ابو حمزه المهاجر
نام | امیرمحمد سعید المولا |
---|---|
اسم مستعار | ابوابراهیمهاشمی قرشی، حاجی عبدالله و. . . |
سال تولد | 1968 میلادی |
سال درگذشت | 2010 میلادی |
محل تولد | مصر |
ابوحمزه المهاجر، ابو ایوب المصری و عبد المنعم عز الدین علی البدوی [۱] (حدود ۱۹۶۸ در مصر، ۱۹ آوریل ۲۰۱۰ در تکریت) دستیار ارشد ابومصعب الزرقاوی رهبر القاعده در عراق بود که پس از مرگ زرقاوی در سال ۲۰۰۵ به حکم «شورای رهبری القاعده»، جانشین وی شد. وی در حمله مشترک نیروهای عراقی و آمریکایی در سال ۲۰۱۰ به همراه ابوعمر البغدادی به قتل رسید.
وی مسئولیت فرماندهی مجاهدین سنی داخلی عراق و مجاهدین مهاجر خارجی در عراق را به عهده داشت.
در تاریخ ۸ مه ۲۰۰۸ میلادی (۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۷) اعلام شد که وی توسط نیروهای امنیتی عراق در شهر موصل دستگیر شده است. اما این خبر توسط نیروهای ائتلاف در عراق تکذیب شد و اعلام شد که فرد دستگیر شده، یکی از اعضای دون پایه القاعده عراق است و ابوحمزه المهاجر «نیست». وی در ماه آوریل ۲۰۰۷ میلادی از سوی کابینه «ولایت اسلامی عراق» که سازمانی متشکل از گروههای جهادی سنی است «وزیر جنگ» نامیده شده بود[۲].
ابوحمزه ابتدا از اعضای اخوان المسلمین بود، در سال ۱۹۸۲ به جهاد اسلامی مصر پیوست و از سال ۱۹۹۹ به افغانستان رفت. وی در افغانستان از متخصصان تهیه مواد منفجره شد.
شخصیت و فعالیتها
شخصیت المهاجر بسیار بحثبرانگیز بود؛ بهویژه پس از ژوئیه 2006؛ یعنی زمانی که نیروهای آمریکایی تصویری از او منتشر کردند و گفتند: این تصویر متعلق به «ابوایوب المصری» جانشین جدید رهبر القاعده در عراق میباشد؛ ولی مقامات امنیتی مصر اعلام کردند که در فهرستهای آنان چنین نامي وجود ندارد. شاید منظور آنان «شریف هزاع خلیفه» باشد. وی شهروندی مصری است که مدتی را در اردن و شهر «پیشاور» پاکستان سپری کرده بود. مدرک لیسانس و ارشد خود را در رشته علوم اسلامی از مدینه منوره دریافت کرد و نزد گروهی از علمای سلفی در عربستان به شاگردی پرداخت. تمام این علما اتفاق نظر داشتند که او میتواند جانشین شیخ «البانی» امام محدثان در دوره معاصر گردد؛ ولی وکیل وقت گروههای اسلامی در مصر تأکید کرد که هزاع در زندان «استقبال طره» در بازداشت به سر میبرد. بدين ترتيب سخن مصریها بیاعتبار تلقی شد.
این ابهامات به قوت خود باقی بود، تا اینکه «حسنة الیمنیة» همسر دوم وی در اعترافات خود در مقابل دادستان یمن در آوریل 2010 گفت: نام واقعی همسرش «عبدالمنعم عزالدین علی البدوی» است. او در سال 1998 در «صنعا» با این فرد ازدواج کرده و از او سه فرزند دارد. عبدالمنعم با یک گذرنامه جعلی مصری به نام «یوسف حداد لبیب» وارد یمن شد و در خارج از پایتخت به تدریس پرداخت. او بیش از یک ماه در روستا اقامت داشت و بعدها یک یا دو روزی بدانجا رفتوآمد داشت. مدتی بعد با کمک دولت امارات به بغداد رفت. همسرش نیز در سال 2002 از عمان به بغداد رفت و به او ملحق شد. آنها به مدت 7 ماه در «کراده» و 6 ماه در «عامریه» اقامت داشتند. سپس در سال 2003 و زمانی که دولت صدام سقوط کرد، به منطقه «بغداد الجدیدة» نقل مکان کردند. این زن، همسرش را فردی پیچیده و افراطی توصیف میکند.
حسنة اعترافات خود را چنين ادامه میدهد: من پس از کشته شدن «ابومصعب الزرقاوی» در سال 2006 دانستم که همسرم همان «ابوایوب المصری» است؛ درحالیکه پيش از آن هیچ اطلاعی نداشتم. من از رادیوی کوچکی به اخبار گوش میدادم. وقتی از همسرم درباره کشتن مردم و کودکان میپرسیدم، او طفره میرفت؛ حتی یک بار مرا به دشمنی با داعش متهم کرد؛ چرا که از او پرسیده بودم: این دولت اسلامی عراق که از آن سخن میگویید، کجاست که ببیند ما در اینجا و در صحرا زندگی میکنیم؟!
زمانی که عبدالمنعم، بغداد را ترک کرد، در یکی از باغهای «دیالی» خانه ای اجاره کرد و یک ماه بعد به خانه ای در مکانی نامعلوم نقل مکان نمود. این خانه، دو طبقه داشت. نیروهای آمریکایی به خانه حمله کردند و کسی را که در طبقه بالا سکونت داشت، کشتند و همسر یمنی او را دستگیر و پس از یک روز آزاد کردند؛ ولی عبدالمنعم از این حمله جان سالم به در برد. حسنه میگويد:
من و همسر همسایه مقتولمان به همراه همسرم به «فلّوجه» گریختیم. پس از جنگ دوم فلوجه این شهر را ترک نموده و به «زوبع» در «ابوغریب» رفتیم. در سال 2007 در منطقه «ثرثار» ساکن شديم. چندین بار جابهجاشدیم تا اینکه مکان حضور ما لو رفت. عبدالمنعم هدف حمله قرار گرفت و به همراه «ابوعمر البغدادی» کشته شد.
جمعیت جهاد
مطالبی که درباره وی بر سر زبانها افتاده، نشان میدهد که او به جماعت جهاد پیوسته بود. «ایمن الظواهری» سرکرده القاعده، این جماعت را در سال 1982 تأسیس کرد. عبدالمنعم به عنوان دستیار شخصی ظواهری در این جماعت به فعالیت پرداخت. او در سال 1999 به افغانستان سفر کرد و به پادگان «فاروق» تحت فرماندهی «اسامه بنلادن» سرکرده سابق القاعده پیوست. او در این پادگان، در ساخت مواد منفجره متخصص شد. پس از کشته شدن زرقاوی در سال 2006، «ابوحمزه المهاجر» سرکردگی القاعده را عهده دار شد. زرقاوی شش نفر را برای جانشینی خود معرفی کرده بود که از این میان ابوحمزه المهاجر مصری در يک اجماع نسبی توانست سرکردگی تشکیلات در عراق را به دست بگیرد؛ ولی در مناطق دیالی، لانبار و موصل اختلافاتی بروز کرد. این اختلافات میان مجموعههای انصار و افسران عراقی صورت گرفت؛ افسرانی که از ارتش عراق جدا شده و به القاعده پیوسته بودند.
ابوحمزه توانست کنترل اوضاع را در دست بگیرد. سپس البغدادی را به عنوان والی استان دیالی منصوب کرد. وي در سال 2006 موضوع اعلام تشکيل دولت را در مجلس شورا مطرح کرد. این شورا متشکل از 7 گروه بود که عبارتند از: القاعده، هستههای جهاد، «انصار التوحید»، «الطائفة المنصورة»، گردانهای «الأهوال»، «الغرباء» و «جیش اهل السنة و الجماعة».
مذاکره پیرامون اعلام تشکيل دولت همچنان ادامه یافت و ابوحمزه بر رأی خود اصرار داشت. وقتی اعضای شورا دریافتند که او از موضع خود عقبنشینی نمیکند، اعلام موافقت کردند تا تنشی دیگر را در نطفه خفه کنند؛ لذا از او خواستند تا فرماندهای را از میان آنان برگزیند. ابوحمزه گفت: ما فرمانده داریم. او ابوعمر البغدادی را به عنوان کاندیدای فرماندهی به آنان معرفی کرد. بدین ترتیب البغدادی فرماندهی داعش در عراق را بر عهده گرفت و وزارت جنگ به ابوحمزه سپرده شد. او به عنوان معاون اول (جانشین) بغدادی فرمانده دولت اسلامی عراق نیز منصوب گردید. چنین بود که طرح تشکیلات در عراق با تمام فرماندهان، کادرها و سرکردگی آن به «دولت عراق» تغییر نام داد. گروههای دیگری نیز با این تشکیلات همراه شده و طرح مدنظر آن را پذیرفتند؛ ولی پس از قتل بغدادی و ابوحمزه، دیری نپایید که به صورت کامل فروپاشید.
آمریکاییها تنها پس از قتل ابوحمزه به اهمیت واقعی او پی بردند؛ زیرا در سال 2006 و پس از آنکه به عنوان جانشین زرقاوی شناخته شد، مبلغی بیش از پنجمیلیون دلار به عنوان پاداش برای کسانی که اطلاعاتی از او بدهد، تعیین کردند. از ژانویه تا آگوست 2007، وزارت امور خارجه آمریکا تصمیم گرفت که مبلغ پاداش را به یکمیلیون دلار کاهش دهد. البته این تصمیم را علنی نکرد. در فوریه سال 2008، به صورت کامل از فهرست حذف شد و اعلام کردند که این مبلغ به یکصدهزار دلار کاهش یافته است و در توجیه این تصمیم گفتند: این مرد دیگر به اندازه سال قبل برای ما ارزش ندارد. ارزیابیهای ما نشان میدهد که او دیگر فرماندهی تأثیرگذار در میدان نبرد نیست؛ بدین دلیل دیگر برای ما ارزشی ندارد.
داعش یکی از پادگانهای آموزشی خود در شهر فلّوجه عراق را به نام ابوحمزه المهاجر نامگذاری کرد.
کشته شدن ابوحمزه المهاجر
ابوحمزه در آوریل سال 2010 کشته شد. درباره مرگ وی دو روایت وجود دارد: روایت نخست مربوط به زمانی است که وزارت کشور عراق اعلام کرد که یک نفر را در موصل بازداشت کرده است. بازجوییهای اولیه دستگاه اطلاعاتی وزارت کشور و اطلاعان نیروهای چندملیتی (ناتو) حاکی از آن بود که فرد بازداشتشده همان ابوحمزه المهاجر، سرکرده القاعده در عراق میباشد؛ ولی دیری نپایید که «علی الدباغ» سخنگوی وقت دولت عراق اعلام کرد که فرد بازداشتشده، «ابوایوب المصری» نیست. این فرد به نام ابوحمزه المهاجر نیز شناخته میشود و پس از زرقاوی، فرماندهی القاعده در عراق را برعهده گرفته است. گمانه زنیها ادامه یافت تا اینکه «نوری المالکی» نخستوزیر سابق عراق، در روز دوشنبه 19/4/2010 تأکید کرد که ابوعمر البغدادی و ابوایوب المصری طی عملیاتی اطلاعاتی در منطقه «ثرثار» از توابع استان «صلاحالدین» واقع در شمال بغداد کشته شدند. این عملیات طی دو روز گذشته انجام شد و نیروهای عراقی ـ آمریکایی محل سکونت ابوعمر البغدادی و ابوایوب المصری در منطقه ثرثار را هدف قرار دادند.
نوری المالکی تصریح کرد: یک هسته اطلاعاتی توانست سران القاعده را دستگیر کند. محل حضور ابوعمر البغدادی و ابوایوب المصری را شناسایی کند و زمینه را برای بازداشت بیشتر فرماندهان نظامی فراهم سازد. آنان طی دو روز گذشته، برای انجام یک عملیات بسیار وحشیانه برنامهریزی میکردند که به موجب آن، تعداد زیادی از کلیساها هدف قرار میگرفت. ما در جریان عملیات اطلاعاتی، به دستگاههای کامپیوتر و تمام پیامهایی که میان آنان و سایر تروریستها در سطح جهان رد و بدل شده بود، دست یافتیم؛ از جمله این تروریستها میتوان به «ایمن الظواهری» و «اسامه بنلادن» اشاره کرد. طبق اخبار و اطلاعات، نیروهای عراقی در مناطق مختلف این کشور پراکنده شده و اهداف را زیر نظر گرفتند. پس از این حمله، القاعده در ضعیفترین حالت خود قرار گرفته و سرکردگان آن، بدین شکل سرنگون میگردند. تمام تماسها، اطلاعات، شبکههای ارتباطی و پیشرویهای آنان در کنترل ما قرار دارد. در این زمان، القاعده در ضعیف ترین وضعیت ممکن به سر میبرد؛ ولی باید بیشتر احتیاط کنیم و هوشیار باشیم و عملیات را ادامه دهیم. برای اینکه بتوانیم به صورت قطعی مطمئن شویم که القاعده در عراق ریشهکن شده است، به همبستگی بیشتری نیاز داریم. طرف آمریکایی همکاری مؤثری در شناسایی اهداف داشت و در روند بررسی اطلاعات مربوط به تشکیلات، ما را یاری کرد.
ارتش آمریکا نیز تأکید کرد که نیروهای امنیتی عراق، دو سرکرده برجسته القاعده در عراق را کشتند. کشته شدن این دو سرکرده تروریست، کمر القاعده در عراق را شکست.
نقل قول دوم مربوط به دولت اسلامی عراق میباشد که در بیانیه ای، کشته شدن ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر را تسلیت میگوید و اظهارات مالکی مبنی بر کشته شدن این دو در عملیات زمینی ارتش عراق را تکذیب میکند.
آنها میگویند: آن دو، در منزلی واقع در منطقه «ثرثار» به سر میبردند و این منزل را برای برگزاری نشستی با سرکردگان جماعت سلفی «ارتش ابوبکر صدیق» آماده کرده بودند، تا در این نشست، آنان را به پیوستن به دولت اسلامی عراق فرا بخوانند. زمان برگزاری نشست، با عبور یک گشتی ارتش عراق از منطقه همزمان میشود. رسته حفاظت که موظف به تأمین امنیت محل برگزاری نشست بوده، با این گشتی درگیر میشود و آنان را وادار به عقبنشینی میکند. این درگیری به دخالت بالگردهای آمریکایی می انجامد و چندین منزل از جمله محل برگزاری نشست بمباران میشود[۳].