حاضر را تأئید نمودندکه عبارتنداز:
شيخ على محمد الببلاوي المالكي شيخ الجامع الأزهر؛
شيخ عبد القادر الرافعي شيخ السادة الحنفية المشهور بأبى حنيفة الصغير، مفتى الديار المصرية الأسبق؛
شيخ عبد الرحمن الشربيني الشافعي شيخ الجامع الأزهر؛
شيخ بكرى محمد عاشور الصدفي شيخ السادة الحنفية، ومفتى الديار المصرية الأسبق؛
حافظ محمد عبد الحي بن عبد الكبير الكتاني الحسني المغربي؛
فقيه أحمد بك الحسيني الشافعي؛
شيخ السادة الشافعية سليمان العبد؛
شيخ أحمد حسنين البولاقي الشافعي؛
شيخ أحمد البسيونى شيخ السادة الحنابلة؛
شيخ سعيد الموجي الشافعي؛
شيخ محمد الحلبى الشافعي.
فعالیت ها
او ابتداء به شهر عکا وارد شد و در مدرسهای متولی امور مختلفی شد و بعد آن به جایگاه قضاوت در شهر جنین را در سال 1873 میلادی به عهده گرفت. سپس او دو سال و نیم 1876 میلادی در شهر آستانه در یک روزنامهای مشغول به کار شد. بعد از آن او در شهر موصل عراق به مدت 15 ماه منصب قضاوت را بر عهده گرفت و در سال 1296م به شام رفت. او در سال 1297 میلادی باز به آستانه کوچ کرد و دو سال در آن سکونت گزید. بعد از دو سال به لاذقیه رفت و رئیس محکمه قضاوت را به عهده گرفت که از سال 1883م تا 5 سال در این منصب بود. بعد از اتمام 5سال او ریاست محکمه و دادگاه قدس را بر عهده گرفت و کمتر از یک سال در این منصب باقی ماند. بعد از آن او به مدت 20 سال رئیس دادگاه بیروت را تا سال 1909 میلادی بر عهده گرفت.[3]
تألیفات
شیخ یوسف نبهانی تألیفات متعدد در موضوعات مختلف به رشته تحریر در آورده که عبارتنداز:
1- «إتحاف المسلم بإتحاف الترهيب والترغيب من البخاري ومسلم»؛
2- «الأحاديث الأربعين في أمثال أفصح العالمين»؛
3- «الأحاديث الأربعين في فضائل سيد المرسلين»؛
4- «أحاديث الأربعين في وجوب طاعة أمير المؤمنين»؛
5- «أحسن الوسائل في نظم أسماء النبي الكامل»؛
6- «إرشاد الحيارى في تحذير المسلمين من مدارس النصارى»؛
7- «الأساليب البديعة في فضل الصحابة وإقناع الشيعة»؛
8- «الأسمى فيما لسيدنا محمد من الأسما»؛
9- «أفضل الصلوات على سيد السادات»؛
10- «الأنوار المحمدية»، اختصر به «المواهب اللدنية» للقسطلاني؛
11- «الاستغاثة الكبرى بأسماء الله الحسنى»؛
12- «البرهان المسدد في إثبات نبوة سيدنا محمد»؛
13- «التحذير من اتخاذ الصور والتصوير»؛
14- «تنبيه الأفكار إلى حكمة إقبال الدنيا على الكفار»؛
15- «تهذيب النفوس في ترتيب الدروس»، وهو مختصر «رياض الصالحين» للنووي؛
16- «توضيح دين الإسلام»؛
17- «جامع الصلوات»؛
18- «جامع كرامات الأولياء»؛
19- «جواهر البحار في فضائل النبي المختار»؛
20- «حجة الله على العالمين في معجزات سيد المرسلين»؛
21- «حزب الاستغاثات بسيد السادات»؛
22- «حسن الشِّرعة في مشروعية صلاة الظهر إذا تعددت الجمعة»؛
23- «خلاصة الكلام في ترجيح دين الإسلام»؛
24- «الرحمة المهداة في فضل الصلاة»؛
25- «رياض الجنة في أذكار الكتاب والسنة»؛
26- «السابقات الجياد في مدح سيد العباد»؛
27- «سبيل النجاة في الحب في الله والبغض في الله»؛
28- «سعادة الأنام في اتباع دين الإسلام، وتوضيح الفرق بينه وبين دين النصارى في العقائد والأحكام»؛
29- «سعادة الدارين في الصلاة على سيد الكونين»؛
30- «سعادة المعاد في موازنة بانت سعاد»؛
31- «الشرف المؤبد لآل محمد»؛
32- «شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق»؛
33- «صلوات الثناء على سيد الأنبياء»؛
34- «طيبة القراء في مدح الأنبياء»؛
35- «العقود اللؤلؤية في المدائح المحمدية»؛
36- «الفتح الكبير في ضم الزيادة إلى الجامع الصغير»؛
37- «قرة العين من البيضاوي والجلالين»، منتخب من تفسيرهما»؛
38- «الفضائل المحمدية»؛
39- «القصيدة الرائية الصغرى في ذم البدعة (الوهابية) ومدح السنة الغراء»؛
40- «القصيدة الرائية الكبرى في الكمالات الإلهية والسيرة النبوية ووصف الملة الإسلامية والملل الأخرى»؛
41- «القول الحق في مدائح خير الخلق»؛
42- كتاب «الأربعين، أربعين من أحاديث سيد المرسلين»؛
43- «مثال فعل النبي»؛
44- «المجموعة النبهانية في المدائح النبوية»؛
45- «مفرج الكروب ومفرح القلوب»؛
46- «منتخب الصحيحين»؛
47- «نجوم المهتدين ورجوم المعتدين في دلائل نبوة سيد المرسلين»؛
48- «النظم البديع في مولد الشفيع»؛
49- «هادي المريد إلى طرق الأسانيد»؛
50- «طيبة الغراء في مدح سيد الأنبياء صلى الله عليه وسلم»؛
51- «الورد الشافي من المورد الصافي»؛
52- «وسائل الوصول إلى شمائل الرسول».
وفات
شیخ یوسف نبهانی در سال 1350 هجری قمری مطابق با 1932 میلادی در زادگاه خود «اجزم» وفات یافت و در مقبره الباشورا بیروت دفن گردید.