عمره مفرده

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۸ توسط Negahban (بحث | مشارکت‌ها)

عمره، زیارت خانه خدا و از شکوهمندترین مراسم و اعمالی است که همه ساله میلیون‌ها دل‌باخته کعبه، از دیار خود عاشقانه به سویش پر می‌کشند تا با انجام آن، هر یک به میزان آگاهی و شعور خویش، بهره‌ای برگیرند و قلب خود را از عشق و محبت خدا لبریز کنند.

«عمره»، در لغت به معنای زیارت است و آن از «عماره» گرفته شده؛ زیرا زائر بیت الله به وسیله زیارت خانه، سبب آبادانی آنجا میشود.[۱]

و در اصطلاح فقهی، نام مناسک و اعمال مخصوصی است که در میقات و نیز در مکه انجام می گیرد. عمره دو قسم است: 1. عمره تمتّع 2. عمره مفرده (مبتوله).

مبتوله در لغت

مرحوم طریحی در ذیل ماده «بَتَلَ» آورده است:

«والمبتول، المقطوع و منه الحجّ المبتول و العمرة المبتولة، و فی الحدیث؛ العمرة المبتولة علی صاحبها طواف النساء».

«مبتول به معنای جدا شده و تنها مانده است و از همین باب است گفته می‌شود: «حج مبتول»، و «عمره مبتوله».

و در حدیث آمده است: کسی که عمره به تنهایی انجام دهد، باید طواف نساء هم به‌جا آورد.»[۲]

زبیدی می‌گوید: «و التبتّل: التفّرد».[۳]

بنابراین، روشن شد که «عمره مبتوله» همان عمره است که به تنهایی و بدون حج انجام می‌شود و از همین‌رو است که به آن، «عمره مفرده» می‌گویند.

مشترکات عمره تمتع و عمره مفرده

زائر خانه خدا به هنگام انجام این دو عمره، از میقات مُحرم می‌شود و پس از ورود به مکه، به طواف کعبه می‌پردازد و سپس دو رکعت نماز طواف می‌گزارد، آنگاه سعی میان صفا و مروه و پس از آن تقصیر می‌کند.[۴]


تفاوت‌های عمره تمتع و عمره مفرده

1. عمره مفرده به صورت مستقل از حج انجام می‌گیرد ولی عمره تمتّع را باید با حج به‌جا آورد؛ بدین ترتیب که نخست عمره تمتع و پس از آن حج به‌جا آورده می‌شود.

2. عمره تمتع طواف نساء ندارد و در عمره مفرده واجب است به‌جا آورده شود.

3. در عمره مفرده، زائر (مرد) مُخَیَّر است پس از سعی، میان حلق و تقصیر و در عمره تمتّع، همه باید تقصیر کنند.

4. عمره تمتّع و حج، دریک‌سال با هم انجام می‌شود ولی عمره مفرده چنین‌نیست.

5. عمره تمتع را در طول سال تنها یک بار، در ماه‌های حج به‌جا می‌آورند ولی عمره مفرده را در تمام سال می‌توان انجام داد.[۵]

اما بهترین وقتِ آن در ماه رجب است که روایات زیادی در فضیلت و برتری آن وارد شده است.[۶]

از این عبادت و عمل معنوی، در قرآن کریم و روایات اهل بیت: با تعابیر و عبارات گوناگون یاد شده است:

«عمره» در قرآن

با تعبیر «عمره»: وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِ ....[۷]

با تعبیر «اعتمر»: إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوْ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ ....[۸]

«عمره» در روایات

الف) عمره:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (ع) «أَنَّهُ سُئِلَ أَیُّ الْعُمْرَةِ أَفْضَلُ؛ عُمْرَةٌ فِی رَجَب، أَوْ عُمْرَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: لَا بَلْ عُمْرَةٌ فِی شَهْرِ رَجَب أَفْضَلُ».[۹] «از امام صادق (ع) سؤال شد کدام عمره فضیلت بیشتری دارد؛ عمره رجبیه یا عمره ماه رمضان؟ حضرت فرمودند: خیر، بلکه عمره در ماه رجب برتر و افضل است».

ب) عمره مفرده

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (ع) قَالَ: «الْمُعْتَمِرُ عُمْرَةً مُفْرَدَةً إِذَا فَرَغَ مِنْ طَوَافِ الْفَرِیضَةِ وَ صَلَاةِ الرَّکْعَتَیْنِ خَلْفَ الْمَقَامِ وَ السَّعْیِ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ حَلَقَ أَوْ قَصَّر».[۱۰] امام صادق (ع) فرمودند: «کسی که عمره می‌گزارد، هنگامی که از طواف واجب و نماز طواف دو رکعتی پشت مقام و سعی بین صفا و مروه فارغ گردید، می‌تواند حلق کند یا تقصیر کند.»

ج) عمره مبتوله

عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّار، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللهِ (ع) قَال: «وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُمْرَةِ الْمَبْتُولَةِ فِیهَا الْحَلْقُ؟ قَالَ: نَعَمْ، وَ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) قَالَ: فِی الْعُمْرَةِ الْمَبْتُولَةِ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُحَلِّقِینَ، فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ لِلْمُقَصِّرِینَ؟ فَقَالَ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُحَلِّقِینَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ لِلْمُقَصِّرِینَ؟ قَالَ: وَ لِلْمُقَصِّرِینَ».[۱۱]

معاویةبن عمار گوید، از امام صادق (ع) پرسیدم: در عمره مبتوله حلق هم هست؟ حضرت فرمود: آری. پیامبر خدا (ص) در عمره مبتوله فرمودند: پروردگارا! حلق کنندگان را بیامرز. سؤال شد: تقصیر کنندگان هم؟ پیامبر (ص) فرمودند: خدایا! تقصیرکنندگان را هم بیامرز.»

در این روایت از عمره مفرده با تعبیر «عمره مبتوله» یاد شده است. از این روایت همچنین استفاده می‌شود که حلق در عمره مفرده برای مردان افضل و برتر است.

عمره مفرده (مبتوله) در کلام فقها

مرحوم شیخ طوسی: «المبتولة: المقطوعة؛ و المراد، المقطوعة عن الحج، أی المفردة»؛ «مبتوله به معنای جدا شده است و مقصود از آن، عمرهای است که از حج جدا باشد؛ که همان مفرده است.»[۱۲]


علامه حلی/: «و أما العمرة فهی فی اللغة عبارة عن الزیارة، و فی الشرع عبارة عن زیارة البیت الحرام لأداء مناسک عنده»؛ «عمره، در لغت به معنای زیارت است و در شرع مقدس عبارت است از زیارت بیت‌الله الحرام به منظور ادای مناسک عمره در بیت‌الله‌الحرام.»[۱۳]

محقق نراقی/: «والمراد بالعمرة المبتولة، المفردة»؛ «مقصود از عمره مبتوله، عمره مفرده است.»[۱۴]

با پژوهش و بررسی که انجام گرفت، در کتب لغت و منابع اهل سنت، از «عمره مبتوله» مطلبی نیافتیم. بنابراین، در روایات آن‌ها به عمره مبتوله اشاره نشده و کتب فقهی‌شان به این موضوع نپرداخته‌اند.

بنابر این، اکثر علمای اهل سنت در کلمات خود از این عمل، با عنوان «عمره» یاد کرده‌اند و در کلمات و کتب فقهی بعضی، «عمره مفرده» آمده است.

عمره مبتوله واجب است؟

الف) نظریه فقهای شیعه

دانسته شد که مقصود از «عمره مبتوله» همان «عمره مفرده» است؛ اکنون پرسش این است که آیا این عمره واجب است یا خیر؟

مشهور میان فقهای شیعه، عدم وجوب عمره مفرده (بلکه استحباب آن) است؛ بهویژه برای کسی که توان و استطاعت انجام عمره مفرده را دارد و برای رفتن به حجّ تمتّع مستطیع نیست.[۱۵]

البته این نوع از عمره، در مواردی واجب می‌شود؛ مانند نذر، قسم، عهد و ...[۱۶] همچنین بر کسی که تصمیم دارد وارد مکه شود. داخل شدن به مکه، بدون احرام، حرام است. پس لازم است شخص عازم به مکه، با احرام باشد و یکی از مواردی که انسان باید محرم شود، زمان انجام عمره مفرده است.[۱۷]

در میان فقهای شیعه هستند کسانی که قائل به وجوب عمره مفرده- برای کسی که می‌تواند آن را انجام دهد- شده‌اند؛ از جمله آن‌ها است:

ابوالصلاح حلبی: «العمرة المبتولة واجبة علی أهل مکة و حاضریها مرّة فی العمر».[۱۸]

آیةالله مکارم شیرازی: اشخاصی که از مکه شانزده فرسنگ شرعی دور باشند، اگر استطاعت برای عمره داشته باشند و برای حج نداشته باشند، به احتیاط واجب عمره مفرده انجام دهند.[۱۹] آیةالله صانعی: کسی که به عنوان نیابت رفت به مکه و خودش حج واجب به‌جا نیاورد، استطاعت برای عمره مفرده دارد، وجوب اتیان آن، بعد از عمل نیابت، خالی از وجه نمی‌باشد.[۲۰]

ب) علمای عامه (اهل سنت)

میان مذاهب چهارگانه اهل سنت، در وجوب یا عدم وجوب عمره اختلاف است؛ بعضی اعتقاد به وجوب آن دارند و بعضی دیگر سنت دانسته و جزو مستحبات شمرده‌اند:

شافعی: از شافعی در باره عمره دو قول نقل شده است که صحیح‌تر آن، نظریه وجوب عمره است و از این جماعت، کسانی که قائل به وجوب عمره مفرده هستند، در طول عمر، فقط یکبار واجب می‌دانند.[۲۱]

شافعی در کتاب «الأمّ» می‌گوید: «والذی هو أشبه بظاهر القرآن و أولی بأهل العلم عندی ... أن تکون العمرة واجبة»؛[۲۲] «آنچه که به ظاهرِ قرآن شبیهتر و نزد اهل علم بهتر و برتر است، عمره واجب می‌باشد.»

حنفی: انجام یکبار عمره مفرده، سنت مؤکد است؛ یعنی اگر انسان در طول عمرش تنها یک‌بار عمره مفرده بگزارد، به سنت عمل کرده است.»[۲۳]

مالکی: عمره مفرده واجب نیست.[۲۴]

حنبلی: عمره گزاری (یکبار در طول عمر) واجب است.[۲۵]

عمره بر مردم مکه واجب نیست، عمره آنان همان انجام طواف است.[۲۶]

سلفی ها: گزاردن عمره (یکبار در طول عمر) بر اهالی مکه و دیگران واجب است و برای کسی که داخل حرم است، احرام عمره او باید از ادنی الحلّ باشد؛ مانند تنعیم، جعرانه و ...[۲۷]

میقات عمره مبتوله (مفرده)

کسانی‌که برای عمره مفرده، به مکه می‌روند، نمی‌توانند بدون احرام از میقات بگذرند و در صورت عبور، واجب است به میقات برگردند و از آنجا مُحرم شوند. اگر ممکن نشد، از همان‌جایی که هستند مُحرم شوند.[۲۸]

فقهای شیعی: میقات عمره مفرده را، برای کسانی که در مکه مکرمه هستند، ادنی‌الحل می‌دانند.[۲۹]

ادنی‌الحل به مکانی گفته می‌شود که مرز میان حرم و بیرون حرم است؛ مانند: حدیبیه و تنعیم.

شافعی (در کتاب الأمّ): «میقات العمرة و الحجّ واحد»؛ «میقات عمره و حج یکی است.»[۳۰]

حنفی: کسی که اراده و تصمیم انجام عمره را دارد و از میقات عبور می‌کند، باید از میقات محرم شود و اگر داخل مکه است، از حِلّ (خارج حرم) مُحرم گردد.[۳۱]

حنبلی: میقات کسانی که پیش از میقات و در خارج حرم زندگی می‌کنند، مواقیت چهارگانه ذوالحُلیفه، جُحفه، قَرْن (المنازل) و یَلَملَم است و اشخاصی که زندگیشان در حرم است، میقات آنها برای احرام عمره، حِلّ (خارج حرم) است نه حرم.[۳۲]

مالکی: میقات مکانی عمره، مانند میقات حج است، جز کسی که در مکه است- یعنی از اهالی مکه یا غریب باشد- میقات عمره او حلّ (خارج حرم) است و افضل آن است که از جِعرانه برای عمره مفرده مُحرم شود. (6)

سلفی: میقات عمره کسی‌که در مکه است، حِلّ می‌باشد و نزدیکترین حِلّ (خارج حرم) به مکه مکرمه، تنعیم است و میقات کسی که قبل از مواقیت چهارگانه است و قصد انجام عمره دارد، همان مواقیت معروف می‌باشد. (7)

ایام و موسم عمره مفرده و وقت فضیلت آن

الف) زمان و ایام عمره مفرده

فقها و مراجع عظام شیعه، تمام روزهای سال را برای انجام عمره مفرده جایز می‌دانند. البته در موسم حج، حاجی تا مناسک حج خود را به پایان نرساند، نمی‌تواند عمره مفرده به‌جا آورد.

علامه حلّی/: «أمّا العمرة المبتولة، فیجوز فی جمیع أیّام السَّنة»؛ «عمره مفرده در تمام روزهای سال جایز است.» (8)

ب) ماه رجب، وقت فضیلت عمره مفرده

به اعتقاد فقهای شیعه، افضل اوقات و بهترین ایام گزاردن عمره که ثواب بیشتری دارد، عمره رجبیه است. ابوالمکارم ابن زهره گفته است: «و أفضل الشهور للاعتمار، رجب»؛ «بهترین ماه‌ها برای گزاردن عمره، ماه رجب است.» (9)

عمره رجبیه در روایات

معاویة بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:

«المعتمر، یعتمر فی أیّ شهور السنة شاء، و أفضل العمرة، عمرة رجب».

«عمره‌گزار در هر ماه از سال می‌تواند عمره انجام دهد و افضل عمره‌ها، عمره رجب است.» (10)

زراره از امام باقر (ع) نقل می‌کند که حضرت فرمودند:

«أفضل العمرة عمرة رجب».

«بهترین عمره، عمره‌ای است که در ماه رجب انجام شود.» (11)

از امام صادق (ع) پرسیدند:

«أیّ العمرة أفضل، عمرة فی رجب أو عمرة فی شهر رمضان؟ فقال: لا، بل عمرة فی رجب أفضل».

1- 2- 3- 4- 5- 6- الفقه علی المذاهب الأربعه، ج 1، ص 686 7- فتاوی اللجنة الدائمه، ج 11، ص 125 8- تحریرالأحکام، ج 1، ص 560 9- غنیة النزوع، ص 197 10- وسائل الشیعه، ج 14، ص 303 11- وسائل الشیعه، ج 14، ص 301

ص: 23 «فضیلت کدام عمره بیشتر است، عمره ماه رجب یا عمره در ماه رمضان؟ حضرت در پاسخ فرمودند: نه، بلکه عمره در ماه رجب افضل است.» (1) حضرت صادق (ع) در روایتی دایره عمره رجبیه را وسیع بیان فرموده؛ بدین صورت که: «اگر شخصی در ماه رجب مُحرم شود و در ماه شعبان اعمال عمره را پایان دهد، عمره‌اش عمره رجبیه است؛ و اگر در غیر ماه رجب مُحرم شود و طواف عمره را در ماه رجب انجام دهد، باز عمره او عمره رجبیه خواهد بود.» (2) محقق بحرانی/ پس از آن‌که درباره فضیلت عمره مبتوله (مفرده) سخن به میان می‌آورد و روایات ویژه این باب را ذکر می‌کند، اینگونه ادامه می‌دهد: «و یکفی فی کونها رجبیة حصول الهلال بها فی رجب و إن وقعت الأفعال فی شعبان». «برای درک عمره رجبیه، کافی است در لحظات آخر ماه رجب محرم شود، اگر چه اعمال دیگر عمره را در ماه شعبان انجام دهد.» (3) ج) تکرار عمره تکرار عمره، همانند انجام یکبار آن، مستحب است؛ لیکن میان فقها، در مقدار فاصله بین دو عمره اختلاف است. کسانی مانند حضرت امام خمینی 1 قائل به فاصله 30 روز هستند و در کمتر از آن تکرار عمره باید به قصد رجاء باشد. برخی قائل به فاصله یک ماه قمری می‌باشند؛ به‌طوری که اگر یک عمره را در آخر یک ماه و عمره دیگر را در اولِ ماهِ بعد انجام دهد، صحیح است. بعضی دیگر فتوا به جواز تکرار آن در هر 10 روز داده‌اند و دیگر فقیهان، عمره‌گزاری در هر روز را جایز می‌دانند. (4) دعای ویژه احرام عمره مفرده یا مبتوله مرحوم ابوالصلاح حلبی، در کتابش (کافی)، دعای ویژه احرام عمره مفرده را آورده است که آن را در جای دیگر نیافتم؛ گفتنی است دعاهایی که در مناسک و رساله‌های حج و عمره آمده، تنها دعای احرام حج است و از دعای احرام عمره مفرده ذکری به میان نیامده است: «اللَّهُمَّ إِنِّی أُرِیدُ الْعُمْرَةَ فَیَسِّرْهَا لِی وَ أَعِنِّی عَلَی أَدَائِهَا فَإِنْ عَرَضَ لِی عَارِضٌ یَحْبِسُنِی فَحُلَّنِی حَیْثُ حَبَسْتَنِی لِقَدَرِکَ الَّذِی قَدَّرْتَ عَلَیَّ. أَحْرَمَ لَکَ شَعْرِی وَ بَشَرِی مِنَ النِّسَاءِ وَ الطِّیبِ وَ الصَّیدِ وَ مِنْ کُلِّ مَا یَحْرُمُ عَلَی الْمُحْرِمِینَ. أَبْتَغِی بِذَلِکَ وَجْهَکَ وَ الدَّارَ اْلآخِرَةَ». (5)

1- همان. 2- وسائل الشیعه، ج 14، ص 302 3- حدائق الناضره، ج 16، ص 330 4- مناسک محشّی، مسأله 184، چاپ پاییز 1385، صص 105- 104 5- الکافی، ابوالصلاح حلبی، ص 221

منبع

سایت میقات حج

پانویس

  1. جواهر، ج 20، ص 441
  2. مجمع البحرین، ماده: بتَلَ.
  3. تاج العروس، ج 14 ص 42
  4. جواهر، ج 20، ص 441
  5. الفقه المقارن، ص 472
  6. غنیة النزوع، ص 197؛ وسائل الشیعه، ج 14، صص 303- 301
  7. بقره: 196
  8. بقره: 158
  9. الحدائق الناضره، ج 16، ص 330
  10. همان، ج 16، ص 317
  11. همان.
  12. شیخ طوسی، مبسوط، ج 1 ص 309
  13. تذکرةالفقهاء، ج 7، ص 8
  14. مستند الشیعه، ملااحمد نراقی، ج 11 ص 212
  15. آراء المراجع فی الحج، ص 142
  16. تحریرالوسیله، حضرت امام خمینی 1، کتاب الحج، مسائل عمره، مسأله 3
  17. آراءالمراجع فی الحج، ص 143، چاپ جدید 1385
  18. الکافی، ص 220
  19. مناسک حج محشّی، چاپ پاییز 1385، ص 98
  20. همان.
  21. نیل الأوطار، شوکانی، ج 5، ص 2
  22. کتاب الأم، ج 2 ص 144
  23. حاشیه ابن عابدین، ج 2 ص 519
  24. المجموع، ج 7، ص 7
  25. نیل الأوطار، شوکانی، ج 5، ص 3
  26. المغنی، ابن قدامه، ج 3 ص 174
  27. فتاوی اللجنة الدائمه، بن باز، ج 11 ص 119
  28. مناسک محشّی، مسأله 270، چاپ پاییز 1385
  29. همان، مسأله 196
  30. کتاب‌الأم، ج 2، ص 155
  31. المبسوط، سرخسی، ج 4، صص 171 و 167؛ حاشیه ابن عابدین، ج 2، ص 639
  32. مغنی، ابن قدامه، ج 3، ص 21