ضرورت تشکیل حکومت در اسلام (مقاله)

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۹ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')

از مباحث كلیدی در بررسی نظام سیاسی اسلام ، مساله حاكمیت و حكومت دینی است . در این مقاله دلائل عقلی و نقلی ضرورت تشکیل حكومت در اسلام مطرح گردیده است .


دلائل لزوم تشکیل حکومت در اسلام

براساس براهین ذیل ضرورت تشكیل حكومت دینی امری قطعی و غیر قابل تردید است :‌

1- تشكیل حكومت دینی ، مقتضای حكمت الهی

الف - اساسا غرض اصلی از تشریع دین ، تامین هر چه بهتر نیازهای فردی و اجتماعی مردم و هدایت انان در تحصیل سعادت دنیا و اخرت می باشد.

ب- یكی از اساسی ترین نیازهای مردم ، برقراری نظام سیاسی اجتماعی عادلانه است كه در پرتو ان بتوانند به اهداف عالی كه دین برای انان ترسیم نموده است نائل ایند .


بنابراین حكمت الهی مقتضی است كه زمینه وصول مردم به اهداف عالیه شان را از طریق مطمئن ترین شیوه در سیستم حكومتی در اختیار مردم بگذارد؛ در غیر این صورت غرض شارع مقدس در تشریع دین تحقق نیافته و این امر بر خلاف حكمت الهی خواهد بود.


بااین بیان توهم كسانی كه حوزه دین را محصور در امورات فردی و شخصی نموده و به تفكیك دین از حكومت تن داده اند دفع می گردد.

2-قران : وجوه استدلال به قران در زمینه ضرورت حكومت در اسلام

الف – جامعیت و جاودانگی :‌

بر اساس ایات قرانی اسلام مكتبی است كه پاسخگوی تمامی نیازهای فردی و اجتماعی جامعه بوده و قادر است در همه اعصار نقش خویش را در هدایت و سعادت افرینی انسان ایفا كند . برخی از ایاتی كه بیانگر چنین اندیشه هایی هستند عبارتند از :‌


وَنَزَّلْنَاعَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِكُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ [۱] : و ما بر تو این کتاب (قرآن عظیم) را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد.


الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُواْ مِن دِینِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینا [۲]امروز، كافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند بنابراین از آن‌ها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذیرفتم


امام رضا علیه السلام در تفسیر ایه فوق- ایه اكمال - فرمود :‌...وما ترك شیئا مما تحتاج إلیه الأمة إلا وقد بینه . فمن زعم أن الله لم یكمل دینه فقد رد كتاب الله ، ومن رد كتاب الله فقد كفر [۳] :‌ خداوند هیچ چیزی را كه امت بدان نیازیمندند فروگذار ننموده است بلكه انرا بیان كرده است هر كسی گمان كند خداوند دینش را كامل ننموده است كتاب خدارا انكار نموده و هر كس كتاب را انكار كند كافر گشته است .


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ [۴] پس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه کیشها روی به خدا آری، و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند.


با وجود چنین ایاتی چگونه می توان پذیرفت كه اسلام نسبت به مساله حكومت و حاكمیت ، بی تفاوت است. شكی نیست كه كلماتی نظیر "تبیانا لكل شئی" اكملت لكم دینكم " ذالك الدین القیم" و...چنین تصوری را نفی می كند .


ب- ایات جهاد و مبارزه با طاغوت :‌

در این زمینه ایات و روایات فراوانی است كه از جمله وظائف مسلمین را جهاد در برابر كسانی می داند كه در برابر اجراء‌ و تبلیغ احكام الهی سرسختی نشان می دهند. مسلمین موظفند با طواغیت عصر خویش مبارزه نموده و تا مرز شهادت نیز پیش روند. ایا وجود چنین ایاتی را نمی توان دلیل بر لزوم تشكیل عادلانه دینی دانست ؟


برخی از ایاتی كه بیانگر مطلب ذكر شده می باشد عبارتند از :‌ وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ [۵]: و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری زین کرده برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و نیز برای قوم دیگری که شما بر (دشمنی) آنان مطلع نیستید


یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ [۶] ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیَكُونَ الدِّینُ لِلَّهِ [۷]و با کفار جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و دین خدا حاکم باشد و بس


وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ [۸] و همانا ما در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم که خدای یکتا را پرستید و از بتان و فرعونان دوری کنید.


یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ ۚ [۹]الا ای رسول گرامی، اینک با کفار و منافقان به جهاد و کارزار پرداز و بر آنها (تا ایمان نیاورده‌اند) سخت گیر


مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ [۱۰] محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند،


ج – ایات نفی سلطه بیگانگان بر مسلمین و لزوم تبری از انان :‌

وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا [۱۱] و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود.


وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ [۱۲] عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلّت خاصّ کافران) ولیکن منافقان از این معنی آگاه نیستند.


"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ"[۱۳]


"ایا جامه عمل پوشاندن به این ایات كه عزت و افتخار را در تمامی زمینه ها از ان مومنین دانسته و اجازه هیچ نوع سلطه پذیری از بیگانگان را به مسلمانان نمی دهد جز از طریق حكومتی مقتدر در پرتو دین ممكن است ؟‌"


د- ایات امر بمعروف و نهی از منكر

از اصول اجتماعی اسلام كه مورد اتفاق تمامی مسلمانان است دو اصل بنیادین امر بمعروف و نهی از منكر است. این دو در راس تمامی احكام الهی بوده بگونه ای كه می توان بوسیله انها تمامی احكام الهی را در جامعه اجرا نمود چنانكه در روایات می خوانیم : إن الأمر بالمعروف والنهی عن المنكر سبیل الأنبیاء ومنهاج الصلحاء ، فریضة عظیمة تقام بها الفرائض


مفاد این اصول ان است كه باید تمامی مسلمین نسبت به احیاء‌و اشاعه نیكی ها و نفی و زدودن پلیدیها در جامعه مشاركت كنند یكدیگر را به معروف ترغیب نموده و از منكرات باز دارند .


از طرفی اجراء ‌این اصول ، تكلیفی عمومی و همگانی بوده و هیچ حد و مرزی نسبت به افرادی كه مورد امر و نهی قرار می گیرند وجود ندارد. از اینرو هر فردی در جامعه اسلامی مكلف است نسبت به رفتارهای مسولین اجرائی جامعه اش حساس بوده و در صورت مشاهده منكر، انان را نهی از منكر نماید . حاكمان نیز موظفند در برابر امر بمعروف و نهی از منكر ، رعیت – مردم مومن – خودشان را اصلاح نموده و از انان بابت چنین حساسیتی تقدیر كنند .


در اهمیت این دواصل بزرگ اسلامی همین بس كه سالار شهیدان فلسفه قیامش را احیاء ‌ان می داند :‌ أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ [۱۴]


و در زیارت ان بزرگوار می خوانیم : ‌أشهد أنك قد أقمت الصلاة وآتیت الزكاة وأمرت بالمعروف ونهیت عن المنكر [۱۵]


لا تتركوا الأمر بالمعروف والنهی عن المنكر فیولى علیكم شراركم ثم تدعون فلا یستجاب لكم [۱۶]


قال أمیر المؤمنین علیه السلام : من ترك انكار المنكر بقلبه ولسانه " ویده " فهو میت بین الاحیاء [۱۷]


عن النبی صلّى الله علیه وآله وسلّم أنه قال « لا یزال الناس بخیر ما أمروا بالمعروف ونهوا عن المنكر وتعاونوا على البر فإذا لم یفعلوا ذلك نزعت منهم البركات وسلط بعضهم على بعض ولم یكن لهم ناصر فی الأرض ولا فی السماء » [۱۸]


قال صلَّى اللَّه علیه وآله وسلَّم : « ما أعمال البرّ عند الجهاد فی سبیل اللَّه إلا كنفثة فی بحر لجّیّ ، وما جمیع أعمال البرّ والجهاد فی سبیل اللَّه عند الأمر بالمعروف والنهی عن المنكر إلا كنفثة فی بحر لجّیّ » [۱۹]


نتیجه ای كه از این ایات و روایات گرفته می شود این است كه اقامه امر بمعروف و نهی از منكر مستلزم لزوم تشكیل حكومت است چون رفع بسیاری از منكرات اجتماعی و سیاسی جز در پرتو حكومت ضمانت اجرا نخواهد داشت و همینطور اجرای صحیح اصل امر بمعروف در پرتو حكومت معنی واقعی اش را باز خواهد یافت .


ذ – ایات اجرای حدود قصاص و دیات

‌وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ [۲۰]


الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ [۲۱]


إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ [۲۲]


و...چگونه می توان پذیرفت كه بدون یك حكومت مقتدر اجرای چنین احكامی ممكن است .


3-سیره عملی پیامبرص و امام علی علیهما السلام :‌

تاسیس حكومت اسلامی در مدینه توسط پیامبرص و اجرای احكام شریعت در پرتو ان و نیز حكومت پنج ساله حضرت امیر علیه السلام برترین دلیل بر تشكیل حكومت اسلامی می باشد.

نتایج

از تمامی این براهین بدست می اید كه :‌


1-لزوم تشكیل نظام سیاسی – حكومت اسلامی – ازاحكام قطعی اسلامی می باشد .


2-اندیشه علمانیت یا تز جدائی دین از سیاست – سكولاریزم – با روح اسلام و قران منافات دارد .


پاسخ برخی از شبهات :‌

1-دین امری ثابت است در حالی كه نیازهای فردی و اجتماعی مردم در زمانهای گوناگون متفاوت است پس چگونه ممكن است حكومتی كه مبتنی بر دین ثابت است پاسخگوی نیازهای متغیر جوامع بشری باشد ؟‌


پاسخ : ‌اصول كلی دین گرچه ثابت هستند اما احكام متغیر نیز كه بر اساس اجتهاد شكل می گیرد در اسلام فراوان است نظیر اصل نفی سبیل یا قاعده لاضرر یا ضرورت امادگی دفاعی در برابر دشمن یا حرمت اكل مال بباطل و ...


بعلاوه انكه دین بر پایه فطرت انسانها بنا شده است و فطرت هیچگاه متغیر نیست بنابر این هر چند نیازهای انسانها در هر عصر با اعصار دیگر متفاوت است اما در واقع نیازهای اصلی شان ثابت است و تنها شكل نیاز خواهی شان تغییر می یابد .


2- از برخی ایات استفاده می شود كه هدف پیامبران تنها انذار وتبشیر بوده و حق تشكیل حكومت را دارا نیستند نظیر:‌


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِینُ [۲۳]


فَإِنَّمَا عَلَیْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَیْنَا الْحِسَابُ [۲۴]


فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌلَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ [۲۵]


حْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن یَخَافُ وَعِیدِ [۲۶]


پاسخ :‌قبل از پاسخ این سوال لازم است توجه كنیم كه در هنگام مطالعه و تدبر در قران هیچگاه نباید ایات را جدا از یكدیگر نگریست چون بر اساس روایاتی كه وارد شده است ایات قران بوسیله یكدیگر تفسیر می شوند :‌یفسر بعضه بعضا


بر این اساس می گوئیم :‌


اولا ایات متعددی كه در زمینه لزوم تشكیل حكومت در قران وجود دارد با برداشت مذكور از ایات فوق مخالفت دارد .


ثانیا مفاداین ایات ان است كه انسانها در پذیرش دین مجبور نیستند و پیامبرص نمی تواند انها را با اكراه مومن گرداند. مردم در پذیرش حق مختارند و این غیر از مساله رهبری سیاسی و اجتماع پیامبر ص است كه به حكم عقل و نقل امری ضروری است .


ثالثا اگرایات فوق بیانگر نفی تشكیل حكومت است در اینصورت با سیره انبیاء‌الهی از جمله سیره نبی اكرم ص كه تشكیل حكومت دادند منافات خواهد داشت – و نیز حكومت موسی علیه السلام بعد از مبارزه با فرعون حكومت سلیمان علیه السلام و ....


رابعا اگر رسالت انبیاء‌فقط پیام رسانی بود پس چگونه در قران امده است كه :‌


وَكَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ كَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ [۲۷]:


چه بسیار رخ داده که پیغمبری جمعیت بسیار (از پیروانش) همراه او جنگیدند و با این حال، اهل ایمان با سختی‌هایی که در راه خدا به آنها رسید هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و (صبر و ثبات پیش گرفتند، که) خدا صابران را دوست می‌دارد.


وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ [۲۸]


منابع

پانویس

  1. نحل /89
  2. مائده/3
  3. تحف العقول 437
  4. روم/30
  5. انفال /60
  6. انفال /65
  7. بقره /193
  8. نحل /36
  9. تحریم /9
  10. فتح /29
  11. نساء‌/141
  12. منافقون /8
  13. مائده /51
  14. موسوعه كلمات الام الحسین علیه السلام ص 354
  15. اللهوف فی قتلی الطفوف ص 6
  16. نهج البلاغه ج 3ص 77
  17. وسائل الشیعه ج 16ص 132
  18. الوافی ج 15ص 176
  19. المحجه البیضاُء ج44 ص 99
  20. مائده /38
  21. نور/2
  22. مائده/33
  23. نحل /82
  24. رعد/40
  25. غاشیه /21-22
  26. ق /45
  27. ال عمران /146
  28. صافات /171/173