اخوانالمسلمین و شیعه (مقاله)
اخوان المسلمین و شیعه عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱]
چکیده
پس از اینکه شیخ قرضاوی كتابی با عنوان: «تاریخنا المفتری علیه» در دفاع از معاویة بن ابی سفیان، یزید و حتی حجاج بن یوسف ثقفی پرداخت، و در این راستا مواضع شخصیتهایی چون: «مولانا سیدابوالاعلی مودودی» مؤسس و امیر جماعت اسلامیپاكستان و «شیخ محمدغزالی» و «شهید سیدقطب» را به باد انتقاد گرفته، بسیاری از شخصیتهای معتدل عربی و اسلامیکه از جمله انان «دکتر احمد راسم النفیس» به عنوان نماینده شیعیان مصر نسبت به سخنان قرضاوی واکنش نشان داده و با مستندات تاریخی در کتابش «القرضاوی وکیل بنی امیه» پاسخ قاطعی به او داده است. این جریان، نخستین حرکتی بود که شیعیان مصر را در انظار عمومیمورد توجه قرار داد. حرکت دیگر پس از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه بوده که استقبال نسل جوان دنیای اسلام را از روش مبارزاتی حزب الله به دنبال داشته است. به ویژه اتحاد و همکاری لجستیکی حزب الله با حماس، موجب همدلی میان شیعیان و اهلسنت مصر گشت و از این نظر روابط شیعیان مصر با سایر شهروندان مصری ظهور بیشتری پیدا کرد. هرچند پس از محبوبیت بینظیر حزب الله و اوجگیری گرایش به «مقاومت اسلامی»، علمای وهابی در گوشه و كنار دنیای عرب به حركت درآمدند و ضمن تكفیر شیعه و هشدار در مورد «تبشیر شیعی» و اعلام خطر از هجوم تشیع به دنیای اهلسنت و حتی تحریم دعا كردن برای پیروزی حزب الله توسط فقیهان وهابی، تلاش برای تضعیف شیعه گسترش پیدا کرد تا آنجا که بعضی از علمای معتدل الازهر، شیعیان را «رافضی» و «مبتدع» معرفی نمودند که در رأس آنها شیخ یوسف القرضاوی قرار داشت. با این حال اغلب اعضای «مكتب الارشادِ» اخوان المسلمین در مصر به دفاع از شیعه پرداختند و حتی «مرشد عام» شیخ مهدی عاكف، ضمن ارسال پیامی، در بحران تجاوز اسرائیل به لبنان، اعلام نمود كه اخوانیها حاضرند ده هزار نفر از میلشیای رزمنده خود را به لبنان اعزام دارند تا در كنار حزب الله و مقاومت اسلامیلبنان، بر ضد متجاوزان، بجنگند! و متأسفانه همین اعلام همدردی و آمادگی، باعث گردید كه بغض و كینه ارتجاع عرب و حاكمیتهای مزدور، نسبت به اخوان تشدید گردد و دهها نفر از رهبران و اعضا اخوان المسلمین مصر، دستگیر و به زندان بروند و سپس گروههایی از شیعیان مصر تنها به دلیل شیعه بودن، بازداشت و زندانی شوند و سرانجام چند هفته قبل، سازمان امنیت مصر، ضمن دستگیری 17 نفر دیگر از رهبران اخوان، به اتهام تشكیل یك سازمان بین المللی – التنظیم الدولی- خواستار تعقیب و بازداشت دیگر منسوبین به این تنظیم – از جمله «دكتر ایاد السامرائی»، رئیس فعلی مجلس ملی عراق، كه عضو رسمیحزب اسلامیعراق است- گردید. به موازات این تلاشهای مذبوحانه، گروهی از جوانان مصری را كه در كمك به مردم غزه، با حزب الله همكاری داشتند، به بهانه عضویت در «هسته مصری حزب الله» بازداشت و به زندان افكنده شدند كه هم اكنون برای محاكمه به دادگاه نظامیمصر تحویل گردیدهاند.
یوسف ندا شخصیت مشهور إخوان المسلمین
تبلیغات وسیع دشمنان علیه شیعه و هواداران إخوانی او، موجب صدور تكفیرنامههای متعدد از سوی «فقهاء آل سعود» در وجوب قتل رافضیها گشت، كه گویا «ام المؤمنین» و «صحابه» را «سب» میكنند. در این میان مهندس یوسف ندا که از تبار راستین اخوان المسلمین است، با بیان مواضع إخوان در برابر شیعیان، در مقاله ای روشنگرانه به دفاع از شیعه پرداخت و چگونگی روابط با شیعیان و عقاید اخوان المسلمین را تشریح نمود. مهندس یوسف ندا، زمانی شهرت یافت که به علت فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی در سطح جهان و تأسیس «بنك التقوی» در سوئیس، كه جناب شیخ قرضاوی هم از سهامداران عمده ان بود، به عنوان یكی از رهبران سازمان بینالمللی اخوان المسلمین (التنظیم الدولی) فعالیت میکرد. یوسف ندا علیرغم اینكه در دادگاه سوئیس و ایتالیا، از اتهامات FBI آمریكا تبرئه شد، ولی بانك تأسیس یافته توسط او دچار ورشكستگی شد و اموال او هم «مصادره» یا توقیف گردید. اما یوسف ندا علیرغم این فشارها و اقامت اجباری هفت ساله در منزل خود در «لوگانو» (شهرکی در ایتالیا) دفاعیه اخوان از شیعه را در «Islam online» منتشر ساخت كه مورد توجه مسلمانان جهان قرار گرفت.اینك ترجمه فارسی مقاله یوسف ندا در معرفی مواضع إخوان المسلمین در حمایت از شیعیان مصر، تقدیم میگردد.
حمایت یوسف ندا از شیعیان جهان
گستردگی جغرافیاییاندیشه اخوان المسلمین و میزان روابط اعتقادی و سیاسی آنان با شیعیان، بیش از آن كه تحت تأثیر موانع جغرافیایی باشد، از «افت وخیزهای تاریخی» تبعیت میكند؛ چرا كه پیروان مذاهب شیعی در داخل محیط جغرافیایی امت اسلامیرشد كرده و زیستهاند و همچنان در درونِ آن قرار دارند. هرچند میان گروههایی كه مكتب اخوان را به عنوان مرجعاندیشه خویش پذیرفتهاند، تفاوتهایی دیده میشود، ولی این تفاوت، به دگرگونیهای دائمیو ابداعهای جهشی در نسلهای متفاوت اخوانیها باز میگردد كه زاده تفاوت محیطهای زیستی و تفاوتهای فرهنگی ـ تربیتی آنها در نقاط و محیطهای مختلف است. به گفته یوسف ندا از اصول ثابت در عقاید اخوان المسلمین آن است كه «الله» پروردگار پاك و مقدس جهان است كه با فرستادن «وحی» در قالب كلامیمقدس بر سرورمان حضرت رسول اكرم(ص) از قداست خویش به ایشان بخشید و به جز این دو، هرچه بر روی زمین قرار دارد، از فرزندان آدم و مخلوقات دیگر، همه فاقد این نوع قداست هستند؛ هرچند كه جانشینان خدا بر روی زمین باشند. آن گونه كه از سخنان و دیدگاههای اخوان فهمیده میشود، آنان معتقدند که حتی «خلفای راشدین» كه از دین خدا محافظت كردند تا به دست ما برسد و بر ما است كه از سنتهای آنان تبعیت كنیم، نظریات و دیدگاههای خلفاء از اشتباه در تفسیر مصون نبوده است، بلكه آنها انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند. در مورد خاندان رسول اكرم و اصحاب و همسران ایشان نیز گفته میشود كه آنان سزاوار احترام هستند و از عملكرد و جهاد و اخلاص آنان و خدماتشان به رسول خدا و بهرهمندی آنان از علوم وحی دفاع میكنیم؛ ولی همگی انسانهایی فاقد قداست نبوی هستند.
اندیشه إخوان در باره علی و فاطمه
از دیگر اصول ثابت دراندیشه اخوان آن است كه حضرت علی(رضی الله عنه) صالحترین و پرهیزكارترین شخص در میان خلفای راشدین بود و این موضوع، یك حقیقت تاریخی ثابتی است كه اخوان آن را از خود نقل نمیكنند. همچنین در برابر منش فاخر و سخنان و كردار بانو فاطمه زهرا(س) و زینب و اصل و نسبشان، واكنشی به جز احترام و تكریم نمیتوان داشت و سرورمان امام حسن، از نظر اخلاق و دین و علم و نسب، بزرگ و بلندمرتبه بود و امام حسین با شرافت و تقوا زندگی كرد و با شهادت از این دنیا رخت بربست. ایشان والاترین نمونه در دفاع از دین و شهادت در راه خدا بود.
اندیشه إخوان در باره فقه و إجتهاد
اخوان المسلمین بر این باور استوارند كه «فقه» و آن چه از اختلاف نظریات و آرای فقهی در میان مذاهب اسلامیوجود دارد، همگی مسائلی بشری و ساخته و پرداخته ذهن زمینی است كه فقیهان بزرگوار، تمام زندگی و تلاشهای فكری خود را با اخلاص و دقت فراوان در راه ایجاد آن فدا كردهاند و در تكامل این مسیر، از تمام پژوهشهای علمیدر لغت، تاریخ و حدیث بهره بردهاند. این باور و اصل ثابت دراندیشه اخوان، احترام نهادن و بزرگداشت فقیهان و متصدیان این دانش را لازم میشمرد؛ چه آن كه آنان متون اصلی را از نابودی پاس داشتند، لیكن نتیجه تلاش آنها، تولیدی بشری و نه ربانی است. باز بودن باب اجتهاد و لزوم باز نگه داشتن آن تا روز قیامت نیز از باورها و اصول ثابت اخوان است؛ لیكن تنها كسی حق تصدی این منصب را دارد كه ابزارهای لازم را از دانش لغت و تاریخ و درك و شناخت بالا و دقت واندیشه روشن، دارا باشد. از دیگر اصول ثابت اخوان المسلمین آن است كه تلاشهای اجتهادی پیشوایانِ دینی و فقیهان درباره تاریخی معین و محدودی صورت گرفته و بخشی از فتواها و تفسیرهایی را كه در پی داشتهاند میتوان مختص به زمانی خاص دانست و تعمیم و استمرار تمام آنها به زمان حاضر درست نیست. بر این اساس نمیتوان همچنان به این دلیل كه به ظاهر از ضروریات دین هستند در هر زمان و مكان به آنها پایبند بود. بهترین مثال بر این گونه فتاوا، آرای ابن تَیمیه و ابن قیم درباره لزوم اطاعت از «ولی امر» است كه به ابزاری در دست طاغوتیان و غاصبان حكومتها برای تداوم سلطه خود و فرزندانشان بر مردم، تبدیل شد و به این بهانه كه آنها ولی امر مسلمانان هستند و به نام دین امر و نهی میكنند، اطاعت از آنان واجب است. در این زمینه نیز به احادیثی استناد كردند كه آنها را مطلق دانسته و به قیود آنها یا آن چه درباره ضعف یا قوت آنها گفته شده، توجهی نكردند. همچنین به بخشی از این آیه كریمه استناد كردند: «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منكم» (نساء/59) در حالی كه ادامه آیه، قاعدهای اصلی را بیان میكند و آن را معیار در زمان اختلاف قرار داده است: «پس هرگاه در امری اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به كتاب خدا و سنت پیامبر عرضه بدارید». بر این اساس خداوند و پیامبرش كه از سوی خدا به واسطه وحی قداست خاصی یافته، مرجع اختلافات معرفی شدهاند. و به همین دلیل خلیفه اول گفت: تا زمانی كه در بین شما از خداوند اطاعت كردم، از من فرمان برید.
موضع إخوان المسلمین در باره اتهامات ضد شیعی
یوسف ندا میگوید: از آرا و فتاوای مردود در نزد اخوان، سخنان و دیدگاههای تنگنظرانه و تنشزایی است كه درباره شیعیان گفته میشود و به تفرقه و شكاف میانجامد. همان دیدگاههایی كه گاه آنان را «رافضی» و گاه «متبدع» و بدعتگذار میخواند. سیل عظیمی از كتابها در این زمینه تألیف شده است تا بدانجا كه بیشتر اهلسنت گمان كردند آن چه در این كتابها از افترا و دروغ و مبالغه در دستكاری و بدعت گذاری، به شیعیان نسبت داده شده، همگی حقایق ثابت و غیرقابل انكاری هستند. اما حقیقت آن است كه مؤلفان این گونه كتابها یا كینه توزانی هستند كه خون بهای عزیزانشان را نتوانستهاند باز بستانند، یا فریب خورده و نادانند و یا فرصت طلبان و سیاستمداران سودجوئی هستند كه دین خود را میفروشند تا حاكمان را خشنود سازند و بدتر از همه این كه از طرف بعضیها، گاه كافران و اهل كتاب، بر شیعیان ترجیح داده میشوند. یكی از بدترین جنایات تاریخی، انتساب شیعیان به «عبدالله بن سبأ» است كه از لحاظ تاریخی وجود خارجی آن اصولاً ثابت نشده و شخصیتی افسانهای بوده است تا بهانهای برای زدن برچسب كفر بر شیعیان باشد. شایسته است در این جا سخنی را از علامه آیت الله محمدحسین كاشف الغطا نقل كنیم: «اما عبدالله بن سبأ كه او را به شیعه میچسبانند و یا شیعیان را به او نسبت میدهند، در تمام كتابهای شیعه ملعون شمرده و از او بیزاری جستهاند و كمترین چیزی كه در كتابهای شیعه در حق او گفته شده این است كه عبدالله بن سبأ ملعونتر از آنی است كه نامش برده شود؛ و لعن و نفرینهای دیگری از این قبیل».
اندیشه إخوان نسبت به بدگویی از همسران پیامبر
یوسف ندا میگوید:اندیشه اخوان المسلمین بدگویی از همسران پیامبر و بزرگان صحابه و یا اتهام ستمكاری یا كفر به آنان را از سوی هیچ كسی برنمیتابد. نصوص قرآنی و روایی معتبر بر عدالت آنان و خرسندی و رضایت خداوند از جملگی آنان دلالت دارند و از آن جمله، این آیه قرآن است: «به راستی خدا هنگامیكه مؤمنان زیر آن درخت با تو بیعت میكردند از آنان خشنود شد...» (فتح/18) در آن زمان هزار و چهارصد نفر در زیر درخت با پیامبر بیعت كردند. بر همین اساس پس از نام بردن از مهاجران و انصار و تابعانِ آنان گفته میشود كه خداوند از آنان خشنود میشود (رضی الله عنهم). در آیه دیگری آمده است: «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و كسانی كه با نیكوكاری از آنان پیروی كردند، خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند» (توبه/100) ای كاش میدانستم چگونه افراد دیندار به خود اجازه میدهند در باره صحابه و همسران پیامبر بد بگویند و به آنان نسبت كفر بدهند و حتی لعن آنان را عبادت بخوانند؟
اندیشه إخوان نسبت به اعمال عبادی شیعه
برخی از مناسك و آداب عبادی در میان پیروان مذاهب چهارگانه اهلسنت متفاوت است و گاه بین آنها و شیعیان دوازده امامی نیز در این زمینه اختلافاتی وجود دارد. ولی هیچ فرد با انصافی یافت نمیشود مگر آن كه امكان تعبد به یكی از روشها و آداب مذاهب پنجگانه را بپذیرد و جایز نیست كه با استناد به تفسیرها و قیاسهایی بشری، عبادت كنندگان به روش یكی از مذاهب پنجگانه را خارج از امت اسلامی و كافر بخواهیم، مادامی كه در چارچوبی حركت میكند كه جبرئیل(ع) آن را به پیامبر نشان داد. در حدیث آمده است كه جبرئیل(ع) در هیأت مردی اعرابی بر پیامبر وارد شد و پرسید: ای رسول خدا «اسلام» چیست؟ پیامبر فرمود: اسلام شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری من و برپاداری نماز و پرداخت زكات و روزه داری ماه رمضان و رفتن به حج خانه خدا در صورت استطاعت است. اعرابی گفت: درست گفتی. سپس پرسید: «ایمان» چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ایمان آن است كه به خداوند و فرشتگان و كتابها و پیامبرانش و روز رستاخیز باور داشته باشی و به «قَدَر» چه خیر و چه شر، اعتقاد داشته باشی. اعرابی گفت: درست گفتی و پس از آن پرسید: «احسان» چیست؟ پیامبر فرمود: احسان پرستش خداوند به صورتی است كه گویا او را میبینی و اگر او را ندیدی، بدانی كه او تو را میبیند. اعرابی گفت: درست گفتی و سپس پرسید: «قیامت» چه زمان به پا خواهد شد؟ پیامبر پاسخ داد: پاسخگو چیزی بیشتر از پرسشگر نمیداند.
اندیشه إخوان در باره غالیان شیعه
یوسف ندا میگوید: اما در مورد غالیان شیعه، استاد سیدهادی خسروشاهی كه خود یكی از مهمترین علماء و مراجع معاصر در فقه جعفری و همچنین فقه اهلسنت است، در کتاب خود «عبدالله بن سبأ بین الواقع و الخیال» چاپ قاهره میگوید: «توجه به این مسأله لازم است كه دانشمندان شیعه در رد غالیان و لعن و بیزاری جویی از آنان كوتاهی نكردهاند و هیچ فرقی میان عبدالله بن سبأ ـ بر فرض واقعی بودن این شخصیت ـ و دیگران وجود ندارد. حتی در تمام كتابهای كلامی و فقهی شیعه به نجاست غالیان و خروج آنها از دین حكم كردهاند؛ به عنوان نمونه شیخ مفید (د413هـ) از بزرگترین دانشمندان شیعه در كتاب «تصحیح الاعتقاد» تحت عنوان «غلوّ» آورده است: غالیانِ به ظاهر مسلمان، افرادی هستند كه مقام خداوندی و پیامبری را به امیرمؤمنان و امامان از خاندانِ او نسبت میدهند و چنان توصیفاتی از مقام و فضیلت آنان در دین و دنیا میكنند كه از حد اعتدال خارج است. اینان گمراهانی كافر هستند كه امیرمؤمنان حكم قتل آنان را صادر كرد و امامان، آنان را كافر و خارج از اسلام دانستند. البته باید گفت كه این، باورهای غلوآمیز و افراطگونه فقط مختص برخی از شیعیان جاهل و ناآگاه نیست؛ بلكه افرادی در میان اهلسنت نیز باورهایی در مورد بزرگانشان دارند كه تداعیگر عقاید غالیانه برخی از شیعیان ناآگاه است...». با توجه بر این نكات اخوان المسلمین به این مسأله باور قطعی دارند كه اختلاف در فروع دین باعث خروج از دین نمیشود. معرفت خداوند و پذیرش یگانگی او از اصول دین، و شریعت و فرمانبرداری، از فروع دین هستند و به عبارتی دیگر، اصول دین موضوع «علم كلام» و فروع دین موضوع «علم فقه» است. شهرستانی در كتاب مشهور «الملل و النحل» گفته است: «ماجرای شیعیان تنها به اختلاف در مسأله ولایت و امامت برمیگردد و اختلافی در اصول و پایههای دین وجود ندارد». به بیانی دیگر، این موضوع اختلافی سیاسی است كه سرورمان علی(رضی الله عنه) و خلفای راشدین توانستند آن را مهار كنند و این اختلاف دوباره در زمان امویان و عباسیان در مبارزه آنها با اهلبیت پیامبر(ص) سر باز كرد و توسعه یافت و جوانب مختلف دینی و فقهی در جهت تقویت رویكرد آنان، شروع به فعالیت كردند. در نتیجه بر این باوریم اختلافی كه آغازی سیاسی داشته است، باید از روش سیاسی نیز حل شود؛ نه با اتهامهای شرعی و خارج كردن گروهی از جرگه امت اسلام. هر گاه كه دو دیدگاه مختلف بر مصادر مورد پذیرش و اصول تاریخی غیرقابل انكار استناد كنند، چارهای از پذیرش هر دوی آنها نیست. از همین جا است كه نوآوری و پیشرفت تقویت میشود و خیر و بركت سرزمین و مردم را به دنبال دارد.
اندیشه إخوان در برابر قومیت گرایی عربی - ایرانی
از دیگر اصول ثابت دراندیشه اخوان آن است كه اسلام میان نژادها و قومیتهای مختلفی كه به دین اسلام میگروند، وحدت بوجود آورد و همه آنها را جمع كرد و هیچ كدام از آنها را نفی و لغو نكرد. خداوند در قرآن میفرماید: «و شما را ملتها، و قبیلهها گردانیدیم تا با یكدیگر شناسایی حاصل كنید» (حجرات/13) هدف از اشاره به تنوع قبایل و نژادها در این آیه شناسایی متقابل و نه دشمنی و تحقیر یكدیگر و یا ترك اصول و ریشهها دانسته شده است. بنابراین فریادهای قومیگرایانه و نژادپرستانه عربی و ایرانی در میان ملتهای مختلف مسلمان، مخالفت با اراده خداوند است. هیچ فضیلتی برای عرب بر عجم نیست، مگر در تقوا و پرهیزكاری. «بخاری» نمونه خوبی در این زمینه است كه اصل و ریشهاش به دورترین مناطق فارسی زبانان برمیگردد و مجموعه عظیمی از احادیث را گرد آورد كه مرجع عرب و غیرعرب گشت. خداوند در قرآن میفرماید: «در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (حجرات/13) دراندیشه اخوان المسلمین، احترام گذاردن و ارج نهادن به سنتها و آداب و رسوم قبایل و ملتهایی كه به دین اسلام گرویدهاند، از اصول مقبوله و قطعیه است. البته تا جایی كه این آداب و رسوم با اصول اسلامی مغایرتی نداشته باشند و هم عرض اسلام قرار نگیرند. به عنوان نمونه در فرهنگ واندیشه إخوانی، زنان با حجاب اسلامی به صورتی كه تنها مچ دستان و صورتشان دیده شود، میتوانند در تمام زمینههای اجتماعی فعالیت داشته باشند تا جایی كه به تعهدات دینی و عفت و پاكدامنی آنها لطمهای وارد نشود. اخوان المسلمین تلاشی برای تحمیل نظر خود بر زنان وابسته به گروه از دیگر فرهنگها و ملیتها با آداب و رسوم متفاوت، نمیكنند و مادامیكه آنان از وضعیت سنتی خویش راضی بوده و با دین اسلام مغایرتی نداشته باشد، اخوان المسلمین نیز دخالتی در امور آنها نمیكنند؛ هرچند در برخی فرهنگها كه چادر یا روبند را برای زنان میپسندند، زیاده رویهایی نیز دیده میشود، اما فرهنگ واندیشه إخوان بر اساس عدم اجبار زنان به نوع خاصی از پوشش است. بنابراین، در جهت حفظ این رویكرد، زنان را به استفاده از چادر یا روبند یا غیر آن دعوت نمیكنند و جائز بودن باز بودن مچ دستان و صورت، تنها سخن اخوان در این زمینه است. یوسف ندا در ادامه میگوید: البته اخوان المسلمین نخست جمعیت محدودی بود و در طول زمانی كه به نیم قرن نمیرسد بهاندیشه و نهضت و فرهنگی ویژه تبدیل شد كه اكنون مورد بحث ما است. نگارنده ادعای نظریهپردازی یا رهبری فكری و یا داشتن مقام و درجهای ـ كوچك یا بزرگ ـ در دانش فقه یا اداره جمعیت اخوان را ندارد و هیچ كدام از اینها جزو تخصص یا فعالیتها یا وظایف او نبوده است؛ بلكه از تجربه شصت ساله خود با سازمان إخوان، در نمایندگیها و كادر اداری جمعیت، در گردانها یا اردوهای نظامی، در تجمعات و تظاهرات و راهپیماییهای سیاسی، در بازداشتگاهها و زندانها، در كارهای خیریه و خدمات اجتماعی، در سیاست گذاریهای منطقهای و یا كشوری و بین المللی و همچنین در اقتصاد و صنعت و تجارت و بانكداری و در تمام زمینههای فعالیت حركت اخوان المسلمین سخن میگوید. فعالیتهای گسترده اخوان با گرایشی دینی منجر به بازداشت و زندانی شدن و اعدام بسیاری از رهبران و فعالان آنها شد و تمام این ضربهها و زخمها را در مسیر دعوت به راه خدا، از پیش میدانستند و آنها را پذیرفته بودند. از خداوند متعال برای هر آن كه به مصایب این مسیر رضایت داد، طلب آرامش میكنیم و آزادی تمام زندانیان این راه را خواستاریم. همانا خداوند یگانه است و شایسته ستایش.
- ↑ نویسنده: رحیم ابوالحسینی