ملائکه
ملائکه
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۰:۵۷، ۲ اوت ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
ملائکه مجموعهای از مخلوقات خداوند هستند که بخشی از عالم غیب را تشکیل میدهند. نقشهای مختلفی بر عهدة این موجودات نهاده شده پس بر این اساس رتبهبندی میشوند. تصویر روشن آنان را میتوان از روایات اسلامی و آیات قرآن استخراج نمود.
ملائکه ساکنان عالم غیب
ملائکه، ساکنان عالم غیب هستند و اهالی عالم غیب از دیدگان ما نهانند و ما مأمور و مکلّف به اعتقاد به وجود آنان. با مراجعه به آیات و روایات میبینیم تعدادی از ملائک به شکل انسان نمایان شدهاند. در قرآن کریم [۱] اشارهای به ماجرای ورود ملائکه به منزل حضرت ابراهیم[۲](ع) پیش از نزول عذاب بر قوم لوط شده که تفصیل ماجرا در روایتی از امام صادق(ع)[۳] بیان شده و علاقهمندان میتوانند به منابع آن مراجعه نمایند. [۴]
از مجموع روایات چنین برداشت میشود که ظاهراً قابلیّت و امکان دیده شدن برای برخی از ملائکه مانند جبرائیل، میکائیل و عزرائیل و تعداد محدود دیگری قابل بررسی است و برای، برخی از شخصیّتها و اولیای الهی، همانند رسول خدا(ص)، ائمه(ع) یا انبیا و رسل(ع) و برخی از عرفای بزرگ مانند مرحوم سید محمد حسین طباطبایی توانایی و امکان این وجود دارد که آنان را ببینند.
به عبارت دیگر نمیتوان به طور یقین مدّعی شد همة مردم میتوانند ملائکه را ببینند. البتّه میتوان احتمال داد که بسیاری از مدّعیان ارتباط با ملائکه، در واقع با طایفة جن ارتباط برقرار کردهاند. نکتة بسیار مهمّی که در این باره باید مدّنظر داشته باشیم، این است که فرشتگان مأمور اجرای اوامر الهی هستند و هرکدام از آنان مأموریّت و وظیفة مشخّصی در جهان دارند.
بر این اساس نمیتوان این جملة برخی از بزرگان را که «فرشتگان نیز به استخدام ساحران در میآیند تا از امور غیبی خبر دهند»، پذیرفت. با استفاده از برخی روایات درمییابیم که اساساً زمین و عالم مادّه، ظرفیّت تجسّم و شهود مادّی ملائک را ندارد؛ برای نمونه وقتی از امیرالمؤمنین[۵](ع) دربارة قدرت خداوند و امکان ستایش او به نحو شایسته پرسیدند، عظمت خلقت را تنها با ذکر ویژگی برخی از ملائک چنین به تصویر کشیدند:
«خداوند تبارک و تعالی فرشتگانی دارد. بعضی به اندازهای بزرگ که اگر یکی از آنان به زمین فرود آید از بس بزرگ است و از بس پر و بال دارد، زمین نمیتواند آن را در خود جا دهد. بعضی از آنها به اندازهای تنومند و زیبا هستند که اگر همة جنّ و انس همدست شوند، نمیتوانند او را وصف کنند، بعضی از ملائکة الهی چنان است که هفتصد سال راه مسافت میان دو شانه یا مسافت پرّة گوشش است، بعضی از آنها با یکی از بالهای خود میتواند همة افق را بپوشاند، به علاوه از بزرگی جسمش، بعضی از آنها به اندازه ای بلند قامتند که آسمانها تا زیر ناف آنها است، بعضی از آنها بدون پایگاه، قدم در عمق هوای زیرین زمین نهاده و همة زمین ها تا زانوی او است، بعضی از آنها هم گروهی هستند که اگر همة دریاها را به پشت ناخن بزرگش بریزند، جا میدهد؛ بعضی هستند که اگر کشتیها را در اشک چشمش بیندازند تا ابد سیر میکنند. «فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ». [۶]
در قرآن کریم دربارة حضرت مریم(س) نیز آمده که: «ملک در صورت انسان پیش مریم آمد. مریم ترسید که آن جوان شاید نظر سوئی به مریم دارد و گفت: من از تو به خدا پناه میبرم. فرشته گفت: «إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلاماً زَکِیًّا». [۷]