طهارت
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۱۵، ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | طهارت |
---|
طهارت، اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید میآید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات میشوند و در فقه[۱] شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاککنندهها میگویند.
طهارت از نجاست جزو شرایط صحیح بودن برخی از عبادات مثل نماز است.
اهمیّت طهارت
اهل طهارت، محبوبان خدایند [۲] و سعادت ظاهری و باطنی در طهارت است. [۳] پیامبر اکرم (ص) فرمودند: طهور بخشی از ایمان است [۴] که برخی علمای اخلاق در تفسیر گفتار آن بزرگوار گفتهاند: بخش دیگر ایمان عبارت است از آراستن نفس به فضایل ظاهری و باطنی. [۵]
همچنین خدای متعال در سورهی مبارکه شمس پس از چندین سوگند عظیم، میفرماید: به تحقیق رستگار شد آن کس که این نفس را پاکیزه نمود و جان خود را پاک ساخت و بیبهره گشت آنکه آن را آلوده نمود. این همه تأکید گویای این حقیقت است که طهارت قلب به مراتب از طهارت بدن مهمتر است. [۶]
همچنین مربیان اخلاق و سلوک، هفدهمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، دوام طهارت [۷] میدانند [۸] و نیز از نظر ایشان، شرط بسیار مهمّ تأثیر اذکار و ادعیه ، طهارت انسان است [۹] تا آنجا که طهارت مکان ذکر را هم از ضروریات میدانند. [۱۰]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله فقه
- ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۲۲
- ↑ ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۹
- ↑ نیشابوری مسلمبن حجاج؛ صحیح مسلم، دار المعرفه، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۸ق، ص ۱۵۴
- ↑ ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۱۰
- ↑ ملکی تبریزی، میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، پیشین، ص ۱۱
- ↑ یعنی همواره با وضو باشد و غسل واجب را تاخیر نیفکند
- ↑ سید بحر العلوم؛ رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، انتشارات علامه طباطبایی،چاپ چهارم، ۱۴۱۸ ق، ص ۵۲
- ↑ حسن زاده آملی، حسن؛ نور علی نور، انتشارات تشیّع، چاپ ششم، ۱۳۷۶، ص ۶۲
- ↑ سید بحر العلوم، پیشین، ص ۱۶۱