محدّث
مُحَدِّث کسی است که دانش کافی درباره حدیث، راویان حدیث، اصطلاحات حدیثی، احادیث صحیح و ضعیف و اشکالات احادیث دارد.
در لغت
آنکه نقل حدیث کند از پیغامبر و جزاو. حدیث دان . داننده ٔ علم حدیث و اخبار نبوی . (آنندراج ). راوی . بیان کننده و جمعکننده ٔ احادیث نبوی و تألیف کننده ٔ آن احادیث و معتمد در نقل حدیث . (ناظم الاطباء). در اصطلاح ، بنابر آنچه عراقی گفته کسی است که بنویسد و بخواند و بشنود و نیک فراگوش دارد و به شهرها و ولایات مسافرت کند برای فراگرفتن و جمعآوری احادیث پیغمبر و کتب اصول حدیث را به دست آورد و بر پاره ای کتب تعلیقات نوشته باشد و مسندها و سایر کتب را از علل و تواریخ کاملاً بررسی کرده باشد و من حیث المجموع قریب یکهزار جلد کتاب حدیث را به دقت دیده باشد وبرخی گویند محدث کسی است که حدیث را به روایت فراگیرد و به درایت مورد اعتنا قرار دهد؛ تحمل الحدیث روایةً و اعتنی به درایةً. [۱]
تعریف
به نوشته مامقانی در کتاب مقباس الهدایة محدث کسی است که راههای اثبات حدیث، نام راویان و عدالت آنان را بداند و نیز بداند که چیزی به حدیث اضافه یا کم شده است یا نه [۲] محمدرضا مامقانی در تعلیقه خود بر مقباس الهدایه میگوید که محدث کسی است که علم حدیث و اصطلاحات آن را بداند و الفاظ غریب الحدیث و نیز انواع حدیث را بشناسد.[۳] او همچنین به نقل از کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، شنیدن، نوشتن، قرائت کردن و حفظ کردن حدیث و سفر به شهرهای مختلف برای شنیدن حدیث را جزو ویژگیهای محدث ذکر کرده است.[۴] شهید ثانی محدث را کسی میداند که از نظر علمی مشغول سنت پیامبر و امامان باشد.[۵]
به گفته مامقانی اگر در کتابهای رجالی کسی را با عنوان محدث توصیف کنند این توصیف مدح او محسوب میشود. هر چند نمیتوان این تعبیر را توثیق او حساب کرد.[۶]
تفاوت محدث با راوی و رجالی
مامقانی اصطلاحاتی مثل راوی، مُسنِد، محدِّث و حافظ را با هم مقایسه کرده است.[۷] او مینویسد راوی کسی است که صرفاً روایت را نقل میکند چه با سند چه بی سند. مقام راوی پایینتر از محدث است.[۸] او همچنین تصریح میکند کسی که فقط حدیث را شنیده، محدث نامیده نمیشود.[۹]
نویسندگان کتابهای علم درایه میگویند عالم رجالی کسی است که فقط راویان حدیث و ویژگیهای آنان را به صورت منفرد میشناسد و درباره معتبر بودن یا نبودن هر راوی نظر میدهد. ولی محدث کسی است که علاوه بر شناخت راویان به صورت منفرد، درباره سند و متن احادیث هم صاحبنظر است و میتواند ضعیف یا صحیح بودن حدیث را تشخیص دهد.[۱۰]
محدث به معنای اخباری
در برخی از منابع محدث به کسانی گفته میشود که در مقابل گرایش کلامیِ عقلگرا و اصولی، گرایش اخباری دارند و بیشتر بر حدیث تکیه میکنند و با نام اصحاب حدیث هم شناخته میشوند.[۱۱]
مشهورترین محدثان شیعه
محدثان شیعه را دستکم به دو شیوه دستهبندی کردهاند. نخست بر اساس ادوار زندگی و مراحل تاریخی[۱۲] و دیگری بر اساس مدرسهها و حوزههای حدیثپژوهی مثل مکتب حدیثی قم، مکتب حدیثی کوفه و مانند آن.[۱۳]
نویسندگان کتب اربعه
نویسندگان کتب اربعه حدیثی شیعه، قدیمیترین محدثان شیعه هستند که آثار آنان باقی مانده است. محمد بن یعقوب کلینی (م۳۲۹ق) نویسنده الکافی، محمد بن علی بن بابویه (م۳۸۱ق) معروف به شیخ صدوق نویسنده من لایحضره الفقیه و چندین اثر حدیثی دیگر و محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق) معروف به شیخ طوسی نویسنده تهذیب الاحکام و الاستبصار که در قرن چهارم و پنجم میزیستهاند.[۱۴]
محدثان دوره صفویه
محدثان دوره حاکمیت صفویه در ایران که همزمان با رشد اخباریگری است، نقش فراوانی در افزایش میراث حدیثی شیعه داشتند[۱۵] و جوامع حدیثی متعددی در این دوره نوشتند.[۱۶] بحار الانوار به عنوان بزرگترین مجموعه حدیثی شیعه محصول این دوره است. محمدمحسن فیض کاشانی (۱۰۹۱ق) نویسنده الوافی، شیخ حر عاملی (م۱۱۰۴ق) مؤلف وسائل الشیعه و محمدباقر مجلسی (م۱۱۱۰ق) مؤلف بحار الانوار در این دوران میزیستهاند.[۱۷]
محدثان متأخر شیعه
در قرنهای ۱۴ و ۱۵ قمری میرزا حسین نوری (م۱۳۲۰ق)معروف به محدث نوری نویسنده مستدرک الوسائل[۱۸] و شیخ عباس قمی (م۱۳۵۹ق) نویسنده سفینة البحار جزو محدثان مشهور شیعه معرفی شدهاند.[۱۹]
منابع
بهشتی، ابراهیم، اخباریگری (تاریخ و عقاید)، قم، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق.
سیفی مازندارنی، علیاکبر، مقیاس الرواة فی کلیات علم الرجال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، قم، مکتبة سماحة آیة الله العظمی مرعشی النجفی، ۱۴۳۳ق.
طباطبائی، سید محمدکاظم، تاریخ حدیث شیعه(۲) عصر غیبت، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
قربانی، زینالعابدین، علم حدیث، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۶ش.
مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، تحقیق: محمدرضا مامقانی، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
مامقانی، محمدرضا، مستدرکات مقباس الهدایه فی علم الدرایة، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
مؤدب، سید رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی، ۱۳۹۳ش.
مهریزی، مهدی، حدیثپژوهی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
پانویس
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹.
- ↑ مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۵۰.
- ↑ مامقانی، محمدرضا، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۲۸.
- ↑ شهید ثانی، الرعایة، ۱۴۳۳ق، ص۵۰.
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایة، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۴۸.
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹-۵۰.
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹.
- ↑ مامقانی، مقباس الهدایه، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۹.
- ↑ سبحانی، اصول الحدیث و احکامه، ۱۴۱۸ق، ص۱۶؛ قربانی، علم حدیث، ۱۳۷۶ش، ص۱۰۷.
- ↑ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۰ش، ص۳۹.
- ↑ سیفی مازندرانی، مقیاس الرواة، ۱۴۲۲ق، ص۵۵.
- ↑ مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۵.
- ↑ مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۹۳ش، ص۸۶.
- ↑ مهریزی، حدیثپژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۲۴۹.
- ↑ مهریزی، حدیثپژوهی، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۲۶۱.
- ↑ مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۹۳ش، ص۱۲۹.
- ↑ طباطبائی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۶۸.
- ↑ طباطبائی، تاریخ حدیث شیعه (۲)، ۱۳۹۰ش، ص۲۷۱.