حسن جان محمد مدنی -رهبران طالبان

حسن جان محمد مدنی یکی از رهبران و عالمان دینی طالبان است. او در ولسوالی پنجوایی قندهار افغانستان به دنیا آمده است.

بیوگرافی

حسن جان محمد مدنی تحصیلات ابتدایی را در دارالعلوم نعمانیه فراگرفت و سپس در سال 1975 به دانشگاه اشرفیه لاهور منتقل شد و پایان نامه خود را در سال 1971 از اساتید مولوی عالم و مولوی فاضل دریافت نموده است. او یکی از اولین 18 دانشجویی بود که افتخار دانشجویی از پاکستان را در دانشگاه مدینه دارد. از آنجا که دانشگاه مدینه تازه تأسیس بود، در آنجا فقط قوانین شرع تدریس می شد و بقیه بخش‌ها پس از بازگشت مولانا ایشان تأسیس شد. مولانا حسن جان چهار سال در مدینه ماند و در این مدت قرآن را در مسجد النبی حفظ کرد. و 15 بار به حج مشرف شد.

او از شاگران خاص مولانا فضل الرحمن است.

ایشان به دلیل وابستگی به مکتب فکری دیوبندی، با جمعیت علمای اسلام در ارتباط بود.

وی به کشورهای زیادی از جمله افغانستان، هند، ازبکستان، ایران، عربستان سعودی، لبنان، سوریه، فلسطین، مصر، آفریقای جنوبی و کنیا سفر کرده است. او علاوه بر تسلط با زبان های دری، اردو و پشتو، به زبان عربی تسلط کامل دارد.

مواضع دینی و تقریبی

حسن جان محمد مدنی یک عالم دینی معتدل است. به شدت با حملات انتحاری مخالفت دارد.

او در فتاوی خود اعلام کرده است که: ریختن خون یک مسلمان برای سایر مسلمانان حرام است.

مناصب

حسن جان محمد مدنی در زمان حکومت طالبان، وظایف مختلف را انجام داده است که برخی از آن شامل موارد زیر است:

عضو مجلس شورای ملی از سال 1990 تا 1993؛
عضو شورای ایدئولوژیک اسلامی؛
عضو کمیته مرکزی رویت هلال؛
معاون امیر فدراسیون مدارس پاکستان؛
یکی از نویسندگان مجله عربی، (البدر) در ابتدای حکومت طالبان؛
رئیس دفتر روابط خارجی در قندهار؛
سفیر طالبان در امارت متحده عربی؛
عضو شورای رهبری دفتر سیاسی طالبان در قطر؛
مسوول مجله و ماهنامه اسلامی (الصمود)

تالیفات

النظوم الإقتصادی فی الدولة الإسلامیة؛
أحسن الخبر فی مبادی علم الثر؛
مقدمة علوم القرآن؛
احسن البیان؛
سفر نامه شام (عرب ممالک)؛
سفر بیت‌المقدس؛
صفة الصلاة؛
امام بخاری کے دیس میں؛
مقالات منتشر شده ایشان در ماهنامه الحق؛
مقالات نشریافته ایشان در مجله لبنانی اجتماع؛

فوت

حسن جان محمد مدنی در تاریخ 15 سپتامبر 2007، حدود ساعت هفت بعد از افطار، توسط سه مرد ناشناس در منطقه وزیر باغ پیشاور پاکستان به ضرب گلوله ترور می‌گردد.

منابع