ضیاءالدین قزوینی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۸ توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
ضیاءالدین
نام ضیاءبن سعدالله‌بن محمد قزوینی
نام‎های دیگر ضیاءالدین قزوینی
درگذشت ۷۰۸ق

ضیاء بن سعدالله‌ بن محمد قزوینی یکی از قاضیان، مفسران، صوفیان، خطیبان و فقیهان برجسته سده هشتم هجری است.

خانواده

نام عبیدالله را در هنگام تولد برایش انتخاب می‌کند ولی هنگامی‌که به دوران نوجوانی و جوانی می‌رسد و در انواع علوم تتبع می‌کند به روایت «ابن‌حجر» به خاطر اینکه کراهت داشته نام او هم‌نام عبیدالله‌بن زیاد که جزو قاتلان سیدالشهداء محسوب می‌شود باشد، نامش را به «عبدالله» تغییر می‌دهد که نشان‌دهنده محبت عمیق و وثیق او نسبت به اهل بیت (ع) است.این فقیه و قاضی و خطیب و مفسر توانمند در خانواده‌ای به دنیا می‌آید که پدرش قاضی است و شهرت به «قاضی غرمی» داشته و در کتاب‌های متعدد رجالی مربوط به مفسران، قاریان و حافظان قرآن و فقها لقب پدر را به او نیز داده‌اند.

اساتید

علاوه بر تحصیل در نزد پدر از مشایخ دیگر هم بهره‌مند می‌شود. «بدر تستری»،«خلخالی»، «عزالدین جماعه» و «شیخ ولی‌الدین عراقی» از جمله استادان و مشایخ قاضی ضیاء قزوینی به شمار می‌آیند. این قاضی و مفسر هنگامی که به حج مشرف می‌شود در مدینه هم به خدمت «عفیف مطری» می‌رسد و از او هم استماع حدیث می‌کند.

شاگردان

برخی از شاگردان این خطیب، ادیب، مفسر و فقیه نامدار کسانی همچون «برهان حلبی» و دانشمند مشهور «سعدالدین تفتازانی» هستند که از محضر او بهره‌مند شده‌اند.

سفر به مصر

قاضی ضیاء قزوینی به مصر سفر می‌کند و در قاهره از او استقبال وسیعی به عمل می‌آید و «اشرف شعبان» که از علمای برجسته قاهره بوده او را به تدریس در مدرسه خودش منصوب می‌کند و به او لقب «شیخ‌الشیوخ» می‌دهد.

سال‌های حضور و تدریس قاضی ضیاء قزوینی در قاهره باید قاعدتاً در حدود سال‌های ۷۶۵ به بعد باشد و مولف «طبقات‌المفسرین» می‌گوید که قاضی قزوینی به فقه تطبیقی تسلط داشت و بر مذهب شافعی و مذهب حنفی فتوا می‌داد و در علوم گوناگونی مثل تفسیر و حدیث و ادب و فقه و اصول تبحر کافی داشت. بیشتر مورخان از قدرت بی‌نظیر حافظه او و توان فوق‌العاده علمی قاضی ضیاء قزوینی گزارش کرده‌اند به گونه‌ای که ابن حجر تأکید می‌کند که آنقدر بر فنون بلاغت و تفسیر مسلط بود که مشکلات «کشاف زمخشری» را مثل آب خوردن حل می‌کرد و بر زبان جاری می‌ساخت؛ به گونه‌ای که هیچ مطالعه‌ای نمی‌کرد و گویی که همه این کتاب‌ها را در حافظه داشت و زمانی که تدریس می‌کرد همچون دریایی خروشان به ارائه مرواریدها و گوهرهای نفیس علمی می‌پرداخت.

گفته‌اند که در قاهره در مدرسه «شیخونیه» و مدرسه «بیبرسیه» تدریس داشت و هیچگاه از تدریس خسته نمی‌شد، نسبت به طلاب و دانشجویان علوم قرآنی کثیرالاحسان بود، صاحب جوانمردی و انصاف و مروت و انسانی پاک‌سرشت و سلیم‌النفس به شمار می‌رفت. از حشمت و جاه و جلال او هم گزارش‌های متعددی در دست است و ویژگی دیگر او این بود که در مقابل حاکمان و قدرتمندان نوعی سرکشی و ایستادگی داشت و به هیچ وجه تن به ظلم نمی‌داد.

روش اخلاقی

با حاکم قاهره از در مبارزه در می‌آید و پاسخ درشتی‌های او را از جنس خودش می‌دهد ولی در مقابل مردم بسیار متواضع و فروتن بوده به‌خصوص در برابر طالبان علم و دوستداران فرهنگ خاکساری بسیار داشته است.

درگذشت

وفات ضیاءالدین قزوینی در سیزدهم ذی‌حجه سال ۷۰۸ هجری‌ست که در قاهره از دنیا رفته و در همان شهر هم به خاک سپرده شده است [۱].

پانویس