ابوالقاسم قشیری
نام | ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحة بن محمد قشیری نیشابوری |
---|---|
نامهای دیگر | زین الاسلام، ابوالقاسم قشیری |
درگذشت | 465ق |
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک بن طلحة بن محمد قشیری نیشابوری از اکابر دانشمندان، نویسندگان، شاعران و صوفیه قرن پنجم هجری است. رسالۀ قشیریه، تألیف ابوالقاسم قشیری (د ۴۶۵ق)، از نویسندگان پرآوازه و پر تألیف صوفیه، نیز از مهمترین منابع تصوف بهشمار میرود و میتوان آن را ادامۀ کوششهای ابونصر سـراج و ابوطالب مکی دانست. قشیری در تدوین این اثر ــ که از مراجع مهم غزالی، و از منابع مورد استفادۀ او در تأملات معنوی و سلوک عرفانیاش بوده است ــ به دنبال دفاع از توحید صوفیانه، پیوند میان طریقت و شریعت، و نفی بدعت و فساد بوده است.[۴۹] دیگر اثر مهم قشیری، تفسیر عرفانی لطائف الاشارات است. نویسنـده در ایـن کتـاب ــ که برخی آن را پس از تفسیر سهل بن عبدالله تستری و حقائق التفسیر سلمی کهنترین تفسیر صوفیانه دانستهاند ــ بـه طریق اشاری قرآن را تفسیر کرده است. او نیز مانند ابن عطاء ادمی بر آن باور است که فهم باطن قرآن، مخصوص برگزیدگانِ بارگاه الاهی است که باطن آنها با انواع ریاضتها و مجاهدتها تصفیه شده، و با عنایت الاهی توانایی تأویل و فهم باطن و اشارات کتاب الاهی را یافتهاند.[۵۰]
کشف المحجوب علی بن عثمان هجویری (د ۴۶۵ق)، گرچه از لحاظ تاریخی دومین اثر عرفانی ــ پس از شرح التعرف ــ به فارسی است، اما از نظر اهمیت موضوع و محتوا، و گستره و استقلال مطالب، سبک نگارش و نثر ادبی ــ چنانکه داراشکوه نیز اشاره کرده است ــ مهمترین و نخستین اثر عرفانی فارسی بهشمار میرود.[۵۱]
ولادت و زندگی
در ربیع الاول سال ۳۷۶ یا ۳۸۶ ه در ناحیه استوا (قوچان کنونی) متولد شد. خانواده وی از اعراب بنی قشیر بودند که در خراسان صاحب املاک بودند. پس از فوت پدر به قصد آموختن علم حساب روانه نیشابور شد اما دست تقدیر او را به مجلس ابوعلی دقاق کشانید و شیفته او گردید و از کسب علم حساب منصرف و قدم در طریق ارادت و تصوف نهاد. وی اهل مسافرت نیز بود و یک سفر به مکه و دو سفر به بغداد داشت.
اساتید
ادبیات عرب را نزد ابوالقاسم الیمانی، تصوف را نزد ابوعلی دقاق، فقه را نزد ابوبکر طوسی و کلام را نزد ابوبکر بن فورک اصفهانی آموخت. حضور او در مجلس ابوعلی دقاق به موازات آموختن فقه، حدیث و تفسیر از محضر اساتیدی همچون احمد بن محمد بن عمر خفاف، ابونعیم اسفراینی و ابن عبدوس مکی بود. در میان اسامی اساتید وی ابواسحاق اسفراینی ابوعبدالرحمن سلمی، ابوالحسین بن بشران نیز به چشم میخورد.
شاگردان
مجالس املاء حدیث و وعظ او مورد توجه طالبان واقع شده و موجب شهرت وی شد و اساس ریاست مذهبی او را در نیشابور بنا نهاد. مدت زیادی از زندگی قشیری به تربیت شاگردان سپری شد. بسیاری از دوستداران علم و معرفت نزد وی درس خواندند که یا در حدیث از او اجازه روایت دریافت کردند و یا در طریقت و تصوف جزو مشایخ به شمار آمدند.
وفات
قشیری پس از ۸۹ سال عمر در سال ۴۶۵ ه بدرود حیات گفت و او را در مدرسه ابوعلی دقاق (در نیشابور ) دفن کردند.
آثار
قشیری به لحاظ احاطه بر علوم و معارف عصر خود، از تفسیر و حدیث و کلام گرفته تا تصوف و مقامات سلوک، در مقایسه با دیگر صوفیان آثار برجستهای به شرح زیر دارد: ۱- تفسیر کبیر معروف به « التیسیر فی التفسیر » که قبل از سال ۴۱۰ ه نوشته است. ۲- التحبیر فی التذکیر ۳- آداب الصوفیه ۴- لطائف الاشارات ۵- جواهر ۶- عیون الاجوبة فی اصول الاسئلة ۷- مناجات ۸- نکت اولی النهی ۹- نحو القلوب ۱۰- احکام السماع ۱۱- اربعین ۱۲- رساله قشیریه از میان آثار وی لطائف الاشارت در تفسیر قرآن و رساله قشیریه در تصوف شهرت بسزایی یافتند[۱].
پانویس
- ↑ نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی(نور) بر گرفته از ویکی فقه