تأملی بر پیشینه وحدت اسلامی (کتاب)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۰ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می مانند' به 'می‌مانند')
تأملی بر پیشینه وحدت اسلامی.png
نام کتاب تأملی بر مسأله وحدت اسلامی
نام اصلی کتاب تأملی بر مسأله وحدت اسلامی

از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلامی

نویسنده محمد حسین اردوش
زبان کتاب فارسی
موضوع معرفی کتاب تأملی بر مسأله وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلامی
سال نشر 1384 ش
ناشر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
قطع وزیری
تعداد صفحات 700 صفحه
نوبت چاپ اول

این مقاله به منظور معرفی کتاب تأملی بر مسأله وحدت اسلامی از دیرباز تا دیروز با تکیه بر جنبش اتحاد اسلامی تهیه و تنظیم شده است. این کتاب برای آشنایی پژوهش گران عرصه وحدت با سیر تاریخی نظریه وحدت از قرن 13 به بعد راه گشا می باشد.

مقدمه

جهان اسلام از قرن سیزدهم هجری به این سو، در کشاکش رویارویی با هیمنه استعماری غرب. علاوه بر ‏وقوف به برتری مادی غرب، همانند قرن دوم هجری، بار دیگر با انبوهی ازمفاهیم و معارف بیگانه مواجه شد و ‏البته این بار جهان اسلام، نشاط و شادابی و سلامت و قدرت گذشته در مقابله با هیمنه ی مادی بیگانگان و هضم ‏مطلوب داده های فرهنگی جدید را نداشت.‏ از این رو در مقابله با عالم جدید، موضع گیری های متفاوتی اتخاذ گردید که بیشتر مابین افراط و تفریط، غرب-‏گریزی تا غرب ستیزی و غرب گرایی تا غرب زدگی، در نوسان بود. در این میان دیدگاه هایی نیز تلاش می داشت ‏که از بهت واقعه درآمده و نسبت به امر واقع، یعنی پیشرفت و برتری غرب، نه دچار تسلیم، وادادگی و شیفتگی ‏شود و نه روی درکشد و در انزوا فرو رود و یا به انکار و ستیز برخیزد، بلکه با اعتماد به نفس و دیده ی انصاف به ‏حلاجی درست وضعیت و چاره جویی بپردازد.‏

جنبش اتحاد اسلامی

جنبش وحدت اسلامی یا اتحاد اسلام را در مجموع می توان دارای چنین دیدگاهی شمرد. وحدت اسلامی در ‏این عصر، جنبشی است اندیشه ای و عمل گرا که تلاشی گران، فشرده و گسترده به خرج داد تا با احیاء، اصلاح و ‏بیداری، جهان اسلام را که در آن دوران، مهم ترین و معتبرترین واحدهای سیاسی آن، امپراطوری عثمانی و ایران ‏قاجاری بودند. توانایی درک دنیای جدید و دفاع از استقلال و صیانت آن در مقابله با سلطه جویی های استعماری ‏غرب ببخشد. وحدت اسلامی با وجود تنوع در گرایش ها و سمت و سوهای سیاسی و فرهنگی، یکی از محوری ‏ترین نظریه های مطرح در این دوران بوده و در میان اقشار مختلف از سیاستمداران حاکم تا علما، اندیشمندان، ‏روشنفکران و حتی توده ی مردم، مبلغان، داعیانی داشت و اگرچه فشار و شتاب رویدادهای متوالی آن دوران، ‏فرصت پختگی و کارآمدی مؤثر را به این جنبش نداد و لیکن مسأله ی وحدت اسلامی در این عصر، تأثیراتی ‏جدی، مانا و پر دامنه برجای گذارد و علیرغم کثرت و تنوع در تعریف، در اشکالی دیگر، همچنان تا امروز مطرح ‏می باشد.

اساس این پژوهش

فرضیه ی اساسی که چارچوب این پژوهش، مبتنی بر آن شکل گرفته است. این است که وحدت ‏اسلامی در این دوران جنبشی است وحدت طلبانه، اصلاح گرا و استعمارستیز و مهم ترین عامل در ولادت آن، نیاز ‏جهان اسلام به وحدت در مصاف با دنیای جدید بود.‏

این پژوهش که از سه بخش سامان یافته است. تلاش گردیده است که با استنادهای پژوهش گرانه، از مطر ‏ح ترین مآخذهای تحقیقاتی، در تاریخ معاصر جهان اسلام اعم از منابع دست اول و مآخذ تحقیقی، پیرامون ‏مسأله ی وحدت اسلامی و موضوعات مرتبط با آن استفاده گردد.‏

بخش نخست

در بخش نخست کتاب، مؤلفه های ناهمسازگری و پیشینه ی تلاش های همسازگرایانه در جهان اسلام از آغاز ‏تا قرن سیزده هجری تا نوزده میلادی، بررسی می گردد.

بخش دوم

در بخش دوم، به زمینه های طرح مساله ی وحدت ‏اسلامی در ایران قاجاری و امپراطوری عثمانی، اشاره می شود.

بخش سوم

بخش سوم به مسأله ی وحدت اسلامی؛ اتحاد ‏اسلام و مؤلفه ها و مقوم های نظریه ی وحدت اسلامی در این عصر، چهره ها؛ اندیشه ها و تکاپوها (سید جمال ‏الدین، شیخ الرئیس قاجار، رساله ی اتحاد اسلام)، اختصاص دارد .

بخش پایانی

و در پایان در کتاب تصریح شده است: پس از ‏وفات پیامبر اسلام (ص)، به موازات تزاید ناهمسازگری ها، تلاش های وحدت طلبانه نیز رشد و نمود و بالندگی ‏گرفت، وبدین ترتیب مساله ی وحدت اسلامی یا همسازگری و خصم و همزادش، یعنی تفرقه یا ناهمسازگری که ‏بیش از هر چیز در اختلافات مذهبی بروز می یابد، به برجسته ترین مؤلفه های تاریخ اسلام تبدیل می گردد. در ‏طول تاریخ اسلام از وحدت اسلامی‌مانند بسیاری دیگر از آموزه ها و ارزش ها، تعاریف متفاوت و قرائت های ‏گوناگون شده است. و حتی پاره ای از تلاش های وحدت طلبانه با ماهیتی متناقض و دوگانه (پارادوکسیال)، با هدف ‏وحدت مسلمانان به ناهمسازگری های جهان اسلام دامن زده اند، تا آن جا که گاه شعار وحدت به حربه ای علیه ‏جوهره ی خود یعنی همسازگری تبدیل شده و مستمسکی برای توجیه بیداد و یا انکار اقلیت از سوی اکثریت بدل ‏آمده است. نمونه های متعددی از این دست تلاش ها را چه در حوزه ی اندیشه و چه در حوزه ی قدرت سیاسی، در ‏تاریخ اسلام می توان یافت.‏