حجاز
حجاز سرزمین معروفی در جزیره العرب است که نواحی شرقی دریای احمر را شامل میشود. واژه حجاز به معنای «مانع» است و از آن جهت این سرزمین را حجاز نامیدهاند که در فاصلهی میان سرزمین نجد و تهامه است و این دو سرزمین را از همدیگر جدا میکند.
نام سرزمین | حجاز |
---|---|
وسعت | ۳۸۸,۵۰۰ کیلومتر مربع |
جمعیت | ۵,۴۶۳,۰۰۰ نفر |
شهر های مهم | مکه، مدینه، طائف، جده و رابغ |
زبان | عربی |
دین | اسلام |
خاندان و طوایف | قریش، ثمود، ثقیف، غَطَفان، بنی اسد |
جغرافیا
سرزمین حجاز از نظر جغرافیایی همانند دیگر مکانهای جزیره العرب، بسیار خشک و کم آب است. از این رو مناطق قابل سکونت دائم در آن کم بوده است. در هنگام ظهور اسلام فقط چند شهر مکه، مدینه، طائف و خیبر از مراکز آباد و مسکونی حجاز به شمار میآمد ولی اکنون حجاز قسمت آباد و پرجمعیت کشور پادشاهی عربستان را تشکیل میدهد.[۱]
تاریخچه حجاز
قرار داشتن خانه کعبه، مسجدالنبی(ص)، مزارهای حضرت محمد(ص)، اهل بیت(ع)، خلفا و صحابه در حجاز و پتانسیل بالای حج برای مانور سیاسی، باعث میشد حکومتها به حجاز و بویژه حرمین توجه داشته باشند. به باور برخی، کارهای عمرانی بسیاری که در دورههای مختلف در مکه و مدینه و راههای حج انجام میگرفت برای بهبود وجهه دینی حکومت بود.[۲]
با روی کار آمدن فاطمیان مصر از نیمه دوم قرن چهارم و منازعاتِ مشروعیتیِ آنها با عباسیان، رقابت بر سر سیادت بر حجاز و حرمین شدید شد. فاطمیان با بکار بردن لقب «شریف» برای جعفر بن محمد بن حسن، و پس از او برای فرزندش حسن بن جعفر، آنها را به امارت مکه گماردند و همین کار را در مورد حسینیهای حاکم بر مکه نیز صورت دادند. حکومت اَشراف از سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق. بر حرمین جز در مواردی نادر ادامه داشت.[۳]
صلاحالدین ایوبی پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطمیان، نفوذ خود را به حجاز و حرمین گسترش داد و اوضاع، کمی به سود عباسیان پیش رفت. در برخی از برههها حاکمان یمن نیز سودای سیادت بر حجاز را داشته و در همین راستا حملاتی به مکه تدارک میدیدند.[۴]
با از میان رفتن عباسیان در سده هفتم قمری، زمینه برای سیادت ممالیک (۶۴۸–۹۲۳ق) بر حجاز فراهم شد و نصب و عزل اشراف به دست آنها صورت میگرفت. اقدامات فراوان ممالیک در حرمین و تلاش برای تأمین امنیت راههای حج در منابع انعکاس یافته است. تلاش سلطان محمد خدابنده ایلخانی، برای تسلط بر حرمین با مرگ وی ناکام ماند.[۵]
در سال ۹۲۳ق. ممالیک از سلطان سلیم عثمانی شکست خورده و عثمانیان بر مصر و شام تسلط یافتند. شریف برکات بن محمد که حاکم مکه بود، سلطه عثمانیان را پذیرفت، آنها نیز حاکمیت اشراف را بر مکه به رسمیت شناختند. از آن پس تا حدود چهار قرن، حجاز زیر نظر عثمانی اداره میشد.[۶]
در سال ۱۱۵۷ق. محمد بن عبدالوهاب با ادعای اصلاحات دینی، به احیای تفکر ابن تیمیه اقدام کرد و با حمایت محمد بن سعود حاکم شهر دِرعیه، توانست به نشر آیین ابداعی که بعدها به نام خود وی به وهابیت مشهور شد، بپردازد. حمایت سیاسی و نظامی خاندان سعود، منازعات بسیاری را بین آنها و عثمانی در پی داشت و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در سال ۱۳۴۳ق. کشور مستقل عربستان شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمی از آن شناخته شد.[۷]
از آن زمان تاکنون، حجاز به عنوان بخشی از عربستان در حاکمیت سعودیها به سر میبرد و بر حسب تقسیمات اداری در سال ۱۹۹۲م. (۱۴۱۲-۱۴۱۳ق) نام حجاز بر ۵ منطقه از ۱۳منطقه عربستان اطلاق میشود.[۸]
حجاز و خلفا
پس از وفات پیامبر اکرم در آغاز سال یازدهم، اهتمام خلفا بیشتر مصروف گسترش حاکمیت اسلام در جزیرة العرب و نواحی دیگر شد.
پس از کشته شدن عثمان بن عفان در سال ۳۵ و انتقال خلافت به علی بن ابیطالب علیهالسلام، و در پی آن، وقوع جنگهای جمل و صفّین و تعرض معاویه به قلمرو حکومت امام علی علیهالسلام، آن حضرت مرکز خلافت را به کوفه منتقل کرد.
در همین اوان، بخش اعظمی از قبایل بزرگ مهاجرت کردند و شهرهایی نیز در سرزمینهای فتح شده تأسیس گردید.
جایگاه حجاز
حجاز مهد اسلام و مهمترین قسمت جزیرة العرب از لحاظ تاریخی است و به سبب وجود شهرهای مکه و مدینه در تقسیمات جغرافیایی جزیرة العرب و نیز در بسیاری از منابع جغرافیایی اسلامی جایگاه مهمیداشته است.[۹]
این سرزمین جزو اقلیم دوم به شمار میآمده و ابن فقیه آن را از معتبرترین مکانهای جهان معرفی کرده است.
حجاز در عصر جاهلیت
در جامعه عربی حجاز در عصر جاهلیت، به علت نبود حکومت مرکزی و به طورکلی، فقدان حکومت به معنای امروزی، نهاد قانون گذاری هم دیده نمیشود؛ اما این، به مفهوم نبود قانون در آن زمان نیست؛ بلکه قانون های برآمده از اجتماع وجود داشت که در واقع، همان سنّت های عصر جاهلی بودند که جوامع عربی بر اساس تعصب قبیلگی و عُرف قبایل به آنها عمل میکردند.
یافته ها نشان میدهد که سنّت هایی مانند: بیعت، حلف، جوار و اخذ بالثار، از مهمترین قانون های عصر جاهلی بودند و مکانیزم اجرای آن نیز همان تعصبات قبیلگی، نظارت عمومی و از همه مهم تر، لزوم وفای به عهد بود که در جامعه آن روز، از اهمیت بسزایی برخوردار بودند.
زندگی پیش از اسلام
قبل از اسلام، زندگی در حجاز به دو شیوه بیابانگردی و شهرنشینی بود و چون بخش اعظم حجاز، مانند سایر جاهای جزیرة العرب، خشک و صحرایی بود زندگی بدوی نیز در آنجا متداولتر بود.[۱۰]
اغلب روستاها و شهرها در واحههای حاصلخیز یا در استراحتگاهها و در مسیر کاروانها تأسیس میشدند.
حجاز مسکن قبایل بدوی بزرگی از عَدنان، قَحطان و قُضاعه بود.
احکام درباره حجاز
بنا بر قول مشهور- بلکه ادعای اجماع شده که- سکونت کفار در سرزمین حجاز ممنوع است.
از برخی نقل شده که مراد از حجاز، خصوص مکه و مدینه است.
در جواز ورود کفار به حجاز به صورت عبوری یا برای فروختن آذوقه اختلاف است.[۱۱]
برخی، داخل شدن کفّار به حرم مکه را مطلقا جایز ندانستهاند؛ لیکن ورود آنان به غیر حرم از این سرزمین را با اذن امام جایز دانسته و گفتهاند: اگر کافری بدون اذن امام وارد حجاز شود، تعزیر میگردد.[۱۲]
پانویس
- ↑ برگرفته شده از مقاله حجاز
- ↑ دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.
- ↑ تاریخ مکه، ص417.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص34؛ تاریخ مکه، ص231- 233؛ تنضید العقود، ج1، ص50.
- ↑ العقد الثمین، ج4، ص239.
- ↑ حسن الصفاء و الابتهاج، ص150.
- ↑ تاریخ آل سعود، ج1، ص34- 35؛ کشتار مکه، ص67.
- ↑ اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص14- 15.
- ↑ اصطخری، صور الاقالیم، ج۱، ص۱۴.
- ↑ برهان الدین دلّو، جزیرةالعرب قبل الاسلام: التاریخ الاقتصادی، ج۱، ص۳۹، الاجتماعی، الثقافی و السیاسی، بیروت ۱۹۸۹.
- ↑ جواهر الکلام ج۲۱، ص۲۸۹.
- ↑ المبسوط ج۲، ص۴۷-۴۸.