مراقبه

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۳ توسط Salehi.m (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''مراقبه''' یکی از مهم ترین مراحل در تهذیب و محاسبه آن در حوزه دین، عرفان و اخل...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مراقبه یکی از مهم ترین مراحل در تهذیب و محاسبه آن در حوزه دین، عرفان و اخلاق اسلامی است.

مراقبه از نظر لغوی و اصطلاحی

مراقبه در مفهوم عام، واژه ای عربی است که از ماده رقبه به معنای گردن و ورود گرفته شده ‌است. زیرا که انسان هنگام نظارت بر چیزی و مواضبت از آن؛ در حالی که گردن خود را می کشد، اوضاع و احوال آن چیز را زیر نظر می‌گیرد.پس به طور کلی می توان گفت که کلمه مراقبه به معنای نظارت و مواظبت و تحقیق و زیر نظر گرفتن چیزی اطلاق شده ‌است. و اما مراقبه به معنای خاص لغوی از واژه‌ی «رَقَبَ» به معنای حفظ کردن است. [۱] و در اصطلاح به معنای در نظر گرفتن مراقِب، و توجه دادن فکر به سوی او می باشد و هر کسی از انجام کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید، گفته می‏‌شود: فلانی را مراقبت کرد. [۲]

پیشینه مراقبه

مُراقبه اصطلاحی است با قدمت چندین قرن در عرفان اسلامی به معنای مواظبت بر تمامی اعمال، گفتار و اندیشه‌ها برای سرپیچی نکردن از دستورهای الهی است. مراقبه، مرحله دوم از مراحل سه‌گانه سلوک (مشارطه، مراقبه و محاسبه) است. علمای اخلاق با استناد به برخی از آیات و روایات، مراقبه را از ضروریات سلوک می‌دانند. علاوه بر این، کلمه مراقبه متعلق به ادبیات عرفانی اسلامی است ، اما در چند دهه اخیر، برخی از علاقمندان به ادیان شرقی برای اصطلاحاتی همچون مدیتیشن (Meditation) ،چن و یا ذن (Zen) ، به غلط ، از اصطلاح تخصصی مراقبه استفاده می‌کنند.

بررسي تطبيقي مفهوم و حقيقت «مراقبه» در عرفان اسلامي و عرفان بودايي». مجله معرفت ادیان.



تفسیر مراقبه از منظر علما

در تعریف مراقبه آورده‌اند: «مراقبه عبارت است از توجه و التفات به خود داشتن در تمام زمان‌ها و تمام احوال تا از آنچه به آن قصد و عهد کرده تخلف نکند.

بحرالعلوم، سید محمدمهدی؛ رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، انتشارات علامه طباطبایى، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ ق، ص ۱۵۰.

شیخ محمد بهاری درباره لفظ مراقبه می‌گوید: «مراقبه یعنی کشیک نفس را کشیدن که مبادا اعضا و جوارح را به خلاف وا دارد و عمر عزیز را که هر آنی از آن بیش از تمام دنیا و هر آنچه در آن است، ضایع کند. آداب مراقبه». وبگاه حوزه. دریافت‌شده در ۸ آوریل ۲۰۱۳.شیخ محمد بهاری


مراتب مراقبه

مراتب مراقبه

برای مراقبه مراتبی بیان شده است. 1. انجام واجبات و ترک محرمات 2. انجام هر کاری که برای رضایت خداوند و پرهیز از امور لهو و لعب باشد 3. ناظر دیدن خداوند در همه حال و اعتراف به این‌که خداوند در همه جا حاضر و ناظر مخلوقات است. 4. عالی‌ترین مرتبه مراقبه آن است که سالک خدا را ناظر اعمال خود ببیند و جمال الهی اش را مشاهده کند.

طهرانی، رساله لب اللباب، ۱۴۲۶ق، ص۱۴۴ و ۱۴۵.

به اعتقاد برخی در اثر مراقبه تام و اهتمام به آن، توحید افعالی، توحید صفاتی، توحید اسماء و توحید ذات برای سالک منکشف می‌شود. طهرانی، رساله لب اللباب، ۱۴۲۶ق، ص۱۶۴.


معناشناسی مراقبه

مراقبه،یعنی مواظبت بر انجام اعمال به طوری که بر خلاف دستورهای الهی نباشد. در مراقبه بنده به این نکته توجه می کند که خداوند بر ظاهر و باطن اعمال وی و آن چه در قلبش می‌گذرد، آگاه است نراقی، جامع السعادات، بی‌تا، ج۳، ص۹۶؛

بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۰.

علمای اخلاق بر مراقبه تأکید فراوان داشته و با استناد به آیات و روایات، آن را از امور ضروری‌ سلوک می‌دانند طهرانی، رساله لب اللباب، ۱۴۲۶ق، ص۱۱۳. از جمله • آیه ۱۴ سوره علق: أَ لَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللّهَ یَری (آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می‌بیند؟ • حدیثی از رسول خدا(ص): «خدا را به گونه‌ای عبادت كن كه گویا او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را می‌بیند.

فیض کاشانی، ترجمه المحجة البیضاء، ۱۳۷۹ش، ج۸، ص۱۹۱ و ۱۹۲.


اثر مراقبه

در اثر مراقبه، حالتی پیش می‌آید که مراقب با معرفت دل، پیوسته (حضور در محضر) مراقَب (خداوند) را رعایت می‌کند و به او اشتغال و توجه داشته و به وی بازگشت دارد. فیض کاشانی، ترجمه المحجة البیضاء، ۱۳۷۹ش، ج۸، ص۱۹۳.

درجات مراقبه

مراتب برای مراقبه مراتبی ذکر کرده‌اند: 1. انجام واجبات و ترک محرمات 2. انجام هر کاری برای رضایت خداوند و اجتناب از امور لهو و لعب 3. ناظر دیدن خداوند در همه حال و اعتراف به این‌که خداوند در همه جا حاضر و ناظر مخلوقات است. 4. عالی‌ترین مرتبه مراقبه آن است که سالک خود، خدا را ناظر ببیند و اجمالاً جمال الهی را مشاهده کند.[۶] برخی معتقدند که در اثر مراقبه تام و اهتمام به آن، توحید افعالی، توحید صفاتی، توحید اسماء و توحید ذات برای سالک منکشف می‌شود.[۷]

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۲۵.
  2. عارف سید محمد صادق، راه روشن(ترجمه المحجة البیضاء)، فیض کاشانی، ج۸، ص۱۹۳.