احمد بن محمد ابی نصر بزنطی

نسخهٔ تاریخ ‏۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۷ توسط Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)

احمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطى از بزرگان رجال شیعه و محدّثان نامى و معاصر امام کاظم (علیه‌السلام) و امام رضا(علیه‌السلام) بوده و از اصحاب اجماع شمرده می‌شود.

احمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطى
ناماحمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطى
نام کاملاحمد بن محمّد بن ابى نصر بزنطى
محل تولدکوفه
تاریخ درگذشت203 ق، ۱۹۷ ش‌، ۸۱۹ م
هم عصر امامامام کاظم (علیه‌السلام)
اساتید
  • ابو بصير
  • ابو جرير القمي
  • ابن ابي حمزه
  • ابن ابي يعفور
  • ابن عيينة
  • ابن فضال
  • جميل بن دراج
  • الحسن بن علي بن ابي حمزه
  • حماد بن عثمان
  • حماد بن عيسي
  • عبدالله بن بكير
  • عبدالله بن سنان
  • عبدالله بن محمد الشامي
  • عبدالله بن المغيرة
  • العلاء بن رزين
  • محمد بن عبدالله الاشعري القمي
  • محمد بن عمر الساباطي
  • محمد بن الفضيل
  • محمد بن مسلم
  • معاوية بن عمار
شاگردان
  • علي[ ابنه ]
  • ابراهيم بن هاشم
  • ابوعبدالله البرقي
  • احمد بن محمد بن خالد البرقي
  • احمد بن محمد بن عيسي
  • ابراهيم بن هاشم
  • الحسين بن سعيد
  • صفوان بن يحيي
  • محمد بن عبدالله بن زرارة
  • يحيي بن سعيد الاهوازي

زندگی‌نامه

بَزَنطی، احمد بن محمّد، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم (علیهم‌السلام) و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع است [۱] زندگینامه احمد بن محمّد بن ابى نصر و اسم أبي نصر زيد مولى السكوني بوده است، وی فقیه و راوى ثقه‌ای است که نخست مذهب واقفیان را داشته، سپس با دیدن معجزاتى از امام رضا(ع) مستبصر شده است [۲] کنیه او ابوجعفر و نیز ابوعلی گفته شده و به البزنطي معروف است. وابستگی (وِلاء) او به قبیله سکون، از شاخه‌های بزرگ قبیله کنده یمن، مورد اتفاق است .[۳] شیخ طوسی [۴] کنیة او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و می‌گوید که به بزنطی شهرت دارد [۵] نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف می‌کنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می آورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان «ابن ابی نصر» یاد می‌کنند [۶] هرچند سمعانی دربارة نسبت بزنطی سخن نگفته است، ولی به‌تصریح ابن ادریس [۷] و به نقل از او: مامقانی، [۸] منسوب به نام جایی و نام نوعی پارچه نیز هست و ظاهراً معرب «بیزانسی» است [۹] برخی در مورد معروف بودن ابى نصر به «بزنطى» می‌گویند: بزنطى، منسوب به «بیزانطیه» [بیزانس] است که نام یکى از مستعمرات یونانى بوده است که توسط «قسطنطین کبیر» [کنستانتین اوّل] در سده هفتم قبل از میلاد، تجدید بنا شد و پایتخت امپراطورى روم شرقى (دولت بیزانس) قرار گرفت و به همین مناسبت، بعدا نام قسطنطنیه بر آن گذارده شد (منجد الأعلام). بعید نیست خود یا پدران بزنطى در جنگ‌های بین مسلمین و روم شرقى، اسیر و به دیار اسلامى منتقل شده باشند، یا به خواسته خویش به بلاد بین‌النهرین هجرت نموده و در کوفه سکونت اختیار کرده باشند. احتمال اسارت وى از تعبیر علامه نسبت به او (مولى السکونى) تقویت می‌شود؛ چه به‌احتمال‌قوی، معناى مولى در اینجا «آزادکرده» است که معلوم می‌شود وى نخست غلام سکونى (که خود از اصحاب حضرت صادق (ع) و قاضى بصره و مردى موجّه بوده است) بوده. احتمال دیگرى نیز موجود است و آن این که مولى به معنى حلیف و هم پیمان باشد؛ ولى این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطى را تأیید می‌کند؛ زیرا معمولاً افراد غیرعرب، خود را به شخصیت‌ها یا قبایل معروف منتسب و هم پیمان می‌کردند. [۱۰] اما یکى از محققان معاصر می‌نویسد: ابونصر بزنطى، اصلاً از خاندان‌های ایرانى بوده که پدران او در کوفه زندگى می‌کردند. خاندان او به آل مهران معروف بودند و به‌اصطلاح آن روز، جزء موالى ـ که به غیر اعراب گفته می‌شد ـ به شمار می‌رفتند. شیخ طوسى نیز وى را از آل مهران می‌داند [۱۱]

بزنطی پس از رحلت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام و فتنه واقفیه، اندک زمانی واقفی بوده و اعتقاد به زنده‌بودن ایشان داشته است، ولی بعد از مکاتبه با امام علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام و ظهور برخی معجزات، از مذهب واقفی عدول کرده است. در این باره شیخ طوسی در کتاب الغیبه (ص 47) و قطب راوندی در خرائج (ج 2، ص 662) و مجلسی در بحار (ج 49، ص 36 و 48) سخن گفته‌اند. کشّی (ش 1050) او را در شمار شش فقیه مهم از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام، نام برده و این شش تن طبقة سوم اصحاب اجماع را تشکیل می‌دهند و نیز، به گفتة شیخ طوسی (عدّة الاصول، ج 1، ص 386ـ387) به دلیل آنکه او و چند تن دیگر فقط از افراد ثقه، نقل روایت می‌کنند، روایات مرسل آنها در حکم روایات مُسند است.

از یاران امام موسى بن جعفر و امام رضا و امام جواد(ع) رجال الطوسى، ص332، ش4954(از اصحا ( امام کاظم (ع)) وص351، ش5196(از اصحاب امام رضا (ع)) وص373، ش5518(از اصحاب امام جواد (ع)).است.

تشرف به خدمت امام رضا(ع) احمد بن ابی نصر بزنطی می‌گوید: من ابتدا واقفی مذهب بودم. بعد، مستبصر شدم. روزی از امام رضا علیه‌السلام تقاضا كردم وقت مناسبی تعیین بفرمایند تا شرفیاب حضور گردم و مسائلم را مطرح كنم. این گذشت تا روزی من در خانه‌ام نشسته بودم، در زدند. دیدم خادم امام رضا علیه‌السلام مركب مخصوص امام را آورده تا مرا خدمت امام ببرد. با خوشحالی تمام سوار شدم و شرفیاب گشتم. مسائلی را مطرح كردم و بهره‌ها بردم تا شب شد. همان‌ جا نماز مغرب و عشا را با امام خواندم. بعد، غذا آوردند و پس از صرف غذا خواستم برخیزم برای رفتن. فرمودند: دیر وقت شده و منزل شما هم دور است، صلاح این است كه همین جا استراحت كنی. من هم كه از خدا می خواستم خدمت امام باشم، اطاعت كردم و ماندم. به خادمشان فرمودند: رختخواب مخصوص خودم را بیاور، برای آقای احمد بزنطی پهن كن. من در این موقع به فكر فرو رفتم و از ذهنم گذشت كه معلوم می‌شود من آدم بسیار بزرگواری هستم كه امام این‌گونه با من رفتار می‌کنند. امام مركب مخصوص خود را برای من فرستاده و مرا به خانه‌شان آورده و با من هم غذا شده و بعد، رختخواب مخصوص خودشان را در اختیار من گذاشته‌اند. عجب! این منم كه چنین بزرگوارم؟ امام نیم‌خیز شده بودند تا برخیزند و به اتاق خود بروند. دیدم نشستند. فرمودند: احمد! قصّه‌ای برایت بگویم. وقتی صعصعة بن سوهان، از اصحاب جدّم امیرالمؤمنین علیه‌السلام مریض شد، امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عیادت او رفتند و كنار بسترش نشستند و دست بر پیشانی او گذاشتند و او را مورد ملاطفت قرار دادند. بعد، وقتی خواستند برخیزند، فرمودند: صعصعه، نكند این آمدن من به عیادتت را مایه‌ی امتیاز خود از برادران ایمانی‌ات بشماری. این تكلیف دینی من بود كه انجام دادم. امام رضا علیه‌السلام این قصّه را گفتند و برخاستند و در واقع، با این عمل، هم آگاهی خود را از ما‌ فی الضمیر من نشان دادند، كه نمونه‌ای از علم غیب بود، هم به من پند دادند و مرا از بیماری عُجب و خودپسندی شفا بخشیدند. [۱۲]

تعابیر اسناد از ایشان:

  • احمد بن محمّد بن ابي نصر البزنطي؛
  • احمد بن ابي نصر؛
  • ابن ابي نصر؛
  • ابن ابي نصر البزنطي؛
  • البزنطي؛
  • احمد بن محمّد؛
  • ابونصر؛
  • احمد بن محمّد بن ابي نصر صاحب الانزال.[۱۳]

در نگاه رجالیون

شیخ طوسى درباره وى می‌گوید: ثقة، لقى الرضا(ع) وکان عظیم المنزلة عنده[۱۴] نجاشى نیز از منزلت والاى او نزد امامان رضا و جواد (ع) یاد کرده است[۱۵] شیخ در «عدّة» گوید: انّه لایروى الاّ عن ثقة. عدة الأصول. و در «ذکرى» آمده است: انّ الأصحاب أجمعوا على قبول مراسیله. ذکرى. علاّمه حلّى درباره وى گفته است: لقى الرضا(ع) وکان عظیم المنزلة عنده، وهو ثقة جلیل‌القدر[۱۶].

مشایخ و راویان

مشایخ

مشایخ ایشان، طبق احصاى جهاز روات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر(عج) بسیار زیاد هستند از جمله:

  • ابو بصير؛
  • ابو جرير القمي؛
  • ابو جميلة؛
  • ابوالحسن الموصلي؛
  • ابو عمارة؛
  • ابو المغرا؛
  • ابو الوليد؛
  • ابن ابي حمزه؛
  • ابن ابي يعفور؛
  • ابن بكير؛
  • ابن سنان؛
  • ابن عقبه؛
  • ابن عيينة؛
  • ابن فضال؛
  • ابان بن عثمان الاحمر؛
  • ابراهيم بن شيبة؛
  • احمد بن زياد؛
  • احمد بن عائذ؛
  • احمد بن المبارك؛
  • ادريس بن زيد؛
  • اسماعيل بن ابي حنيفة؛
  • اسماعيل بن عمر؛
  • ثعلبة بن ميمون؛
  • جميل بن دراج؛
  • حبيب الخثعمي؛
  • حسان الجمال؛
  • الحسن بن علي بن ابي حمزه؛
  • الحسن بن محمد الهاشمي؛
  • الحسن بن موسي الخياط؛
  • الحسين بن خالد؛
  • الحسين بن موسي؛
  • الحسين بن ميسر؛
  • الحكم بن مسكين؛
  • حماد بن عثمان؛
  • حماد بن عيسي؛
  • حماد بن يحيي؛
  • حنان بن سدير؛
  • خلاد بن عمارة؛
  • داود بن الحسن؛
  • داود بن الحصين؛
  • داود بن سرحان؛
  • داود الطائي؛
  • درست؛
  • رفاعة بن موسي؛
  • زكريا بن آدم؛
  • سعيد بن عمرو؛
  • سماعة بن مهران؛
  • صفوان بن مهران الجمال؛
  • صفوان بن يحيي؛
  • الضحاك بن زيد؛
  • عاصم بن حميد؛
  • عبدالرحمن بن سالم؛
  • عبدالکریم بن عمرو الخثعمي؛
  • عبدالله بن بكير؛
  • عبدالله بن سنان؛
  • عبدالله بن محمد الشامي؛
  • عبدالله بن المغيرة؛
  • عبدالله بن يحيي الكاهلي؛
  • العلاء بن رزين؛
  • علي بن ابي حمزه؛
  • علي بن عقبة؛
  • عيسي الفراء؛
  • الفضيل سكرة؛
  • فلان المصري؛
  • القاسم مولي ابي ايوب؛
  • مثني بن عبدالسلام؛
  • مثني بن الوليد؛
  • مثني الحناط؛
  • محمد اخي عرام؛
  • محمد بن احمد بن عبدالله؛
  • محمد بن حكيم؛
  • محمد بن حمران؛
  • محمد بن سماعة الصيرفي؛
  • محمد بن سوقة؛
  • محمد بن عبدالله الاشعري القمي؛
  • محمد بن علي بن ابي عبدالله؛
  • محمد بن عمر الساباطي؛
  • محمد بن الفضيل؛
  • محمد بن مسلم؛
  • مرازم بن حكيم؛
  • مروان بن مسلم؛
  • معاوية بن عمار؛
  • معاوية بن ميسرة؛
  • معمر بن يحيي؛
  • المفضل بن صالح ابي جميلة؛
  • موسي بن بكر؛
  • مهران بن ابي نصر؛
  • النضر بن قرواش؛
  • هارون بن الجهم؛
  • هشام بن سالم؛
  • يونس بن بهمن؛
  • يونس بن يعقوب؛
  • الكاهلي؛
  • المشرقي؛
  • الميثمي[۱۷].

راویان

در کتب رجالى، اسامى راویان از او به‌تفصیل مسطور است، از جمله:

  • علي[ ابنه ]؛
  • ابراهيم بن هاشم؛
  • ابن ابي نجران؛
  • ابوعبدالله البرقي؛
  • ابوعبدالله الرازي؛
  • احمد بن ابی‌عبدالله؛
  • احمد بن الاشعث؛
  • احمد بن محمد بن خالد البرقي؛
  • احمد بن محمد بن عيسي؛
  • ابراهيم بن هاشم؛
  • احمد بن محمد بن يحيي؛
  • احمد بن هلال؛
  • اسماعيل بن مهران؛
  • الحسن بن علي بن الفضل سكباج؛
  • الحسن بن موسي الخشاب؛
  • الحسين بن سعيد؛
  • سعد بن سعد؛
  • سعد بن عبدالله؛
  • سهل بن زياد؛
  • صفوان بن يحيي؛
  • العباس بن معروف؛
  • عبدالله بن الصلت؛
  • عبدالله بن موسي؛
  • عبدويه بن عامر؛
  • علي بن احمد بن اشيم؛
  • علي بن العباس؛
  • علي بن مهزيار؛
  • محمد بن احمد بن يحيي؛
  • محمد بن الحسين بن ابي الخطاب؛
  • محمد بن القاسم؛
  • محمد بن ايوب؛
  • محمد بن عبد الحميد؛
  • محمد بن عبدالله بن زرارة؛
  • محمد بن علي بن محبوب؛
  • محمد بن عيسي؛
  • محمد بن محمد بن عبدالله بن زرارة؛
  • معاوية بن حكيم؛
  • معلي بن محمد؛
  • موسي بن عمر بن يزيد الصيقل؛
  • الهيثم بن ابي مسروق النهدي؛
  • يحيي بن سعيد الاهوازي؛
  • يعقوب بن يزيد.[۱۸]

روایات و آثار

روایات

این رواى جلیل‌القدر، روایات فراوانى در همه ابواب اصول و فروع نقل کرده است و مجموع روایاتی که از ایشان نقل شده به ۱۲۹۹ می‌رسد.[۱۹]

آثار

از آثار ایشان می‌توان به 3 اثر مهم فقهی اشاره کرد که شامل بسیاری از روایات فقهی امامیه در کتب اربعه است. 1. الجامع: که در آثار او در صدر قرار دارد و این کتاب آنچنان که بر پایه دانسته‌ها از جامعه آن زمان برمی‌آید دربردارنده مجموعه‌ای گسترده از اخبار در زمینه‌های گوناگون معارف دینی به‌ویژه فقه است. نسخه‌هایی از این اثر تا قرن هفتم هجری هنوز باقی بود. همچنین اقتباس‌های سید بن طاووس از یکی از آثار بزنطی ظاهرا برگرفته از همین اثر است. 2. المسائل: ابن ندیم در الفهرست خود، از این اثر یاد کرده و عنوان آن در رساله ابو غالب زراری به شکل گویاتر "مسائل الرضا" ضبط شده است. نیز مجموعه‌ای از احادیث فقهی به‌صورت پرسش‌وپاسخ میان بزنطی و امام رضا (ع) به روایت عبدالله بن جعفر در بخش مربوط به امام رضا (ع) در کتاب «قرب الاسناد» حمیری درج گردیده است. 3. النوادر: شیخ طوسی در فهرست خود به این اثر با عنوان او اشاره کرده و یحیی بن شیبان را راوی آن معرفی کرده است. ضمنا نجاشی در فهرست آثار بزنطی از دو کتاب متفاوت «نوادر» یاد کرده که نسخه‌هایی از آن تا قرن 6 ه.ق همچنان برجای بوده است. نسخه‌هایی از آثار فقهی روایی او در اختیار ابن بابویه بوده و در لابه‌لای کتاب من لایحضره الفقیه مورد استفاده‌اش قرار گرفته هرچند که ابن بابویه سخن از این منابع تصریحی به‌عنوان آثار مورداستفاده خود نگفته است. (ابن بابویه مشیمه....) بعضی از مورخین کتاب «ما رواه عن الرضا» (ع) را از آثار او می‌دانند. شمارى از تألیفات وى عبارت است از: الجامع(معروف به «جامع بزنطى»)، دو کتاب «النوادر» و نیز: أعیان الشیعة، ج3، ص140، مارواه الرضا(ع)، المسائل. ریحانة الأدب، ج1، ص258 ابن ندیم (ص 276) آثار او را چنین شمرده است : کتاب ما رواه عن الرضا علیه‌السلام ؛ کتاب الجامِع ؛ کتاب المسائل . شیخ طوسی در الفهرست به‌جای کتاب المسائل کتاب دیگری به نام النوادر را ذکر کرده است و نجاشی (ص 54) علاوه بر کتاب الجامع، دو کتاب نوادر را از آثار او یاد کرده است (نیز رجوع کنید به کحاله، ج 2، ص 104؛ بغدادی، ج 1، ستون 47؛ زرکلی، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، ج 5، ص 27، ج 6، ص 312، ج 24، ص 321). درگذشت بزنطى در سال 221 یا 222 چشم از جهان فروبست و به سراى باقى شتافت. شرح احوال این عالم بزرگ، در منابع ذیل وجود دارد: اتقان المقال، ص14؛ أحسن التراجم، ج1، ص56؛ أعیان الشیعة،ج3، ص140؛ بهجة الآمال، ج2، ص101؛ التحریر الطاووسى، ص40؛ تنقیح المقال، ج1، ص77؛ تهذیب المقال، ج3، ص214؛ جامع الرواة، ج1، ص59؛ رجال البرقى، ص54؛ رجال ابن داوود، ص42؛ ریحانة الأدب، ج1، ص257؛ الفهرست، ابن ندیم، ص276؛ الکنى والألقاب، ج2، ص71؛ مجمع الرجال، ج1، ص157ـ160؛ معالم العلماء، ص10؛ معجم الثقات، ص10؛ مشایخ الثقات، الحلقة الاولى، ص245؛ منهج المقال، ص46؛ منتهى المقال، ص40؛ نقد الرجال، ص28؛ هدایة المحدّثین، ص174.


درگذشت

این بزرگوار، قبل از سال 203ق، در قید حیات بوده و در اهواز سکونت داشته است.

پانویس

  1. رجال الکشى، ص556، ش1050.
  2. ر.ک به: الواقفیة: دراسة و تحلیل، ج1، ص286؛ رجال سید بحر العلوم، ج3، ص48.
  3. نجاشی، ص 75؛ طوسی، 1351 ش، ص 36، پانویس ؛ کشّی، ش 1102؛ تستری، ج 1، ص 563 ـ 566.
  4. ص 36
  5. نیز رجوع کنید به ابن شهرآشوب، ص 10؛ مامقانی، ج 1، ص 77.
  6. مامقانی، همانجا ج 1، ص 77.
  7. حلی ج 3، ص 553؛
  8. ج 1، ص 77 ،
  9. آقابزرگ طهرانی، ج 24، ص 322.
  10. کاظم مدیر شانه چى، چهل حدیث حضرت رضا(ع)، مقدّمه.
  11. کتاب الغیبة، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ص71،ح76 .
  12. بحارالأنوار، جلد 49، صفحه ‌48، حدیث 48. ر.ک به: رجال الکشى، ص587، ش1099؛ قاموس الرجال، ج1، ص274؛ أعیان الشیعة، ج3، ص140.
  13. نرم‌افزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
  14. الفهرست، ص61، ش63.
  15. رجال النجاشى، ص587ـ589، ش1099ـ 1101.
  16. خلاصة الأقوال، ص61، ش66.
  17. نرم‌افزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
  18. نرم‌افزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
  19. نرم‌افزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/

منابع

  • علامه حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، الشريف الرضي - ايران - قم، چاپ: 2، 1402 ه.ق.
  • كشى، محمد بن عمر، اختيار معرفة الرجال، 2جلد، موسسة آل البيت (علیه‌السلام) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1404 ه.ق.
  • نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، 1365ش.
  • طوسى، محمد بن حسن، رجال الطوسي(جامعه مدرسين)، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، چاپ: 3، 1373 ه.ش.
  • طوسى، محمد بن حسن، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، 1جلد، مكتبة المحقق الطباطبائي - ايران - قم، چاپ: 1، 1420 ه.ق.
  • علامه حلى، حسن بن يوسف، ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، 1جلد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، مشهد مقدس، چاپ: 1، 1381 ه.ش.
  • استرآبادى، محمد بن على، منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال، 7جلد، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث،قم، چاپ: 1، 1422 ه.ق.
  • قهپايى، عنايةالله، مجمع الرجال، 7جلد، اسماعيليان - ايران - قم، چاپ: 2، 1364 ه.ش.
  • ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
  • حلی (علامه)، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، نشرالفقاهه، ۱۴۱۷ق.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة فی العالم، ۱۳۷۲ش.
  • حسن‌زاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم ، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم ، 1376.
  • امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان.
  • شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم (علیه‌السلام) المؤتمر العالمی للإمام الرضا (علیه‌السلام) ، مشهد،1369 .
  • ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375.
  • زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت ، 1989 م.
  • شيخ صدوق ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی، أمالی شیخ صدوق، کمره‎‌ای، محمدباقر (مترجم)، کتابچی، تهران،1376 ش.
  • ‏ عتکی بزاز، احمد بن عمرو، البحر الزخار (مسند البزار)، دار الکتب العلمية مکتبة العلوم و الحکم، مدينه و لبنان1430ق
  • مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال في أحوال الرجال مؤسسة آل‌ البيت عليهم‌السلام لاحياء التراث، قم ،1416 ق
  • ‏ صدر، سید حسن تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام، اعلمی، 1375 ش.
  • مرعشی، محمود، التحرير الطاووسي المستخرج من کتاب حل الاشکال للسید احمد بن طاوس الحسینی، ، کشی، محمد بن عمر
  • (ابن‌ طاووس، احمد بن موسی نویسنده) ابن شهید ثانی، حسن بن زین‌الدین (تلخيص) کتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی(ره) قم - ایران1411 ‌‎ق
  • قمی، علی بن ابراهیم تفسير القمي موسوی جزایری، سید طیب، دار الکتاب، قم، 1404 ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محی الدین و محمدرضا مامقانی، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۳۸۱ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف إیضاح الإشتباه (ایضاح الاشتباه فی ضبط تراجم الرجال) حسون، محمد (محقق)،جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی، قم،1411 ق
  • اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، منشورات مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۳ق.
  • طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال، طریحی، محمدکاظم کتابفروشی جعفری تبريزی (بوذرجمهری)، تهران.
  • ابن ابی‌طی، یحیی بن حمید، الحاوي في رجال الشيعة الإمامية، جعفریان، رسول، 1379 ش.
  • کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال في علم الرجال، حسينی قزوينی، محمد، مؤسسة ولي العصر (علیه‌السلام) للدراسات الإسلامية، قم،1419 ق.
  • عباسی زنجانی، موسی الجامع في الرجال، حسینی قزوینی، سید محمد، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،1436ق.
  • ابن قولویه قمی ، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، انتشارات مؤسسه دارالحجة للثقافة قم،۱۳۷۵ ش
  • ابن داود، رجال ابن داوود، انتشارات حیدریه، نجف، ۱۳۹۲ق
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • عسقلانی، ابن حجر، لسان‌ المیزان، انتشارات مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، لبنان،۱۳۹۰ ق.
  • تجلیل تبریزی ابوطالب معجم الثقات و ترتیب الطبقات انتشارات مؤسسة النشر الاسلامی قم، ایران۱۳۸۲ ش
  • نوری‌همدانی حسین، معجم الرواه الثقات و ترتیب الطبقات فیضیه1391
  • خویی، ابوالقاسم ، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة [بی نا] [بی جا] 1413ق
  • طوسی، محمد بن حسن، معراج أهل الکمال إلی معرفة الرجال بحرانی، سلیمان بن عبدالله (نویسنده) رجایی، سید مهدی (محقق) عبدالزهراء العويناتي1412 ق
  • حر عاملی، محمد بن حسن وسائل الشيعة و مستدركها، نوری، حسین بن محمدتقی، مؤسسة النشر الإسلامي قم - 1424 ق
  • مقدس کاظمی، محمدامین بن محمدعلی هداية المحدثين إلی طريقة المحمدين المعروف ب مشتركات الكاظمي مرعشی، محمود، رجایی، سید مهدی (محقق) کتابخانه عمومی آیت‌الله‌مرعشی نجفی(ره) قم ، 1405 ق.
  • قلعجي‏، عبدالمعطي امين ، الضعفاء الكبير، عقیلی، محمد بن عمرو، دار الکتب العلمية، بيروت،1404ق.
  • شیخ بهایی، محمد بن حسین، الوجیزة في علم الدرایة، بصيرتی، قم، 1398 ق.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام لإحیاء التراث، قم،1377 ش.
  • مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال في أحوال الرجال، مؤسسة آل‌ البيت عليهم‌السلام لاحياء التراث، قم،1416 ق.
  • کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين (تراجم مصنفي الكتب العربية)، دار إحياء التراث العربي، بیروت،1376 ق
  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديماً و حديثاً (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي‌جعفر الطوسي ) المطبعة الحيدرية نجف اشرف 1380
  • شیخ بهایی، محمد بن حسین مشرق الشمسین و إكسير السعادتین خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین (معلق) رجایی، سید مهدی (محقق)،آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد ،1429 ق.
  • جاپلقی بروجردی، علی‌اصغر بن محمد شفیع طرائف المقال في معرفة طبقات الرجال زير نظرمرعشی، محمود.
  • مکتبة آیت‌الله المرعشي النجفي(ره)، قم ، 1410 ق.
* اصحاب اجماع، ناصر باقری بیدهندی، علوم حدیث 1376 شماره 6.
  • نرم‌افزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليه‌السلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
  • حسن بن محبوب کوفى، محمدباقر بهبودى،فقه 1376 شماره 11 و 12.
  • خامنه‏‌اى، على، رهبر جمهورى اسلامى ايران، چهار كتاب اصلى علم رجال،دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، چاپ: 3، 1377 ه.ش.
  • مهريزى، مهدى، ميراث حديث شيعه، 21جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، قم، چاپ: 1، 1380 ه.ش.
  • ربانى، محمد حسن، سبک‌شناسی دانش رجال الحديث، 1جلد، مركز فقهى ائمه اطهار (عليهم السلام) ، قم، 1385 ش.
  • جستجویی در ترجمه حسن بن محبوب فصلنامه علوم حدیث> شماره 6، محمد زارعی کریانی
  • طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
  • مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  • قمى، عباس، سفينة البحار - قم، چاپ: اول، 1414 ق.