عباس السیسی
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۴:۲۲، ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲؛
نام | عباس السیسی |
---|---|
زاده | 1918 میلادی / مصر |
درگذشت | 2004 میلادی / مصر |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
عباس حسن السیسی، در تاریخ 28 نوامبر 1918 م، درمنطقۀ البحیره، در مصر متولد شد. وی عضو سابق جنبش اخوانالمسلمین، و یکی از مشهورترین سخنرانان این گروه بهشمار میرود.
او از سال 1948 م، چندین بار دستگیر و در زمانهای مختلف بازداشت و در زندان بهسر برد.
زندگینامه
وی دارای دیپلم متوسطه صنعتی است و به صورت داوطلبانه در دانشکده صنایع نظامی زیر نظر رهنمای خود حسن البناء مشغول به کار شدند. وی پس از فارغالتحصیلی به عضویت ستاد تعمیر و نگهداری درآمد.
او بیست سال در صنعت لبنیات و تجارت کار کرد و تجارت خود را بهعنوان شریک با دوستش مهندس یوسف ندا آغاز کرد.
فعالیتها
- در نبردهای جنگ جهانی دوم در سال 1940 م، در صحرای غربی شرکت کرد.
- در سال 1936 م، با دعوت اخوانالمسلمین آشنا شد و در همان سال با حسن البنا آشنا شد.
- در سال 1948 م، به دلیل عضویت شش ماهه به اخوانالمسلمین دستگیر شد، سپس در سال 1954 به مدت دو سال بازداشت شد.
- در سال 1956 م، از خدمت و فعالیت منفصل شد.
ایشان از سال 1965 تا 1974 دوباره دستگیر شد.
احیای اخوان المسلمین
عباس السیسی را یکی از افرادی میدانند که پس از آزادی از زندان در دهۀ هفتاد در احیای اخوان سهیم بود. او سالها عضو جنبشاخوانالمسلمین بود و تصمیم گرفت از موقعیت خود کنارهگیری کند تا فرصتی را برای کسانی که بعد از او میآیند ایجاد کند که باعث توسعه و رشد این جنبش شود. او نقش برجسته و مؤثری در گسترش ایدئولوژی این گروه در خارج از مصر داشت و هزاران جوان در سراسر جهان با او ارتباط برقرار کردهاند. او انتشارات دارالقبس را تأسیس کرد که مقر آن در خیابان جواد حسنی در منطقه ابراهیمیه در اسکندریه بود و دفتر او در آنجا مقصدی برای رهبران اسلامی از تمام نقاط جهان بود. مصیبت بر او نازل شد که نشان دهنده بیماری شدید او بود و هر کس که در آخرین بیماریش به خانه اش در رشید یا منطقه میامی در اسکندریه برود او را نمی یافت مگر با نامی که شور و شوق او را از دست نمی داد.
آقای سیسی یکی از حامیان برجسته اخوان بود که با خوش اخلاقی و ظاهر و زیبایی سبک وکالت خود به دل مردم می رسید و با مهربانی با مردم و ایجاد لذت در دل آنها می آمد. در میان گذاشتن مشکلات، تعمیق رابطه با آنان، برقراری پیوند محبت با آنان، مهربانی با جوانان و صبور بودن با آنان، افراد ناآگاه و تحکیم روابط اجتماعی با آنان، با دیدار و شریک شدن در شادی ها و غم های مردم.
او در ظاهر ساده است، به نام سوراخ، سینه گسترده، با کسانی که او را آزار می دهند، مهربان، با برادرانش مهربان، با همسایگان و همکارانش همنشین است، و در سایه روشن، فقط خندان دیده می شود، بسیار. تبلیغ برای جلب رضایت اطرافیانش، اما با ادب اسلام، داستان هایی جالب و زیبا بیان می کند و هدف از همه این کارها جلب دل دعوت کنندگان به دعوت حق، راه حق است. و دین حق.
او سهم بسزایی در انتشار این دعوت در داخل و خارج مصر دارد و در اکثر نقاط جهان عرب و در غرب فداییان و دانشجویان دارد.آقای سیسی یکی از اولین نسل اخوانالمسلمین است که این پیام را منتقل کرد. این فراخوان را انجام داد و ثابت کرد که آن را اجرا می کند و با تمام نیروهای بی عدالتی و ظلم که می خواستند راهپیمایی را مختل کنند یا کاروان را متوقف کنند، مقابله کند.
جوانان و شور و شوق آنان را جذب می کرد و این شور و شوق را به نفع ملت و دعوت می کرد و با افراط و تفریط عقاید آنان با محبت و ملایمت برخورد می کرد و می گفت: با عشق با دشمنان خود خواهیم جنگید.
یکی از شوخی های او این است که یک بار سوار تراموا شده بود و پای مسافری را زیر پا گذاشت و آن مرد به او گفت: تو خر هستی؟ پاسخ حاج عباس بسیار محبت آمیز بود: نه، من سیسی هستم، مرد خندید و صحبت های وکالتی بین آنها شد.
کسانی که او را در زندان همراهی می کردند یا در هنگام بیماری او را می دیدند، متفق القول هستند که او همیشه با دور و نزدیک، دشمن و دوست لبخند می زد، حتی با زندانبانانی که او و برادرانش را در زندان شکنجه می کردند. او را آموزگار عشق و ذوق خطاب کردند و مکتب وکالت او را مکتب عشق در خدا دانستند، زیرا او لبخند و دل بزرگی دارد و به خشونت اعتقادی ندارد.
او در دهه هفتاد قرن گذشته در تأثیرگذاری بر جوانان دانشگاهی، پرهیز از خشونت و نپذیرفتن آن به عنوان روش و روش دعوت به سوی خدا نقش اساسی داشت.
او بیشترین تأثیر را در تعدیل خلق و خوی و رفتار و رفتار اسلامی داشت، به ویژه در شهر اسکندریه که علاقه زیادی به برقراری ارتباط با جوانان و ملاقات های مکرر با آنان از طریق سمینارها و سخنرانی ها داشت.
و خداوند بسیاری از جوانان دانشگاههای مصر در اسکندریه، قاهره و دیگران را با پایبندی به این برنامه درسی میانی، دوری از افراط گرایی و پاکدامنی و پیوستن به صفوف اخوانالمسلمین، به عنوان گروهی که به آن پایبند هستند، ارج نهاده است. به برنامه درسی کتاب و سنت و آنچه پیشینیان امت بر آن توافق کردند، به دور از افراط و تفریط و غفلت، و رکود و افراط و تفریط، بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم (بقره: 143).
آثار
از مهمترین آثار او میتوان موارد ذیل را برشمرد:
- من المذبحة إلى ساحة الدعوة.
- الدعوة إلى الله حب.
- حسن البنا مواقف في الدعوة والتربية.
- جمال عبد الناصر وحادثة المنشية بالأسكندرية.
- الطريق إلى القلوب.
- حكايات الإخوان.
- الذوق سلوك الروح.
- الحب في الله.
- في قافلة الإخوان المسلمين.
- رشيد المدينة الباسلة.
- دعوة الإخوان حب.
درگذشت
وی پس از نماز تراویح در روز جمعه هشتم رمضان 1425 هجری قمری مطابق با 22 اکتبر 2004 میلادی درگذشت.
منبع
- ر.ک: مدخل عباس السیسی در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..