تفاهمات اسلامی (مقاله)
عنوان مقاله | تفاهمات اسلامی |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
نویسنده | استاد شهید مرتضی مطهری |
یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوءتفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر می باشد . در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی می باشد مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قران و احادیث معتقد است که يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمين می باشد.
تفاهمات اسلامى
حسن تفاهم يعنى يكديگر را خوب فهميدن، و سوءتفاهم يعنى يكديگر را بد فهميدن.
بديهى است كه خوب فهميدن به اين است كه افراد يكديگر را آن طور كه هستند بفهمند و بد فهميدن به اين است كه يكديگر را آن طور كه هستند نفهمند بلكه درباره يكديگر دچار يك نوع توهماتى بوده باشند،
و البته اين كلمه در جايى گفته مىشود كه توهماتى كه افراد درباره يكديگر دارند از نوع سوء ظن باشد يعنى در زمينه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمينه خوبيها و از نوع حسن ظنهاى غلط بوده باشد سوءتفاهم ناميده نمىشود؛
يعنى اگر دو نفر به غلط درباره يكديگر حسن عقيده پيدا كنند گفته نمىشود كه اين دو نفر نسبت به يكديگر سوءتفاهم پيدا كردهاند.
سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زيرا موجب گمراهى و ضلالت است.
اگر فرض كنيم دو نفر از هر لحاظ ضد يكديگرند مثلًا يكى خداپرست است و ديگرى مادى، باز خوب است كه ميان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و يكديگر را آن طور كه هستند درك كنند نه اينكه هركدام نسبت به ديگرى سوءظنها و تصورات غلطى داشته باشد. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج25، ص: 38
يكى از ابتلائات مسلمين اين است كه گذشته از اينكه از لحاظ پارهاى معتقَدات تفرق و تشتت پيدا كردهاند و مذهبها و فرقهها در ميان آنها پيدا شده است دچار سوء تفاهمات زيادى نسبت به يكديگر مىباشند؛
يعنى گذشته از پاره اى اختلافات عقيده اى دچار توهمات بيجاى بسيارى درباره يكديگر مى باشند.
در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند كه كوشششان بر اين بوده و هست كه بر بدبينىهاى مسلمين نسبت به يكديگر بيفزايند.
تهديدى كه از ناحيه سوء تفاهمات بيجا و خوب درك نكردن يكديگر متوجه مسلمين است بيش از آن است كه از ناحيه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نيستند كه نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با يكديگر برادر و مصداق «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زيرا خدايى كه همه پرستش مىكنند يكى است،
همه مىگويند: لا اله الّا اللّه، همه به رسالت محمد صلى الله عليه و آله ايمان دارند و نبوت را به او پايانيافته مىدانند و دين او را خاتم اديان مىشناسند، همه قرآن را كتاب مقدس آسمانى خود مىدانند و آن را تلاوت مىكنند و قانون اساسى همه مسلمين مىشناسند، همه به سوى يك قبله نماز مىخوانند و يك بانگ به نام اذان بر مىآورند، همه در يك ماه معين از سال كه ماه رمضان است روزه مىگيرند، همه روز فطر و اضحى را عيد خود مىشمارند،
همه مراسم حج را مانند هم انجام مىدهند و با هم در حرم خدا جمع مىشوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مىدارند و به آنها احترام مىگزارند. اينها كافى است كه دلهاى آنها را به يكديگر پيوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگيزد.
ولى ... ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى كه فرق مختلف درباره يكديگر دارند و امان از عواملى كه كارى جز تيرهتر كردن روابط مسلمانان ندارند.
ما در صدد اين نيستيم كه طرحى براى از بين بردن فرقه ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بريزيم، زيرا اين، كارى است كه اولًا از ما ساخته نيست و ثانياً وحدت اسلامى متوقف بر اين نيست كه فرق و مذاهب از ميان برود.
جهات اختلاف فرق و مذاهب آنقدر زياد نيست كه مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراك آنها آنقدر زياد و نيرومند است كه مىتواند آنها را به هم بپيوندد.
و نيز ما نمىخواهيم ادعا كنيم كه تمام اختلافات مسلمين از نوع سوءتفاهم است. خير، چنين ادعايى هم نداريم. همه اختلافات سوءتفاهم نيست، اگر بناست حل بشود به طريق ديگر غير از رفع سوء تفاهمات بايد حل شود.
آنچه ما در صدد آن هستيم اين است كه شكافهايى كه ناشى از خوب درك نكردن يكديگر است، از ميان برود.
هدف ما اين است كه فرق و مذاهب اسلامى يكديگر را آن طور كه هستند بشناسند و تصور كنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور كنند.
بايد در چند قسمت بحث كنيم:
1. يكى از هدفهاى اسلام كه از مسلمين تأمين آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمين است. 2. يكى از فلسفه هاى فريضه حج محكم شدن پيوندها و تفاهم بيشتر افراد مسلمين است. 3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى كه ديگران درباره ما شيعيان و بالاخص ايرانيان دارند 4. بررسى سوء تفاهمهايى كه از اين طرف نسبت به برادران غير شيعى وجود دارد 5. راههاى عملى براى كاستن و از ميان بردن سوء تفاهمها
اما قسمت اول: هم قرآن كريم و هم احاديث نبوى و هم احاديثى كه از ائمه اطهار رسيده است همه عنايت شديد دارند كه وحدت مسلمين محفوظ بماند.
از قرآن شروع مىكنيم:
الف. در سوره آل عمران، آيه 103 مىفرمايد: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرّقوا» يعنى همه با هم ريسمان الهى را محكم بگيريد و پراكنده نشويد.
اين آيه با كمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا كردن و پراكنده اجرا نكردن توجه كرده است. اندك توجهى به مفهوم آيه مىرساند كه عنايت اين كتاب آسمانى به اين است كه مسلمانان متفرق و پراكنده نباشند.
ب. سوره آل عمران، آيه 105 كه دنباله اين آيه است (با يك آيه فاصله) مىفرمايد: «وَ لا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» يعنى شما مانند ديگران (پيروان ساير اديان) مباشيد كه پس از آنكه آيات روشن الهى برايشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پيدا كردند، براى چنين كسانى عذاب عظيم است.
مفهوم اين آيه نيز واضح است. اين آيه مخصوصاً به تفرقات مذهبى يعنى فرقه فرقه شدنها و مذاهب به وجود آمدنها اشاره مىكند، زيرا اين نوع اختلافات از هر نوع ديگر خطرناكتر است.
جالب توجه اين است كه آيه 104 كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است،اين است: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» يعنى بايد جماعتى از شما (يا بايد شما جماعتى باشيد كه) دعوت به خير و صلاح و نيكى بكنند، امر به معروف و نهى از منكر نمايند، همانا آنها هستند كه رستگارانند.
ببينيد، آيه اى كه در ميان اين دو آيه قرار گرفته است آيه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر است. اين براى آن است كه قرآن كريم مىخواهد بفهماند كه همواره بايد از طريق دعوت به خير و صلاح و امر به معروف و نهى از منكر اين وحدت محفوظ بماند؛ اگر اين استوانه اسلامى يعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نيز از ميان مىرود.
ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منكر داريم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمىشناسيم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بىخبريم، از اسلام فقط با يك سلسله دستورهاى ظاهرى كه مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنايى داريم، هروقت به فكر دعوت و ارشاد مىافتيم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمىكنيم و حال آنكه يكى از هدفهاى بزرگ اسلام بلكه بزرگترين هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.
اولين وظيفه داعيان و ارشادكنندگان و آمران به معروف و ناهيان از منكر اين است كه در طريق وحدت مسلمانان بكوشند، در طريق همان چيزى بكوشند كه مورد نزول اين آيه كريمه است.
ج. اقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكينَ ما تَدْعوهُمْ الَيْهِ (سوره شورى، آيه 13) يعنى دين را بپا داريد و در آن پراكنده نشويد، آنچه تو به آن دعوت مىكنى بر مشركين گران و دشوار است.
اين آيه كريمه مىخواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراكندگى آنها مىباشند و از وحدت مسلمانان مىترسند، آنها هستند كه آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مىزنند و موانع براى وحدت مسلمين ايجاد مىكنند.
د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ (سوره انفال، آيه 46) يعنى با يكديگر نزاع نكنيد كه سست خواهيد شد و بوى شما از ميان خواهد رفت.
اين آيه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوكت و بوى و خاصيت داشتن آنها معرفى مىكند، مىفرمايد اگر در ميان شما اختلاف افتد قوّت و شوكت و بوى و خاصيت شما از ميان مىرود.
نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ريشه عقيده اى دارند. اينهاست كه فوقالعاده خطرناك است، اينهاست كه از نسلى به نسل ديگر منتقل مىشود و بحثها و جدلها و كتابها و نوشته ها بوجود مىآورد و قرنها ادامه پيدا مىكند و هرچه زمان مىگذرد بر موجبات آن افزوده مىشود و شكاف عميقتر مىگردد.
ه. يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آيه 200 (اين آيه آخرين آيه از سوره آل عمران است) يعنى اى اهل ايمان! صابر و خويشتندار باشيد، يكديگر را در خويشتندارى يارى نماييد و با يكديگر پيوند داشته باشيد، تقواى الهى داشته باشيد، باشد كه رستگار شويد.
اما احاديث:
1. حديثى شيعه و سنى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله روايت كرده اند به اين مضمون:
ثَلاثٌ لا يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصيحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمينَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ [۱] يعنى سه چيز است كه هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمىلغزد و خيانت نمىكند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خيرخواهى براى پيشوايان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمين.
از قضا اين جمله ها جزء كلماتى است كه رسول اكرم در حجةالوداع براى مردم القاء كرد. رسول اكرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است:
در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خيف (منى)، در غدير خم. جمله هاى بالا را در مسجد خيف كه در منى واقع است ادا فرموده است.
2. در كافى مىنويسد: معاوية بن وهب گفت از امام صادق عليه السلام پرسيدم: ما (يعنى شيعيان) چگونه بايد با ديگران (اهل تسنن) معاشرت كنيم، تكليف ما با آنها چيست؟ امام فرمود: ببينيد ائمه شما چگونه رفتار مىكنند، مانند امامان خود رفتار كنيد. به خدا قسم امامان شما بيماران آنها را عيادت مىكنند، جنازه هاى آنها را تشييع مىكنند، براى آنها شهادت مىدهند .[۲] 636
باز هم در اين زمينه و به همين مضمون رواياتى هست.
اينها را براى اين ذكر كردم كه بدانيم حفظ وحدت يكى از هدفهاى اسلامى است و بايد در حدود امكان براى تحقق اين هدف بكوشيم تا مصداق «وَ لْتَكُنَ مِنْكُمْ امَّةٌ يَدْعونَ الَى الْخَيْرِ» بوده باشيم. تحقق يافتن اين هدف به هيچ وجه مستلزم اين نيست كه از بعضى اصول يا فروع مسلّم خود دست برداريم
منبع
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حج)، ج25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-