النفری
محمد بن عبدالجبار بن الحسن النفری از برجسته ترین چهره های عرفان اسلامی است.
زندگینامه
وی در شهر نفر در استان قادسیه عراق متولد شد که به آن نسبت داده می شود.او در عصر دولت عباسیان زندگی می کرد. او از مشایخ تصوف بود. و از روی حیا بیش از حد آنچه را که می گفت ننوشت، بلکه کتاب خود را به صورت شفاهی برای شاگردان خود تألیف می کرد و از این امر راضی بود. از جمله مشهورترین مواردی که در مورد او ذکر شد این است که وی گفت: هرچه دید وسیع تر باشد عبارت (سخن گفتن) کمتر می شود.
نظرات اندیشمندان درباره نفری
مصطفی محمود
مصطفی محمود در کتابش با نام رأیت الله دباره نفری می گوید: النفری نمی دانست که قرن ها پس از مرگش افشاگری های او در کتاب معروفش به نام الموقف باعث شد تا او را یکی از اولین کسانی بدانند که از مدرنیته در ادبیات به ویژه تجدد شاعرانه صحبت می کند.
ابوالعلا عفیفی
النفری یک صوفی معمولی نبود تا جایی که نام او در کنار دیگر صوفیان در آثار عمده صوفیانه نیامده است. همچنین اطلاعاتی که برخی منابع در مورد زندگی وی ذکر کرده اند کمیاب است و برای ترسیم تصویری واضح از او کافی نیست. بسیاری معتقدند که اگر ارجاعات ابن عربی در "فتوحات مکه" و "رساله عین الاعیان" نبود ، جانشینان انتساب "موضع گیری ها و مکاتبات" به النفری را تأیید نمی کردند.
آدونیس
حتی آدونیس این ایده را پذیرفت که نفری پدر شعر نثر گونه ی عربی است. آدونیس پا را فراتر گذاشته و با توجه به عنوان کتابی که نوشته است با نام"الصوفیة والسریالیة" به مطالعه ای جالب و ابتکاری پرداخت. پس از آنکه دریافت که سبک النفری در موضع گیریها یا سخنرانیهایش با سبک شعر قافیه دار متفاوت است. وی در عرصه ای خارج از زمان خود وارد شده است. زیرا معتقد بود که از این طریق خواننده نثرنفری آن را بر شعرش ترجیح می دهد.
جمال الدین فالح گیلانی
موضع ما درباره النفری و هرکس دیگر که دارای ابداعات ادبی بوده این است که میراث به جامانده تاریخی را هرچه بیشتر غنی خواهد نمود و آنانی که ابداعات او را نمی شناختند بر او تهمت زده و عده ای برای توجیه دیدگاه معاصرین از آن استفاده می کردند.
روش شناسی
شاید این همان چیزی باشد که شماری از شاعران و منتقدان مدرن را بر آن داشت تا نفری را شاعر شعر نثر به معنای کنونی این اصطلاح بدانند. با نادیده گرفتن خود النفری و حتی کسانی که پس از او آمدند. آنچه را که این مرد سروده بود به عنوان شعر در نظر نگرفتند. او در دو کتاب المواقف و المخاطبات که تلاشی جدی برای ساماندهی گفتارهای پراکنده اوست، با مجموعه ای از تضادهای درهم آمیخته شده مواجه هستیم که مهمترین آنها عبارتند از: خدا و غیر خدا، قرب و بعد، قلت و فاصله و کثرت و جمع، ظاهر و باطن، گفتار و سکوت، شب و روز، زندگی و مرگ، دانش و جهل، بنده و پروردگار، نور و تاریکی، آتش و آب که به این روش رویکرد اضداد گفته می شود که البته بعضی سعی در از بین بردن آن داشته به این استدلال که ساختار ترکیبی کلام، تصویر و استعاره را شعر نثر گونه می نامند[۱].