سید محمد مهدی طباطبایی بحر العلوم
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۹:۳۴، ۲۷ اوت ۲۰۲۲؛
نام | سید محمدمهدی بن مرتضی بن محمد بروجردی طباطبایی |
---|---|
القاب و سایر نامها | بحرالعلوم • علامه بحرالعلوم بحرالعلوم طباطبائی • محمد مهدی بن مرتضی • محمد مهدی بن مرتضی طباطبائی نجفی • مهدی بن مرتضی
بحرالعلوم • سید مهدی |
زاده | ماه شوال سال ۱۱۵۵ق • کربلا |
درگذشت | ۲۴ رجب سال ۱۲۱۲ق • نجف |
استادان | یوسف بن احمد بحرانی • محمدباقر بهبهانی • سید محمدمهدی خراسانی • مهدی بن محمد فتونی عاملی • محمدتقی دورقی • محمدباقر هزارجریبی و ... |
شاگردان | جعفر کاشفالغطا • ملا احمد نراقی • سید محمدجواد عاملی • شیخ محمدتقی اصفهانی و... |
آثار | المصابیح • الفوائدالرجالیة • تحفة الکرام فی تاریخ مکة و البیت الحرام • تحفة الملوک فی السیر و السلوک • دیوان شعر و الدرة النجفیه • مشکاة الهدایه • الفوائد الاصولیه • رساله فی الفرق والملل ... |
دین و مذهب | اسلام • تشیع |
فعالیتها | مرجع تقلید • ریاست عامه شیعیان |
سید محمدمهدی طباطبایی بحرالعلوم، عالم ربانی، فقیه، محدث، حکیم، ادیب، رئیس حوزه علمیه نجف و مرجع شیعیان در قرن ۱۳ هجری و از شاگردان وحید بهبهانی بود. «الفوائد الرجالیه» و «الدرة النجفیه» (منظومهای در فقه) از آثار علمی ارزشمند اوست. سید بحرالعلوم صاحب كرامات متعدد بوده و از جمله علمای شیعه است که به محضر مبارک امام زمان(ع) مشرف شده است. عالمان بزرگی چون شیخ جعفر کاشف الغطاء و ملا احمد نراقی از شاگردان او هستند.
ولادت
محمد مهدی، فرزند سید مرتضی طباطبایی بروجردی، از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) در یک خانواده روحانی و پرهیزکار، در شب جمعه از ماه شوال 1155 ق. / 1121 ش. در شهر کربلای معلی پا به عرصه هستی نهاد[۱]. شبی که سید به دنیا آمد پدر وی در عالم خواب دید که امام رضا(ع) دستور دادند «محمد بن اسماعیل بن بزیع» (از اصحاب امام کاظم و امام رضا و امام جواد(علیهم السلام)) شمعی برفراز بام سید مرتضی (منظور خود اوست) برافروزد. وقتی محمد بن اسماعیل آن شمع را روشن کرد نوری از آن شمع به آسمان بالا رفت که نهایت نداشت[۲]. پدر از آن رویای راستین بیدار می شود و همزمان خبر مولود تازه رسیده را به او می دهند.