احزاب سلفی در مصر (مقاله)
عنوان مقاله | احزاب سلفی در مصر |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
اطلاعات نشر | ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی |
ویکی نویس | رحیم ابوالحسینی |
احزاب سلفی در مصر عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱] [۲]
چکیده
در این مقاله گرایش احزاب سلفی در مصر که پیش از این، ورود به عرصه سیاست را ناسازگار با تبلیغ دینی میانگاشتند، مورد بررسی قرار میگیرد. پس از سقوط نظام مبارک و فقط هشت ماه پس از گذشت دورانی که وجود حزبی اسلام¬گرا در مصر خواب و خیالی بیش نبود، طرح¬ها و تزها یکی پس از دیگری متولد شده¬اند و مبلغان شریعت و سلفی¬گری به سیاست روی آورده¬اند و هر یک درصدد تحقق طرح¬ها و ایده¬های اسلامی خاص خود، بدون توجه به قانون جدید احزاب و شروط خاص آن و بی¬توجه به شرایط کنونی مصر بودند. هم-چنین با نگاهی به حجم آزادی پدیدآمده، میزان و قدرت مشارکت و قوانینی که اخیراً به تصویب رسیده¬اند، می¬توان کیفیت و ماهیت این تحرک و پویایی و چگونگی ارائه طرحی بهتر و قابل اجرا در جامعه را که در اولویت و مهم¬تر است، درک کرد.
کلیدواژه
احزاب سلفی، جریانات سلفی، تشکلهای دینی
قانون فعالیتهای غیر دینی احزاب در مصر
از آنجا که در قانون جدید احزاب یعنی قانون شماره 2 (2011م) که توسط شوارای نظامی به تصویب رسیده است، تأسیس احزاب براساس رویکردهای دینی ممنوع شده است، لذا اغلب احزابی که پیشینه و زمینه اسلامگرایی داشته¬اند برنامه¬های خود را طوری تنظیم کرده¬اند که در آن خبری از وجهه دینی یا تفاوت قائل شدن بین مردم براساس دین وجود ندارد. بعدها خبر تأسیس بیش از بیست حزب با زمینه اسلامی منتشر شد که تعدادی از آنها سلفی بودند. این اقدام تلاشی جسورانه از سوی سلفی¬ها برای ورود به عرصه سیاست پس از سالیان دراز اجتناب از آن محسوب می¬شود.
با نگاهی به مجموع ادبیات حزبی سلفی¬ها متوجه نکاتی می¬شویم که مهم¬ترین آنها در رساله¬ای با عنوان «أإله مع الله؟» (آیا خدایی غیر از خداوند هست؟) بیان شده است. در این رساله آمده است که سلفی¬ها معتقدند پارلمان¬ها به جای خدا سیاستگذاری می¬کنند و لذا ورود به آنها حرام است؛ چنان که سلفی¬ها فعالیت حزبی را که موجب تنازع و اختلاف و شکل¬گیری حزب دیگری غیر از حزب خدا می¬شود، حرام می¬دانند.
در شرایط فعلی غیر از برخی فتواهای مشایخ سلفیه در روزهای پس از انقلاب مصر که اجازه تأسیس این احزاب و فعالیت حزبی را صادر کرده¬اند، نکته¬ای جدید در ادبیات آنها مبنی بر مجاز بودن فعالیت حزبی و تأسیس احزاب اسلامی با پیش¬زمینه اسلامی مشاهده نشده است. شایان ذکر است «ابواسحاق الحُوَینِی» تنها مفتی سلفیهای است که هم¬چنان بر دیدگاه خود مانده و فعالیت حزبی را مهلکه¬ای برای مبلغان خدا می¬داند.
فتوای شیخ یاسر برهامی در باره فعالیت احزاب دینی
شیخ یاسر برهامی در سایت «صوت السلف» در پاسخ به سؤالی درباره حکم انضمام به احزاب اسلامی با مرجعیت اسلامی گفته است: «انضمام به این احزاب به خصوص احزاب سلفی با هدف تلاش برای اقامه دین خدا و عمل به واجبات شرعی و حفظ هویت اسلامی، از مصادیق تعاون بر نیکی و تقواست. البته حزب¬گرایی نکوهیده عبارت است از کمک به همدیگر براساس جاهلیت و تبلیغ آن؛ حال آنکه پیامبر(ص) از همکاری براساس باطل و تقلید کورکورانه نهی کرده و فرموده¬اند: «ما بال دعوی الجاهلیة؟!...دَعُوها فَإِنَّها مُنتِنةٌ» (جاهلیت را رها کنید که گندابی است). برهامی معتقد است که عرصه سیاسی یکی از عرصه¬های دعوت به اسلام است و حتی در این زمان می¬تواند از مهم¬ترین و حساس¬ترین عرصه¬ها باشد، زیرا فعالیت اسلام¬گرایی در عرصه سیاسی باعث خشم دشمنان می-شود و خطری برای طرح¬های سکولاریستی و لیبرالیستی آنها به شمار می¬آید؛ چنان که «فعالیت سیاسی با مرجعیت سلفی¬گری» باعث اصلاح مسیر سایر جریان¬ها و احزاب اسلام¬گرایی می¬شود که قصد دارند به نفع منافقان از موضع خود عقب¬نشینی کنند. زمانی که فشاری قدرتمند از جانب سلفی¬ها آن هم با پیوستن جمع زیادی از مردم به احزاب سلفی وجود داشته باشد، روند عقب¬نشینی متوقف خواهد شد.
وی می¬گوید ما تأثیر این حضور را به وضوح در مسأله «مرجعیت شریعت» دیده¬ایم. وقتی کسانی باشند که حافظ هویت ملت مسلمان باشند و اجازه ندهند ماده دوم قانون اساسی در معرض خطر قرار گیرد، قطعاً کسانی که خواستار تعدیل این ماده یا حذف آن هستند، اعم از سکولارها یا حتی کافرانی که علناً به کفر خود اذعان دارند، عقب¬نشینی می¬کنند. سلفی¬ها به رغم تمام مخالفت¬هایی که حتی از سوی برخی اسلام¬گرایان یا از خود سلفی¬ها صورت گرفت، بر مواضع خود اصرار کردند. در پرتو فعالیت سیاسی سازمان¬یافته - که آن هم جز از طریق احزاب رسمی امکان¬پذیر نیست - فشاری بیشتر و شدیدتر با تأثیر قوی¬تر اعمال خواهد شد و ما مبارزه¬ای بزرگ را بر سر موضوع نگارش قانون اساسی جدید در پیش داریم. آیا می¬توانیم از این مبارزه شانه خالی کنیم؟! وی درباره موضع قدیمی سلفی¬ها در تحریم احزاب و اینکه مبلغان در راه خدا حزب تشکیل نمی¬دهند و دعوت و تبلیغ اساساً میانه¬ای با حزب ندارد، گفته است: «منظور ما عدم ترک مسأله دعوت و ارشاد و تربیت - که اصل محسوب می¬شود - و سرگرم شدن در فعالیت سیاسی است. اما اگر گروهی که می¬توانند حقوق مردم را در این عرصه تضمین کنند، لازم است وارد این عرصه شوند و اقدام به تقسیم کار کنند. نمی¬توان تصور کرد تمام دانشجویان و علم¬آموزان و مبلغان از فعالیت سیاسی رویگردان شوند و کسی که هیچ اطلاعی از طرح اسلامی ندارد و از عهده آن برنمی¬آید، وارد فعالیت سیاسی شود. بهتر است مبلغان بزرگ کل وقت خود را صرف تبلیغ و ارشاد کنند و سایر افراد در حزب شرکت و سیاست¬مداران را ارشاد و توجیه کنند تا فاصله¬ای بین دین و دعوت از یک سو و سیاست از سوی دیگر نیفتد. تقسیم کار باعث انجام آن به نحو احسن و همکاری و همبستگی و قدرت در انجام آن می¬شود و اجازه نمی-دهد خیری که قابلیت تحقق دارد، از بین برود؛ چنان که حزب نیاز شدیدی به مشارکت اعضا دارد، زیرا هیچ نوع منبع مالی برای تأمین مالی طرح¬های خود جز حق اشتراک اعضا ندارد.
برهامی هم¬چنین در اولین کنفرانس زنان که «حزب النور» در اسکندریه درباره بررسی مواضع شرعی نسبت به ورود و مشارکت زنان در پارلمان برگزار کرده بود، گفته است: «آنجا که پای تغییر ماده دوم قانون اساسی و تغییر هویت ملت مصر در میان است، مصائب و مشکلات حضور زنان در پارلمان کمتر از مشکلات ترک صحنه است».
نخستین تجربه موفق تشکیل احزاب دینی
با اندک دقتی دریافته¬ایم که احزاب اسلام¬گرا از جمله سلفی¬ها، پس از پیروزی انقلاب مصر، دیدار و جلسه¬ای نداشته¬اند و هیچ تمایل قابل توجهی برای همکاری نشان نداده¬اند و بنیان¬گذاران آنها نیز تمایلی به ادغام احزاب خود در قالب یک حزب واحد نشان نداده¬اند؛ لذا عاقبتی ناگوار در انتظارشان است، زیرا هر گروه سرگرم جمع¬آوری تأیید برای تأسیس احزاب مختلف با برنامه¬های تقریباً مشابه و حتی در برخی موارد کاملاً شبیه است. البته بسیج تمام انرژی و توانمندی این احزاب و گروه¬ها باعث تثبیت جای پای آنها در فضای سیاسی جدید مصر می¬شود وشکل و ساختاری عملی از وحدت و همبستگی خواهد شد که اسلام¬گرایان آن را به عنوان یک اصل برای خود واجب می¬دانند. بنابر آنچه گفته شد، سلفی¬ها در برخی فعالیت¬های حزبی خود موفق بوده¬اند و در اکثر موارد شکست خورده و نتوانسته¬اند احزابی با مشروعیت قانونی ایجاد کنند. اولین تجربه موفق حزب آنها حزب نور بوده است.
حزب النور
این حزب طبق تاریخ ظهور و شکل¬گیری قانونی، اولین حزب سیاسی در تاریخ جماعت¬های سلفیه در مصر است که در 12 ژوئن تأسیس شد و از جمله تجربیات حزبی موفق اسلام¬گرایان است. این حزب در روز 13 ژوئن 2011 میلادی فعالیت سیاسی خود را پس از دستیابی به موافقت کمیته احزاب برای تأسیس حزب شروع کرد.
بدون تردید سلفی¬ها با این تغییرِ جهتِ بزرگ و ورود به عرصه فعالیت سیاسی پس از انقلاب 25 ژانویه و پس از سال¬ها پرهیز از فعالیت سیاسی، همه را غافلگیر کردند. آنها ظرف یک شبانه¬روز دیدگاه خود را نسبت به نهادهای حکومتی عوض کردند و به تأسیس احزاب سیاسی رو آوردند ومشارکت در حکومت را جزء وظایف اصلی خود تعریف کردند.
سلفی¬ها پیشتر اعتقاد داشتند که عدم مشارکت در فعالیت سیاسی واجب است، زیرا نظام¬های سیاسی جدید نه تنها اسلامی نیستند بلکه انسان را وادار به چشم¬پوشی از چیزهایی می¬کنند که در متن دین جای دارند. یاسر برهامی، از نظریه¬پردازان بزرگ آنها، با ذکر این مطلب می¬گوید: «موازنه قوای بین¬المللی، منطقه¬ای و داخلی به ما اجازه مشارکت نمی¬داد مگر اینکه از عقاید و اصول و ارزش¬های خود چشم¬پوشی کنیم. بر این اساس، چنانچه این موازنه قوا تغییر کند، مشارکت سلفی¬ها در فعالیت سیاسی امکان¬پذیر خواهد شد». طرح تشکیل حزب نور تنها یک روز پس از سقوط مبارک در استان «مطروح» در کنفرانس جبهه سلفیه در المنصوره در روز جمعه 18 فوریه مطرح شد. در این کنفرانس شیخ محمد حسان خواستار تغییر دیدگاه سلفی¬ها و عدم تحریم تظاهرات و انتخابات شد. وی از سلفی¬ها خواست به طور جدی درصدد حضور در عرصه سیاست مصر برآیند و در بسیاری امور قطعی و غیر قابل مجادله خود هم¬چون حضور در مجلس نمایندگان و مجلس شورا، شرکت در انتخابات ریاست¬جمهوری و حضور در دولت و نظام، تجدید نظر کنند تا به این ترتیب بتوانند جوانان را از این اوضاع بی¬سر و سامان و این آشوب روزهای گذشته نجات دهند.
حزب نور در 24مه 2011 اسناد تأسیس خود را به کمیته امور احزاب تحویل داد و عماد عبدالغفار، وکیل مؤسسان این حزب، اعلام کرد که این حزب خواستار ایجاد حکومتی امروزی و معاصر براساس مبانی جدید است که به حق همزیستی مسالمت¬آمیز بین تمام مردم احترام بگذارد و مؤلفه¬های عملیات سیاسی همگی براساس اصول و ضوابط دین اسلام سازماندهی شود و تحقق دموکراسی فقط در چارچوب شریعت اسلامی صورت گیرد. وی هم¬چنین خواستار اعطای آزادی و پاسداری از حقوق اساسی و آزادی¬های عمومی در چارچوب شریعت اسلامی شده است.
الاهرام در 25 ژوئن 2011 نوشت که در مراسم افتتاح این حزب وکلای مؤسس حزب تأکید کردند که حزب نور سعی خواهد کرد بزرگ¬ترین حزب سیاسی مصر شود، زیرا از قدرت و ظرفیت بالایی برخوردار است؛ علاوه بر آن، قریب ده¬ها هزار عضو دارد، در تمام استان¬های مصر چندین دفتر نمایندگی دارد و از حمایت مشایخ جریان سلفیه هم برخوردار است. این مشایخ همگی خواستار انضمام به این حزب و حمایت از آن با آرا و افکار و اموال¬شان شده¬اند.
تشکیل شورای عالی حزب النور
با برپایی مراسمی شورای عالی حزب النور تشکیل شد و اعضای مؤسس آن اعم از مردان و زنان از تمام استان¬ها و تعدادی از رهبران دعوت سلفیه در اسکندریه و همه استان¬ها حضور داشتند. از جمله شخصیت-های حاضر در این مراسم شیوخی چون احمد فرید، محمد عبدالفتاح (ابو ادریس)، عبدالمنعم الشحات، علی حاتم، هشام ابوالنصر و محمد الکردی بودند. هم¬چنین یک هیأت از کلیسای اسکندریه و جمعی از افراد دارای نیازمندی¬های خاص در این مراسم شرکت کردند و حزب نیز کرسی¬هایی برای هر یک از آنها تخصیص داد. یک مترجم متخصص را هم برای ترجمه سخنرانی¬ها و گفت¬وگوها اختصاص دادند. پیش از برگزاری مراسم، دیداری بین دکتر عماد عبدالغفور، رئیس حزب، و اعضای مؤسس صورت گرفت و بسیاری از برنامه¬ها و اهداف حزب به نمایش گذاشته شد. در این مراسم دکتر عمادالدین عبدالفغور گفت: بسیاری از گروه¬های سیاسی قصد دارند این حزب را نادیده بگیرند و با تخریب وجهه آن در برخی حملات تبلیغاتی آن را به انزوا بکشانند. وی خاطرنشان کرد که چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد؛ زیرا حزب نور حزب بزرگی است که از همان ابتدا عظیم و بزرگ شکل گرفت و هیچ¬کس نمی¬تواند آن را به انزوا بکشاند. ما می¬کوشیم قدرتمند¬ترین حزب را در مصر داشته باشیم. صدای این حزب باید شنیده شود چون نماینده اراده ملت مصر است. حزبی است که پایگاهی قدرتمند واصل و ریشه¬ای راسخ و استوار دارد و در هر استانی چند پایگاه و دفتر قدرتمند دارد. این حزب فقط در اسکندریه بیش از 35 دفتر دارد. در قاهره و سایر استان¬ها هم چندین دفتر دارد؛ چنان که ده¬ها هزار نفر به آن پیوسته¬اند. از سوی دیگر، شورای اداری دعوت سلفیه طی بیانیه¬ای که توسط شیخ علی حاتم قرائت شد، خاطرنشان کرد که هیچ دانشجو و مبلغی نباید از فعالیت سیاسی احتراز کند. فقط مبلغان بزرگ می¬توانند تمام وقت خود را صرف دعوت کنند و سایر مبلغان موظف¬اند در کنار تبلیغ و ارشاد با فعالیت سیاسی بجا و شایسته مانع فاصله افتادن و جدایی بین دین و دعوت از یک سو وسیاست از سوی دیگر شوند. وی خاطرنشان کرد که حزب نور برای اینکه هم¬چنان با قدرت به مسیر خود ادامه دهد باید از حمایت و پشتیبانی معنوی و فکری برخوردار باشد؛ حمایت مالی هم برای به انجام رساندن طرح¬ها و تحقق اهدافش از طریق توسعه دایره مشترکین و دریافت حق اشتراک¬های مطلوب از آنها لازم است. در این بیانیه خاطرنشان شده است که حزب نور مسیری پر از درگیری و منازعات طولانی مدت به خصوص با سکولارها پیش رو دارد. پاسداری از دین و خط¬مشی سلفی، هدف دعوت سلفی است. دعوت سلفیه خود را ملزم به اصلاح برنامه¬های آموزش و پرورش و فرهنگی و رسانه¬ای کرده تا همه اینها را با خط ثابت اسلام هماهنگ و همراه و تمام مسائل حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ما را براساس آن سازماندهی کند.
بدین ترتیب، حزب نور، ارگان جریان سلفیه، با داشتن یک مقر اصلی در اسکندریه و 7550 دفتر نمایندگی و برخورداری از حمایت رهبران مردمی در اسکندریه، پس از جلب موافقت کمیته امور احزاب به ریاست کمال نافع و برخورداری از شخصیت حقوقی و حق مشارکت در فعالیت سیاسی کار خود را آغاز کرد و در نخستین بیانیه خود اعلام کرد: «حزب نور حزب تمام مردم مصر است و از همه قشرها و گروه¬های مردم استقبال می-کند. هم¬چنین آمادگی خود را برای همکاری با تمام نیروها و جریان¬های سیاسی که برای تحقق منافع کشور و حمایت از امنیت و سلامت آن تلاش می¬کنند، اعلام میدارد».
حزب فضیلت
حزب فضیلت دومین حزب سلفی است. بنیان¬گذاران این حزب توانستند بیش از پنج هزار امضا برای ثبت حزب خود که به دنبال ترویج ارزش¬هایی چون عدالت، برابری و احیای جایگاه واقعی مصر در عرصه¬های مختلف متناسب با اصول شریعت اسلامی است، جمع¬آوری کنند. کمیته امور احزاب مصری با تأسیس حزب موافقت کرد و حق آن را در برخورداری کامل از حقوق سیاسی پذیرفت و این چنین بود که حزب فضیلت، تجربه موفق مشروعیت قانونی را کسب کرد.
شورای ریاست حزب فضیلت
شورای ریاست حزب متشکل از این افراد است: دکتر محمد جلال، مهندس محمود فتحی، دکتر مؤمن وهبان و دکتر خالد سعید.
ظاهراً تلاش¬هایی برای وحدت بین حزب فضیلت با احزاب «سلامت» و «توسعه» که پیرو کمال حبیب از رهبران جهادی، هستند صورت گرفته است. کمال حبیب، رئیس حزب سلامت و توسعه تابع جماعت جهاد، بر وجود ائتلافی با حزب سلفی فضیلت تحت عنوان «جبهة الاصلاح» تأکید کرده بود؛ اما محمود فتحی، جانشین بنیان¬گذار حزب فضیلت، این ادعا را رد کرده است. دکتر کمال حبیب، رئیس حزب در حال تأسیس سلامت و توسعه، گفته بود که یک ماه پیش با حزب فضیلت توافق کردیم که هر یک به تنهایی به جمع¬¬آوری امضا بپردازیم و سپس تحت عنوان «حزب جبهة الإصلاح» با هم متحد شویم. اما محمود فتحی وجود هر نوع ائتلاف با حزب سلامت و توسعه و ادغام با آن را تکذیب کرد و گفت: مذاکراتی با هر یک از نیروهای سیاسی به خصوص نیروهایی که مرجعیت نزدیک به فضیلت دارند، صورت گرفته است. داستان «فضیلت» وقتی شروع شد که برخی فعالان اسلام¬گرا از طریق فیس بوک و لینک¬هایی به اسم این حزب، تأسیس آن را اعلام کردند؛ چنان که خبر تأسیس مقر آن در شهر نصر را هم منتشر کردند و گفتند که جلسات روزانه حزب برای تهیه نقشه سیاسی حزب و طرح و برنامه آن برای شرکت در انتخابات مجلس نمایندگان و مجلس شورا و ریاست جمهوری در این مقر تشکیل می¬شود.
انتخاب ریاست حزب فضیلت و اعضای آن
دکتر سرتیپ «عادل عبدالمقصود عفیفی» به عنوان رئیس حزب انتخاب شد. او مدیر سابق اداره مهاجرت و گذرنامه و برادر بزرگ¬تر جناب شیخ دکتر محمد عبدالمقصود، یکی از مشایخ سلفیه در مصر است. مهندس محمود فتحی به عنوان قائم مقام مؤسسان و دکتر محمد عبده، استاد رشته حقوق در دانشگاه الازهر، دکتر خالد سعید مدیر مرکز مطالعات اسلامی فلسطین، دکتر حسام ابوالبخاری سخنگوی رسانه¬ای ائتلاف حمایت از تازه مسلمانان، و وکیل ممدوح امام و شیخ فرحات رمضان، از سران دعوت سلفیه در استان کفر شیخ، به عنوان اعضای دفتر سیاسی حزب انتخاب شدند. مهندس محمود فتحی، قائم مقام مؤسسات، گفت: «این حزب توانسته است بیش از پنج هزار امضا تا امروز جمع¬آوری کند و جمع¬آوری امضا از استان¬های دیگر برای رسیدن به آمار قانونی و تقدیم درخواست به کمیته احزاب ادامه دارد». وی افزود: «ما چندین نشست در مقر حزب برای انتخاب کادرها و دفاتر دیگر در سایر استان¬ها تشکیل داده¬ایم. یک کنفرانس مطبوعاتی عظیم هم قرار است در سندیکای روزنامه¬نگاران - پس از پایان مراحل تأسیس حزب - برگزار شود».
ناکامی در تأسیس حزب فضیلت
با توجه به مطالب پیش، زمینه برای تشکیل حزب فضیلت کاملاً آماده شده بود، اما ناگهان اختلافات شدیدی داخل حزب فضیلت بروز کرد و در نتیجه، عضو اصلی بنیان¬گذار آن، عادل عبدالمقصود، از آن جدا شد و شیخ محمد عبدالمقصود، یکی از رهبران سلفی، تأکید کرد که هدف از تشکیل حزب فضیلت، تأسیس حزبی سیاسی برای حمایت از دین بوده است، اما تصمیم¬گیری¬ها براساس احساسات بوده و همین امر موجب بروز نوعی لغزش بر سر میزان اهمیت و حقیقت اهداف حزب شد. این حوادث باعث تأسیس حزب سلفی جدیدی به نام حزب اصالت شد که در سطور آینده به آن خواهیم پرداخت. در هر حال بیش از پنج هزار امضا جمع-آوری شد تا حزب فضیلت که درصدد ترویج و نشر ارزش¬هایی چون عدالت، برابری و احیای جایگاه پیشرو مصر بود، تأسیس شود. در نهایت پس از موافقت کمیته احزاب با تأسیس حزب و اعلام تأسیس آن، این حزب آماده بود فهرست انتخاباتی خود را معرفی کند و با احتمال زیادی در تمام استان¬های مصر با تشکیل ائتلاف با سایر احزاب سلفی مثل نور و اصالت وارد عرصه انتخابات شود... ادامه دارد