اندیشه اتحاد در رساله تنبیه الامة نایینی (مقاله)
اندیشه اتحاد در رساله «تنبیه الامة و تنزیه الملة» میرزای نایینی عنوان مقاله ای است که در شماره بیست و نهم نشریه اندیشه تقریب به قلم بهنام دارابی به چاپ رسیده است و به برخی از ابعاد تقریبی کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» مرحوم میرزای نایینی اشاره می کند.
مقدمه
آیت الله محمدحسین غروی نایینی در سال 1277هـ.ق در نایین متولد شد. پدرش شیخالاسلام میرزا عبدالرحیم از خاندان بزرگ منوچهری بود که پدرانش نسل در نسل لقب شیخ الاسلامی داشتند. او تحصیلات ابتدایی خود را در نایین گذراند و پس از آن در هفده سالگی به اصفهان رفت و دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از استادان این حوزه آموخت و پس از آن راهی نجف اشرف شد و سپس به سامرا رفت و از محضر میرزای شیرازی بهره ها برد. در سال 1316 ق مقیم نجف شد و به تدریس و پرورش طلاب پرداخت که آیات عظام سید محمود شاهرودی و سید محسن طباطبائی حکیم و سید محمدهادی میلانی و سید ابوالقاسم خوئی و عبدالحمید حلی از آن جملهاند.[۱]
امر دیگر که نقش میرزا در آن بارز بود نهضت مشروطه و مبارزه با استبداد و استعمار است. میزای نایینی در همه این عرصهها از پیشگامان بود و این رخدادها موجب تبعید ایشان و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به ایران شد. سرانجام ملک فیصل پادشاه وقت عراق در اثر فشار مردم و علما مجبور به عذرخواهی از آن دو شد و پس از یک سال دوری از نجف، ایشان را به این حوزه بازگرداند.
تنبیه الامه و تنزیه المله معروفترین اثر نایینی است که در ربیعالاول سال 1327ق (پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی توسط محمد علی شاه قاجار و پیش از فتح تهران توسط مشروطهخواهان) به زبان فارسی نوشته شد و در همان سال در بغداد به چاپ رسید.[۲] این رساله اثری علمی و فقهی در مورد مشروطیت است که میرزای نایینی در آن به تبیین نظریه سیاسی مقبول و پذیرفته شده در اسلام میپردازد و به مبارزه با کجفهمی برخی از دین و سوء استفاده گروهی دیگر از آن میپردازد و در صدد آگاه کردن مردم به حقوق خود و بیداری است.
هرچند این رساله در بیان مشروطه و حکومت است اما به مسائل و مشکلات جهان اسلام، از جمله اختلاف و تفرقه امت نیز میپردازد و ضرورت اتحاد مسلمین را که اساس سیاست داخلی و خارجی اسلام است بیان میکند.
اتحاد اسلامی در رساله تنبیه الامة و تنزیه الملة:
روح همبستگی و اتحاد اسلامی در جایجای این کتاب ارزشمند موج میزند و میرزا بدون هیچگونه تعصبی مصالح امت را در نظر میگیرد و اهل فرقهگرایی نیست. تفرقه را عذاب الهی میداند و به صراحت مینویسد: «به مقتضای اخبار وارده در تفسیر آیه مبارکه «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ یبْعَثَ عَلَیكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یلْبِسَكُمْ شِیعاً وَ یذِیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ» (انعام/65)، به دعای نبی رحمت عذابهای آسمانی و زمینی نازله بر امم سابقه، از امت، مرفوع و به همین تفرق و به هم افتادن و بأس و شدت و قتل و نهب و هتک نوامیس و سایر عذاب دنیوی به همدیگر چشانیدن، تبدیل شده است.»[۳] این اندیشه مرحوم میرزای نایینی ضمن چند محور در این کتاب قابل پیگیری است:
روش علمی میرزای نایینی
یکی از عواملی که موجب همبستگی مسلمین و نزدیکی مذاهب میشود، آشنایی پیروان مذاهب اسلامی با سایر مذاهب و مبانی آنهاست که فقه مقارن شاخص آن در حوزههای علمیه است. این روش علمی علاوه بر اینکه موجب شناخت مسلمانان از یکدیگر و از بین رفتن سوءبرداشتها و دشمنی ناشی از جهل میشود، حاصل آن را نیز علمیتر و محققانه میکند و اثر را از انحصار در یک مذهب بیرون آورده و برای قاطبه مسلمین قابل استفاده میگرداند. میرزای نائینی محققی فرامذهبی و آشنا با فقه و مبانی اهل سنت است و کتاب خود را فقط برای شیعیان نگارش نکرده است بلکه همانند طبیبی دلسوز و آشنا با درد امت اسلامی نسخه مینویسد، برای نمونه، آنجا که در برابر کسانی که مشروعیت انتخابات را زیر سؤال میبرند، به بیان مبانی آن میپردازد و بدون هیچ تعصبی مشروعیت آن را، هم بر اساس مبانی فقهی اهل سنت و هم امامیه بیان میکند:
«مشروعیتِ نظارتِ هیئت منتخبه مبعوثان، بنا بر اصول اهل سنت و جماعت که اختیارات اهل حلّ و عقد امت را در این امور متبع دانستهاند، بر نفس انتخاب ملت متحقق و متوقف بر امر دیگری نخواهد بود. اما بر اصول ما طایفه امامیه که اینگونه امور نوعیه و سیاسات امور امت را از وظایف نوّاب عام عصر غیبت میدانیم، اشتمال هیئت منتخبه بر عدّهای از مجتهدین عدول و یا مأذونین از قبل مجتهدی و تصحیح و تنفیذ و موافقتشان در آرای صادره برای مشروعیتش کافی است.»[۴]
ایشان در جای دیگر مینویسد:
«به مقتضای آنچه اساس مذهب ما طایفه امامیّه، بر آن مبتنی و کلمه الهیّه عصمت را در ولایت بر سیاست امور امّت معتبر دانستیم، درجه این محدودیّت نه فقط بر همان خودسرانه تحکّم و مستبدّانه ارتکاب نداشتن واقف و به همین اندازه مقصور است. اما بنا بر اصول اهل سنت که نه عصمت و نه نصب الهی عزّ اسمه، هیچ یک را لازم ندانستند، هرچند درجه محدودیّت به جایی که مذهب ما مقتضی است نباشد، لکن عدم تخطّی از کتاب و سنّت و سیره مقدسه نبویّه را در نفس عقد بیعت، شرط لازمالذکر و اندک تخلف دلبخواهانه و حکمرانی را منافی مقام و منصب دانسته و در لزوم جلوگیری متفق شدند و علی هذا، محدودیّت سلطنت اسلامیّه به همان درجه اولی که عبارت از خودسرانه ارتکاب و استیثار نداشتن است، با اغماض از مرحله اهلیّت تصدّی و هم اغماض از آنچه لازمه مقام عصمت و خاصّه مذهب ماست، قدر مسلم بین الفریقین و متیقّن علی المذهبین و متفق علیه امت و از ضروریّات دین اسلام است. »[۵]
توجه به امت واحده بودن مسلمین، تسلط بر منابع اهل سنت، رعایت ادب اختلاف و احترام به نظر مخالف و روحیه و روش علمی فارغ از خودخواهی را در جای جای آثار این بزرگ میتوان یافت.
دلسوزی نسبت به امور تمام مسلمانان و آگاهی از وضع آنها
میرزا نه فقط برای ایران و شیعیان که برای کل مسلمانان نگران است، به خوبی با وضع آنان و کشورهای اسلامی آشنا است و میداند در بلاد اسلامی و حتی کشورهای غربی چه میگذرد و علاوه بر مسلمانان با غرب و قوانین و انقلابهای آن آشناست و تمام آزادیخواهان جهان را میستاید. [۶]
میرزا بر خلاف بسیاری دیگر از همعصرانش که بر طبل دشمنی شیعیان و سنیها میکوبیدند، دوشادوش معاصرش آخوند خراسانی، مصالح امت را بر هر چیز ترجیح میدهد؛ آنجا که آخوند خراسانی خطر فروپاشی عثمانی و غربزدگی را، فارغ از تعصبات مذهبی و توجه به سنی بودن آن منطقه، خیرخواهانه گوشزد میکند و پیام میدهد که :
«این سیل عظیم بنای تمدن بشری که از بلاد غرب به سمت ممالک اسلامیه سرازیر است، اگر ماها رؤسای اسلام جلوگیری نکنیم و تمدن اسلام را کاملاً به موقع اجرا نگذاریم، اساس مسلمانی تدریجاً از آثار آن سیل عظیم محو و نابود خواهد شد.»[۷]
میرزا با تجلیل از آخوند و ذم متحجرین با ذکر این پیام در کتابش مینویسد:
«ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! این مرد بزرگ در مقام حفظ اسلام با اینکه بحمدالله تعالی استقلال دولت علیه عثمانی هنوز کاملاً محفوظ است مع هذا عواقب را ملتفت و در حفظ اسلام چنین عاقبتاندیشی میفرماید و اقامه این اساس سعادت (توجه به رأی اکثریت) را از روی بداهت مأخوذ بودنش از کتاب و سنّت اجرای تمدن اسلام میشمارد.[۸]