احمد مشهور الحداد

از ویکی‌وحدت

احمد مشهور بن طه الحداد (1325-1416ق.) واعظ اسلامی اهل حضرموت بود . او رویکرد خود را به دنبال علوی پیشینیان در آموزش و یادگیری، و در نظر گرفتن و دریافت از دانشمندان راه علوی . او سالهای زیادی از عمر خود را صرف گسترش علم و دعوت به سوی خدا در شرق آفریقا کرد و هزاران نفر اسلام را پذیرفتند. در تأسیس بسیاری از مساجد و مدارس علمی در شرق آفریقا مشارکت داشته است .


نسب

احمد بن طاها بن علی بن عبدالله بن طاها بن عبدالله بن طاها بن عمر بن علوی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن محمد بن علوی بن احمد آل -Haddad بن ابی بکر آل الطویل بن احمد Misrafa بن محمد بن عبدالله بن آل - فقیه احمد بن عبدالرحمن بن علوی، عموی فقیه، سرهنگ بن محمد، صاحب میرباط بن. علی خالی قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبید الله بن احمد آل -مهاجر بن عیسی بن محمد النقیب بن علی العریدی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین ال -Sibt بن امام علی بن ابی طالب ، و امام علی، همسر فاطمه بنت محمد، درود بر او .

وی سی و ششمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

وی در سال 1325 ق / 1907م در شهر قیدون در دوعان حضرموت به دنیا آمد و در محیطی پر از علم و درستی به سرپرستی مادرش صفیه بنت طاهر بن عمر الحداد پرورش یافت. که او را به بند علم شریف در قاجیدون پیوند زد و در آن علم خود را از عموهایش و دو شیخش عبدالله و علوی دو پسر طاهر بن عبد الله عزادار گرفت و هر دو فارغ شدند. شیخ حبیب علوی بن طاهر الحداد اصطاحبه همراه خود در برخی از سفرهای خود، او را به زیارت طارم برد و دانشمندان کلحبیب عبدالله بن عمر الشاطری و حبیب عبدالباری بن شیخ عیدروس را به او رساندند. هنگامی که در سال 1341 هجری قمری بدون یک قرن به جاوه ، اندونزی استصاحبه سفر کرد ، در آنجا از جمعی از علمای علویان گرفته شد.و دیگران. او چندان دوام نیاورد تا اینکه به قیدون بازگشت و از محبوبش شیخ عبدالله بن طاهر الحداد خواست که در رباط تدریس کند. از علوم بیشتر گرفت و تفسیر و حدیث و فقه و اصول و عرفان و علم و تاریخ عرب را آموخت و متون فراوانی را حفظ کرد. آل - حبیب احمد بن حسن نقیب العطاس متوجه در سنین پایین و دعا پشت سر او و از او روایت او را با کلی مجوز که مردم زمان خود مجاز می باشد. حبیب عمر بن احمد بن سمیط آخرین شیوخ او بود که آن را به طور کامل تصرف کرد.

دوران پس از بازگشت او از اندونزی به زادگاهش قایدون، پر از فعالیت های علمی، ادبی و اجتماعی، برداشت، دریافت و گردآوری بود تا اینکه آثار آن در انتشار تیپ دعوت پس از استقرار در آفریقا به ویژه در قاره آفریقا نمایان شد. بخش شرقی آن، از موگادیشو تا کنگو ، که در دوردست ها مورد غفلت باقی مانده بود، در مورد گسترش اسلام در این جهان پهناور برای چندین قرن.

سفرهای تبلیغی

حبیب احمد معروف به شرق آفریقا را در اولین دیدار خود در سال 1347 هجری قمری / 1929 هجری قمری نقل مکان کرد و وارد زنگبار شد و با استقبال خانواده اش ملاقات کرد و در ماه رمضان درس و شرح قرآن کریم را برای آنها برپا کرد. علوی از شتر شبانه در جزیره لامو که در آن زندگی می‌کند دیدن کرد و با عمر بن احمد بن سمیت محبوب که در زنگبار زندگی می‌کند، ارتباط نزدیک برقرار کرد. و چون حبیب احمد مشهور متوجه شد که این سرزمین ها در شرق آفریقا، به جز تعداد اندکی از آنها خالی از موعظه است، تصمیم گرفت در آن سرزمین ها ساکن شود تا خدا را دعوت کند و عامه و خاصان را به دین خدا راهنمایی کند. اسلام آورد و شهر مومباسا را سکنی گزید ، سپس از آن به اوگاندا نقل مکان کرد و مدت هشت سال در کامپالا، پایتخت آن، برای تبلیغ اقامت گزید و در این مدت به مناطق مجاور رفت. در طول اقامت خود در اوگانداو سکونت او در پایتخت، کامپالا، توانست با نفوذ معنوی خود، بر دل بسیاری از مردم اثر بگذارد و بسیاری از عادات نادرست را که در بین مسلمانان آن مناطق به دلیل جهل و کمبود واعظ به ارث رسیده بود، از بین ببرد. او با اتفاقاتی که در مورد اختلاط زنان و مردان و عدم پایبندی زنان مسلمان به حجاب و وصیت آنان به دختران بود، مقابله کرد. با سکولارها و کمونیست های فرزندان مسلمانانی که در مدارسی که دولت های استعماری تأسیس کرده بودند، مقابله کرد. او همچنین به شدت با قادیانیان مقابله کرد و توانست عده ای از آنان را مسلمان کند.

قدردانی و احترام متقابل بین او و ایدی امین، رئیس جمهور جمهوری، تأثیر زیادی داشت و حمایت اخلاقی او را در زمینه دعوت در اوگاندا توانمند کرد. قبل و بعد از آن نقش تأثیرگذار شاهزاده بدر بن نوح می آید که نقش اصلی اوست، چه در عرصه وکالت و چه در زمینه های دیگر مرتبط با فعالیت های علمی، فرهنگی و اجتماعی.

او منبر مسجد ناکاسیرو پایتخت را به عنوان نقطه شروع دیگری برای راهنمایی و مشاوره و دعوت به نمایش اخلاق و آداب اسلامی برگرفت . قبل از اینکه مسجد ناکاسرو را به عنوان نقطه عزیمت اصلی دعوت قرار دهد، مدتی در شهر عروا نزد دوستش، واعظ سعید بن عبدالله آل بیض، ماند و در طی آن، سنگ بنای آن را گذاشت. مسجد ریاض و مکتب زندگی اسلام و دو مسجد در منطقه آرینگا در غرب رود نیل و بسیاری از ساکنان این منطقه بر دستان او مسلمان شدند. در سال 1966 میلادی در شهر آرینگه ، مسجد التقوی و مدرسه اسلامی النور افتتاح شد و به دلیل کثرت مردمی که در این منطقه به اسلام گرویدند، برخی آن را ولایت مسلمانان نامیدند. او در مسجد خود، بناکاسیرو، به طور منظم دروس دینی برگزار می کرد و خطبه های مذهبی که هر روز بعد از نماز ظهر ایراد می کرد، با ترجمه شیخ عبدالله کامو لجب به زبان محلی ترجمه می شد. وی کتابخانه اسلامی را در سال تاسیس کردکامپالا که پیشگامان علم و دانش خود را از مسلمانان بهره مند ساخت. مساجد و مدارس زیادی به سرپرستی حبیب احمد مشهور تأسیس شده است و او با سعید آل بیض سفرهای زیادی به این مقاصد داشته است و اولین سفری که انجام دادند در سال 1949 - 1950 میلادی به اوگاندا بود که شیخ عبدالله او را همراهی می کرد. برائده و شیخ الامین، کنیا کوسومو و اطراف آن. و او به همراه سعید البیض به مرز شرقی-جنوبی کنگو رسید ، و در آنجا وارد برخی از جنگل‌های آنجا شدند، چون به جنوب سودان، جوبا و وائو رسیدند .

او با آن که خود را وقف دعوت کرد، از هیچ کس برای خود نمی پذیرفت، از این رو روش بسیاری از پیشینیان علوی خود را در پیش گرفت که با تجارت به خدا دعوت می کردند تا اینکه از انفاق مردم چشم پوشی کردند. از برجسته ترین شاگردان وی، شیخ شعیب سیما کولا بود که در تمام مدت اقامتش در کامپالا از وی بسیار پیروی کرد و روابط مستحکم بین آنها تأثیر و تأثیر خود را در گسترش آگاهی اسلامی داشت تا اینکه بعدها و با آنچه از علم به دست آورد، اولین مفتی مسلمانان اوگاندا از جمله شیخ محمد لوبووا و شیخ علی کلمبا شیخ قاسم سیموگوا و شیخ آدم رمضان شد.

او چندین سال ریاست هیئت اوگاندا را در لیگ جهانی مسلمانان برعهده داشت و در جلسات رسمی اتحادیه شرکت کرد و شرایط مسلمانان در شرق آفریقا و نیازهای آنها به حمایت مادی و معنوی را برای مسئولان توضیح داد. وی به دلیل علاقه به امور مساجد و رسیدگی به آنها به عضویت کمیته مأموریت مساجد در اتحادیه جهانی مسلمین منصوب شد و در کنفرانس احیای پیام مساجد که در مکه مکرمه برگزار شد شرکت کرد. مکرمه در ماه رمضان سال 1395 هجری قمری / 1975م گزارشی از وضعیت مساجد کنیا به وی ارائه کرد .

به دلیل کودتاهای نظامی پی درپی که جمهوری اوگاندا علیه رژیم رئیس جمهور ایدی امین و اخراج وی از کشور شاهد بود و اوضاع کنیا پس از استقلال آن تغییر کرد، حبیب احمد مشهور اوگاندا را ترک کرد و در سال 1389 هجری شمسی به کنیا بازگشت.

پس از بازگشت به کنیا و پیری، توجه خود را به بازرسی از احوال تازه واردان به اسلام، کمک به برخی از مدارس خصوصی اسلامی در انجام برخی وظایف و ساخت و بازسازی برخی مؤسسات و مساجد با کمک مالی موجود معطوف کرد. در حال و هوای سال 1400 هجری قمری مدرسه و مسجدی را در اودا افتتاح کرد و در سال 1401 مسجد قونیکونا گشایش یافت و علاوه بر آن به امامان و سازندگان آن کمک و یاری رساند و یا در افتتاحیه آن شرکت کرد . از جمله: آواز خواندن کتابخانه مدرسه و نور مدرسه در مبروا ، و نظم مدرسه در مالیندی ، زیبا و مدرسه در محدودیت ، اتحادیه مدرسه در وطامو ، و مدرسه اصلاح مدرسه الحداد و مسجد النعیم در نیامالا ، و مدرسه الاخلاس . در قانکونیو مساجد و مدارس دیگر در سراسر کنیا، به استثنای مساجد و مدارسی که او در اوگاندا با آنها ارتباط داشت یا با او در ارتباط بود، مانند مسجد ناکیرو و مسجد کابلی در کامپالا ، یک مسجد و یک مدرسه در آروا، شمال غربی اوگاندا، و دیگران.

او مسافر بین آفریقا و حجاز بود و نزدیک به چهل حج را به انجام رساند. و سفرهای دیگری به حضرموت، خانه اول خود، به حبشه ، اندونزی ، مالزی ، عمان ، مصر و برخی دیگر از کشورهای عربی خلیج فارس و از طریق سودان داشت . و تا زمانی که در تمام کشورهایی که از آنها بازدید می کرد، با بسیاری از دانشمندان آشنا شد.

اجازات علمی او

از دوعن

عموی پدرش صالح بن عبدالله الحداد

عمویش عبدالله بن طاهر بن عبدالله الحداد

عمویش علوی بن طاهر بن عبدالله الحداد است

پدرش طه بن علی الحداد

مادرش صفیه دختر طاهر بن عمر الحداد

دایی او، عمر بن طاهر الحداد

عبود بن عمر باطوق العمودی

مصطفی بن احمد المحضار

عمر بن احمد البار

محمد بن عبدالله البار

حامد بن حسین البار

عبدالله بن هدون المحضار

حسین بن حمید المحضار

محمد بن سالم بالخير

از تریم

عبد الله بن عيدروس العيدروس

عبد الباري بن شيخ العيدروس

علي بن عبد الرحمن المشهور

علوي بن عبد الله بن شهاب الدين

أبو بكر بن حسين الكاف

سالم بن حفيظ ابن الشيخ أبي بكر بن سالم

عبد الله بن عمر الشاطري

عبد الرحمن بن عبيد الله السقاف

محمد بن عوض بافضل

از سیئون

أحمد بن عبد الرحمن السقاف

محمد بن هادي السقاف

محمد بن علي الحبشي

عمر بن عبد الله الحبشي

از حریضه

محمد بن سالم العطاس

عبد الله بن عقيل

از المکلا

أحمد بن محسن الهدار

از حجاز

عمر بن أبي بكر باجنيد

عيدروس بن سالم البار

محمد بن سالم الخيّل العطاس

عبد الغنی ششه

علوی بن عباس المالكی

أحمد السنوسی

محمد عبد الحي الكتانی

از جاوا ، اندونزی

محمد بن أحمد المحضار

عبد الله بن محسن العطاس

علوي بن محمد الحداد

حسين بن محمد الحداد

علي بن عبد الرحمن الحبشي

أبو بكر بن محمد السقاف

از آفریقا

عمر بن أحمد بن سميط

صالح بن علوي جمل الليل

أحمد بن حسين ابن الشيخ أبي بكر بن سالم

الشيخ الأبيني

طلحة الأحمدي

در میان آن ها و دیگرانی که ذکر نشد، توانست با خواندن و استماع و لفظ و نوشتار در علوم کتاب و سنت و کتب مردم و احزاب و عرضه آنها بر طبق آنها اذن بگیرد. ترجمه‌ها و سندهای آن‌ها که بر ادله‌های مشهور منطبق است، از جمله: «عقد اللال» و «عقد الیواقیت» عیدروس بن عمر الحبشی ، و «اعطای خداوند آمرزنده» اثر سالم بن حافظ. «استعدادها و من» اثر علوی بن احمد بن حسن الحداد، «قرة النظیر» عبدالله بن طاهر الحداد و «فیض الاسرار» عبدالله بن احمد باسودان .

و همانطور که محبوب احمد مشهور فتوای خود را رزرو می کرد، در می یابیم که او مراقب تعطیلات است و آن را به هر طلبه ای نمی دهد، از روی اشتیاق به حفظ علم، و در میان اجازه دهندگان:

عمر بن عبدالله بن شیخ ابی بکر بن سالم هادی بن احمد الحضر علی بن حسین الحداد عبدالقادر بن عبدالرحمن الجنید محمد بن سعید آل بیض

سخنان او

او غالباً با بخشش صحبت می کرد، چون به خود اطمینان می داد و سینه اش را راحت می کرد، در حالی که کوتاه قد بود و در استفاده از اصلاحات کلامی و جملات بلاغی ظاهری نداشت، بنابراین این کلمه به زبان ارتباط بین عموم نزدیک می شود. به فهم نزدیکتر و سریعتر استجابت و پذیرش و رسیدن به مقصود و غایت، اکثر احادیث و خطبه های او خالی از علاقه به دعوت و پرداختن به آن و تشویق به ذکر و همراهی با آن نیست و حبیب عبدالقادر. بن احمد السقاف اغلب از او می خواست که در اجتماعات عمومی کلمه توحید را بیاموزد ، که از دیرباز توسط تعداد زیادی از کسانی که به دست او در شهرها و روستاهای شرق آفریقا به اسلام گرویدند، تعلیم داده شده است .

او در علم گفت: «علم بر دو قسم است: علم منفعت و علم وقف، علم منفعت: آن چیزی که انسان با فکر و عقل و با آموختن آن را می جوید، این گونه علوم، علوم دنیا هستند، علوم شریعت و علوم احکامی که او به همه آنها از راه کسب و آموختن و قرائت و فهم و عقل به آن دست می یابد و یاد می گیرد، به شما می آموزد که در دل خود را تحویل دهید و معانی آیات و معانی اسماء و صفات را بفهمید و بدانید. و معانی از همه علوم، و همچنین گفت به او ، علم Alldni ، و او به دست به شناسایی و آگاه از الهام وارد ") uallmnah از DNA آلما ( [ 18 : 65] .

با گرفتن وقت گفت:

مصلحان نیکو وقت مغرب و عشا را در قرائت قرآن غصب می‌کنند و کتاب‌های معرفتی را در علم المکرات محفوظ می‌خوانند و این بار عده‌ای در :آیه شب ظهور سنگین‌تر است و تیا و من قیلة. ( [ 73 : 6] این است ، میان مراکش و شام و مرد خدا برکت در برخی از اعمال و می نویسد: از بندگان صالح، به خصوص بین مغرب و عشا، و اثری از آن، از جمله نماز از Awabin و فضایل آن وجود دارد.

درباره فرشتگان فرمود:

«فرشتگان نگهبانان عالم هستند، فرشتگان در عموم و فرشتگان در سراسر جهان، به وسیله آنها زندگی مردم را تنظیم می کنند، زیرا ابرها فرشتگانی دارند که آن را حرکت می دهند و برای باران فرشتگانی هستند که آن را هدایت می کنند. و شما، ای انسان، فرشتگان که شما به طور مستقیم، هر یک دارای یک سرپرست که او را محافظت می کند، و او فرشتگان که بد خود را و خود به حساب اعمال خوب فقط گفت است. گروهبان Otaid ( [ 50 : 18] ، و هر مرد فرشتگان او اطاعت آن و او نمی داند که به خدا را ذخیره کنید، ) oearsl شما Hfezh ( [ 6 : 61]این نگهبانان شما را از بلاها و حوادث اضطراری باز می دارند و اگر خداوند بخواهد فرمانش را اجرا کند، فرشتگان می ایستند و هر مؤمنی باید ده تا از آنها را بشناسد; آنها عبارتند از: جبرئیل امین وحی، میکائیل امین معیشت و باران، اسرافیل موکل دمیدن عکس، عزرائیل مأمور قبض روح، منکر و نکری که مأمور درخواست قبر، ناظر و آینده موکل به نوشتن نیکو است. و اعمال بد، رضوان حافظ بهشت ​​و صاحب دوزخ.

کتاب های او اگرچه حبیب احمد مشغول فراخوان معروف برای شوراهای معارف و علم است، اما تولید او از نظر علمی حائز اهمیت است ، کتاب «بهشت کلید» که این کتاب را در چندین نسخه چاپ کرد و در سراسر جهان پخش شد ، کتاب را در چاپ اول مفتی مصر ارائه کرد . حسنین محمد مخلوف ، سپس چاپ الگانت و فارغ التحصیل مصطفی حسن البداوی، و ترجمه کتاب به انگلیسی.

وی همچنین شرحی از منظومه شیخ سعید بن نبهان «درره یتیم» در نحو، و «تسبیح گرانبها سازماندهی مسائل کشتی»، رساله ای در معنای اغتشاش حرام در نماز و کتاب «مشک خشن در» دارد. احکام صید و قربانی» و رساله ای در «نهی از ترجمه قرآن بزرگ» صناعت، مجموعه ای از فتواها، سخنرانی ها، اشعار و سایر پیام های ادبی.

مرگ او وی در سالهای پایانی عمر به همراه پسرانش در جده ساکن شد و به دلیل ضعف و کهولت سن نتوانست به آفریقا برود تا اینکه در بعدازظهر روز چهارشنبه چهاردهم رجب سال 1416 هجری قمری درگذشت و جنازه خود را از دست داد. در سحرگاه پنج شنبه پانزدهم رجب سال 1416 هجری قمری به مکه مکرمه منتقل شد تا در مسجد اعظم مکه بر او نماز بخواند و در قبرستان المعالی در حوتات به خاک سپرده شد. از علویان

منابع