آفریقا
نام قاره | آفریقا |
---|---|
مساحت | ۳۰٬۲۲۱٬۵۳۲ کیلومتر مربع (۱۱٬۶۶۸٬۵۹۹ مایل مربع) |
کشورها | ۵۴ (و ۲ مورد مناقشه) |
مذهب | ۴۵٪ مسیحی/ ۴۵٪ مسلمان/ ۹٫۵٪ بومی آفریقایی و اندکی هندو، یهودی و... |
جمعیت | بیش از ۱/۳۳ میلیارد (۲۰۱۹) |
تراکم | ۳۶٫۴/km2 (۹۴/sq mi) |
بزرگترین شهرها | |
ده کشور پر جمعیت |
آفریقا یا اِفریقا دومین قارهٔ پهناور جهان (پس از آسیا، و دومین؛ در متد قارهٔ آمریکای شمالی/ قارهٔ آمریکای جنوبی، پس از قارهٔ آسیا)، است که با مساحتی حدود ۳۰٬۲۲۱٬۵۳۲ کیلومتر مربع ۲۰٫۳٪ از مجموع خشکیهای زمین را در بر میگیرد. عرض این قاره حدود ۸۰۰۰ کیلومتر از شمال به جنوب و طول آن در حدود ۷۴۰۰ کیلومتر از شرق به غرب است. آفریقا با بیش از ۱٬۳۳۰٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر جمعیت، دارای ۶۱ کشور بوده که حدود یک هفتم از جمعیت کنونی جهان را در خود جای دادهاست.
این قاره از شمال به دریای مدیترانه، از شمال شرق به کانال سوئز و دریای سرخ، از شرق به خلیج عدن، از جنوب شرق به اقیانوس هند، و از غرب به اقیانوس اطلس محدود میشود.
آفریقا در دو سوی خط اِستوا قرار گرفته و نواحی اقلیمی مختلفی را در بر میگیرد؛ آفریقا تنها قارهای است که از منطقه معتدل شمالی تا منطقه معتدل جنوبی امتداد یافتهاست(با فرض در نظر نگرفتن قاره پیوسته آمریکا). به دلیل فقدان بارشهای منظم طبیعی و آبیاری، و نیز تاحدودی عدم وجود سیستمهای تودهای یخ یا سفرههای زیرزمینی کوهستانی، هیچگونه اثر معتدل کنندهٔ طبیعی بر اقلیم به استثنای نزدیک سواحل در آن وجود ندارد. در مرکز آفریقا (نزدیک استوا) نیمی از سال بارانی میباشد که دارای هوای گرم و مرطوب است و جنگلهای زیبایی را پدید میآورد که عمری بیشتر از یک نیم سال ندارد چرا که بعد از این فصل بارانی، گرمایی سخت و طاقت فرسا تمام منطقه را فرا میگیرد و هیچ جانوری طاقت آن را ندارد و پس مدتی آن جنگلها به بیابانی خشک و بی آب و علف تبدیل میشود. (نیمه دیگر سال گرم و خشک است که در مجموع طبیعتی ۲ فصل را پدید میآورد).
اگرچه گمانهزنیهای اروپاییان دربارهٔ ماهیت صحرای اتیوپی در جنوب آفریقا به زمانی بیش از دو هزار سال قبل بازمیگردد، آفریقا به عنوان قدیمیترین قارهای که بشر در آن سکونت داشته به شمار میآید.
نام آفریقا
دربارهٔ ریشهشناسی واژه آفریقا نظرهای گوناگونی آمدهاست. برخی آن را از واژه فنیقی "آفِر" به معنی گرد و غبار دانستهاند، برخی از نام تیرهٔ "آفریدی" ساکن شمال آفریقا در پیرامون "کارتاژ" و برخی از واژه یونانی "آفریکه" (aphrike) به معنی بی سرما و همیشه گرم یاد میکنند.
جغرافیا
بزرگترین کشور آفریقا الجزایر و کوچکترین منطقه آن جزایر سیشل است که در اقیانوس هند میباشد. کوچکترین کشور ناحیه خشکی آن گامبیا است.
شمالیترین نقطهٔ آفریقا دماغه الغیران (درکشور تونس)، جنوبیترین نقطه دماغه آگولهاس (در کشور آفریقای جنوبی)، شرقیترین نقطه دماغه گوآردافوئی (در کشور سومالی)و غربیترین نقطه نوک المادی (در کشور دماغه سبز) است.
آب و هوای آفریقا از اقلیم گرمسیری تا فرا شمالگان در بالاترین قلههای آن در نوسان است. در ناحیه شمالی آن عمدتاً بیابان یا مناطق بایر وجود دارد، در حالی که مناطق مرکزی یا جنوبی شامل دشتهای گرم (استوایی) و نواحی جنگلی بارانی بسیار متراکم میباشد. با این همه دو نوعی همگرایی در الگوهای گیاهی همچون ساحل و استپ غالب است.
۱۰ کشور پر جمعیت آفریقا
- نیجریه بیش از ۲۰۶ میلیون و ۲۳۰ هزار نفر
- اتیوپی بیش از ۱۱۵ میلیون و ۱۱۷ هزار نفر
- مصر بیش از ۱۰۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر
- جمهوری دموکراتیک کنگو ۸۹ میلیون نفر
- تانزانیا بیش از ۵۹ میلیون و ۹۱۰ هزار نفر
- آفریقای جنوبی بیش از ۵۹ میلیون و ۸۶۰ هزار نفر
- کنیا بیش از ۵۳ میلیون و ۴۳۰ هزار نفر
- اوگاندا بیش از ۴۵ میلیون نفر
- سودان بیش از ۴۳ میلیون و ۶۳۲ هزار نفر
- الجزایر بیش از ۴۳ میلیون و ۵۰۸ هزار نفر
آفریقا کهنترین قاره جهان است و تاریخ آن به دوران اولیه پیش از نون سنگی نیز بازمیگردد.
قدیمیترین منطقه مسکونی زمین با گونههای بشری بر روی کره خاکی در آفریقا است. طی اواسط سده بیستم، انسانشناسی سنگوارهها و شواهدی از وجود بشر که احتمالاً به قبل از ۷ میلیون سال پیش برمیگردد، دست یافتند. فسیل از گونههای متعددی از بشرهای میمونوار که تصور میشود به انسان نوین امروزی تکامل یافته، باقیماندهاست، همچون «جنوبیکپی عفاری» که از لحاظ پرتوسنجی دیرینگی آن به ۳ تا ۳/۹ میلیون سال پیش بازمیگردد، [۶] پرامردم بویسی (۳/۲ تا ۴/۱میلیون سال پیش از میلاد مسیح) کشف شدهاست(۶۰۰ هزار تا ۹/۳میلیون سال پیش از میلاد مسیح) و «انسان کاروَرز»
استخوان ایشانگو که حدود ۲۵هزار سال قدمت دارد، که خطوط محاسباتی را در ملاحظات ریاضی نشان میدهد. در سراسر دوران پیشاتاریخ بشر، آفریقا (همانند دیگر قارهها) هیچگونه سرزمینهای (مدون) کشوری نداشت، و در عوض گروههای شکارچی همچون خویی و سان در آن اقامت داشتند.
اتحادیه آفریقا (AU)
یک فدراسیون متشکل از تمام کشورهای آفریقایی به جز مراکش است. این اتحادیه در آدیس آبابا به عنوان مقر خود در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۱ تشکیل شد. در ژوئیه ۲۰۰۴، مقر اتحادیه آفریقا به میدرند در جمهوری مشروطه آفریقای جنوبی منتقل شد. اما، کمیسیون اتحادیه آفریقا دارای مراکزی در آدیس آبابا است. در واقع سیاست اتحادیه در جهت تمرکز زدایی در موسسات فدراسیون آفریقا بوده تا تمام کشورها در آن سهیم باشند.
اتحادیه آفریقا، نباید با کمیسیون AU، اشتباه شود که بر اساس مصوبه اتحادیه تشکیل شده و هدف آن تغییر دادن جامعه اقتصادی آفریقا، به عنوان یک مشترک المنافع فدراتیو، به یک مرجع تحت شرایط کنوانسیونهای مقرر بینالمللی است. اتحادیه آفریقا دارای یک دولت پارلمانی باعنوان دولت اتحادیه آفریقا است که شامل سازمانهای قانونگذاری، قضایی و اجرایی شده، و از سوی رئیسجمهور اتحادیه آفریقا و رئیس مجمع، که همچنین رئیسجمهور پارلمان اتحادیه آفریقا نیز هست، رهبری میشود. شخصی که رئیسجمهور AU میشود از سوی PAP (پارلمان اتحادیه آفریقا) انتخاب میگردد، و در نتیجه حمایت اکثریت را در PAP به دست میآورد.
رئیسجمهور گرترود ایبنگوه منگلا رهبر مرجع و رئیس دولت اتحادیه آفریقا است با عنایت به این واقعیت که او رئیسجمهور پارلمان اتحادیه آفریقا نیز میباشد. او توسط پارلمان در جلسه افتتاحی در مارس ۲۰۰۴ برای یک دوره پنجساله انتخاب گردید. PAP شامل ۲۶۵ قانونگذاراست که ۵ تن از آنان جزو مجمع مشروطه اتحادیه آفریقا هستند. حدود ۲۱٪ از اعضای PAP زن هستند.
توانها و اختیار رئیسجمهور پارلمان آفریقا از مصوبه اتحادیه و پروتکل پارلمان اتحادیه آفریقا ناشی میشود، و نیز انتقال (میراث) اختیار ریاست جمهوری از طریق معاهدههای آفریقایی و بینالمللی مطرح میشود از جمله آن مواردی که تابع دبیرکل دبیرخانه OAU (کمیسیون AU) نسبت به PAP است. دولت AU شامل تمام مقامات اتحادیه (فدرال)، منطقهای، کشوری، و شهرداری و نیز صدها موسسهای میباشد که با همدیگر امور روز به روز آن مؤسسه را مدیریت میکنند.
سیاستهای ناکام کشوری، اقدامات تجاری ناکارآمد جهانی، و اثرات تغییر اقلیم جهانی منجر به قحطیهای گستردهای شده، و بخشهای عمده آفریقا با سیستمهای توزیع خود برای پخش غذا و آب کافی برای زنده نگهداشتن جمعیت مردم نا توان ماندهاند. آنچه پیش از استعمار منبع ۹۰٪ طلای جهان بوده، فقیرترین قاره موجود بر زمین بودهاست، و مردم دیگر قارهها از ثروتهای سابق آن برخوردار شدهاند.
گسترش بیماری نیز بیحد و حصر است، به ویژه شیوع بیماری ویروس ناتوانی ایمنی بدن انسان (HIV) و نیز سندروم ناتوانی اکتسابی ایمنی (AIDS) که به واگیر مرگباری در این قاره تبدیل شدهاست. با وجود مشقتهای بیشمار، نشانههایی از امید برای آینده این قاره وجود داشتهاست. ظاهراً حکومتهای دموکراسی دولتهای دموکراتیک، شیوع پیدا میکنند، اما هنوز اکثریت (جامعه ملی جغرافیایی ادعا میکنند که تنها ۱۳ کشور آفریقایی را واقعاً میتوان دموکراتیک به حساب آورد الگو:نیاز به بیان است). تعدادی ≈≠از کشورها حقوق بشر اساسی را برای همه شهروندان به رسمیت شناختهاند و (مجامع) قضائی دادگاههای قضائی مستقل تشکیل دادهاند.
نشانههای روشنی از ایجاد فزاینده شبکهها در میان سازمانها و کشورهای آفریقائی وجود دارد. در جنگ داخلی در جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر پیشین) علاوه برمداخله کشورهای غیر آفریقائی ثروتمند، کشورهای آفریقائی همسایه هم شرکت داشتند (جنگ دوم کنگو). چون این درگیری در سال ۱۹۹۸ آغاز شد، نسبت تخمینی مرگ به ۴ میلیون نفر رسید.
بسیاری از ناظران اظهار مینمایند که این درگیری نقشی مشابه با جنگ جهانی دوم ایفا نموده، پس از آن که کشورهای اروپایی جوامع آنها را یکپارچه مینماید به نحوی که جنگ بین آنها غیرقابل تصور میشود.
انجمنهای سیاسی همچون اتحادیه آفریقا نسبت به همکاری بیشتر و صلح بین تعدادی از کشورهای این قاره اظهار امیدواری مینماید. نقضهای گسترده حقوق بشر هنوز در تعدادی از بخشهای آفریقا واقع میشود که اغلب در اثر غفلت آن کشورها است.
بیشتر یک چنین تجاوزاتی به علل سیاسی و معمولاً به عنوان اثر جانبی جنگ داخلی اتفاق میافتد. کشورهایی که در آنها تجاوزات عمده به حقوق بشر در زمانهای اخیر گزارش شدهاست عبارتاند از: جمهوری دموکراتیک کنگو، سیرالئون، لیبریا، سودان، ساحل عاج.
اوضاع امنیتی در این قاره بحرانی است و وضعیت خوبی ندارد. جنگ داخلی در لیبی، سومالی، نیجریه، جمهوری دموکراتیک کنگو و... اوضاع این قاره را به شدت بحرانی کرده است. در جدیدترین این جنگهای داخلی اتیوپی نیز به این کشورها افزوده شده و با درگیری دولت با شمالیترین ایالت آن، عملا این کشور به سمت یک جنگ داخلی پیش میرود. حملات پی در پی و خشن گروههای تروریستی همچون داعش، بوکوحرام، الشباب و...درکشورهای عقب مانده مانند: چاد، موزامبیک، لیبی، جنوب الجزایر، نیجریه و چند کشور دیگر، باعث شده تا این گروهها از عقب ماندگی و ضعف نیروهای نظامی این کشورها به نفع خود استفاده کرده و برخی از شهرها و بنادر این کشورها را اشغال کنند. در آخرین آن داعش با حمله به یک روستا در موزامبیک 50تن را سر برید و بدنشان را قطعه قطعه کرد. اوضاع نابسامان سومالی نیز وخیم است. استقلال طلبی سومالی لند، به یکی از دغدغههای دولت این کشور تبدیل شده. مجامع بینالمللی علیرغم برگزاری جلسهها و نشستهای مختلف، نتوانستهاند راه حلی عملی برای بحرانهای امنیتی این قاره پیدا کنند.
اقتصاد
آفریقا از فقیرترین قارهها است. مصر و آفریقای جنوبی را میتوان به عنوان اقتصادهای برتر این قاره عنوان کرد.
تا حدود زیادی به دلیل پیامدهای استعمار، دولتهای فاسد و استبداد، آفریقا فقیرترین قاره مسکونی دنیا است. بر طبق گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال۲۰۰۳، ۲۵ رده پایینی جدول کشورها (از رتبه ۱۵۱ ام تا ۱۷۵ ام) همگی کشورهای آفریقایی بودهاند.
در حالی که رشد سریع در چین و اکنون در هند، و نیز رشد میانه در آمریکای لاتین میلیونها واحد فراتر از زندگی موجود رفتهاست، آفریقا از نظر تجارت، سرمایهگذاری خارجی، و درآمد سرانه روند قهقرایی داشتهاست. این فقر آثاری از جمله امید به زندگی پایین، تنش، و بیثباتی – که عوامل دخیل در فقر قاره هستند، گسترش دادهاست.
برخی نواحی، به خصوص بوتسوانا و آفریقای جنوبی موفقیت اقتصادی را تجربه نمودهاند، از جمله افتتاح بازار سهام ژوهانسبورگ. این مسئله تا حدودی در اثر ثروت منابع طبیعی شان به عنوان تولیدکننده عمده طلا و الماس با هم بوده، و تا حدودی نیز به دلیل نظام قانونی مناسب و پایدار آن میباشد. همچنین آفریقای جنوبی به سرمایه مالی، بازارهای متعدد، کار مهارتی، و اولین زیرساختار در بیشتر (بخشهای) کشور خود دست یافتهاست. کشورهایی همچون: غنا، کنیا، کامرون و مصر، دیگر کشورهای آفریقایی هستند که پیشرفتهای قابل مقایسه داشتهاند.
آفریقا به لحاظ برخورداری از منابع طبیعی و معدنی نیز یکی از قارههای ثروتمند و برخوردار جهان بهشمار میآید. نیجریه بر روی یکی از بزرگترین ذخایر ثابت شده نفت در جهان قرار گرفتهاست و ضمن داشتن یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد در جهان، بیشتر جمعیت را در میان کشورهای آفریقایی دارد.
از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵، رشد اقتصادی با متوسط ۵٪ در سال ۲۰۰۵، به اوج خود رسید. اما برخی کشورها رشد اقتصادی بیشتری (٪+۱۰) را داشتهاند، به خصوص آنگولا، سودان و گینه استوایی، که هرسه کشور اخیراً شروع به استخراج ذخایر نفتی خود کردهاند.
ایجاد نیروگاه خورشیدی در کشور مالی، احداث نیروگاه بادی در کنیا، ساخت بزرگترین تلسکوپ جهان در آفریقای جنوبی یا ایجاد دیوار بزرگ سبز از شرق تا غرب این قاره که با مشارکت بسیاری از کشورهای آفریقایی و با هدف ممانعت از پیشروی صحرا صورت میگیرد از جمله اقداماتی است که برای تقویت زیرساختهای آفریقا صورت میگیرد.
زبانها
پراکندگی زبانهای آفریقا- آسیایی از ساحل تا جنوب غرب آفریقا امتداد یافتهاست. زبانهای نیجر- کنگو تقسیم شدهاست تا عظمت زبانهای زیرمجموعه خانواده بانتو را نشان دهند.
بر اساس بیشترین برآوردها، آفریقا کلاً شامل بیش از هزار زبان میباشد، برخی این رقم را تا بیش از دوهزار تخمین زدهاند (بیشتر آفریقایی تا دارای ریشه اروپایی). آفریقا عمدهترین قاره چند زبانه در جهان است؛ و این مسئله نادر نیست که افرادی را بتوان یافت که نه تنها به زبانهای مختلف آفریقایی، بلکه یک یا دو زبان اروپایی نیز به روانی تکلم مینمایند.
عمدتاً پنج خانوادهٔ زبانی بومی در آفریقا وجود دارند.
فرهنگ
فرهنگ آفریقا توسط یک نظام کاملاً یکپارچه از ارزشهای اجتماعی مشخص میشود، از طریق فرآیندهای تاریخی اطلاع داده میشود که از سازمان اجتماعی خود پشتیبانی میکند. جالبترین ویژگی فرهنگ آفریقایی ماهیت تقریباً یکدست از یک شبه-زبان آفریقایی است، که عناصر غیر کلامی برقراری ارتباط آن برای تغییر مفهوم و انتقال احساس بکار میروند. همچون اروپاییهای جنوبی، آفریقاییها بیشتر حراف، گرم و متعهد میباشند. این شبه-زبان آفریقایی در مجموعهای از روابط تاریخی و باورهای معنوی باستانی ریشه دارد که در نسل، زبان، سیاست در حال شکوفایی، و نیز تراژدیهای توأمان بردهداری و استعمار آفریقا جای گرفتهاند.
گویشهای شبه زبانشناختی آفریقاییها، و تنفسهای اجتماعی بنیادی به سادگی قابل تشخیص بوده و در یک فلسفهٔ باستانی قوی و عمیقاً جا افتاده ریشه دوانده که حتی در مواجهه با جابجاییهای گستردهٔ اجتماعی و جغرافیای سیاسی حاصل از تغییر نمودار جمعیتی نیز مستلزم تداوم و تعالی آنها است.
فرهنگ نوین آفریقایی از طریق پاسخهای پیچیده به امپریالیسم عربی و امپریالیسم اروپایی بروز مییابد. در آغاز اواخر دههٔ ۱۹۹۰، آفریقاییها بهطور فزایندهای میخواستند هویت خود را مجدداً اظهار نمایند. خصوصاً در شمال آفریقا خودداری از پذیرش برچسب عربی یا اروپایی منجر به یک نوع سرریز تقاضاها برای پاسداشت زبانها و فرهنگ بومی آمازیغ در مراکش، مصر، الجزایر و تونس منجر شد. پیدایش (باور) همه- آفریقاییگرایی از زمان افول آپارتاید، سبب افزایش تقاضاها برای حسی احیا شده از هویت آفریقایی گردید. در جنوب آفریقا، روشنفکران جوامع مقیم از اعقاب اروپایی بهطور فزایندهای به خاطر دلایل فرهنگی تا علل جغرافیایی یا نژادی هویت آفریقایی پیدا کردند. معروف است که برخی افراد، مراسم مذهبی انجام میدادند تا عضو جوامع زولو یا سایر شوند.
مذهب
آفریقاییها گسترهٔ وسیعی از اعتقادات مذهبی را عرضه میکنند، [۱۵] ضمن آن که مسیحیت و اسلام رایجترین آنها هستند. تقریباً، ۴۵٪ کل آفریقاییها مسیحی و ۴۵٪ آنها را مسلمانان تشکیل میدهند. حدود ۹٫۵٪ آفریقاییها عمدتاً پیرو مذاهب آفریقایی بومی میباشند.
تعداد اندکی از آفریقاییها هندو هستند، یا دارای اعتقاداتی از سنت یهودی میباشند. نمونههایی از یهودیان آفریقایی مردمان بتا اسرائیل، لمبا و آبایودایا در شرق اوگاندا هستند.
مذاهب بومی نواحی پایین صحرای آفریقا حول محورهای آنیمیسم و پرستش اجداد میچرخد. تهدید مشترک در نظامهای سنتی اعتقادی، تقسیم جهان معنوی به دو بخش مفید و مضر است. ارواح مفید معمولاً ارواحی محسوب میشوند که شامل ارواح اجدادی بوده که به اعقاب خود کمک میکنند، و ارواح توانمند که از کل جوامع در برابر بلای طبیعی و حملات دشمنان محافظت مینمایند؛ در حالی که ارواح مضر، روحهای قربانیان کشته شدهای را در برنمیگیرد که بدون انجام مراسم تدفین صحیح دفن شدهاند، و این ارواح توسط روح خشن (شرور) به عنوان واسطه (معنوی) سبب بیماری در میان دشمنانشان میشوند. با این که تأثیر این اشکال بدوی از پرستش تداوم مییابد تا اثری عمیق به دنبال داشته باشد، نظامهای اعتقادی ضمن تعامل با دیگر مذاهب تکامل یافتهاند.
تشکیل قلمرو قدیم مصر در هزارهٔ سوم پیش از میلاد، نخستین نظام مذهبی پیچیده و شناخته شده در این قاره است. حدود قرن نهم پیش از میلاد، کارتاژ (در تونس امروزی) توسط فنیقیها بنیانگذاری شد، و تداوم یافت تا به مرکز اصلی چند ملیتی تبدیل شد که در آن الههها در همسایگی مصر، رم و تمدن اتروسکان پرستش میشدند. امروزه، بسیاری از یهودیان نیز در شمال آفریقا، به خصوص در تونس، الجزایر و مراکش زندگی میکنند.
کلیسای ارتودوکس اتیوپی و کلیسای ارتودوکس اریتره رسماً قدمتشان به قرن چهارم میلادی بازمیگردد، و از اینرو یکی از نخستین کلیساهای ساخته شدهٔ مسیحی در کل جهان هستند. در ابتدا، (شعبه) ارتودوکسی مسیحی در سودان امروزی و دیگر نواحی همسایه رواج یافت. اما، پس از گسترش اسلام، این رشد کند و محدود به سرزمینهای مرتفع شد.
اسلام با فتح شمال آفریقا بین سالهای ۶۴۰ و ۷۱۰ میلادی توسط مسلمانان وارد این قاره شد، که از مصر آغاز گردید. آنها در پی تجارت دریایی در ساحل آفریقای شرقی، شهرهای مگادیشو، ملینده، ممباسا، کیلوا، و سفالا را تأسیس نمودند، و از میان کویر صحرا در داخل آفریقا عبور میکردند که خصوصاً در پی آن مسیرهایی برای تجارت مسلمانان شد. مسلمانان همچنین در میان مردمان آسیایی بودند که بعدها در آفریقای تحت حکومت بریتانیا ساکن شدند.
بسیاری از آفریقاییهای پایین صحرا، طی دورهٔ استعماری به اشکال اروپای غربی مسیحیت گرویدند. در دهههای پایانی قرن بیستم، فرقههای مختلفی از جنبش مسیحیت جذبهگرا به سرعت رشد نمودند. تعدادی از اسقفهای کاتولیک آفریقایی حتی به عنوان نامزدهای احتمالی پاپی در سال ۲۰۰۵ بودند.
ظاهراً مسیحیان آفریقایی بیشتر از لحاظ اجتماعی محافظه کارترند تا هم مذهبان خود در بیشتر نقاط جهان صنعتی، که درست در زمان اخیر به تنش بین فرقههایی همچون اتحادیهٔ آنگلیکان و کلیساهای روشگرا منجر شدهاست. کلیساهای افتتاح شدهٔ آفریقایی رشد عمدهای را در قرنهای بیستم و بیست و یکم تجربه کردهاند.
منطقهها و قلمروها
شمال
- الجزایر (الجزیره)
- جزایر قناری (از جزایر خود مختار اسپانیا) (لاس پالماس)،
- سبته (شهری خود مختار وابسته به اسپانیا)
- مصر(قاهره)
- لیبی (طرابلس)
- مادیرا (منطقهای خودمختار در کشور پرتغال) (فونچال)
- ملیلیه (یکی از شهرهای خودمختار اسپانیا)
- مراکش (رباط)
- سودان (خرطوم)
- تونس (تونس)
- صحرای غربی (العیون)
شاخ آفریقا یا آفریقای شمال شرقی
- جیبوتی (جیبوتی)
- اریتره (اسمره)
- اتیوپی (آدیس آبابا)
- سومالی (موگادیشو)
شرق
- بوروندی (بوجومبورا)
- مجمعالجزایر چاگوس (یکی از مستعمرههای پادشاهی انگلستان و ایرلند شمالی)(جزیره دیهگو گارسیا)
- کومور (مورونی)
- کنیا (نایروبی)
- ماداگاسکار (آنتاناناریوو)
- مالاوی (لیلونگوه)
- موریس (پورتلوئیس)
- مایوت (قبلا مستعمره و اکنون بخشی از خاک فرانسه) (مامودزو)
- موزامبیک (ماپوتو)
- رئونیون (یکی از ناحیههای فرای دریاهای فرانسه) (سن-دونی، رئونیون)
- رواندا (کیگالی)
- سیشل (ویکتوریا)
- سودان جنوبی (جوبا)
- تانزانیا (دودوما)
- اوگاندا (کامپالا)
- زامبیا(لوساکا)
- زیمبابوه (هراره)
مرکز
- آنگولا (لوآندا)
- کامرون (یائونده)
- جمهوری آفریقای مرکزی (بانگی)
- چاد (انجامنا)
- جمهوری کنگو (برازاویل)
- جمهوری دموکراتیک کنگو (کینشاسا)
- گینه استوایی (مالابو)
- گابن (لیبرویل)
- سائوتومه و پرنسیپ (سائوتومه)
جنوب
- بوتسوانا (گابورون)
- لسوتو (ماسرو)
- نامیبیا (ویندهوک)
- آفریقای جنوبی (بلومفونتن، کیپتاون، پرتوریا)[۲۴]
- اسواتینی (مبابانه)
غرب
- بنین (پورتو نووو)
- بورکینافاسو (اوآگادوگو)
- کیپ ورد (پرایا)
- گامبیا (بانجول)
- غنا (آکرا)
- گینه (کوناکری)
- گینه بیسائو (بیسائو)
- ساحل عاج (یاموسوکرو)
- لیبریا (مونروویا)
- مالی (باماکو)
- موریتانی (نواکشوت)
- نیجر (نیامی)
- نیجریه(آبوجا)
- سینت هلینا (یکی از سرزمینهای ماوراء بحار بریتانیا)(جیمزتاون سینت هلینا)
- سنگال (داکار)
- سیرالئون (فریتاون)
- توگو (لومه)[۱]