آیت الله بروجردی (آیت اخلاص) (مقاله)
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۲۰، ۱ اوت ۲۰۲۲؛
مقدمه
تقریب و هماهنگى از مهمترین موضوعات مورد نیاز جوامع اسلامى در عصر حساس کنونى است؛ عصرى که تمام قواى کفر، دست به دست هم به رویارویى مستقیم با اسلام برخاسته اند. همه مسلمانان باید به این نکته توجه داشته باشند که یگانه راه غلبه بر جبهه استکبار و استعمار، وحدت مسلمانان جهان با همه تنوعهاى اقلیمى، نژادىو مذهبى و مبارزه با تفکر سکولاریسم و جدایى دین از سیاست است. در طول تاریخ، دانشمندان اسلامى(اعم از شیعه و سنى) بیشترین مبارزه را با این تفکر سکولاریسمى داشته و زیباترین تلاشها را در راه وحدت مسلمانان جهان انجام داده اند. نوشته اى که پیش روى شما است، شرح حال دو تن از عالمان سرشناس اسلام یعنى آیت الله العظمى بروجردى و شیخ محمود شلتوت است. معرفى این دو شخصیت بزرگ که به طور مشترک در راه وحدت بین مذاهب اسلامى گامهاى مؤثر و چشمگیرى برداشته اند، ضرورت و لزوم حفظ وحدت امت اسلامى را بیشتر نمایان مىسازد.
تبارشناسى آیت الله بروجردى
وى از سادات «طباطبایى» شهر بروجرد است و تبارش با سى واسطه درخشان به امام حسن مجتبى(علیهالسلام)منتهى مىشود. در سلسله تبار پدرى و مادرى آیت الله بروجردى، شخصیتهاى سرشناس دینى به چشم مىخورند که در چند قرن اخیر، همواره مرجعیت و رهبرى جهان تشیع را بر دوش داشته اند. جد پنجم وى، آیت الله سیدمحمد طباطبایى بروجردى از مجتهدان بزرگ نجف و داراى تألیفات بوده است و از طرفى همشیره زاده علامه مجلسى اول شمرده مىشود. همچنین علامه بحرالعلوم سیدمحمد مهدى طباطبایى، عموى جد دوم او است که از فقیهان بزرگ و از شاگردان برجسته وحید بهبهانى به شمار مىآید؛ چنان که برادر علامه بحرالعلوم یعنى آیت الله سیدجواد طباطبایى، جد سوم او است، و پسرش میرزا على نقى طباطبایى جد دوم و پسرش حاج میرزا احمد طباطبایى جد اول آیت الله بروجردى هستند که همه از مجتهدان بارز به شمار مىروند. (براى آگاهى بیشتر، ر.ک: آیت الله بروجردى، 1371 ش، صفحات نخستین).
تولد و آغاز راه
آیت الله سیدحسین بروجردى، ماه صفر سال 1292 قمرى در بروجرد چشم به جهان گشود. پدرش حاج سیدعلى طباطبایى، مردى دانشمند بود و در پرورش علمى سیدحسین سهم بسزایى داشت. وى با رهنمودهاى پدرش به مکتبخانه رفت و در آغاز تحصیل، کتابهاى گلستان سعدى، جامع المقدمات، ، سیوطى و منطق را فرا گرفت؛ سپس براى ادامه تحصیل وارد مدرسه «نوربخش» در این شهر شد و پس از تکمیل دروس مقدماتى، به فراگیرى فقه و اصول اشتغال یافت و در تمام این مدت، تهذیب نفس و فضایل اخلاقى را سرلوحه زندگى اش قرار داده بود تا این که به حد کمال و بالندگى لازم رسید. گلشن ابرار، 1382 ش، ج2، ص662).
هجرت به اصفهان
سیدحسین در سال 1310 قمرى در هجده سالگى وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در مدرسه صدر این شهر سکونت گزید. در این ایام، حوزه اصفهان رونق چشمگیرى داشت و سیدحسین از این فرصت استفاده خوبى کرد و به مدت چهار سال در محضر استادان بزرگ مانند میرزا ابوالمعالى کلباسى، سیدمحمدتقى مدرس، سیدمحمدباقر درچه اى، جهانگیر خان قشقایى و ملامحمد کاشانى به تکمیل اندوختههاى علمى همت گمارد. مجله حوزه، ش53، ص52 و 57). یک روز که مثل همیشه سرگرم درس و تحقیق بود، نامه اى از پدر به دستش رسید که او را به بروجرد فرا خوانده بود. سیدحسین به ناچار راهى وطن شد و آن جا دریافت که هدف از احضار وى به بروجرد این است که مقدمات ازدواج او فراهم شده و تشکیل خانواده دهد. او نخست از بیم آن که ازدواج مانع ادامه تحصیل شود، از این امر امتناع ورزید؛ اما پس از مشاوره با پدر و اصرار او، با این امر موافقت کرد. وى بعد از توقفى کوتاه در بروجرد این بار همراه خانواده به حوزه اصفهان بازگشت و مدت پنج سال به تحصیل و تحقیق خود در این شهر ادامه داد که مجموعاً در مدت اقامت نه ساله اش در اصفهان، به مرتبه قابل توجه علمى رسید. دوانى، 1372 ش، ص95).
آهنگ نجف اشرف
حاج آقا حسین در سال 1319 قمرى نخست از اصفهان به وطن بازگشت؛ سپس بنا به سفارش پدر، عازم نجف اشرف شد. اقامت تحصیلى او در نجف اشرف حدود نه سال طول کشید و در این مدت از محضر بزرگانى چون آخوند خراسانى، سیدمحمدکاظم یزدى و شیخ الشریعه اصفهانى، علوم عالى فقه، اصول و رجال را آموخت. حضور محققانه او در دروس فقیهان نجف، شور و شوق و تحرک خاصى در آن حوزه ایجاد کرد؛ به طورى که تیزهوشى و سرعت انتقال وى، همه را به شگفتى واداشت و آوازه علمى او در اغلب محافل حوزه آن روز پیچید تا جایى که وى مورد عنایت و توجه استادش آخوند خراسانى قرار گرفت. مجله حوزه، شماره 43 و44، ص314). با آوازه بلندى که آیت الله بروجردى در نجف یافت، زمینه تشکیل کلاسهاى درس براى او فراهم آمد و کنار بهره علمى از بزرگان نجف، خود نیز کرسى تدریس به پا کرد و در آن زمان کتاب فصول را براى جمعى از فضلاى حوزه نجف تدریس کرد. تدریس فصول آیت الله بروجردى در نجف، تحقیق و امتیازات بارزى داشت. به گفته خود او، وى در تدریس اصول مىکوشید همه اشکالات مؤلف را بر صاحب قوانین، پاسخ گوید. مجله حوزه، شماره 43و44، ص315).
بازگشت به وطن
آیت الله بروجردى پس از یک دهه اقامت در نجف اشرف و با تصمیم این که دوباره به نجف باز مىگردد، در سال 1328 قمرى براى دیدار والدین و صله ارحام، به زادگاه خود بازگشت و میان استقبال کم نظیر عالمان و مردم، وارد شهر بروجرد شد. هنوز شش ماه از ورود او به وطن نگذشته بود که پدر دانشمندش حاج سیدعلى طباطبایى را از دست داد و در غم او عزادار شد. وى اگرچه در نجف به استادش(آخوند خراسانى) قول بازگشت به حوزه نجف را داده بود تا در شکوفایى و بالندگى آن مرکز علمى نقش تاریخى ایفا کند، درگذشت پدر سرنوشت او را تغییر داد و او را در وطن ماندگار ساخت. چندى بعد در سال 1329 قمرى داغ رحلت مرحوم آخوند خراسانى که پدر دوم او به شمار مىآمد، اندوه او را دوچندان کرد و طاقتش را برید. وى بارها به دوستان خود مىگفت: «مرگ دو پدر به دنبال هم مرا به ستوه آورد و سخت منقلبم کرد. دوانى، 1372 ش، ص101)». به هرحال آیت الله بروجردى نتوانست به نجف بازگردد؛ از این رو این بار مدت اقامت او در بروجرد حدود سى سال به طول انجامید. وى در تمام این مدت به طور مستمر مشغول تألیف، تدریس و تعلیم شخصیتهاى بارز حوزوى شد. اغلب آثار مکتوب او حاصل این دوره از اقامت وى در بروجرد است. وجود پر برکت او در بروجرد باعث شد تا تشنگان علم و معرفت از شهرهایى چون قم، کاشان، اصفهان و اهواز به سوى او بیایند و مىرفت تا این شهر را مرکز دانش قرار دهد. افزون بر این، وى در این شهر مرجع دینى و اجتماعى مردم بود. ظهرها در مسجد «ناسک الدین» و هنگام مغرب در مسجد «حاج آقا مهدى» به اقامه جماعت مىپرداخت و در اواخر نیز مدتى این فریضه الاهى را در مسجد «شاه» اقامه مىکرد و کنار اینها به مشکلات دینى و اجتماعى مردم مىرسید. دوانى، 1372، ص 102 و 103).
مسافرتهاى دیگر او
آیت الله بروجردى در سال 1344قمرى از راه عتبات عالیات به زیارت خانه خدا مشرف شد و پس از اتمام مناسک حج در اوایل 1345قمرى از مکه معظمه به کاظمین و سامرا آمد و مرقد امامان مدفون در این دو شهر را زیارت کرد؛ سپس از راه بصره وارد ایران شد. این ایام مصادف بود با مبارزات حاج آقا نورالله و آقانجفى از عالمان اصفهان که ضد رضاخان شوریده بودند که آیت الله بروجردى در همین ایام دستگیر و به تهران منتقل شد و مورد بازجویى مأموران قرار گرفت. در تهران رضاخان به دیدارش شتافت و هدفش از این دیدار آن بود که پاى سیدعبدالکریم حائرى را در نظر آیت الله بروجردى سست کند و این دو را در مقابل یکدیگر قرار دهد، و دلیل ملاطفت و مهربانى رضاخان با سیدحسین نیز همین امر بوده است. به هر حال، وى حدود صد روز در تهران بازداشت بود و پس از رفع محدودیت، به قصد زیارت حرم امام رضا(علیهالسلام) عازم مشهد شد. پس از سیزده ماه اقامت در جوار امام هشتم، به قم آمد و پس از اقامتى کوتاه در قم، به وطن بازگشت و با استقبال پر شور مردم بروجرد روبه رو شد و تا 1363 قمرى آن جا حضورى نافذ یافت. دوانى، 1372 ش، ص104؛ مجله حوزه، ش 43 و44، ص333ـ337).
پانویس
مطالب مندرج در مقاله برگرفته از فصلنامه اندیشه تقریب، سال دوم، شماره 5، زمستان 1384 میباشد.