فدائیه
فدائیه لقب گروهی از اسماعیلیان است که نام دیگرشان حشاشیه می باشد و در زبان اروپایی به Assasinfi خوانده می شدند. آنان پیروان حسن صباح بودند و در راه عقیده خود فدا کارى و حتی به قتل و ترور ناگهانی مخالفان خود اقدام می کردند.[۱]
تقسیم بندی اسماعیله
اسماعیلیان در کتاب های مربوط به فرق و نحل به نام هاى: سباعى، اسماعیلى، باطنى، اصحاب تعلیم، اصحاب دعوة الهادیه، اصحاب دعوت هادیه مهدیه، اصحاب تأویل، اصحاب تائید، اهل ترتیب، اهل حق، قرمطیه، ملاحده، فداویه، حشیشیه، اباحیه و غیره خوانده شدهاند. [۲]
موسس
این گروه توسط یک چهره مشهور به نام «حسن صباح» پایه گذاری شد. او با استفاده از شهرت خود و بعد از جذب تعداد زیادی طرفدار، آموزش گروه مخفی اش را آغاز کرد. حسن صباح به عنوان یک متفکر، نویسنده و همچنین جنگجو و پیر کوهستان مشهور بود. لقبی که به تمام رهبران حشاشین بعد از صباح اطلاق می شد. او توانست اسماعیلیه را از تسلط خلفای فاطمیان در مصر آزاد کند و با رهبری خودش، اسماعیلیان را در سوریه و ایران متمرکز کند تا بتوانند آزادانه به فعالیت های خود بپردازند.
تاریخچه و حیطه جغرافیایی
آنان گروهی از «اسماعیلیان نزاری» بودند که انشعابی از مذهب «اسماعیلیه» به حساب می آمد. این افراد عقیده انحرافی داشتند و امامت را به اسماعیل، فرزند امام جعفر صادق (ع) ختم کرده، او را امام هفتم مىدانستند. آن ها برنامههای خود را در خاورمیانه و حدود سال 468 هجری قمری و 1090 میلادی آغاز کردند و تا پیش از آغاز اولین جنگ صلیبی در سال 634 هجری قمری و 1256 میلادی، توانستند تعداد زیادی قلعه را تصرف کنند. موقعیت مکانی قلعه های تصرف شده از «الموت» شروع می شد و تا اطراف سرزمین شام ( سوریه امروزی) را در بر می گرفت. بنا بر این، مراکز قدرت اسماعیلی ها تعداد زیادی قلعه تحت کنترل آن ها بود که بزرگ ترین قلعه آن ها به نام «قلعه الموت» شناخته می شد. موقعیت کوهستانی این قلعه به هیچ عنوان امری اتفاقی به حساب نمی آمد بلکه از موقعیت راهبردی فراوانی در مقابله با دشمنان برخوردار بود. به طوری که این موقعیت ویژه موجب شد تا آن ها توانستند بیش از یک قرن در برابر حملات سلجوقی ها و صلیبی ها مقاومت کنند، اما سر انجام سربازان مغول توانستند آن ها را شکست بدهند.
اقدامات فدائیه
بسیاری از پیروان «پیر کوهستان» از افراد در سنین جوانی بودند که در کوه ها و روستاهای اطراف قلعه زندگی می کردند و در شهرها هم افراد صنعتگر، تاجر و کارگران را به فرقه خود دعوت می کردند، با این حال نتوانستند افراد طبقه بالای جامعه را جذب خود کنند. [۳]
اعمال فدائیه
در برخی از منابع آمده است که فدائیان در زمان حسن صباح ۴۸ نفر را با دشنههای خود در برابر دیگران به قتل رساندند تا جلوه بیشتری داشته باشد و علاوه دو نفر از خلفای عباسی، به نام المسترشد بالله و فرزندش الراشد را ترور کردند. فخر رازی نیز از جمله افرادی بود که پس از تهدید توسط فداییان دیگر عملی علیه آنها انجام نداد. کار فدائیان اصول خاص خود را داشت آنها پس از آموزشهای مختلف و البته به قتل رساندن یک نفر، آماده عملیات های بعدی بودند. کار فدائیان نتیجهای بیشتر از جنگهای طولانی مدت و لشکرکشیهای سلجوقیان داشت. اسماعیلیان عقیده داشتند قتل یک انسانِ مهم و محوری، از قتل صدها نفر در میدان جنگ موثرتر است. این عمل اسماعیلیان نه تنها برای اهداف خودشان شکل میگرفت بلکه برای کمک به متحدین سیاسی خودشان نیز به کار میرفت. همه اسماعیلیان یکدیگر را دوست و برادر خطاب میکردند و همه آماده بودند که به خاطر کار اجتماعی دست به مبارزه عمومی بزنند. گاهی نیز تعدادی از اسماعیلیان به عنوان خدمتکار به مردان بزرگ نزدیک میشدند و در شرایط مناسب آنها را ترور می کردند. [۴]
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 350
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 350 با ویرایش و اصلاح عبارات.
- ↑ https://www.bartarinha.ir/fa/news/527745/%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B4%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DA%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D9%85%D8%AE%D9%81%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86
- ↑ جعفریان رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ص ۴۶۳.