جابر بن عبدالله انصاری
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۸:۴۸، ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام کامل | جابر بن عبداللّه انصاری |
---|---|
زادگاه | مدینه • حجاز |
محل زندگی | مکه • مدینه |
مهاجر • انصار | انصار |
زمان اسلام آوردن | در عقبه دوم |
حضور در جنگها | بیشتر غزوهها |
درگذشت | ۶۸ تا ۷۹ هجری |
محل دفن | مدینه |
جابربن¬عبدالله انصاری به همراه شاگردش عطیه عوفی نخستین زائران حرم امام حسین(ع) بودند که پس از واقعة عاشورای سال 61 هجری از مدینه رهسپار عراق[۱] شدند و روز بیستم صفر به کربلا رسیدند. زیارت اربعین سیدالشهدا(ع) یادگار اوست. جابر صحابی رسول خدا و پنج امام معصوم(ع) پیش از هجرت پیامبر| به مدینه، در منی با آن حضرت بیعت[۲] کرد. او در جنگ های بسیاری در رکاب رسول خدا و امیرمؤمنان(ع) شرکت کرد و همواره مدافع پیامبر| و اهل بیت(ع)[۳] بود. گزارش جابر از حجةالوداع و حضور او در شمار راویان حدیث غدیر، نشان از شخصیت آگاه و شجاع او دارد. این صحابی جلیل القدر هیچ گاه در برابر ستم خلفای اموی خاموش نماند در رخدادهای صدر اسلام، حضوری پرنگ داشت.
نسب جابر
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) [۴] بن ثعلبه بود [۵] که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر(ص) پیمان بست، [۶] و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر(ص) آنها را برگزید. [۷] عبدالله انصاری در جنگ احد در رکاب پیامبر اسلام(ص) در کنار حمزه(عموی پیامبر) به شهادت رسید. [۸] مادر جابر نسیبه(انیسه) [۹] بنت عقبة بن عدی بن سنان بود. [۱۰]
اولین زائر قبر امام حسین(ع)
جابر به همراه عطیه کوفی براى زیارت قبر امام حسین(ع) به کربلا رفتند. وقتى به کربلا رسیدند، جابر در رود فرات غسل کرد. سپس لنگى به کمر خود بست و قطعه دیگرى (مانند لباس احرام) به شانهی خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(ع) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روى آن افتاد.
عطیه قدرى آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمیدهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهى؛ زیرا خون از رگهاى گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایى افتاده. سپس شروع به خواندن این زیاتنامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَى وَ سَلِیلُ الْهُدَى وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». [۱۱] گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین(ع) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. [۱۲]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله عراق
- ↑ ر.ک:مقاله بیعت
- ↑ ر.ک:مقاله اهل بیت(ع)
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق
- ↑ کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایى، مهدى، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1363ش
- ↑ ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق
- ↑ ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق
- ↑ المعارف، ص 307
- ↑ ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق
- ↑ اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 307
- ↑ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 74
- ↑ ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق