حیدری نعمتی
حیدری و نعمتی نام دو دسته رقیب است که در عهد صفوی و قاجار در بیشتر شهرهای ایران منازعات مستمر و شدید داشتند.
گزارش یک تحقیق
در منابع مورد فرقه حیدری را به دو قطب و دو عارف منسوب کردهاند که یکی قطب الدین حیدر زاوه ای است که در سال 618 قمری در گذشت و دیگری منسوب به قطب الدین حیدر تونی در گذشته 830 هجری قمری است. این دو فرقه قلندریه معروف به حیدری است.[۱] به تایید این مطلب یکی از پژوهشگران (حسین میر جعفری اصفهانی) نیز منشأ این دو فرقه مربوط را مربوط به نیمه دوم قرن هشتم هجرى یعنى در زمان شاه نعمت الله ولى می داند و اضافه می کند که حیدرى منسوب به میر حیدر تونى (در گذشته در 830 ه) است که در تبریز در مقابل شاه نعمت الله قد علم کرده و مکتبى در مقابل مکتب کرمان تشکیل داد. سلطان میر حیدر در بادکوبه (قفقاز) به دنیا آمد و مدفنش در تبریز است. بنابراین هیچ ربطى به قطب الدین حیدر فوق الذکر- که در 618 در گذشته و در تربت حیدریه مدفون است، ندارد. [۲]
تاریخچه
حیدریان یا میرحیدری ها مریدان شیعهمذهبِ سید میرقطبالدین حیدر تونی (متوفای سال۸۳۰ هجری قمری) بودند که در باکو به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در تبریز گذراند و در همانجا درگذشت.[۳] [۴] نعمتی ها یا نعمتاللٰهیها نیز ظاهراً در آغاز از پیروان شاه نعمتالله ولی صوفی نامدار سدۀ ۸ و ۹ هجری قمری بودند که شرح احوال و فعالیتهای او در خانقاهی که در کرمان بنیاد نهاد، در بسیاری از منابع آمده است. به این ترتیب، با توجه به اینکه شاه نعمتالله ولی و میرحیدر تونی همدوره بودند، میتوان با اطمینان بیشتر حیدریانی را که در برابر نعمتی ها قرار داشتند، مریدان میرحیدر تونی به شمار آورد. اگرچه خانقاه های این دو صوفی چندی پیش از تشکیل حکومت صفویه، یکی در کرمان و دیگری در تبریز ایجاد گردید، اما به نظر میرسد که مریدان هر دو شیخ نخست در شهر تبریز ــ نخستین پایتخت صفویان ــ با هم روبرو شدند و اختلاف اولیه آنان نیز احتمالاً نوعی اختلاف مذهبی، و بر سر تشیع و تسنن بود؛ اما این نزاع مذهبی نمیتوانست چندان ادامه یابد، زیرا با به سلطنت رسیدن شاه اسماعیل صفوی و بهکاربستن سیاست های گوناگون توسط او، جامعه ایران بهتدریج رنگ شیعه به خود گرفت. از سوی دیگر، در این دوره سلسلههای صوفیه مورد بیمهری قرارگرفتند و تضعیف شدند تا آنجا که نعمتاللٰهیها رفته رفته به سرزمین هند مهاجرت کردند. حیدریان نیز که مدت ها با مناقبخوانی و ترویج تعصب های مذهبی پیروانی یافته بودند، پس از روی کار آمدن صفویان به تدریج به عیاران و بعدها به لوطیان نزدیک شدند و از زندگی ساده و صلحجویانۀ قلندرانۀ کهن خود فاصله گرفتند و شاید از همینرو بود که شاه عباس فرمان بستن تکیۀ میرحیدر در تبریز را به اتهام آلایش به فسق وفجور داد.[۵] [۶] از ایـن رو، آن چه بـا عنـوان درگیری های حیـدری ـ نعمتی در دورۀ صفویه و پس از آن در شهرهای مختلف ایران روی داد، ارتباطی با تصوف و جریان قلندری نداشت و از نوع نزاع های شهری بود که میان عیاران و جوان مردان محلههای گوناگون هر شهر در میگرفت. [۷] [۸] با این تفاوت که در این دوره دو گروه متخاصم نام حیدری و نعمتی را برای خود برگزیدند، بیآنکه هیچ کدام از خاستگاه و منشأ نام خود آگاه باشند. عضویت در هر یک از دو گروه نیز متضمن هیچگونه وابستگی فرقهای، اجتماعی و سیاسی نبود و غالباً تنها به محل اقامت هر فرد در محلۀ خاصی از شهر بستگی داشت. از اواخر سده نهم هجری قمری، تا دورۀ معاصر، بسیاری از شهرهای ایران به دو بخش مجاور هم تقسیم میشد که یکی حیدریخانه (یا حیدرخانه) و دیگری نعمتیخانه (نعمتخانه) نام داشت و در شهرهای بزرگ، هرکدام از چند محله تشکیل میشد. ساکنان این دو بخش در هر فرصتی، بهویژه در ماه محرم با یکدیگر درگیر میشدند که گاه به نزاعهای بزرگ و خونبار میانجامید. موقعیت حیدریخانهها و نعمتیخانهها (که گاهی تا روستاهای مجاور نیز ادامه مییافت) و همچنین ترکیب اعضای آنها در شهرهای گوناگون از قاعدۀ خاصی پیروی نمیکرد [۹] هر کدام از دسته های حیدری و نعمتی مربوط به مرشد و قطبی بودند.
موسس فرقه حیدری
حیدریان یا میرحیدری ها مریدان شیعهمذهبِ سید میرقطبالدین حیدر تونی متوفای سال 830 هجری قمری و سال 1427 میلادی در باکو و بیشتر عمر خود را در تبریز گذراند و در همان جا درگذشت.[۱۰] [۱۱] [۱۲]
موسس فرقه نعمتی
شخصی به نام شاه نعمتالله ولی در گذشته سال 830 قمری است. وی صوفی و عارف بود و سلسله نعمت الله منسوب به این شخص است. شاه نعمتالله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری قمری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمتاللهی است. او در طریقهٔ تصوف مؤسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشتهاست و شیعی مذهب میباشد.
منشأ اختلاف حیدری و نعمتی
اختلاف دو فرقه حیدرى و نعمتى ناشی از اختلاف در مشرب عرفانى آن دو عارف بزرگ که یکى در کرمان و دیگرى در تبریز سکونت داشتند، بوده است. شیخ حیدر مذهب تشیع و شاه نعمت الله ولى ظاهرا صوفى سنى بوده است.بعد از ظهور صفویه همه ایران مذهب تشیع را پذیرفتند، ولى اختلافات مشرب تصوفى این دو فرقه باقى ماند. بعضى از پادشاهان صفوى به مصداق اختلاف بینداز و حکومت کن، اختلاف این دو فرقه را تشدید کردند و آنان را به جنگ یکدیگر بر مى انگیختند.تا بعد از مشروطیت هم اختلاف حیدرى و نعمتى در شهرهاى ایران وجود داشته است. محلات حیدرى نشین و نعمتى نشین را حیدرى خانه و نعمتى خانه مى گفتند. بیشتر طرفداران این دو فرقه از لوطیان و عیاران شهرهاى ایران بودهاند. احتمالا تظاهرات تبرائیان و تولائیان یعنى دوستداران على (ع) و ائمه و تبرائیان یعنى: بیزارى جویان از دشمنان ایشان نیز از اسباب انتشار این منازعات بوده است. این رقابت در بین اخیها و فتیان (جوانمردان) نیز وجود داشته است. نوشتهاند که منازعات بین دو دسته حیدرى و نعمتى غالبا در سه روز پیش از عاشورا شدت مى یافته است. عَلَم حیدرى که در ماه محرم با زینت و تجمل خاصى در جلوى دسته هاى تعزیه حمل مى شده، منصوب به همین دسته حیدرى بوده است.[۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶]
پانویس
- ↑ زرین کوب عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران، سال 1363 شمسی، ص 367-369
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 172
- ↑ ابنکربلایـی، حـافظ حسین، روضات الجنان، به کـوشش جعفـر سلطان ـ القرایی، تهران، سال ۱۳۴۴شمسی، ج1، ص 467
- ↑ حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولتآبادی، تبریز، سال۱۳۷۱ شمسی، ص 37
- ↑ حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولتآبادی، تبریز، سال۱۳۷۱ شمسی، ص 38
- ↑ زرین کوب عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران، سال 1363 شمسی، ص 369
- ↑ زرین کوب عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران، سال 1363 شمسی، ص 370
- ↑ میرجعفری، حسین، «حیدری و نعمتی»، آینده، تهران، ۱۳۶۲ ش، س ۹، شم ۱۰ و ۱۱
- ↑ میرجعفری حسین، «حیدری و نعمتی»، نشریه آینده، چاپ تهران، سال ۱۳۶۲ ش، س ۹، شم ۱۰ و ۱۱
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 172
- ↑ ابنکربلایـی، حـافظ حسین، روضات الجنان، به کـوشش جعفـر سلطان ـ القرایی، تهران، سال ۱۳۴۴شمسی، ج1، ص 467
- ↑ حشری تبریزی، محمدامین، روضۀ اطهار، به کوشش عزیز دولتآبادی، تبریز، سال ۱۳۷۱ شمسی ص 37
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 172 با ویرایش
- ↑ مجله آینده، سال نهم، آقاى حسین میر جعفرى، شماره 10 و 11.
- ↑ کرمانی میرزا آقاخان، هفتاد و دو ملت، با مقدمه و تعلیقات دکتر محمد جواد مشکور، چاپ تهران، ص 165.
- ↑ مصاحب عبدالحسین، دایره المعارف، ذیل عنوان حیدرى