نهایة الاقدام فی علم الکلام (کتاب)
نهایة الأقدام فی علم الکلام یکی از مهمترین آثار محمد بن عبدالکریم شهرستانی (۴۶۹–۵۴۸ ق) است. شهرستانی در این کتاب، طی بیست قاعده، اساسیترین مسائل کلامی فلسفی عصر خود را گزارش کرده و از منظر تفکر اشعری به نقد و بررسی آنها پرداخته است. با این حال، چنانکه در مقدمه کتاب حاضر نشان داده شده، ویژگیهایی از آموزههای شیعی را میتوان در آن تشخیص داد. اثر حاضر، چاپ عکسی کهنترین نسخه این کتاب است که در سال ۵۳۸ ق و در زمان حیات شهرستانی کتابت شده و اصل آن به شماره ۱۰۶۰۷ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود. مقدمه تحقیقی کتاب، در سه بخش از شهرستانی و جایگاه تعلیم در معرفت دینی، نهایة الاقدام قالب اشعری و درونمایه اسماعیلی آن، و قدیمترین نسخههای نهایة الاقدام و دستنویس کهن مجلس، سخن میگوید و حاوی ۹۴ پینوشت کوتاه و بلند است [۱].
معرفی اجمالی
نهایة الإقدام فی علم الکلام، تألیف ابوالفتح محمد بن عبدالکریم شهرستانى، کتابى کلامى در مورد بعضى از مسائل اصول دین؛ همچون توحید، نبوت و عصمت، در قرن ششم به زبان عربى نگاشته شده است. این کتاب، از جمله آثاری است که بسیارى از اهل علم حواشى آثارشان را از این کتاب أخذ کردهاند.
تعلیق و توثیق کتاب
تعلیق، تخریج و توثیق این کتاب به همراه ضبط نص و اصلاح آن توسط آقاى احمد فرید مزیدى انجام گرفته است. این کتاب قبل از این در اروپا و سپس در مصر چاپ شده است.
کتاب حاضر با مقدمهاى از آقاى احمد فریدى در جامعه الازهر قاهره آغاز گردیده، سپس ترجمهاى از مؤلف و بعد از آن اصل کتاب شروع شده است.
سبک نگارش این کتاب چنین است که با آوردن اقوال مختلف و سپس رد یا تایید آن قول، با استفاده از برهان به شرح و توضیح مطالب خویش پرداخته است. این کتاب داراى 20 عنوان که از آن به قاعده تعبیر کرده است، تشکیل یافته است.
محتوای کتاب
قاعده اول درباره حدوث عالم و بیان استحاله حوادثى که اولى براى آنها نیست و همچنین استحاله وجود اجسامى که تناهى مکانى ندارند، مىباشد.
در ابواب بعدى این کتاب مباحثى در توحید و ابطال مذهب تعطیل و بحثى پیرامون احوال مطرح شده است. منظور از حال، طبق گفته مؤلف چیزى نیست که برایش بتوان تعریف حقیقى ذکر کرد، بلکه ضابطهاى براى تقسیم دارد که آن را به ما یعلل و ما لایعلل تقسیم مىکند، و منظور از ما یعلل احکامى است که براى معانى که قائم به ذات هستند و ما لایعلل، صفاتى هستند که احکام براى آن معانى واقع نمىشوند.
از مباحث فلسفى چون معدوم و این که آیا معدوم شئ است یا نه و در هیولا و رد بر کسانى که هیولا را بدون صورت وجود اثبات کردهاند و همچنین در علم و اراده ازلى الهى بحث شده است از حقیقت کلام انسانى و نطق نفسانى سخن به میان آمده است. چون نویسنده این کتاب از اهل تسنن مىباشد، طبق قاعده آنان از ادله عقلى و نقلى در مورد رؤیت خدا، بابى را آورده که بیشتر اشاره به اثبات رؤیت روى داستان حضرت موسى(ع) است که مىفرمود: "رب أرنى أنظر إلیک".
از حسن و قبح عقلى و ابطال غرض و علت براى افعال الهى و معناى توفیق و شکر و أجل و رزق مطالبى را بیان داشته است. در مورد نفى غرض و علت براى خدا، مىگوید: اگر خدا بخواهد در افعال خود غرضى داشته باشد، بایستى عاملى روى خدا تأثیر بگذارد که آن فعل را انجام دهد، حال چه آن عامل براى خداوند نفعى داشته باشد و چه نداشته باشد، در هر صورت خدا نفع و ضررى قبول نمىکند و هیچ عاملى نمىتواند روى او تأثیر بگذارد.
قاعده نوزدهم کتاب در اثبات نبوت و تحقیق معجزات و وجوب عصمت انبیاء است و قاعده آخر خاص اثبات نبوت پیامبر اسلام مىباشد.
پانویس
- ↑ نسخه برگردان نهایة الاقدام شهرستانی: دستنویسی از روزگار زندگانی مؤلف.