کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین
سازمان آیسسکو | |
---|---|
نام حزب | سازمان آیسسکو |
سازمانِ آموزشی، علمی و فرهنگی اسلامی (آیسسکو) در سال 1979میلادی و بر اساس مصوبه شماره C10/12 دهمین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در شهر فاس مراکش تأسیس گردید.
تأسیس
اساسنامه این سازمان در یازدهمین کنفرانس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان مذکور در پاکستان در سال 1980 به تصویب رسید و در سومین نشست کنفرانس سران اسلامی در مکه مکرمه در سال 1981 نهایی گردید و از کشورهای عضو کنفرانس اسلامی درخواست گردید تا از این سازمان تازه تأسیس حمایت نموده و به عضویت این سازمان درآیند. اولین مجمع عمومی سازمان آیسسکو از سوم تا پنجم می 1982 در مراکش برگزار گردید. این سازمان در جهت پاسخگویی به آرمانهای امت اسلامی و تحکیم همبستگی و همکاری میان جوامع اسلامی در قالبِ ایدههای سعه صدر و ارزشهای والای اسلامی، پایهریزی گردید.
اهداف سازمان
مهمترین اهداف تشکیل سازمان آیسسکو عبارتند از:
- تقویت و تحکیم همکاری بین کشورهای عضو در زمینههای آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات؛
- توسعه علوم کاربردی و استفاده از فنآوریهای پیشرفته در چهارچوب ارزشها و آرمانهای متعالی و جاودانه اسلامی؛
- تحکیمِ تفاهم میان ملل مسلمان و کمک به تحقق صلح و امنیت جهانی از راههای مختلف به ویژه از طریق آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات؛
- ایجاد هماهنگی بین نهادهای تخصصی سازمان کنفرانس اسلامی در زمینه آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات از یک طرف و کشورهای عضو سازمان آیسسکو از سوی دیگر، برای تحکیم همبستگی اسلامی؛
- مبنا قرار دادن فرهنگ اسلامی در برنامههای درسی کلیه سطوح و مقاطع آموزشی؛
- تحکیم فرهنگ اصیل اسلامی و صیانت از استقلال تفکر اسلامی در مقابله با کلیه اشکال تهاجم فرهنگی و تمامی عوامل تحریف و حفظ ویژگیهای بارز تمدن اسلامی؛
- پاسداری از هویت اسلامی مسلمانان در کشورهای غیر مسلمان.
دفاتر
مقر اصلی آیسسکو در رباط است و تاکنون این سازمان مبادرت به گشایش دو دفتر منطقهای در شارجه (امارات متحده عربی) و تهران نموده است.
وظایف
برخی از مهمترین وظایف سازمان آیسسکو عبارتند از:
- فعالیت در جهت گسترش فرهنگ اسلام و زبان قرآن کریم در سطح جهان، میان غیرِ عرب زبان از راه همکاری با سازمانهای علمی، فرهنگی و آموزشی اتحادیه عرب و سایر سازمانها و نهادهای اسلامی برای برنامهریزی و حمایت از طرحهای مناسب؛
- حمایت از دانشگاهها، دانشکدهها و مؤسسات دولتی و خصوصی متخصص در زمینه مطالعات قرآنی، زبان عربی و فرهنگ اسلامی و اصلاح برنامههای آموزشی، کتابهای درسی و روشهای تدریس آنها به منظور تحقق توسعه فرهنگی؛
- حمایت از سازمانهای فعال در امور آموزشی، علمی و فرهنگی و ارتباطات برای گسترش اهداف سازمان؛
- تقویت مراکز و نهادهای تخصصی برای حمایت از فعالیتهای علمی، آموزشی افراد، سازمانها، انجمنهای خیریه یا مراکز اسلامی فعال در ترویج فرهنگ اسلامی و تدریس قرآن کریم، زبان عربی و تشویق و حمایت از تلاشهای کشورهای عضو در جهت تهیه برنامههای آموزشی، فنی و علمی؛ نیز تشویق محققین و مبتکرین مسلمان؛
- کمک به دانشگاههای کشورهای اسلامی و غیر اسلامی و تشویق آنها به ایجاد کرسیها، مؤسسات و گروههای مطالعات و فرهنگ اسلامی و برقراری همکاری مؤثر میان آنها؛
- ترویج کارهای تحقیقی و مطالعاتی برای توسعه و ارتقای آموزش در کشورهای اسلامی و القای ویژگی اسلامی به تمامی ابعاد تمدن، هنر و فرهنگ؛
- برگزاری کنفرانسها، سمپوزیومها و سمینارها و تشویق به تأسیس نهادهای آموزشی و علمی با همکاری دولتها، سازمان کنفرانس اسلامی، مجامع و سازمانهای فعال در زمینه آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات.
ارکان آیسسکو
سازمان آیسسکو سه رکن دارد که عبارتند از:
مجمع عمومی
مجمع عمومی متشکل از نمایندگان کشورهای عضو سازمان که از سوی دولتهای کشورهای عضو تعیین میگردند و عالیترین مرجع تصمیمگیری است. مجمع هر سه سال یک بار به طور منظم جهت تعیین برنامه عمل سه ساله تشکیل میگردد و همچنین هر سه سال یک بار مدیر کل جدید منصوب مینماید.
مجمع دارای یک دفتر است و در طی هر یک از جلسات سازمان مجمع عمومی، یک رئیس، سه معاون رئیس، یک گزارشگر و رؤسای کمیتههای کنفرانس را انتخاب خواهد کرد و همچنین دفتر کنفرانس شامل رئیس شورای اجرایی نیز خواهد بود. هر یک از اعضاء محق به دادن یک رأی میباشند.
قطعنامهها از سوی اکثریت اعضای شرکتکننده و رأی دهنده تصویب خواهد شد.
جلسات مجمع عمومی هر سه سال یکبار بطور منظم برگزار خواهد شد و در خصوص موارد ذیل میتوان جلسه ویژه برگزار نمود:
- قطعنامه مجمع عمومی
- درخواست از سوی شورای اجرایی سازمان اسلامی آیسسکو
- درخواست از سوی یک سوم اعضاء
- یا درخواست از سوی دبیر کل سازمان اسلامی آیسسکو تصویب شده از سوی حداقل یک سوم اعضاء.
دبیر کل سازمان کنفرانس اسلامی، یا نماینده وی حق شرکت در مجمع عمومی را دارند. همچنین نهادها و یا مؤسسات وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی نیز طبق قوانین مربوط به اعضاء ناظر سازمان اسلامی آیسسکو حق شرکت در جلسات مجمع عمومی را خواهند داشت و همچنین وزرای آموزشی کشورهای عضو به علاوه هیأت همراه نیز از این حق برخوردارند.
از جمله وظایف مجمع عمومی عبارتست از:
- شرح خط مشی عمومی سازمان اسلامی آیسسکو
- تصویب طرحهای عمل، برنامهها، تضمین و بودجه و پروژههای در دست اجرای سازمان
- بحث در مورد گزارشها و پیشنهادات ارائه شده از سوی اعضاء همچنین پیشنهادات صادره از سوی شورای اجرایی و عملکرد مناسب آن
- تصویب آئیننامههای مجمع عمومی
- اصلاح و تصویب آئیننامههای مجمع، همچنین قوانین مالی سازمان اسلامی آیسسکو و قوانین پرسنلی. مجمع عمومی اجرای متون مقررات جاری در دبیرخانه عمومی سازمان کنفرانس اسلامی را مدنظر قرار خواهد داد.
- بررسی تمامی موضوعاتی که در چارچوب صلاحیت دیگر ارگانهای سازمان کنفرانس اسلامی آیسسکو نمیباشد.
- تعیین روابط کنفرانس اسلامی آیسسکو با دیگر سازمانهای اسلامی، عربی و بینالمللی و همچنین آژانسهای دولتی تخصصی مطابق با مفاد موافقتنامههای دو جانبه که بدین منظور منعقد گردیدهاند.
- بحث و تصویب پیش نویس بودجه و برنامهها و همچنین حسابهای مسدود سازمان اسلامی آیسسکو
- تشکیل کمیتههای ویژه جهت انجام مطالعات مخصوص
- انتخاب دبیر کل سازمان اسلامی آیسسکو برای مدت 3 سال که قابل تمدید میباشد. آییننامه مجمع عمومی، شرایط تعیین نامزدها و فرآیند انتخابات را مشخص مینماید.
- تأیید نامزدی اعضای شورای اجرایی سازمان اسلامی آیسسکو که این افراد به غیر از داشتن مهارت در امور اسلامی، علوم، تحصیلات، هنر، ادبیات و ارتباطات، بایستی تجارب و توانایی لازم جهت بعهده گرفتن، کنترل و اجرای وظایف مقرر شده از سوی شورا دارا باشند.
شورای اجرایی
متشکل از نمایندگان کلیه کشورهای عضو سازمان است و مقررات داخلی سازمان را به استثنای مقرراتی که در حوزه مسئولیت مجمع عمومی است تعیین میکند. انتصاب معاون مدیر کل سازمان نیز بر عهده شورای اجرایی است علاوه بر این دستور کار جلسات مجمع عمومی را بنا بر پیشنهاد مدیر کل و بر اساس کار سازمان و برآورد بودجه به مجمع عمومی جهت تصویب ارائه مینمایند.
اداره کل
اداره کل توسط یک مدیر کل اداره میشود که مجمع عمومی وی را برای یک دوره سه ساله قابل تمدید انتخاب میکند. آییننامه مجمع عمومی، شرایط مورد نیاز و مراحل گزینش فرد برای تصدی این سمت را تعیین میکنند. مدیر کل رئیس تشکیلات اداری سازمان آیسسکو بوده و در مقابل شورای اجرایی و مجمع عمومی مسئول میباشد. کلیه کارکنان اداره کل مستقیماً تحت نظر مدیر کل انجام وظیفه میکنند.
در صورت خالی ماندن پست مدیر کلی به دلیل استعفا، سلب صلاحیت و یا هر دلیل دیگر، اختیار هویت دستگاه اداری و پیگیری اجرای برنامهها به معاون مدیر کل تفویض میشود. سپس مجمع عمومی حداکثر ظرف یک سال تشکیل جلسه میدهد تا مدیر کل جدیدی را انتخاب نماید.
منابع مالی
بر طبق اساسنامه، منابع مالی سازمان از راههای ذیل تأمین میشود:
- حق عضویت کشورهای عضو که بر اساس درصد حق عضویت هر کشور در بودجه سازمان کنفرانس اسلامی تعیین میگردد، مگر آن که مجمع عمومی تصمیم به تغییر آن داشته باشد؛
- منابع حاصل از انجام همکاریهای مشترک میان سازمان آیسسکو و سایر سازمانها؛
- کمکهای مالی و مبالغی که توسط کشورهای عضو، یا غیر عضو، نهادها، افراد یا سایر منابع به سازمان اهدا میشود.
شورای اجرایی سازمان آیسسکو میتواند هدایایی را که جهت مقاصد خاصی به سازمان اهدا میشود، را بپذیرد مشروط بر آن که با اهداف سازمان آیسسکو در تضاد نباشد و این امر تأثیر منفی بر انجام وظایف سازمان نداشته باشد، نظر شورا دراینباره بایستی همراه با کلیه ملاحظات مربوط جهت تصویب به مجمع عمومی احاله گردد.
بخشهای سازمان
بخش علوم
برنامههای این بخش در راستای چهار هدف ذیل دنبال میگردد:
- تحقیق بر اساس توسعه علوم و فناوری
- تقویت آموزش علوم و فناوری
- منابع طبیعی و توسعه آن
- علوم انسانی
بخش آموزش
برنامههای این بخش در راستای اهداف ذیل دنبال میگردد:
- آموزش تخصصی در کشورهای اسلامی
- ریشهکنی بیسوادی
- آموزش مهارتهای زندگی
- آموزش در خدمت توسعه پایدار
- آموزش و همگام شدن با زبان
- تأسیس مراکز فرهنگی، اسلامی زبانِ عربی و دیگر زبانهای ملل مسلمان در دانشگاهها و مؤسسات
- پروژه انجام آموزشهای ضمنِ خدمت معلمان زبان عربی در کشورهای غیر عرب زبان
- پروژه سوادآموزی در زبانهای ملی با استفاده از استانداردهای نسخ قرآنی
- پروژههای نسخهبرداری از زبانهای ملل مسلمان در قالب استانداردهای نسخ قرآنی
بخش فرهنگ و ارتباطات
برنامههای این بخش در راستای چهار هدف ذیل دنبال میگردد:
- حفظ هویت و فرهنگ اسلامی
- فرهنگ در خدمت توسعه فراگیر
- فرهنگ اسلامی فعّال
- توانایی ایجاد ارتباطات در کشورهای اسلامی
بخش روابط و همکاریهای بینالمللی
برنامههای این بخش در جهت چهار هدف ذیل دنبال میگردد:
- همکاری بینالمللی با کشورهای عربی و اسلامی
- توسعه آموزش فرهنگی، علمی، اجتماعی اسلامی قدس شریف
- توسعه مؤسسات آموزش علوم و فرهنگ پایدار
- فعال نمودن همکاری با کمیسیونهای ملی آیسسکو
مرکز اسناد و اطلاعات
این مرکز به منظور دستیابی به دو هدف ذیل ایجاد شده است:
- اطلاعات و ارتباطات برای توسعه جهان اسلام
- توانمندی جهان اسلام به منظور برتری دانش برای توسعه برنامه نه ساله آیسسکو
افزون بر اهداف تعیین شده برای هر یک از بخشهای زیرمجموعه آیسسکو، برنامه عمل نه ساله تعیین شده است.
پایتخت فرهنگی جهان اسلام
سازمان آیسسکو هر ساله یکی از شهرهای مهم جهان اسلام را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب میکند.
مکه مکرمه در سال 2005 به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام از سوی آیسسکو معرفی گردیده است و آیسسکو صفحهای از سایت خود را به مکه به مناسبت فوق اختصاص داده است. هدف از انتخاب مکه به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام برجستهتر ساختن موقعیت این شهر مقدس و همچنین معرفی مهمترین سرزمین مذهبی برای نسل جدید میباشد. نباید فراموش شود که مکه محل تولد اسلام است که پیام اسلام از آن شهر مقدس به گوش کلیه جهانیان رسانیده شده است.
همچنین آیسسکو برای سال 2006، شهر تاریخی اصفهان را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلامی انتخاب نموده است.
ارکان فرعی آیسسکو
نهادهایی زیر نظر سازمان آیسسکو فعالیت میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
فدراسیون دانشگاههای جهان اسلام (FUIW)
فدراسیون دانشگاههای جهان اسلام همگام با آیسسکو در خصوص دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در جهان اسلام فعالیت مینماید و سعی در ایجاد همکاری و همبستگی میان دانشگاههای اسلامی دارد.
نهادِ اسلامی، اخلاقی علوم و فناوری (IBEST)
نهادِ اسلامی، اخلاقیِ علوم و فناوری، در خصوص ارزیابی تحقیقات علمی و نیازهای مطابق با قوانین و اخلاق اسلامی فعالیت مینماید.
هدف از تأسیس این نهاد هدایت و یکسان کردن نقطه نظرات جهان اسلام و مسلمانان در خصوص جنبههای اخلاقی مهم و حیاتی از دیدگاه شریعت اسلامی، ایجاد اتفاق نظر در زمینه موضوعات اخلاقی مربوط به علوم و فناوری، کارهای تحقیقاتی و آمارهای ارائه شده از سوی کمیتهها و مؤسسات مربوطه در کشورهای اسلامی، ترغیب مؤسسات آموزشی برای معرفی موازین اخلاقی در برنامههای آموزش و پرورش و غیره میباشد.
مرکز ارتقای سطح تحقیقات علوم آیسسکو (ICPSR)
این مرکز در بخش علوم آیسسکو قرار دارد که هدفِ آن، حمایت از تحقیقات علمی در کشورهای اسلامی میباشد. این مرکز در پی تصمیم اولین کنفرانس وزرای علوم و اولین نشست استراتژی توسعه علوم و فناوری در کشورهای اسلامی در رباط تأسیس گردید.
کلیه سازمانهای یاد شده زیر نظر آیسسکو فعالیت مینمایند.
تدوین استراتژیها
سازمان آیسسکو در جهت برنامهریزی استراتژیک برای احیای آموزش، فرهنگ و علوم در جهان اسلام مبادرت به طراحی و اجرای هشت استراتژی نموده است که این استراتژیها عبارتند از:
- استراتژی فرهنگی جهان اسلام؛
- استراتژی ارتقای آموزش در کشورهای اسلامی؛
- استراتژی توسعه علوم و فناوری در کشورهای اسلامی؛
- استراتژی نحوه اجرای فرهنگ اسلامی در غرب؛
- استراتژی استفاده از توانایی مسلمانان در غرب؛
- استراتژی تقریب مذاهب مسلمانان؛
- استراتژی مدیریت منابع آب در کشورهای اسلامی؛
- استراتژی توسعه بیو تکنولوژی در کشورهای اسلامی.
منابع
استان سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان در شرق جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، بیش از ۱۱ درصد وسعت این کشور را دربرمیگیرد. سیستان شامل زابل و شهرهای اطرافش است و بلوچستان دربرگیرنده بقیه شهرها از زاهدان تا چابهار میباشد.
سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.
مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی میباشد که بلوچ ها به زبان بلوچی با لهجه های متفاوت و اغلب با مذهب تسنن و سیستانی ها به گویش پارسی سیستانی صحبت می کنند و عموماً پیرو مذهب تشیع اند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژهای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم میخورد.
زاهدان مرکز این استان است که از طریق راهآهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راهآهن سراسری ایران متصل است. به زودی قرار است خط راهآهنی از سوی چابهار به مشهد و از آنجا به کشورهای آسیای میانه کشیده شود که این خط آهن نقش مهمی را در توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.
استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوههای استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبههای فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوقالعادهای برای توسعه و آبادانی برخوردار است
دلیل نامگذاری
سیستان که صورت تغییر یافته سجستان یا سکستان است به معنای سرزمین قوم سکا است و بلوچستان نیز محل سکونت قوم بلوچ است.
پیش از اسلام
سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شدهاست. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند.
«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار میآمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان راندهاند.
سر زمین سیستان دارای مکانهای باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند.
در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نمودهاند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپههای بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند.
آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگهای روان، بیابانهای خشک و بیآب و سرسختی مردمان این سرزمین، اکثر قوای خویش را از دست داد .
در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفتها و جنگهای مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سیصد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.
در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.
پس از اسلام
از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب میشد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه. ش. پس از شکست دوستمحمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی در این بخش کشور تثبیت شد.
جغرافیای استان
استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران میباشد،که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خطاستوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکمترین استانهای کشور است.
استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل میشود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بهدریای عمان و از مغرب به استانهای کرمان و هرمزگان محدود میشود.
شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای دادهاست. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی میباشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت میکند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر میرسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش مییابد، خشکسالیهای مخرب توسعه پیدا میکند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظهای را نشان میدهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان میوزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.
جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زدهاست. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی میباشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهرهگیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصههای اساسی اقلیم منطقهاست. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانهای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آبهای زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار میآیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آوردهاست. با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، میباشد.
شهرهای استان
آثار باستانی معروف
اقوام در سیستان و بلوچستان
لباس محلی
لباس محلی در بلوچستان بر میگردد به اقلیم و آب و هوای بلوچستان که حالت گرم و خشک دارد لباسشان هم را از قدیمالایام بیشتر برهمین اساس انتخاب کردهاند. پوشاک و لباس بلوچی نیز میتواند برای بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبار شناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی است که در یک منطقه بزرگ جغرافیایی از قدیم مورد استفاده مردم بوده است. مناطقی چون ناحیه سیستان و بلوچستان ایران، بخشهایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخشهایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و... از جمله نواحی هستند که مردمان ملبس به این لباس را در آنها مشاهده میکنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ به دلیل ریشههای مشترک مردمی، قومی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.
گویش سیستانی
گویش سیستانی یکی از گویش های مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم می کنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری می باشد.
این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجه های مرده ماوراءالنهری وتاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژه های مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگی های جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی می باشد.
سابقه تاریخی
فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کردهاند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقیمانده است.
یک سرود دینی به گویش سیستانی باقیمانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می شود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده می شده است.
خاستگاه
گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبانهای ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.
دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویش های سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.
نوشتار
گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگی های بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم می خورد. تلاش های اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است.
گونه های زبانی
چهار گونه فرعی می توان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونه های زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی می شود.
زرگری
در گونه زرگری، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم می شود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر می شود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ می شود.
ادبی
گونه ادبی سیستانی مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل می باشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت می باشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند.
سیدی
در گونه سیدی، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده می شود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل می شود.
عربی
گونه عربی تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده می شود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده می شود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره می جوید.
زبان بلوچی
اولین محققی که لهجههای بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی میشدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجهها به این واقعیت اشاره میکند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس میکند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی میباشد.(ترجمه و نقل از جهانی (۸۹)) یکی دیگر از محققین لهجههای بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson میباشد. او لهجههای بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه میباشد و آنهارا بر اساس منطقه عمدهای که در آن صحبت میشوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.
محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجههای بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein میباشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجههای مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهتها و تمایز لهجهها بکار برده است.
مدارس دینی
این استان، یکی از استانهایی است که بیشترین مدارس علوم دینی اهلسنت را در خود جای داده است استان سیستان و بلوچستان است. در دوران پیش از انقلاب تعداد مدارس علمیه در استان سیستان و بلوچستان محدود بوده و حداکثر از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمیکرد و علاقمندان به تحصیل علوم دینی برای فراگیری این علوم اغلب به کشورهای هندوستان و پاکستان مهاجرت میکردند. کیفیت مدارس دینی نیز به دلیل محدودیتهای مختلف و کمبود علمای برجسته در حد پایینی بود. پیش از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان 3 مدرسه دینی وجود داشت و اکنون 130 مدرسه دینی مخصوص برادران و 450 مدرسه دینی خواهران در استان در حال فعالیت هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد روزافزون مدارس دینی در استان باعث شد طالبان علوم دینی از مهاجرت به کشورهای خارجی برای فراگیری علوم دینی بینیاز گشته و مدارس متعددی در شهرهای مختلف استان راهاندازی گردید. هم اکنون تعداد مدارس دینی (مکاتب) و حوزههای علمیه در استان به بیش از 100واحد میرسد. رشد کیفی حوزههای علمیه باعث شده بسیاری از هموطنان اهلسنت از نقاط مختلف کشور و حتی کشور افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان برای تحصیل علوم دینی به مراکزدینی بلوچستان مراجعه کنند. تعداد محصلین علوم دینی در این استان 7000 نفر تخمین زده میشود، این در حالی است که رقم محصلین علوم دینی قبل از انقلاب در این استان از 300 نفر تجاوز نمیکرده است. هم اکنون عالیترین سطوح دینی در حوزههای علمیه اهلسنت سیستان و بلوچستان تدریس میشود. در کنار مدارس علوم دینی اهلسنت در استان سیستان و بلوچستان موسسات و کانونهای فرهنگی نیز فعال هستند. کتابخانههای مجهز سالنهای مطالعه خذمات بینظیری را به اهلسنت ارائه میدهد.