عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی (مقاله)
عنوان مقاله | عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
اطلاعات نشر | ایران، پژوهشگاه مطالعات تقریبی |
نویسنده |
عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که به بررسی یکی از مسائل مهم موثر در جهان اسلام می پردازد. این عنوان اشاره به اقدام برخی از دولت های مستقر در کشورهای مسلمان نشین دارد که به صورت رسمی به عادی سازی (تطبیع) روابط خود با اسرائیل اعتراف کرده و به آرمان فلسطین خیانت کرده اند. از جمله کشورهای نخست در روند عادی سازی روابط با اسرائیل غاصب دو کشور امارات و بحرین اند. در واقع عادی سازی روابط با اسرائیل که یکی از کشورهای جعلی منطقه غرب آسیا محسوب می شود و تاریخ خود را با قتل و تجاوز و غصب زمین های فلسطین و تاسیس یک کشور جعلی با حمایت آمریکا وغرب استعمارگر آغاز نموده است، عادی سازی روابط با دشمن مسلمانان و یک گام خلاف وحدت و اتحاد امت اسلامی در برابر دشمنان اسلام و مسلمانان محسوب می گردد. این اقدام هم یک خیانت بزرگ به آرمان فلسطین و ملت مظلوم آن است و از طرفی دیگر یک خیانت به ملت های عرب مسلمان در همه جهان است. نویسنده سعی دارد در این مقاله مخاطبین را بیش تر با ابعاد مساله عادی سازی روابط با اسرائیل آشنا سازد.
مقدمه
پدیده عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی - اسلامی از ابتدای شکل گیری این رژیم همواره در دستورکار سیاست های کلان سران این رژیم قرار داشته و برای جلوگیری از انزوا و ایجاد مشروعیت و در نهایت تقویت زمینه های سلطه بر این کشورها دنبال شده است. اگرچه رژیم صهیونیستی در ابتدا ابزارهای متعددی را برای برون رفت از انزوا به کار برد، اما در ادامه با تکیه بر سازوکارهای گوناگون سیاسی، تکنولوژیک، نظامی، امنیتی و اقتصادی بر سطح جدیدی از اهداف مطلوبش تمرکز کرد و در چارچوب توافقات سازش یا معاهدات مستقیم و غیرمستقیم با کشورهای مختلف عربی - اسلامی به شکل هدفمند آن را دنبال می کند. ارتباط گیری اسرائیل با کشورهای عربی - اسلامی طبیعی و براساس شاخص های شناخته شده نیست، «عادی سازی روابط» اساسا برای نابود کردن فرهنگ، تمدن، ارزشها و اعتقادات مردم این کشورها و ایجاد پایه و ریشه های سلطه بر آنان طراحی و به اجرا درآمده است. و تسلط بر کشورهای منطقه و «عادی سازی مناسبات» شناخت این سازوکارها و سیاستها و اهداف و رویکردهای اسرائیلی در ایجاد نتایج حاصل از آن، برای هر مسلمانی امری بسیار ضروری و لازم است.
روابط اقتصادی، تسلیحاتی ـ نظامی و امنیتی، پیمان استراتژیک و بهرهمندی از بالاترین سطح تکنولوژیهای نظامی و غیرنظامی، حمایتهای مالی، سیاسی ـ دیپلماتیک و تحتالحمایگی کامل و ایجاد بسترهای لازم و حمایتشده در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل، شورای امنیت، بانک و صندوق جهانی پول، لابیها و سازمانهای صهیونیستی و مراکز گوناگون مسیحیان صهیونیست و بسیاری از ابزارهای حکومتی و غیرحکومتی امریکا، سرمایه اولیه رژیم صهیونیستی برای جهش در مناسبات با سایر کشورهاست.
اساس تحریم و عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی اشغال سرزمین فلسطین و قدس شریف و برخی سرزمینهای کشورهای عربی ـ اسلامی بوده و سیاست تحریم اقتصادی یا دیپلماتیک به عنوان بخشی از مبارزه با این رژیم در نشستهای اتحادیه عرب یا سازمان کنفرانس اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است و کمیتههای ویژهای نیز کار پیگیری مصوبات را دنبال میکنند. نتایج و بازتابهای سیاست عادیسازی روابط بدیهی است که مجموعه اقدامات و تدابیر و سیاستهای رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای عربی ـ اسلامی دستاوردهای گوناگونی برای این رژیم خواهد داشت و در مقابل، بازتابهای منفی بیشماری در عرصه فلسطین و مبارزات مظلومانه فلسطینیان و آرمان قدس شریف یا در عرصه معادلات سیاسی و امنیتی منطقه و حتی عرصه بینالملل به جای خواهد گذاشت. [۱]
عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل/ مقابله با محور مقاومت
پس از آغاز انقلاب های عربی در سال 2011 و شروع جنگ های داخلی و ظهور گروهک های تروریستی ، درگیری های فرقه ای ، وبیشتر شدن نابسامانی های منطقه ی غرب آسیا ، در این میان برخی دولت های عربی منطقه با رویکرد نزدیکی بیشتر به غرب ، تامین امنیت خود را درگرو هم پیمانی و وابستگی هرچه بیشتر با غرب می بینند و سعی میکنند کالای امنیتی خود را با نزدیک تر شدن به این کشورها تامین کنند.
امارات نیز بر همین اساس با این اشتباه استراتژیک سنگی را بنا نهاد که تا به امروز هیچ کشور عربی جرات به انجام آن نداشت ، اساس این توافق در وهله ی اول با چراغ سبز آمریکا برای مصرف داخلی ترامپ در جریان تبلیغات انتخاباتی پس از شکست در معامله ی قرن و در وهله ی بعدی برای به چالش کشیدن و تضعیف محور مقاومت در منطقه انجام شد و به نوعی امارات متحده عربی وظیفه ی شکستن تابوی برقراری ارتباط بین دولت های عربی که هیچ پایبندی به مسئله و آرمان فلسطین ندارند را بر عهده گرفت و بلافاصله کشورهای دیگر عربی مثل بحرین و عمان که رابطه ی سیاسی با رژیم صهیونیستی ندارند از این عادی سازی روابط حمایت کردند.
امارات متحده عربی که نه مرز مشترکی با فلسطین اشغالی دارد و نه تهدیدی برای اسرائیل محسوب می شود و بالعکس و همچنین مشکل اقتصادی و مالی نیز ندارد به عنوان پیشرو در امر عادی سازی با اسرائیل قدم برداشته است، این مسئله نشانگر این است که امارات با وجود اینکه کشوری کوچک در منطقه است لکن خواستار ایفای نقشی بزرگتر از حد خود در بازی ها و چالش های منطقه ای است.
توافق با اسرائیل، توافق برای رسیدن به هیچ
توافق امارات با رژیم صهیونیستی توافق عادی سازی روابط در مقابل هیچ است ، در گذشته و در جریان توافقات مصر و اردن مبنای توافقات صلح در برابر زمین بود در این صلح خبری از سرزمینهای اشغالی و آزادی آنها نیست. در این توافق نه زمینی از اراضی اشغالی عربی آزاد می شود و نه حتی وعده آزادی مطرح می گردد. این چیزی است که نتانیاهو هم بطور مشخص و با افتخار آن را اعلام کرد و آن را صلح در مقابل صلح نامید و این یعنی پایان دوران صلح در برابر زمین ، نکته ی حائز اهمیت اینست که برطبق این توافق پس از این مبنای تعامل کشورهای منطقه با اسرائیل نیز تغییر خواهد کرد، واقعیت اینست که تحولات چند ساله ی اخیر در منطقه فرصتی طلایی در اختیار رژیم صهیونیستی قرارداده تا بدون هیچ هزینه ای به چیزهایی دست یابد که در گذشته نه چندان دور تحقق آن یک رویا بود ، امارات با این توافق وارد قماری شده است که دو سر آن برای این کشور می تواند منجر به باخت شود ، راهی که با اعتراض برخی کشور ها و عدم همراهی قلوب مسلمانان منطقه آغاز شده است و توافق با اسرائیل یک راه بی بازگشتی برای محمد بن زاید است که پس از حصول این توافق دیگر در پازل امنیتی اسرائیل ظاهر شده و حضور می یابد و راه بازگشتی برای وی نخواهد بود زیرا در صورت بازگشت طرف مقابل تحمل وضع موجود را نخواهد داشت و در این حالت نیز محورمقاومت علاوه بر عدم قبول این مسئله و خیانت شمردن آن وارد فاز جدیدی از تقابل خواهند شد.
رویکرد ایران در توافق امارات با اسرائیل
انور قرقاش وزیر مشاور دولت امارات در امور خارجه در مصاحبه با بلومبرگ بیان کرده است که : توافق کشورش با رژیم صهیونیستی برای تشکیل گروه علیه ایران نبوده است، تفاهم با اسرائیل به مسئله ایران مربوط نمیشود وی در این باره گفت : ((این مسئله به امارات، اسرائیل و ایالات متحده مربوط میشود و به هیچ عنوان هدف آن تشکیل نوعی گروه علیه ایران نیست.))
اما با توجه به نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه به عنوان یک بازیگر مهم و مستقل عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی این مسئله را تداعی می کند که پس از این حضور اسرائیلی ها در منطقه ی خلیج فارس به صورت راحت تر و شاید گسترده تر می تواند صورت گیرد و ایران نیز به عنوان یک بازیگر امنیتی، که هزینههای امنیت در منطقه را داده است ملاحظات دیگری به منطقه و خلیج فارس خواهد داشت زیرا قطعا با این روند ایران اجازه نخواهد داد در همسایگی خود چالش جدید امنیتی با اصلی ترین دشمن خود یعنی اسرائیل ایجاد شود در نتیجه منطق حکمفرما بر منطقه و خلیج فارس امنیتی تر خواهد شد، همچنین از بازوی های قدرت منطقه ای ایران یعنی ا گروه های مقاومت و نزدیک به ایران در منطقه نیز نمی شود چشم پوشی کرد کما اینکه تا بحال ایران با میانجیگری های بسیار مانع بزرگی بر حملات پی در پی انصار الله یمن به خاک امارات بوده است و علاوه بر امکان تنش افزایی مسئله ی حسن همجواری با ایران نیز زیر سوال می رود و امکان این مسئله وجود دارد که فضای منطقه بیشتر به سوی امنیتی شدن سوق پیدا کند .
آینده توافق اسرائیل با امارات و بحرین
در این شرایط 2 سناریو برای آینده ی این توافق می توان در نظر گرفت:
1 – افزایش قدرت محور عربی –غربی –عبری در جهت تشکیل ائتلاف قوی تر با کمک آمریکا برای ایجاد یک منطق امنیتی غربی در منطقه ی غرب آسیا که نیازمند انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در انتخابات پیش رو می باشد و علاوه بر آن باید انتظار داشت محور مقاومت نیز واکنش جدی به این رخداد نشان ندهد(که امری غیر طبیعی است) و حتی با وجود تردید در انتخاب مجدد ترامپ ، با وجود اختلافات نظرعمیق در رویکرد بین آمریکا و قدرت های اروپایی در نگاه به منطقه ی غرب آسیا تحول مد نظر ایشان در منطقه رخ نخواهد داد.
2 -شکست توافق امارات و اسرائیل و نرسیدن به هدف مطلوب در جهت الگویی برای عادی سازی روابط دولت های عرب و مسلمان منطقه با اسرائیل به دلیل امنیتی تر شدن فضای منطقه ، موازنه ی قوا در محور مقاومت ، اعتراض شدید گروه های مبارز داخل سرزمین های اشغالی از جمله حماس ، جهاد اسلامی و حتی فتح و کشورهای منطقه مانند ترکیه و قطر و عدم حمایت مردم کشورهای اسلامی خصوصا ساکنین سرزمین های اشغالی که امری قریب به نظر می رسد .
توافق اسرائیل با دیگر کشورها، نوزادی سقط شده
از همین رو مسئله ی توافق امارات با رژیم غاصب صهیونیستی به مانند نوزادی است که پیش از به دنیا آمدن مرده باشد ، زیرا علاوه بر اینکه برای اسرائیل دست آورد مورد نظر برای عادی سازی روابط با دولت های عربی را در بر نخواهد داشت ، رژیم صهیونیستی امروز در ضعیف ترین زمان از بدو اشغال فلسطین و تاسیس حکومت نا مشروع خود به سر می برد که با در بین گروه های مقاومت اسلامی منطقه و با هزاران موشک محاصره شده است علاوه بر این ایران نیز اجازه نخواهد داد اسرائیل در خلیج فارس برای خود منطقه ای امن برای بهره برداری های سیاسی ، امنیتی ایجاد کرده تا به راحتی علیه ایران و محور مقاومت استفاده کند و این مطلب را اماراتی ها نیز به خوبی می دانند.
برگرفته از مقاله توافق استراتژیک شکست خورده
آغاز خیانت از سه دهه پیش
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه لبنانی البناء، وفیق ابراهیم تحلیلگر مسائل منطقهای در مقالهای به روند عادیسازی رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی پرداخت و نوشت که بسیاری از این تحلیلگران سیاسی کشورهای حاشیه خلیج فارس در تلویزیونهای عربی و بینالمللی این گونه ادعا میکنند که به دنبال صلح با اسرائیل برای مهار با ایران هستند. این در حالی است که تحلیلگران مذکور هرگز جرات نمیکنند در خصوص مسائلی که نقض سیاستهای کشورهای آنها به شمار میرود نظر بدهند، والا سرنوشتی مشابه جمال خاشقجی و دیگر منتقدان خاندانهای حاکم خواهند داشت.
به نوشته این مقاله جسارت این تحلیلگران عادی است، چرا که کشورهای آنها روند محرمانه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را دستکم از سه دهه پیش آغاز کردهاند. یسرائیل کاتس وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در اظهارات اخیر خود اعلام کرد که مهمترین بخشهای معامله قرن آمریکایی اسرائیلی از طریق کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به اجرا گذاشته شده است. چند ماه پیش دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بخش اول این معادله را در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و لغو کمکهای مالی آمریکا به موسسات بین المللی کمک به آوارگان فلسطینی و به رسمیت شناختن تمامیت ارضی رژیم صهیونیستی به جولان اشغالی به اجرا گذاشت.
عربستان سعودی، قطر، عمان، امارات و بحرین کشورهایی هستند که به دنبال به رسمیت شناختن و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند. آنها تلاش دارند یک ائتلاف امنیتی و اقتصادی در منطقه ضد ایران به راه بیندازند. کویت در میان این کشورها پیوستن به روند عادی سازی روابط با اسرائیل را رد میکند و همچنین اعلام کرده که خواستار اجرای طرح ابتکار عربی برای تشکیل دو دولت در فلسطین اشغالی است.
حاشیه خلیج فارس در حالی که در محلات هدف سیاست ایران هراسی غرب قرار گرفتهاند، حتی از موجودیت نظامی رژیم صهیونیستی در کشورهای خود به ویژه در بحرین و موجودیت مستشاری و آموزشی در امارات و عربستان سعودی و قطر نیز حمایت میکنند.
این روند در حالی دنبال می شود که کاتس در اظهارات اخیر خود ائتلاف اسرائیل با رژیمهای حاشیه خلیج فارس را پایان دادن به موضوع فلسطین بر اساس تدابیر عملیاتی معرفی میکند. در طرف مقابل نیز یک شخصیت رسانهای رژیم آل سعود در گفتگو با روسیا الیوم مدعی است که اسرائیل یک دولت دموکراتیک است و هیچ آسیبی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نداشته است، لذا باید تمامیت ارضی اسرائیل بر فلسطین را به رسمیت شناخت و فلسطینی های مخالف نیز باید به میهن جایگزین در اردن بروند و تابعیت آنجا را بگیرند.
زمینه های تسریع در این توافق
شکست های آمریکا در منطقه، خودداری از اعلام جنگ با ایران و افول پروژه های کاخ سفید در منطقه عربی مبتنی بر اهداف کشورهای حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی با رژیم اسرائیل و عربستان سعودی عواملی است که در روند اجرای توافق فیمابین تسریع کرده است. این اتفاق خدمات زیادی به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در انتخابات پارلمانی این رژیم و دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری داشت.
در حال حاضر چشم امید افکارعمومی عربی و فلسطینیها به سوریه، عراق و یمن دوخته شده است که همچنان به جنگ خود ضد اسرائیل ادامه میدهد و به هویت فلسطین و عربیت آن اعتقاد دارد. ایران نیز همچنان به جهاد در فلسطین ادامه میدهد.
این ائتلاف فلسطینی و عربی و ایرانی میتواند مواضع اروپا و چین و روسیه در خصوص راهکار تشکیل دو دولت را نیز تعدیل کند. به این ترتیب است که موضوع فلسطین از توطئههای عربستان سعودی و آمریکا مصون میماند.
پایگاه خبری فلسطین الیوم نیز در گزارشی با اشاره به عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی مینویسد عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی با هدف ایجاد ائتلاف با اسرائیل و از بین بردن مسائل و آرمانهای منطقه نظیر تعیین سرنوشت فلسطینیان و حق بازگشت است. این اقدام همچنین با هدف مقابله با ایران دنبال میشود و از حمایت نامحدود و ویژه محافظه کاران در حاکمیت آمریکا برخوردار است. این مقاله تاکید میکند که عادی سازی روابط با کشورهای عربی اهداف پشت پرده و مخفی نیز دنبال میکند. منابع نفتی کشورهای حاشیه خلیج فارس و دلارهای نفتی این کشورها یکی دیگر از اهداف اسرائیلیها و محافظه کاران آمریکایی به شمار میرود. سرویسهای امنیتی رژیم صهیونیستی معتقدند که اگر این ابزارها در مسیر مقابله با اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه به کار گرفته شود، میتواند برای آنها مشکلساز باشد، لذا تخریب این توانمندی تنها از طریق ایجاد تنش و چالش بین کشورهای مذکور و خریدهای گسترده تسلیحاتی آنها امکان پذیر است و به این ترتیب امکان فرسایش ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس فراهم میشود.
رژیم صهیونیستی سیاست کنونی خود را مبتنی بر انتقال عرصه درگیریها به سرزمین دشمن میداند. از دیدگاه اسرائیل تمام منطقه عربی و حاشیه خلیج فارس و ایران و ترکیه و ملتهای منطقه دشمن اسرائیل به شمار میروند. رژیم صهیونیستی همچنین تلاش دارد که کشورهای عربی را از تمامی وزنههای استراتژیک خود تخلیه کند و آنها را به بازیچه های طرفهای مختلف تبدیل کند.
برگرفته شده از مقاله اهداف پنهان و آشکار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی
پانویس
- ↑ محمدی، هادی، مقاله سازو کارهای اسرائیل برای عادی سازی روابط با کشورهای عربی - اسلامی، مجله مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 25، بهار 1385، ص 67 - 76.