عباس بن علی
| type = notice
| class = ambox-In_use
| image =
| css = margin: 1px
| text = این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید.
این صفحه آخرینبار در ۰۸:۱۴، ۱۴ اوت ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید.
}}
نام | عباس بن علی(ع) |
---|---|
کنیه | ابوالفضل |
القاب | قمربنیهاشم، بابالحوائج و سقای کربلا |
ولادت | 4 شعبان، سال ۲۶ قمری |
پدر | امام علی(ع) |
مادر | ام البنین |
طول عمر | 35 سال |
زادگاه | مدینه |
تاریخ شهادت | روز عاشورای سال ۶۱ قمری |
مدفن | کربلا |
عباس بن علی مشهور به ابوالفضل و قمر بنیهاشم و باب الحوائج (زاده ۴ شعبان ۲۶ هجری قمری و درگذشته ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) پسر علی بن ابیطالب(ع) و ام البنین و برادر کوچکتر حسین بن علی(ع) است. شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر شجاعت و همچنین وفاداریش نسبت به حسین بن علی در نبرد کربلا میباشد. آرامگاه عباس بن علی در کربلا برسرراه غاضریه در موضع رزمگاه واقعه کربلا است. عباس بن علی در دهم ماه محرم الحرام عاشورا در واقعه کربلا در حال آوردن آب از رود فرات جهت رفع تشنگی اهلبیت که توسط سپاه عمر بن سعد محاصره شده بودند، کشته شد. کشتهشدن قهرمانانه عباس در نبرد کربلا باعث ایجاد شخصیتی افسانهوار در میان شیعه و سنی گشته که تطبیق آن بر واقعیت کاری بسیار سخت است. مراسم یادبود کشته شدن وی، بنابر یک رسم قدیمی رایج در بین مدیحهسرایان و مداحان در روز نهم محرم تاسوعا برگزار میشود.
زندگینامه
کنیهاش ابوالفضل است و به او القاب دیگر مانند «قمر بنی هاشم»، «سقای کربلا»، «علمدار حسین» و غیره نیز دادهاند. طبق روایات شیعه او جوانی دلاور، زیبا و بلند قد بودهاست، در جنگهای صفین و نهروان در کنار پدرش علی بن ابیطالب جنگیده است و او یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروفند.
او سه برادر تنی به نامهای جعفر، عبدالله و عثمان داشت که همگی آنان در روز عاشورا سال ۶۱ قمری در کربلا کشته شدند. او با لبابه دختر عبیدالله بن عباس ازدواج کرد و دارای چهار پسر به نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر شد. در خصوص تعداد فرزندان او اختلاف نظر وجود دارد. همه فرزندان او به جز عبیدالله بلاعقب ماندند.
شخصیت
کشتهشدن قهرمانانه عباس در نبرد کربلا باعث ایجاد شخصیتی افسانهوار در میان شیعه و سنی گشته که تطبیق آن بر واقعیت کاری بسیار سخت است. مشکل اصلی در آنجاست که تاریخ طبری و بلاذری، منابع اولیه نبرد کربلا، جزئیات کشتهشدن او را در کربلا ذکر نکردهاند. شیخ مفید در کتاب الاختصاص عباس بن علی را با صفت «سقا» به معنی آبدهنده توصیف میکند. گفتهشدهاست که عباس بن علی شجاعت و شهامت را از پدرش علی ابن ابی طالب به ارث برده بود و در جنگها همیشه او عَلَمِ را با خود حمل میکرد و به همین دلیل به «علمدار» مشهور بود.
نبرد کربلا
سید بن طاووس از ابومخنف نقل میکند که در عصر عاشورا، عباس در پی یافتن آب برای اهلبیت با دشمنان زیادی جنگید. پس از قطع شدن دست راست و سپس دست چپش، مشک آب را بر دهان گرفت و به نبرد ادامه داد تا اینکه توسط زید بن ورقاء حنفی و حکیم بن طفیل سنانی کشتهشد. حسین واعظ کاشفی در روضةالشهدا او را شصت و هشتمین کشته کربلا میداند. برادر زاده امالبنین به نام عبدالله بن ابی محل بن حظام برای عباس اماننامهای از سوی ابن زیاد آورد که ردش کرد. شیخ مفید مینویسد: عباس به همراه حسین بن علی(ع) برای آوردن آب به سمت فرات رفتند ولی سپاه عمر بن سعد مانع شدند. سپس او را محاصره و از حسین جدا کردند. عباس به تنهایی میجنگید تا بر زمین افتاد. در این هنگام او به دلیل زخمهایش نتوانست حرکت کند و زید و حکیم او را کشتند. بلاذری حرمله را قاتل عباس میداند و حکیم را کسی میداند که لباس عباس را از بدنش جدا کرد. او در زمان کشتهشدن ۳۴ سال داشت[۱].
آرامگاه او در شمال شرقی آرامگاه حسین بن علی در کربلا قرار دارد و شیعیان مابین آرامگاه او و حسین بن علی را بین الحرمین مینامند. توسعه و بازسازی حرم وی در زمان شاه طهماسب صفوی و سپس نادر شاه صورت گرفت. پس از حمله وهابیون به کربلا مجدداً توسط فتحعلی شاه بازسازی گردید[۲]
در آثار هنری
به عنوان یکی از شخصیتهای محوری حاضر در کربلا، عباس بن علی بهطور گستردهای در مراسم عزاداری محرم گرامی داشته میشود. در مراسم تعزیه، در شب عاشورا یک دور کامل به زندگی و اعمال او از ولادت تا مرگ اختصاص دارد. تمثال عباس بن علی به صورت جنگجویی سوار بر اسبش در بسیاری از آثار چوبی، قلمکار، پردهداری و غیره کشیدهمیشود. یاد عباس، علاوه بر ایران در نقاط دیگر مانند جمهوری آذربایجان، شبه قاره هند و هرجایی که مراسم عاشورا برپا باشد گرامیداشته میشود.علی ربانی خلخالی مینویسد: عباس بن علی نزد شیعیان و حتی بسیاری از سایر پیروان ادیان، شخصیتی معنوی و بسیار ممتاز شمرده میشود و از احترام بسیاری برخوردار است[۳]. «ماه به روایت آه» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد عنوان کتابی است که زندگانی و شخصیت عباس بن علی را بیان میکند. نویسنده در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از کشته شدن بیرقدار کربلا را با امانتداری، پایبندی به مستندهای تاریخی و روایی و پرهیز از اغراق، بیان کند.[۸] این نویسنده که به عنوان برگزیده جایزه ادبی کتاب سال عاشورا معرفی شده بود، با نگارش یادداشتی جایزه تندیس برترین اثر را به سید مهدی شجاعی تقدیم کرد.[۹]
القاب
قمر بنی هاشم معروفترین لقب وی میباشد. به او بعدها القاب دیگری مانند علمدار، سقای کربلا و بابالحوایج نیز داده شد.[۱۰][۱۱]
پرچمداری در روز عاشورا
بر اساس تحقیق اردوبادی، اصفهانی در مقاتل الطالبیین[۵۳] و شیخ مفید در الارشاد[۵۴] تصریح کردهاند که امام حسین در صبح روز عاشورا پرچم سپاه خود را به دست عباس داده است.[۵۵] بلاذری در انساب الاشراف،[۵۶] و ابونصر بخاری در سرّ السلسلة العلویة[۵۷] نیز بر پرچمداری حضرت عباس تصریح کردهاند.
سقایی و آوردن آب
بنابر منابع تاریخی، وقتی عبیدالله بن زیاد، هفتم محرم به عمر بن سعد دستور داد که به حسین(ع) و یارانش اجازه استفاده از آب فرات ندهد، امام حسین، عباس(ع) را فراخواند و سی سوار و بیست پیاده را با او همراه کرد تا مشکها را پر از آب نمایند و به اردوگاه ببرند. عباس(ع) توانست محاصره دشمن را بشکند و آب را به اردوگاه برساند. در این حمله هیچکس از اصحاب و یاران امام حسین شهید نشد، اما افرادی از لشگر عمر بن سعد کشته شدند.[۵۸]
نپذیرفتن اماننامهها
چنانکه در کتاب الفتوح ابناعثم کوفی و مقتل خوارزمی آمده است، دو نفر برای عباس(ع) و برادران او در کربلا اماننامه فرستادند که عباس(ع) و برادرانش هر دو را رد کردند؛ اماننامه نخست را عبدالله بن ابیالمحل بن حزام عامری آورد که برادرزاده امالبنین، مادر عباس(ع) بود. او توانست از عبیدالله بن زیاد اماننامهای برای پسران عمه خود بگیرد و آن را توسط غلام خود برای آنها بفرستد. وقتی عباس(ع) و برادرانش این اماننامه را خواندند، گفتند که ما در امان خداوند هستیم و هیچ نیازی به چنین اماننامه ننگینی نداریم.[۵۹] اماننامه دوم را شمر بن ذی الجوشن در ظهر عاشورا به عباس و برادرانش پیشنهاد کرد و او را با عنوان «پسر عمه» صدا زد، اما جوابی نشنید. امام حسین(ع) به آنها گفت گرچه او فاسق است، اما جوابش را بدهید. شمر به آنها به شرط تسلیم شدن و اطاعت از یزید مژده امان داد. حضرت عباس، او و اماننامهاش را لعنت کرد و گفت: «ای دشمن خدا! مرگ بر تو که ما را به اطاعت از کفر و ترک همراهی برادرم حسین(ع) فرامیخوانی.»[۶۰]