عمر بن أحمد بن سمیط
الگو:جعبه اطلاعات اشخاص عمر بن احمد بن سمیط (۱۳۰۳-۱۳۹۶ه. ق) مفتی اسلامی جزایر کومور بود. او از پیشگامان جنبش اصلاحی آن دیار است که پرچم اصلاح دینی، اجتماعی و تربیتی را در آنجا حمل میکرد و خواستار درک درست دین اسلام شد. به عنوان به رسمیت شناختن تلاشهای علمی و اجتماعی او و به پاس زحماتش، تصویر او بر روی واحد پول کومور به مبلغ 10000 فرانک کوموری چاپ شد.[۱]
نسب
عمر بن أحمد بن أبیبکر بن عبدالله بن عبدالرحمن بن محمد بن زین بن علوی بن عبدالرحمن بن عبدالله بن محمد سمیط بن علی الشنهزی بن عبدالرحمن بابطینة بن أحمد بن علوی بن الفقیه أحمد بن عبدالرحمن بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن امام علی بن أبیطالب، امام علی شوهر فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله است.[۲]
او سی و دومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است.
تولد و تربیت
او در ۲۶ ذی الحجه سال ۱۳۰۳ ه. ق در شهر اتساندرا در نزدیکی مورونی پایتخت کومور به دنیا آمد. پدرش احمد بن ابیبکر بن سمیط مفتی و قاضی زنگبار بود. پدربزرگش ابوبکر اولین کسی بود که از خانواده سمیط در سال ۱۲۶۷ه. ق از شبام حضرموت یمن برای تبلیغ و گسترش اسلام و علوم اسلامی و تجارت به کومور مهاجرت کرد. مادر او فاطمه، اهل کومور و دختر معلم شانزی بوده است.[۳]
او در دامان مادرش بزرگ شد؛ زیرا پدرش در آن زمان در استانبول مهمان شاهزاده فضل پاشا بود. تحصیلات خود را با آموختن قرآن در شهر اتساندرا آغاز کرد. شش ساله بود که پدرش هنگام بازگشت به آفریقا او را به زنگبار برد و در آنجا دو سال تحت هدایت و نظارت پدرش تعلیم دید. هشت ساله بود که او را به شبام در حضرموت فرستاد تا در میان خانواده اش زندگی کند و زهد و تقوا و سبک زندگی سادات باعلوی را بیاموزد و راه سلف خود را در پیش گیرد. سپس به زنگبار بازگشت و در آنجا تحصیلاتش را نزد پدرش ادامه داد.
بازگشت او به شرق آفریقا
او به درخواست سلطان زنگبار برای کار در زمینه قضاوت به آنجا رفت و تا پس از انقلاب سال ۱۳۸۳ه. ق زنگبار را ترک نکرد و در ۱۳۸۴ه. ق به الشحر حضرموت رفت و در آنجا قصد زندگی داشت اما در نتیجه اوضاع سیاسی آن زمان به زادگاهش کومور در سال ۱۳۸۴ه. ق بازگشت. او پس از بازگشت به کومور، فعالیتهای تبلیغی، و رویه اصلاحات فرهنگی و خدمات اجتماعی خود را از سر گرفت و راهنما و مدافع انتشار علم محمدی در بین شهرها و روستاها بود. او به عنوان اولین مفتی کومور تعیین شد. در تأسیس چندین انجمن اسلامی برای توسعه کارهای آموزشی، علمی و فرهنگی اسلامی شرکت کرد و به طور مؤثر به کارهای خیریه مشغول شد و سود زیادی به مردم آن رساند و به بسیاری از فرقهها و مردم به وسیله او مسلمان شدند.
فعالیتهای او در موعظه و نصیحت خلاصه نمی شد؛ بلکه موسسات خیریهای را تاسیس کرد و پروژههای خیریه از قبیل ساخت مساجد، مدارس، منابع و مخازن آب را به انجام رساند و منافع آثار او تا به امروز ادامه دارد.
سفر به شبام
با وجود مشغولیتهای فراوان و اقامت در آفریقا، کشوری را که او را در آغوش گرفته بود و در آن تربیت شده بود را فراموش نکرد، از این رو هرگاه فرصتی دست میداد به خاطر جایگاهی که این شهر نزد او داشت و نیز برای زیارت قبر اجداد، پدربزرگ و مادربزرگ و اساتیدش به زیارت شبام میرفت. در هر سفر مردم شبام نیز در ورودی شهر منتظر او بودند و به شکلی فوق العاده از او استقبال میکردند.
اساتید
او در پی دانش بین شهرهای حضرموت حرکت کرد و از دانشمندان و بزرگان آن بیاموزد، آنگونه که از علمای زنگبار آموخت، از جمله اساتید او عبارتند از:[۴]
- پدرش أحمد بن أبیبکر بن سمیط
- طاهر بن عبدالله بن سمیط
- عبدالله بن طاهر بن سمیط
- عیدروس بن عمرالحبشی
- علی بن محمد الحبشی
- أحمد بن حسن العطاس
- عبدالرحمن بن محمد المشهور
- علی بن عبدالرحمن المشهور
- علوی بن عبدالرحمن المشهور
- علوی بن عبدالله بن شهابالدین
- عبدالله بن عمرالشاطری
- محمد بن طاهر الحداد
- سالم بن حفیظ بن الشیخ أبیبکر بن سالم
- عبدالله بن محمد باکثیر
شاگردان
از جمله برجسته ترین شاگردان او میتوان به این افراد اشاره کرد:
- عبدالقادر بن أحمد السقاف
- أحمد مشهور بن طه الحداد
- أبوبکر العطاس بن عبدالله الحبشی
- عبدالقادر بن عبدالرحمن الجنید
- محمد بن سعید البیض
- علی بن أحمد بدوی جمل اللیل
مسئولیتها
در کومور سمتهای بالایی داشت که مهمترین آنها مقام قضاوت بود. او تمام وقت خود را به تبلیغ و تدریس کتاب «فتح المعین» اختصاص داد و همیشه در دسترس بود و خانه اش پر از دانشآموزان علم بود، تمام وقتش با اذکار و جلسههای علمی و درسهای فقهی در مسجد در کومور پر بود.
آثار
او نقش آموزشی و اجتماعی خود را به مسجد در کومورها بازگردانده بود، انجمن (ابناء الصفا) را در اتساندرا و (اخوان الهدی) را در مورونی تأسیس کرد. چندین چاه آب برای کمبود آب قابل شرب در کومور بزرگ ایجاد کرد و فتوا داد که فقط برای نوشیدن از آن استفاده شود. او آثاری کتبی در علوم دینی و ادبی از جمله کتاب «النفحة الشذیة من الدیار الحضرمیة» که شرح حال اوست بر جای گذاشت و کتاب «هدیّة الإخوان لشرح عقیدة الإیمان» را نوشت. او در شعر، سخنرانی و صدور احکام تاثیرگذار در فرهنگ مردم آثار به سزایی دارد که مردم از آن بهرهمند شدند.[۵]
وفات
وی در روز سه شنبه ۹ ۱۳۹۶ه. ق/ ۱۰ فوریه ۱۹۷۶ در کومور درگذشت و در زادگاهش کنار مرقد پدربزرگش حبیب ابوبکر بن عبدالله بن سمیط به خاک سپرده شد. مردم بسیاری برای زیارت قبر او میروند. به افتخار او و تلاشهایش در گسترش دعوت کومورها به اسلام، دولت کومور تصویر او را بر روی پول آن کشور چاپ کرده است.
منابع
الشبامی, محمد جبران (1429 هـ). الرحلة السمیطیة إلى الأراضی الحضرمیة. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة.
بن سمیط, عمر بن أحمد. النفحة الشذیة إلى الدیار الحضرمیة.
پانویس
- ↑ المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 575. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 1 مایو 2020.
- ↑ "Habib Umar bin Sumayt". MUWASALA. مؤرشف من الأصل فی 08 یونیو 2020.
- ↑ "حضرموت فی لقاء "إنجرامز" و "بن سمیط": فی زنجبار بشرق أفریقیا 1925م". شبوة برس. مؤرشف من الأصل فی 08 یونیو 2020.
- ↑ المشهور, أبو بکر بن علی. لوامع النور. الجزء الثانی. صنعاء، الیمن: دار المهاجر. صفحة 48.
- ↑ "علماء جزر القمر ودورهم فی نشر التعلیم العربی الإسلامی وتطویره فی الجزر". قراءات إفریقیة. مؤرشف من الأصل فی 08 یونیو 2020.