عبدالرحمن العیدروس

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'عبید الله' به 'عبیدالله')

عبدالرحمن بن مصطفی العیدروس (1135 - 1192 ق) شیخ و شاعر و صوفی است از خانواده پیامبر (ص) از حضرموت، یمن. او دارای شهرت و مقامی محترم بود. او به کشورهای زیادی از جمله هند، حجاز، مصر، فلسطین، سوریه و ترکیه سفر کرد و پس از یک عمر طولانی و پر از مبارزه و تبلیغ و جهانگردی در مصر اقامت گزید[۱].

نسب

عبدالرحمن بن مصطفى بن شیخ بن مصطفى بن زین العابدین بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله العیدروس بن أبی بکر السکران بن عبد الرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب و امام علی، همسر فاطمه، دختر محمد، صلی الله علیه و آله است .

وی سی و یکمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

تولد و تربیت

در شب سه شنبه نهم ماه صفر سال 1135 هجری قمری در شهر تریم حضرموت به دنیا آمد و مادرش فاطمه بنت عبدالله الباهر بن مصطفی العیدروس است. در تریم رشد کرد و در جوانی علوم قرآن را فرا گرفت و در مجالس علم و دانش حاضر شد و یکی از علمای نابغه شد.

سفرها

او سفرهای زیادی به بسیاری از کشورها داشت و این دیدارها را از همان روزهای اولیه زندگی خود آغاز کرد. در سن هجده سال، همراه با پدرش از هند بازدید کرد و با علمای شهر سوریاپور هند ارتباط برقرار کرد. همچنین به جاوه پایتخت اندونزی رفت. سپس به حجاز رفت و مناسک حج انجام و برای اقامت بین مدینه و مکه و طائف نقل مکان می کرد و در سال 1158 هجری قمری از جده از راه دریا به مصر رفت و با علمای بزرگ مصر ملاقات کرد و از جمله کسانی که به دیدار او آمدند شیخ عبدالخالق الوفائی بود که او را بسیار دوست می داشت و خرقه بر تن او کرد و به اجازه نقل حدیث داد و به او کنیه «ابو المراحم» داد.

در سال 1159 هجری قمری برای حج به مکه سفر کرد و با دختر عموی خود علویه ازدواج کرد و در طائف اقامت گزید و در آنجا خانه ای ساخت و سپس در سال 1162 هجری قمری به مصر بازگشت و یک سال در آنجا ماند و به طائف بازگشت. سپس در سال 1168 هجری قمری مجدداً به مصر بازگشت و یک سال در آنجا ماند و سپس همراه با حج به مکه بازگشت. در سال 1172 هجری قمری با رقیه دختر احمد بن حسن باهارون ازدواج کرد و از او پسرش مصطفی به دنیا آمد، سپس او و خانواده اش در سال 1174 هجری قمری به مصر رفتند و در آنجا ساکن شدند. در طول اقامت خود در مصر در طول این مدت، او چندین سفر به حال مصر علیا، طنطا، دمیاط، رشید، اسکندریه، فوه، و دیروت انجام داد. سپس به شام رفت و از غزه و نابلس گذشت و به دمشق رسید و آنجا مدتی ماند. سپس به مصر بازگشت و در مسیرش از بیت المقدس مرور کرد. به استانبول رفت و یک ماه و نیم در آنجا ماند و سپس به مصر بازگشت و در راه بازگشت در حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) مستقر شد. و در آنجا مجلس عبادت و ارشادش را در جوار ضریح شیخ محمد العیدروس برگزار کرد.

اساتید

علوم دینی، شرعی، نقلی و عقلی را از جمعی از اساتید تریم، هند، مکه، مدینه، طایف و مصر دریافت کرد. از جمله: [۲]

پدربزرگش شیخ بن مصطفى العیدروس

پدرش مصطفى بن شیخ العیدروس

مصطفى بن عمر العیدروس

حسین بن عبد الرحمن العیدروس

عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه

عبدالله بن أحمد بن سهل

عمر بن أحمد السقاف

مشیخ بن جعفر باعبود

عبدالله بن جعفر مدهر

محمد حیاة السندی

محمد بن الطیب الفاسی

محمد بن سالم الحفناوی

یوسف بن سالم الحفناوی

أحمد بن عبد الفتاح الملوی

مصطفى بن کمال الدین البکری

عبدالله بن سلیمان باحرمی

محمد بن یاسین باقیس

جعفر بن محمد البیتی

محمد فاخر العباسی

غلام على آزاد البلکرامی

یوسف السورتی الهندی

غیاث الدین الکوکانی

إبراهیم بن فیض الله المدنی

أحمد بن موسى العروسی

علی بن أحمد الصعیدی

أحمد البستانی الدمیاطی

خلیل الخضری الرشیدی

شاگردان

او شاگردان زیادی دارد، از جمله:[۳]

عبدالرحمن بن سلیمان الأهدل

سلیمان بن یحیى مقبول الأهدل

محمد مرتضى الزبیدی

عبدالرحمن بن حسن الجبرتی

سلیمان بن عمر الجمل

محمد بن علی الصبان

عبدالله بن حجازی الشرقاوی

محمد بن محمد الأمیر الکبیر

تالیفات

وی دارای بیش از شصت تالیف نثر و نظم است که موضوعات آن در موضوعات مختلف بین حدیث، عرفان، ذکر، ترجمه، سفر و نحو متفاوت بوده است، از جمله:

«مرآة الشموس بذکر سلسلة القطب العیدروس»

«العرف العاطر فی معرفة الخواطر وغیرها من الجواهر»

«لطائف الجود فی مسألة وحدة الوجود»

«سلسة الذهب المتصلة بخبر العجم والعرب»

«القول الأشبه فی حدیث: من عرف نفسه عرف ربه»

«قطف الزهور من روض المقولات العشر»

«الترقی إلى الغرف من کلام السلف والخلف»

«النفحة الألمعیة فی تحقیق معنى المعیة»

«فتح الرحمن بشرح صلاة أبی الفتیان»

«عقد الجواهر فی فضل آل البیت الطاهر»

«اتحاف الجلیل فی علم الخلیل»

«نفائس الفصول المقتطفة من ثمرات الوصول»

«الجواهر السبحیة على المنظومة الخزرجیة»

«المنهج العذب فی الکلام على الروح والقلب»

«النفحة الأنسیة فی بعض الأحادیث القدسیة»

«النفحة المدنیة فی الأذکار القلبیة والروحیة والسریة»

«اتحاف الذائق بشرح بیتی الصادق»

«اتحاف السادة الأشراف من کلام سیدی عبد الرحمن باحسین السقاف»

«نفحة البشارة فی معرفة الاستعارة» شرحه محمد بن الجوهری

متن لطیف فی اسم الجنس والعلم شرحه أبو الأنوار بن وفاء

«تشنیف السمع ببعض لطائف الوضع» شرحه عبد الرحمن الأجهوری

«ترویح البال وتهییج البلبال» دیوان شعر

فرزندان

او یک پسر به نام مصطفی دارد که کتاب «فتح المهیمن القدوس فی مناقب سیدنا الحبیب عبد الرحمن بن مصطفى العیدروس» را تالیف کرده است.

وفات

وی در شب سه شنبه دوازدهم محرم سال 1192 هجری قمری در خانه خود در نزدیکی قلعه الکبش قاهره درگذشت و در مسجد الازهر بر او نماز گزاردند و در کنار مقبره شیخ محمد العتریس نزدیک مشهد سیده زینب بنت علی بن ابی طالب به خاک سپرده شد.[۴]

منابع

الجبرتی, عبد الرحمن بن حسن (1996). عجایب الآثار فی التراجم والأخبار. الجزء الثالث. کتاب للنشر والتوزیع الالکترونی. صفحة 16 - 26.

العیدروس, عبد الرحمن بن مصطفى (2014). العرف العاطر فی معرفة الخواطر وغیرها من الجواهر. الکویت: دار الضیاء.

پانویس

  1. إبراهیم, محمد زكی (2003). مراقد أهل البیت فی القاهرة. مصر: مؤسسة إحیاء التراث الصوفی.
  2. الحبشی, عیدروس بن عمر (2009). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الثانی. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 1001 - 1015.
  3. المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1984). شمس الظهیرة. الجزء الأول. جدة، المملكة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 111، 112.
  4. الطیب, حسین (2019). "أسرار آل البیت". دار الناشر العربی. صفحة 43.