مستحب

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۸ توسط Negahban (بحث | مشارکت‌ها)

مُستَحَب به عملی گفته می‌شود که انجام آن بهتر از ترک آن‌ است، هرچند انجام دادنش واجب نیست. نماز شب، نمازهای نافله روزانه، روزه‌های مستحبی، دعا به خصوص دعاهای مأثور، صلوات و بسیاری از اعمال دیگر را مستحب خوانده‌اند.


مفهوم‌شناسی

مستحب، از اقسام محکوم به است؛ یعنی شارع مقدس مکلف را به انجام عملی تشویق و تحریص می‌کند، بی آن که در آن الزامی وجود داشته باشد؛ به بیان دیگر، مستحب، عملی است که فعل آن پسندیده است و ترکش حرام نیست؛ یعنی انجام دهنده آن سزاوار ستایش می‌باشد، ولی ترک کننده آن مستحق ذم نیست، مانند: نماز و روزه مستحبی.[۱].[۲]

مستحب در فقه، عملی است که حکم شرعی آن‌استحباب است و انجام آن بهتر است و در عین حال ترک کردن آن اشکالی ندارد.[۳] با این حال کاربرد این لغت در قرآن کریم و احادیث معصومان، به معنای لغوی یعنی دوست داشته شده و محبوب است.[۴]

عناوین ندب، نفل، سنّت و تطوّع نیز بیانگر معنای استحباب است.[۵]

جایگاه بحث

استحاب در مباحث فقهی در بیشتر ابواب فقهی به عنوان یکی از احکام پنج‌گانه به کار رفته است و در اصول فقه، در مبحث اوامر، ضدّ و مقدّمۀ واجب به آن پرداخته شده است.

انواع مستحب

مستحب سه قسم است:

۱. مستحب مؤکد ؛ فعلی است که ترک آن عقاب ندارد، ولی ترک کننده آن مستحق مذمت و عتاب می‌شود، مانند افعالی که مکمل واجبات دینی است، هم چون: نماز جماعت ، اذان و اقامه؛

۲. مستحب مشروع ؛ فعلی است که فاعل آن ثواب می‌برد، ولی ترک کننده آن سرزنش و عقاب نمی‌شود، مانند: تصدق بر فقرا و روزه روزهای دوشنبه و پنج شنبه هر هفته؛

۳. مستحب زاید ؛ فعلی است که از کمالات مکلف محسوب می‌شود، مانند: اقتدا به رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در امور عادی مثل خوردن، آشامیدن، راه رفتن و خوابیدن. [۳][۴][۵][۶][۷] [۸]

اقسام

عمل مستحب دارای اقسامی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:

مستحب نفسی یا مستحب ذاتی: عملی است که استحباب و مطلوب بودن انجام آن، به خاطر عمل دیگری نیست؛ مانند نمازها و روزه‌های مستحب همچون روزه عید غدیر.

مستحب غیری: عملی است که به خودی خود، انجامش مستحب و مطلوب نیست، بلکه به خاطر عملی دیگر مستحب شده است؛ مانند غسل برای زیارت.

مستحب عینی: عملی است که استحباب آن برای تک تک افراد ثابت است و با انجام آن از سوی دیگران، انجامش برای دیگران نیز مستحب خواهد بود. مانند نمازهای نافله یا روزه‌های مستحبی.

مستحب کفایی: عملی است که با انجام دادن آن توسط فردی دیگر، انجام آن برای دیگران مستحب نیست؛ مانند اذان اعلام.[۶]

مستحب موکّد: عملی است که شارع بر انجام آن تاکید داشته است؛ مانند اذان برای نماز.[۷]

نیمه‌کاره رها کردن فعل مستحب

قطع کردن عمل عبادی مستحب، پس از شروع آن مکروه است، به‌خصوص نیمه‌کاره رها کردن نمازِ مستحبی و شکستنِ روزه مستحبی در بعد از ظهر؛ البته به پایان نرساندن برخی اعمال مستحبی حرام است و باید آن عمل به پایان برسد، به عنوان مثال اگر کسی حج مستحبی و عمره (بنابر نظر مشهور) را آغاز کند واجب است آن را به پایان برساند. در اعتکاف نیز چنانچه فرد دو روز اول را روزه بگیرد، باید روز سوم را نیز روزه بگیرد و اعتکاف را به پایان برساند و رها کردن آن در این مرحله حرام است.[۸]

مستحبات معروف

نمازهای مستحب

نوشتار‌های اصلی: نافله‌های یومیه، نماز شب و نماز جعفر طیار

از آنجا که نماز زیباترین و کامل‌ترین عمل عبادی است، علاوه بر نمازهای واجب، نمازهای مستحبی زیادی برای مشتاقان قرار داده شده و کمتر موقعیت دینی را می‌توان یافت که نماز ویژه‌ای نداشته باشد. در مفاتیح الجنان تعداد زیادی از این نمازها بیان شده است. برخی از مهمترین نمازهای مستحبی عبارتند از نماز‌های نافله روزانه، نماز شب، نماز جعفر طیار، نماز استسقا، نماز عید فطر و قربان، نماز اول ماه.

روزه‌های مستحب

روزۀ تمام روزهای سال، غیر از روزهایی که روزه در آن حرام و مکروه اعلام شده، مستحب است. البته گرفتن روزه در بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است

دعاهای مستند و مأثور

گرچه با هر زبانی می‌توان از خداوند درخواست نمود، اما تاثیر دعاهایی که در کتاب‌های دعا از زبان معصومین نقل شده بیشتر است.

منابع

آخوند خراسانی، ملاکاظم، کفایه الاصول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.

حکیم، محمد تقی،‌ اصول العامه للفقه المقارن، بیروت، مؤسسة آل البیت، چاپ دوم، ۱۹۷۹م.

خویی، سید ابوالقاسم، اجود التقریرات، تقریرات درس محمد حسین نائینی، قم، مطبعه العرفان، ۱۳۵۲ش.

شهید اول (عاملی)، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، تصحیح: سید عبدالهادی حکیم، قم، کتابفروشی مفید، افست نجف.

محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، قم، موسسه سید الشهداء، ۱۴۰۷ق.

نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، تصحیح: عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بی‌تا.

هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، قم، موسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۶ق.

پانویس

  1. اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۸۳.
  2. مبادی فقه و اصول، فیض، علیرضا، ص۱۱۱.
  3. خویی، اجود التقریرات، ۱۳۵۲ش، ج۱، ص۱۴۳؛ حکیم، اصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۶۲.
  4. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ۳۹۷.
  5. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۹۶.
  6. نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء‌التراث العربی، ج۹، ص۷۴.
  7. حکیم، اصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۶۳.
  8. شهید اول، القواعد و الفوائد، کتابفروشی مفید، ج۱، ص۹۹؛ قاعده۳۹.