جنبش اسلامی فیلیپین

از ویکی‌وحدت

جنبش اسلامی فیلیپین با نام جنبش آزادی بخش مورو که مرکز آن در منطقه مسلمان نشین «بانگسا مورو» می باشد، یک گروه اسلامی و آزادی خواه است که بر اساس حفظ ارزش های اسلام در جنوب شرقی آسیا و مجمع الجزایر فیلیپین به وجود آمده است. استعمارگران منطقه و امپراتورهای بریتانیایی، اسپانیایی و... برای مسیحی کردن جنوب فیلیپین، برنامه ریزی های زیادی کردند، ولی هر بار با مقاومت مسلمانان و جبهه آزادی بخش مورو، روبه رو شدند.

درباره کشور فیلیپین


فیلیپین از کشورهای جنوب شرقی آسیاست که در کنار اقیانوس آرام قرار دارد. این کشور با 7107 جزیره، یکی از کشورهای مجمع الجزایر دنیا به شمار می آید. مورو با سرزمین «بانگسامورو» سیزده استان فیلیپین را دربرمی گیرد که از ذخایر نفت و معادن آهن و مس برخوردار است.
اسلام در سال 782 هجری (1363 میلادی) توسط مردم مالزی و «داماکها» به مجمع الجزایر فیلیپین راه یافت و در همان آغاز، مورد استقبال مردم واقع شد و به آیین رسمی جنوب فیلیپین (بانگسامورو) تبدیل شد. از جمعیت 71 میلیونی این کشور (در سال 1997)، بیش از ده میلیون نفر مسلمان هستند.
مسلمانان برای اولین بار در قرن پانزدهم میلادی موفق به تشکیل دولت اسلامی در فیلیپین شدند. این دولت که برگرفته از حکومت های شاهان خاورمیانه بود، به صورت پادشاهی اداره می شد. پس از این دولت، حکومت های دیگری نیز به پیشوایی مسلمانان در این سرزمین ایجاد شده است.
رونق اسلام در فیلیپین توجه دشمنان اسلام و دولت های استعمارگر را به سوی خود جلب کرد، آنان با تهاجم به این منطقه، اسلام را با خطر جدی روبه رو نمودند.[۱]

علل پیدایش جنبش اسلامی مورو


اولین نیروهای استعمارگر خارجی اسپانیایی ها بودند که در سال 1565 به فیلیپین وارد شدند. اسپانیایی ها که در سال 1492 حکومت 781 ساله مسلمانان را در «اندلس» سرکوب نموده بودند، نسبت به مسلمان ها کینه ای شدید داشتند. از این رو، بعد از ورود به فیلیپین، در رفتار با مسلمانان و بومیان روش خصمانه ای را در پیش گرفتند و از آن روز تا کنون مسلمانان این کشور با استعمارگران اسپانیایی در حال مبارزه هستند.
مسلمانان مورو که هفت میلیون نفر برآورد می شوند، جزو محروم ترین اقشار جامعه فیلیپین هستند، زیرا آنان هم از سوی مسیحیان و هم از سوی دولت این کشور مورد بی اعتنایی، تبعیض، بی عدالتی و ستم قرار می گیرند. در این جا به عواملی که باعث شد تا مسلمانان برای آزادی شان دست به قیام مسلحانه بزنند، اشاره می شود:
1 ـ تجاوز به خاک موروها و اشغال سرزمین های آنان؛ به طوری که امروزه بیشترین قسمت سرزمین موروهای مسلمان در اختیار مسیحیان است.
2 ـ ارتش فیلیپین ضد مسلمانان عمل می کرد و به بهانه های مختلف وارد خانه های آنان می شد و بعد از خارج کردن زنان و کودکان، خانه ها را آتش می زد. نیروهای ارتش همواره تلاش می کردند تا مناطق مسلمان نشین را به آشوب بکشانند و شب ها با صفیر گلوله آرامش آنان را بر هم می زدند. خودروهای ارتش هنگام حرکت در خیابان های مسلمان نشین، رعایت عابر پیاده را نمی کردند و هر روز تعدادی از مسلمانان زیر چرخ های تانک ها و... له می شدند.
3 ـ اسلام در فیلیپین، مایه عقب ماندگی قلمداد می شد و تمام حقوق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مسلمانان به عنوان انسان های عقب مانده و بی فرهنگ، پایمال شده و هیچ دستگاه و قانونی وجود نداشت تا از حقوق آنان حمایت کند.
4 ـ مشکل قضایی: این مسأله برای مسلمانان دارای اهمیت بسیار بود، زیرا نظام قضایی فیلیپین که بر اساس قوانین قضایی امریکا و مسیحیت تدوین گردیده، برای مسلمان ها کاملاً بیگانه است. در سال 1974 یک کمیته به سرپرستی دکتر «ماحول» مأمور شد تا برای مسلمان ها بر مبنای فقه اسلامی قانون تدوین کند، ولی از نتیجه کار خبری نشد و چنین قانونی اگر هم تدوین شده باشد، در نظام قضایی فیلیپین اجرا نگردید.



پانویس