عبدالرحمن السقاف

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۳ توسط Negahban (بحث | مشارکت‌ها)
Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۳۳، ۱۱ دسامبر ۲۰۲۱؛





عبدالرحمن ثقاف (۷۳۹ - ۸۱۹ هجری قمری) شیخی ثروتمند، راهنمای اجتماعی و شخصیتی برجسته در میان مردم زمان خود در حضرموت بود . کشاورزی می کرد و کارهای خیریه و مجاهدت های رفتاری از جمله مسجد سازی، تلاوت قرآن و مجالس ذکر داشت. حضور معروف به حضرت ثقاف را به او نسبت می دهند . ملقب به «السقاف» شد، زیرا در حال خود سقفی بر اولیای زمان خود بود، یعنی بر فراز آنان بود و برخاست و برای آنان مانند بام خانه شد. مدیون همه ثقاف علویان است.


فهرست 1 درصد از 2 تولد و تربیت 3 کهنسال 4 شاگردانش 5 شرایط و کارهایش 6 حضرت ثقاف 7 از سخنان او 8 فرزندان او 9 مرگ او 10 بازبینی کننده 10.1 استناد نسبت عبدالرحمن بن محمد مولی آل Duwailah بن علی بن علوی AL - Ghayyar بن AL - فقیه، سرهنگ محمد بن علی بن محمد، صاحب Mirbat بن علی، Khalee، بن علوی بن محمد بن AL - علوی بن عبید الله بن احمد AL -Muhajir بن عیسی بن محمد آل -Naqib بن علی - العریضی بن جعفر الصادق بن محمد - باقر بن علی زین آل - العابدین بن آل - حسین سبط بن علی بن ابی طالب ، و علی است شوهرفاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله .

وی بیستمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت وی در سال 739 هجری قمری در شهر طارم از حضرموت به دنیا آمد و مادرش عایشه بنت ابی بکر الوراء بن احمد بن فقیه مقدم است . تربيت او از طفوليت بود و در ميان استماع قرآن و علوم شرعي در منزل و مجالس و محافل بود و قرآن را نزد شيخ احمد بن محمد آل حافظ بود. خطیب به علوم قرآن و لحن تسلط داشت و به تمام متون فقهی و زبانی نایل شد و زود مشتاق کار خیر شد و خواندن لازم است و مرور و کسب علم به ویژه در مجالس پدرش. تمام کتب علمی در اختیار پدرش و تعدادی از شیوخ بوده است، از این رو گفته می شود که وی تقریباً توانسته است « خلاصه » و « مودب » را به تعداد کثیری از تردادهمه حفظ کند و در مجالس شرکت کند و باید گزارش آنها را ببینید پنجاه جلد در علم شرع، علاوه بر علوم دیگر، با کمال، تهذیب، تصدیق و تدقیق علم و کار با آن خواند. و بین او و شیخ بودفضل بن عبدالله با بهترین مصاحبت و محبت شدید و هماهنگی معنوی و اجتماع مکرر در مجالس فراوان برای خواندن علوم نافع.

پیری عنایت شیوخ بزرگ در زندگی او تأثیر بسزایی داشت، برخی از آنها درک و دانش او را شکل دادند و از آنها استعدادها و مقدمات او گشوده شد، برای طلب علم به شیبام، دوان، وادی عماد، الغیل، بروم و عدن، و در نهایت به تاریم بازگشت. در اینجا به برخی از کسانی که از طارم و پس از آن از آنان بهره گرفتند و بهره بردند اشاره می کنیم:

پدرش محمد بن علی مولا الدویله است محمد بن علوی صاحب عمامه احمد بن محمد الخطیب علی بن سلیم التاریمی علی بن سعید بسالب عبدالله بن طاهر الدوانی ابوبکر بن عیسی بایزید محمد بن سعید باشقیل محمد بن ابی بکر بعباد مزاحم بن احمد باجابر عمر بن سعید باجابر محمد بن سعید کبان شاگردان او از او شاگردانی دریافت کرد که در جامعه مهم بودند، از جمله فرزندانش، فرزندان برادرش و دیگران که مشهورترین آنها عبارتند از:

شب شتر محمد بن حسن محمد بن علی مولا عیدید ابوبکر بن علوی الشیبه محمد بن عبدالرحمن الخطیب عبدالرحمن بن محمد الخطیب محمد بن عمر، صاحب مدیر تصفیه سعد بن علی مذحج عبدالرحیم بن علی الخطیب علی بن محمد الخطیب شعیب بن عبدالله الخطیب عبدالله بن محمد بشرحیل عبدالله بن احمد العمودی احمد بن ابی بکر بهرامی عبدالله بن ابراهیم بهرامی علی بن احمد بن علی بن سلیم محمد بن معافی عبدالله بن نافع بامونذر عیسی بن عمر بهلول احمد بن علی الحبانی سعد بن عبدالله بنتر محمد بن سعید مغربی محمد بن احمد العمری وضعیت و کار در کتب تراجم از مجاهدت او در آغاز رفتار آمده است که در حفظ اوقات و کاهش حلال و روزه و عبادات فراوان به مقصود رسید تا جایی که پاسخش در آخر شب. در تلاوت قرآن در نمازش به مقدار دو نسخه قرآن در هر روز، هنگامی که برای تهجد نزد اهل النائر بیرون می رود، می شود و حالش بعداً در روز چهار خاتم می خواند. و چهار شب، شاگردش علی بن محمد خطیب درباره او می گوید: «شیخ عبدالرحمن این خاتم های یاد شده را چهار شب و چهار در روز، دو تا بعد از نماز صبح تا وقت ظهر می خواند. خاتمه بین ظهر و بعد از ظهر و خواندن آن در دو رکعت و پایانی بعد از نماز عصر، در شب به دلیل ایستادن زیاد، مانند استوانه ای دیده می شد. او بیش از همه از شهرت متنفر بود و به گوشه گیری و دوری از مردم تمایل داشت و ممکن بود با همراه داشتن کتاب ها و سوابق و اندکی روزی نزد قوم پیامبر خدا (ص) برود و یک ماه یا بیشتر بماند. .

او به کار یدی وسوسه می‌شد و کشاورزی معمولاً خانواده و سلف اوست و نخل زیادی در طارم و گاز و غیره کاشته بود و اگر در هنگام کاشت نخل خواندن سوره یاسین را می‌کشید، در حالی که در زمینی به نام «بهبایشه» پس از آن بود. پس از تکمیل هر ایمپلنت، خاتما را کامل بخواند، سپس آن را برای حاضران در میان فرزندانش خیریه کند، مشروط بر اینکه هر شب با عددی مشخص، خدا را بخوانند، تشویق کنند و تسبیح کنند، سپس ثواب آن را به روح او پس از مرگش اهدا کنند.

و به سبب مال فراوان و مال فراوان، سخاوتمندانه به نیازمندان انفاق می کرد و هزاران پول نقد می بخشید و در نقاط مختلف حضرموت ده مسجد بنا کرد و بر هر مسجدی که از نظر واقعی استحقاقش را دارد، قرار داد. ملک و زمین و هنوز از مساجد او مسجد او به نام ( مسجد السقاف ) در طارم است که اولین مسجدی است که در سال 768 هجری قمری ساخته شد که در آن مراسم هفتگی منسوب به او برگزار می شود و قرآن کریم. جلسات حفظ نیز در آن برگزار می شود، محمد بن علوی العیدروس معروف به سعد از امام جماعت مسجد و متولیان سابق آن بوده است.

و یکی از کارهای او در سالهای پایانی عمرش این بود که در تحکیم احکام راه مدرسه حضرموت تلاش کند تا علم و کار و آداب و عبادت را در دل پیروان با رغبت به وجود آورد. منحصر به فرد بودن مکتب حضرموت به همان سبکی که فقیه مقدم برگزیده بود ، به همین دلیل او را «مقدم دوم» نامیدند.

حضرت ثقاف نزد شیوخ صوفیه مشهور است که « حضور » یکی از مجالس ذکر است که مشتمل بر حرکت مشتاقان و حاضران با وجدان و ذوق است که آنان را به اقتضای مقدمات از عادت معمول فطرت انسان بیرون می‌آورد. بخشی از آفرینش روح و رام کردن آن با ذکر و جذب شدن در آن است. شیخ عبدالرحمن ثقاف شب های پنج شنبه و دوشنبه بعد از شام در مسجد خود به نماز عصر می نشست که به آن شب اجرت می گویند. حضور آغاز می شود فاتحه، سپس ریتم خاص به شادی، پس از آن ) سبحان خود را خداوند از خداوند از شکوه توصیف آنچه ۝180 و صلح در رسولان ۝181 ستایش به خدا ، پروردگار از جهان ۝182 ( [ 37 : 180-182 ] ،) یک خدا و فرشتگان او نعمت ارسال در پیامبر : ای کسانی که ایمان ! صلح بر او و درود بر او [ 33 : 56] و سپس نور دیگری. مرثیه سرایی طبق ترتیبات معمول حضور با اشعار پیشینیان آغاز می شود و بیشتر اشعار خوانده شده به سبک حامیتی عاری از محبت و حاوی حرکت ضمیر ذوقی و پیوند دهنده شنونده با ایستگاه ها و مراتب است. از اولیای صالح و شیوخ طریقت و طارم مؤسسات و احکام معنوی آن را ذکر کرده و بعد از شیخ عبدالرحمن طریب و اشعار دیگر برای فرزندانش و برای برخی از اهل ذوق عبدالرحمن بن محمد مشعور اضافه شده است . تمام احادیث حضوری را در کتاب مخصوصی به نام «المنحل العجیب الصافی فی فضل و الکریم، حضرت شیخ عبدالرحمن الثقاف» گردآوری کرد.

از سخنان او از آنچه به شاگردانش گفت:

«یک مثقال باطن بهتر از ادویه اعمال ظاهری است». «کسی که آن را ذکر نکرده، میمون است و نه اذکار او آنچه گفته می‌شود، و آیا « احیاء » چه شرم‌آور است، و « مودبانه » آنچه را که به احکام اعتقادی معروف است نخوانده است، نه ادبیاتش. یک خرس است." «هر علم بدون عمل باطل است و هر علم و عمل بدون نیت باطل است و هر علم و عمل و نیتی بدون سنت مردود است و هر علم و عمل و نیّت و سنت بدون تقوا زیان است». «پسر زمان خود باش، زیرا اگر خانواده او را گرگ دیدی، مثل گوسفند نیفتی، تو را می‌خورند و اگر آنها را مثل گوسفند دیدی، مانند گرگی نیفتی که آنها را می‌خورد». فرزندان شیخ عبدالرحمن زیاد ازدواج می کرد و در ازدواج خود چهار زن را جمع کرد و در کثرت ازدواج دید که ذهن را از دغدغه های جسمی رها می کند و به خواسته های نفس می پردازد. جمع كردن دل بر خواسته خدا در نفس، و زنانى از خارج طارم داشت كه بعضى از آنها اهل طارم بودند. از او سیزده پسر و هفت دختر به جای گذاشت. دختران عبارتند از: مریم، فاطمه، باحیاء، اسماء، عایشه، علویه السوم و علویه القره. و پسران: عمر المحضر و محمد و احمد و جعفر و حسن و شیخ و قهوه‌ای‌اند و اولادشان منقرض شده‌اند و پاشنه‌های شیخ عبدالرحمن ثقاف هفت است: ابوبکر السقاف. سکران، علی، علوی، عبدالله، عقیل، ابراهیم و حسین.

مرگ او بطریم روز پنجشنبه بیست و سوم شعبان سال 819 هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل در میان خانواده و اجدادش به خاک سپرده شد .

منابع معروف، ابوبکر بن علی (1422ق). امام شیخ عبدالرحمن الثقاف، پرچم های حضرموت سری نهم (PDF) . عدن، یمن: مرکز خلاقیت فرهنگی برای مطالعات و خدمات میراث. نقل قول ها