تغییر جولانی آری یا خیر؟ (یادداشت)
تغییر جولانی آری یا خیر؟، یادداشتی است که به بررسی وضعیت افکاری و رفتاری ابومحمد جولانی میپردازد[۱]درگذشتههای نه چندان دور، ابومحمد جولانی،چه در عراق و چه در سوریه، با ریش بلند و نامرتب و دَستاری بر سر، در بین تروریستهای تکفیری، ظاهر میشد. او استایل خود را شبیه رهبران داعش و القاعده درست میکرد، تا در آینده نزدیک، عنوان «بن لادن سوریه» را از آن خود کند؛ اما در اقدامی عجیب، مردی که حکومت بشار اسد را سرنگون کرد دَستار و ریشهای مجعد و نامرتب را کنار گذاشت و چهره کاملا متفاوتی از خود به نمایش گذاشت. او لباسهای سبز رنگ به سبک زلنسکی رئیسجمهور اوکراین به تن کرد تا اذهان عمومی را در مواجهه با پیام تغییر، متقاعد سازد. جولانی با ایراد برخی سخنان و پوشیدن کت و شلوار، کراوات و مرتب کردن ریش، سعی نمود؛ پیام تغییر را به مخاطب بقبولاند. او حتی نام جهادی خود «ابومحمد جولانی» را رها کرد و در حال حاضر از نام واقعی خویش «احمد حسین الشرع» استفاده میکند.
عدول از اندیشههای افراطی و تکفیری
عدهای پیام جولانی مبنی بر تغییر و عدول از اندیشههای افراطی و تکفیری به شخصیتی بیآزار و بیدردسر را باور کردند. آنها استدلال خویش بر تغییر مزبور را در موارد ذیل به اشتراک گذاشتند؛
- تغییر استایل و تیپ ظاهری جولانی بیانگر تغییر در ایدئولوژی و رویکرد تحریر شام است.
- سخن گفتن از رفراندوم و برگزاری انتخابات و مشارکت مردمی به معنای پذیرش دموکراسی است و پذیرش دموکراسی یعنی عبور از مبانی فکری گروههای تکفیری است.
- شباهتسازی فکری و عملی تحریر شام با طالبان سیر تحولات تحریر شام و طالبان به معنای تغییر و تحول در تحریر شام است.
- حمایت و پشتیبانی دولتهای منطقهای و اروپایی از جولانی، حاکی از تغییر و تحول جولانی و تحریر شام است.
- لحن جولانی مبنی بر وعدۀ مشارکت اقوام و مذاهب در مناصب دولتی.
رویکرد تغییر
آیا علل مطروحه از سوی معتقدان و مروجان رویکرد تغییر، متقاعد کننده است؟ آیا کسی که سابقه همکاری و بیعت با داعش و القاعده را در کارنامۀ خویش دارد، تغییر او را میتوان به رفع تهدید و ایجاد فرصت تلقی کرد؟ آیا اگر تغییری صورت گرفته، این تغییر به معنای تبدیل و جایگزینی تهدید به تهدید دیگر نیست؟!
برخی تغییر ظاهری جولانی و ژست روشنفکری او را به تغییر ایدئولوژیکی او تعبیر می کنند اما غافل از آنکه جولانیِ کراوات زده با جولانی سلاح به دست، در ماهیت و اصل مسئله،هیچ تفاوتی نمی کند.
▫️جولانی به مثابه اسب تروآی نظام سلطه است که هریک از نظام های مستبد و مستکبر( آمریکا، انگلیس، اسرائیل، آلمان، فرانسه) سیاست های خود را در سوریه، با او تعقیب خواهند کرد. کاری که با اردوغان، بن سلمان، بارزانی،بن زاید،آل خلیفه،آل ثانی،اشرف غنی،علی اف، عبدالله دوم، رضاخان و محمدرضای پهلوی پیش از این کرده اند.
▫️جولانی، منافع نظام سلطه را گاهی با سلاح آمریکایی،گاهی با آموزه های وهابی_نجدی و این بار با چهره ای بزک کرده در قامت بیوه عروس سرخاب و سفیداب زده در حجله ی شام دنبال می کند. لذا جولانی از تن دادن به کفرِ سکولاریسم در ازای گندمِ حکومت دمشق، ابایی نخواهد داشت.
جولانی چه سلاح به دست بگیرد و از کفر دموکراسی حرف بزند و چه کراوات زده از برگزاری انتخابات سخن گوید؛ توفیری ندارد زیرا او چه هنگامی که در کنار داعش می جنگید و چه مدتی که دولت انقاذ در شمال سوریه را رهبری می کرد و چه در شرایط کنونی، گماشته ی سرویس های امنیتی بود تا چند هدف راهبردی را تعقیب کند؛ ۱_ضریب دادن به خصومت ایران و جبهه مقاومت ۲_تکفیر شیعه و هر مسلمانی که با ایران و شیعه دشمنی ندارد، با استعانت از مبنای ( من لم یُکفر الکافر فهو کافر؛ کسی که کافری را تکفیر نکند او نیز کافر است) ۳_تلاش برای قبح زدایی از برقراری رابطه با آمریکا ۴_سعی بر روتوش کردن چهره آمریکا ۵_تلاش برای قبح زدایی و عادی سازی روابط با اسرائیل ۶_ عدم حمایت از گروه های مقاومت همچون حماس ۷_پذیرش سکولاریسم و تأثیر پذیری از دولت های سکولاریسم مانند؛ ترکیه ۸_بهره برداری از تروریست ها و گرگ های تنهای تحت تعقیب با ملیت های مختلف
غفلت دیگری که صورت گرفت، تشبیه تحریرالشام به طالبان بود. زیرا چه به لحاظ مبانی و چه روشی، قرار دادن دوجریان در کنار هم، جفای بزرگی در حق طالبان است چون؛ ۱_طالبان از ابتدا آمریکا را دشمن اصلی اسلام معرفی نمود و مبارزه با او را تا شکست آمریکا ادامه داد. اما تحریرالشام دست پرورده آمریکاست. ۲_ از نگاه طالبان،اسرائیل مظهر فتنه و شرارت در منطقه هست و هرگونه ارتباط با اسرائیل را خیانت به اسلام و پیامبر اکرم(ص) تعبیر نموده به همین خاطر همیشه از مخالفان طرح عادی سازی روابط با اسرائیل به شمار رفته است بر خلاف جولانی که گفت ما را چه به اسرائیل. ۳_طالبان نه تنها شیعه را تکفیر نمی کند بلکه هیچ گوینده شهادتین را، تکفیر نامشروع نکرده است برخلاف تحریرالشام که جریانی تکفیری است. ۴_نگاه طالبان به جبهه مقاومت نگاه ایجابی است بر خلاف تحریرالشام که نگاهی کاملا سلبی و مخالف است. ۵_ طالبان با سکولاریسم و لیبرالیسم در تضاد و کاملا مخالف است برخلاف جولانی که مروج سکولاریسم است. ۶_ طالبان یک جریان مقلد در چارچوب فقه حنفی و کلام ماتریدی است اما تحریرالشام یک جریان وهابی تکفیری و مخالف تقلید و مذاهب اسلامی است.
وقتی جولانی مهره امپریالیسم باشد و با آمریکا و اسرائیل همراهی کند و ایران را باعث و بانی شرایط بد سوریه به دروغ سیاه نمایی کند؛ چه دموکراسی را کفر بداند و چه کفر نداند، دردی را دوا نخواهد کرد. او با هر لباسی ظاهر شود و به هر گفتاری رو آورد،راهبرد نظام سلطه را در پیش خواهد گرفت و هیچ آورده ای جز تهدید برای انسان های آزاده و باغیرت در بر نخواهد داشت.
پانویس
- ↑ به قلم: علی مقدس.
جستارهای وابسته
منابع
- آیا جولانی تغییر کرده است؟ آیا از اندیشههای تکفیری عدول کرده است، کانال مطالعات اخوان المسلمین در بستر ایتا، تاریخ درج مطلب:15 دیماه 1403 ش، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 16 دیماه 1403 ش.