ابن دایه بغدادی
ابن دایه بغدادی | |
---|---|
نام کامل | احمد بن ابی الحسن یوسف بن ابراهیم كاتب |
نامهای دیگر | ابن دایه بغدادی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 250 ق، ۲۴۳ ش، ۸۶۴ م |
محل تولد | مصر |
سال درگذشت | 340 ق، ۳۳۰ ش، ۹۵۱ م |
دین | اسلام، شیعه |
آثار |
|
فعالیتها |
|
احمد بن ابی الحسن یوسف بن ابراهیم كاتب معروف به ابن دایه بغدادی، علاوه بر شعر، در طب، نجوم، تاریخ و حساب نیز تبحر داشت و یكی از بزرگترین ریاضیدانان اسلامی قرن چهارم هجری و در ردیف «ثابت بن قره حرانی»، «ابوالوفاء»، «ابن عراق» و «خجندی» شمرده می شود. ذوق ادبی و شعری او چنان بود كه گاهی در محاورات عادی، از طریق شعر پاسخ میگفت. برخی از دانشمندان شیعه مانند سید بن طاووس و ابن شهرآشوب تصریح به تشیع وی كردهاند.
معرفی اجمالی
احمد بن ابی الحسن یوسف بن ابراهیم كاتب، یاقوت كنیه پدرش را «ابی یعقوب» ذكر كرده است. معروف به «ابن دایه بغدادی». منجم، ریاضیدان، شاعر و نویسنده دربار طولونی. یاقوت كنیه پدرش را «ابی یعقوب» ذكر كرده است. مادر بزرگ او دایه خلیفه «ابواسحاق ابراهیم بن مهدی» بود و به همین سبب او و پدرش را «ابن دایه» خواندهاند. ولادت او معلوم نیست اما از آنجا كه وفات پدرش حدود سال 250هجری بود، ناگزیر او میبایست در همین حدود یا پیش از آن تولد یافته باشد و ظاهراً تولد او پس از آمدن پدرش از بغداد به مصر بوده است. وفات او را به سال سیصد و سی و اندی بعد از هجرت نوشتهاند. سید عاملی و زركلی ترجیحاً وفات او را به سال 340 هجری در نظر گرفتهاند، اما دیگران سال 334هجری نوشتهاند. پدرش«یوسف بن ابراهیم» از شاعران و نویسندگان دربار «ابنطولون» فرمانروای مصر و شام بود. وی در مصر به تحصیل علم و ادب پرداخت و علاوه بر شعر، در طب، نجوم، تاریخ و حساب نیز تبحر یافت. تخصص او در علم ریاضیات چنان بود كه او را یكی از بزرگترین ریاضیدانان اسلامی قرن چهارم هجری و در ردیف ثابت بن قره حرانی، ابوالوفاء، ابن عراق و خجندی دانستهاند. ترجمه آثار ریاضی او به زبان لاتین، در تكمیل دانش ریاضیات در قرنهای میانه تأثیر زیادی داشته است. از جمله «لئوناردو فیبوناتچی: LEONARDO FIBONACCI»، «یوردانوس نموراریوس: JORDANUS NEMORARIUS» و «پیزایی» از ریاضیدانان سده هفتم هجری در آثار خود او را ستوده و از او بهره جستهاند و با «اقلیدس» همپایهاش دانستهاند. وی بعد از مرگ پدر، شغل او را در دربار طولونیان ادامه داد و تا آخر عمر به همین كار مشغول بود. ذوق ادبی و شعری او چنان بود كه گاهی در محاورات عادی، از طریق شعر پاسخ میگفت. برخی از دانشمندان شیعه مانند سید بن طاووس و ابن شهرآشوب تصریح به تشیع وی كردهاند. قطعاتی از اشعار او نیز دلالت كامل بر تشیع او دارد زیرا وی در این اشعار تصریح به وصایت و جانشینی علی بعد از پیغمبرصلی الله علیه نموده است:
خیر من صلی و صام و من | مسح الاركان و الحجبا |
خیر من صلی و صام و من | مسح الاركان و الحجبا |
و وصی المصطفی و اخ | دون ذیالقربی و ان قربا |
و امیرالمؤمنین به | ناثر الأخبار و الكتبا |
(علی بهترین كسی بود كه نماز گزارد و روزه گرفت و اركان كعبه و پردههای آن را مسح نمود. او جانشین مصطفی و برادری بود كه از همه خویشان نزدیک نزد او گرامیتر بود. او امیرمؤمنان بود ما اخبار و كتابها را از او روایت میكنیم).
از اساتید و شاگردان او چیزی در منابع به چشم نمیخورد. بعضی از كتابهای او اكنون موجود و به چاپ رسیده است مانند كتاب المكافاه و سیاست افلاطون كه با عنوان «الفلسفه السیاسیه عندالعرب» در سال 1971م در الجزیره به چاپ رسیده است. كتاب مكافاه نیز مجموعهای است مشتمل بر 71 داستان از رویدادهای عراق، مصر و سایر كشورهای اسلامی و زندگی اجتماعی عصر طولونیان. این كتاب در سال 1941م به كوشش محمد امین افندی در قاهره چاپ شده است.
همنامان
- ابوجعفر احمدبن یوسف بن قاسم بن صبیح عجلی(م214ق). از ثروتمندان بغداد و مشهورترین كاتب و سپس وزیر مأمون.
- ابوجعفر احمدبن یوسف بن ابراهیم معروف به ابن دایه و صاحب شرح حال.
- ابونصر احمدبن یوسف سلیكی منازی(م437ق) كاتب ابونصر كردی در شمال عراق و هم مجلس با ابوالعلاء معری شاعر معروف شام.
آثار
یاقوت در معجمالادباء تألیفات متعددی از او برمیشمارد كه از جمله آنها:
- «تفسیر الثمره لبطلمیوس»،
- «اخبار المنجمین»،
- «اخبار الاطباء»،
- «مختصر المنطق»،
- «السیاسه لافلاطون»،
- «الطبیخ»، «كتاب المكافاه»،
- «سیره احمدبن طولون»،
- «حسن العقبی» هستند.
منابع
- الاعلام، زركلی، ج1ص272؛
- اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج3صص206 و207؛
- دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج3ص487؛
- دائره المعارف تشیع، ج1ص528؛
- الذریعه، ج4ص348؛
- فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ص128؛
- كتابخانه ابن طاوس، اتان گلبرگ، ص549 شماره 580؛
- كشف الظنون، ج1ص667؛ وج2ص1015؛
- معجم المؤلفین، ج2ص207؛
- معجم المطبوعات العربیه، ج1ص289؛
- هدیه العارفین، ج1ص60؛ وج2ص549.