زینب جباره
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۰۸:۴۷، ۳۰ مه ۲۰۲۲؛
نام | زينب جبارة |
---|---|
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
زاده | بیتا |
فعالیتها |
|
بسیاری از مردم به دنیا می آیند، زندگی می کنند، می خورند، می نوشند، می خوابند و سپس می میرند... آنها به سختی آنها را احساس می کنند و هیچ کس برای جدایی آنها غمگین نیست و اینها زندگی آنها مانند مرگ آنهاست و تعداد کمی از آنها زندگی می کنند حتی اگر بدنهایشان از بین میرود، خاطرات و اعمالشان در ذهنها و دلها باقی میماند، مردم نسل به نسل با سربلندی و عشق منتقل میکنند. در میان این افراد، بانوی ارجمند زینب جباره است که تنها کسانی میشناسند که تأثیر او را بر جامعه مصر لمس کردهاند. دغدغه اسلام و تربیت جوانان را بر دوش داشت. خانم زینب دارای تربیت اسلامی بود و از معین ربانی می نوشید که در دوران جوانی در برابر موج انحطاط و فساد، تأثیر آن بر او ظاهر شد. جایی که او معتقد بود شریعت اسلام سرچشمه خیر و حقیقت و زیبایی است. زینب جباره، طهارت را برای او کمربند قرار داد و ایمان را اخلاق و اطاعت از خدا بهترین زینت بود، پس عمر خود را وقف کار خیر کرد. و نقش او فقط محدود به این نبود، بلکه به دانشجویان خارجی، چه مصری و چه از کشورهای شرق، کمک میکرد و برای برخی از آنها مسکن شخصی را از حساب خود - بهویژه دانشآموزان - آماده میکرد. فلسطین و نیز به برخی از زنان برای ادای حج کمک کرد و تمام هزینه های سفر را به آنان پرداخت و در این جا کوتاه نیامد، بلکه به ازدواج برخی از دختران کمک کرد، پس آنچه را که برای آنان فراهم می کرد به آنان پرداخت.
فعالیت گروهی
زینب جباره اهدافی را برای خود تعیین کرد که اصول و مفاهیم اسلامی را در اطرافیان خود القا کند، اما از کار فردی احساس ولرمی می کرد، بنابراین با تعدادی از زنان نیکوکار مانند همسر سرلشکر علی پاشا اسلام، تکفیر احمد بیگ صحبت کرد. الطویل و دیگران آنها را از دغدغه های دنیوی دور نکردند و از تعالیم دینشان منحرف نکردند.
در سال 1356 هجری قمری منطبق با 1937 شمسی، این گروه در خیابان وهبی پاشا شماره 52 گروه زنان مسلمان را تشکیل دادند تا اینکه خداوند پس از برگزاری انتخابات از بین اعضای انجمن، خانم زینب را برای او تعیین کرد و او به عنوان رئیس انتخاب شد. انجمن و هیام علی دبیر گروه بود و چند سالی نگذشته بود که این گروه در جهاد و کار مثمر ثمر نمونه شد و بعد از اینکه تعداد شرکت کنندگان در آن نزدیک به پنجاه نفر بود به تبلیغ انجمن می پرداخت. در قاهره تنها در سال 1944 پس از میلاد به بیش از دو هزار رسید، این مناطق نیست.
این انجمن در وزارت امور اجتماعی زیر نظر جمعیت خیریه شماره 2 به ثبت رسید و سرکار خانم زینب جبارا در پشت این گروه اهداف متعددی از جمله:
- دعوت به توحید ناب خداوند.
- جهاد برای گسترش فضیلت و مبارزه با منکر و نجات زنان از خطرات تمدن باطل.
- کمک به خانواده های بدبخت که قادر به کار نیستند و نجات آنها از این سوال.
- میانجیگری مصالحه بین خانواده ها و خانواده ها به روش های دوستانه.
- مبارزه با فسق و فحشا در گفتار و کار و پوشش و انجمن تلاش کرد ارزش زن نیکوکار را که اطاعت پروردگارش را حفظ کند، به گونه ای غیر از تصویری که غرب و پیروان سکولارش می کوشند با آن از ارتجاع نشان دهند.
فعالیتهای عملی
خانم زینب جباره تنها در کلام به کار وکالت اکتفا نکرد، بلکه بر عهده خود نهادی بود که در خدمت دعوت و راه اصلاحی که در پیش گرفته است، تأسیس کند.
او در سال 1945 یک مؤسسه مذهبی برای دختران یتیم تأسیس کرد تا نسلی صالح از زنانی تولید کند که حقوق خدا، شوهر و میهن را می دانستند و هدف این مؤسسه این بود که دختران فقیر و یتیم را تحت پوشش خود قرار دهد تا آنها نتوانند. به آسانی طعمه مدارس مبلغین شوید، کاری که هیئت ها و مبلغان انجام می دادند، زیرا این مدارس به فقرا پول و معالجه می دادند تا طعمه ای آسان برای بشارت باشند، و تلاش های زینب جباره تأثیر ستودنی داشت، به ویژه که مصادف با آن بود. کاری که اخوان المسلمین در کشور مصر انجام می داد، افشای فعالیت این مبلغان، مؤسسات و بیمارستان های مبلغین بود و تلاش های خود را در برابر این تهاجم شدید فکری متحد کردند و این مأموریت ها با دست خالی بیرون آمدند. خانم زینب جباره در سال 1945 مؤسسه را افتتاح کرد. ، جایی که با 20 دختر شروع شد. او ساختمان هایی را برای مؤسسه اجاره کرد و ارزش اجاره را از پول خود پرداخت کرد تا اینکه تعداد دختران در آن به بیش از 120 دختر رسید.
او نه تنها به آنها آموزش می داد، بلکه از همه آنها مراقبت می کرد. جنبه های خاص پوشاک آنها و رستوران و مسکن و مراقبت های بهداشتی و در برابر این تلاش بزرگ، وزارت معارف چند معلم زن را برای کار در انستیتوت و برخی پزشکان مانند دکتر محمد عبدالحی، بر موسسه نظارت داشت. لازم به ذکر است که ایده مؤسسه به دلیل ترس از شکست مورد استقبال اعضای هیأت مدیره قرار نگرفت، اما عزم سرکار خانم زینب، عزم بالای ایشان و اعتقاد ایشان به این ایده باعث شد در مقابل این مخالفت ها ایستادگی کرده و موفق می شود، زیرا شرط کرده اند که از سرمایه جامعه خرج مؤسسه نکند و او موافقت کرد.
کارگاه بافندگی و گلدوزی: در سال 1946 بر روی تأسیس آن کار کردم تا به دختران کار شایسته ای آموزش دهم که بتوانند در آن زندگی کنند و منبع مالی برای گروه پیدا کنم تا مسیر خود را طی کند. از آنجایی که فقط به دختران یتیم محدود نمی شد، بلکه خانواده های سخاوتمند، و زنان تجمل گرا با زنان بیگانه دست و پنجه نرم می کردند. کارخانه فرش: همان طور که در سال 1949 برخلاف آشپزخانه ها و حیاط ها ساخته شد، پشت آن همان چیزی را هدف قرار دادم که آن را در پشت کارگاه هدف قرار داد. خیابان در السیداء. انجمن تحت رهبری خانم زینب به کار خود برای رسیدن به اهداف خود و ارائه خدمات به مردم کشورش ادامه داد و در جریان جنگ 1948 فلسطین با کمک های مالی به مجاهدین کمک کرد و همچنین به بسیاری از زنان پناهنده عرب پناه داد. زینب با این تلاش ها واعظی را برای موعظه مسلمانان و زنان مسلمان آماده می کرد.
و چون ترور شهید امام حسن البناء واقع شد، آن بانو همان گونه که ملت مسلمان اندوهگین شدند، اندوهگین شد و فرمود:
او شخصیتی توانا و نیرومند بود و هیچ مدرکی دال بر قدرت شخصیت توانا او وجود ندارد که آمریکا و انگلیس و فرانسه همه با احتیاط به آن مرد نگاه می کردند و حرکت او را از دور و نزدیک با دست بر قلب تماشا می کردند. زیرا آنها می دانستند و معتقد بودند که جنبش اخوان المسلمین خطری برای استعمار در هر منطقه ای است، اسلام یا بین مردم مسلمان...».
منبع
- ر.ک: مدخل زينب جبارة در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..