خلیل ابو غضیب
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۰۸، ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲؛
نام | خلیل أبو غضیب |
---|---|
زاده | 1922 میلادی / کرانه باختری |
درگذشت | 2008 میلادی / کرانه باختری |
دین و مذهب | اسلام، تسنن |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
خلیل حافظ أبوغضیب در شهر نابلس که مرکز شمال کرانه باختری است در سال 1922 م، به دنیا آمد. او پس از فوت پدرش در سن هشت سالگی به همراه عموهای خود برای زندگی به بیسان نقل مکان کرد و پس از سه سال به نابلس بازگشت و سپس در سال 1938 م، برای کار، بار دیگر به بیسان بازگشت. ایشان در سال 1945 م، به جنبش اخوانالمسلمین پیوست وهمکاری خود را با آنها آغاز کرد. او عضو کمیته زکات اردوگاه فلسطین با 10000 نفر جمعیت بود.
زندگینامه
وی پس از تجاوزات رژیم صهیونیستی به اعراب و اشغال بقیه فلسطین در ژوئن 1967 م، به اردوگاه عسکر قدیم در نزدیکی نابلس رفت و در آنجا سکونت داشت. او تا زمان مرگش بزرگ خاندان خود بود که خاندانش حدود 500 نفر بودند.
ایشان ابتدا در یک پمپبنزین و سپس در دفتر یک تاجر فلسطینی در نابلس مشغول به کار شد و در تربیت پسران و دختران خود که اکثراً لیسانس گرفتند کار کرد. و یکی از پسرانش به نام عمار، دکترای مهندسی عمران گرفت.
بیان کمال ابراهیم علونه
دکترکمال ابراهیم علونه استاد علوم سیاسی دربارۀ وی میگوید: «حاج خلیل ابوغضیب یکی از شخصیتهای منعطف اسلامی بود که با مردم در ارتباط بود. او در مراسمات و اعیاد اسلامی شرکت مینمود.
با ایشان در سال 1986 م، آشنا شدم. او مسلمان فرهیختهای بود؛ بویژه در اعیاد اسلامی و دیگر مناسبتهای اجتماعی تا زمان رحلت ایشان مرتب به دیدار ایشان میرفتم. وی دو بار به مکه مکرمه رفت و حج بجا آورد. ایشان مورد احترام همۀ کسانی بود که او را میشناختند».
در صف اخوان
ایشان در سال 1945 م، با مشاهده صداقت گفتار و کردار برادران اخوان به آنها ملحق شد و همکاری خود را شروع کرد. او در مورد پیوستنش به اخوانالمسلمین چنین میگوید:
«من به دین گرایش داشتم و همیشه حسی به من انگیزه میداد و مرا به فکر دوری از گناهان وا می داشت. در سال 1945 م، در حالی که در خیابانی در بیسان قدم میزدم از رادیو خبر افتتاح بخش اخوان در اورشلیم، در یکی از مساجد شهر را شنیدم. که مرا ترغیب کرد تا بدانم اخوان چیست. پس از اینکه شعبههای اخوانالمسلمین یکی پس از دیگری گشوده شد، هیجان زده بودم که درباره این جنبش بیشتر بدانم؛ لذا از طریق خواندن روزنامهها و گوش دادن مداوم به رادیو، چیزهای زیادی در مورد این جنبش یاد گرفتم و یکی از کسانی شدم که مردم در مسجد را ترغیب میکردم که بخش اخوان را در بیسان باز کنند. پس از اینکه افراد زیادی دور ما جمع شدند، تصمیم گرفتیم شعبۀ اخوان را در بیسان افتتاح کنیم و این در اواخر سال 1945 م، بود؛ بنابراین با یکی از بنیانگذاران فعال اخوان در نابلس به نام عبدالعزیز الخیاط تماس گرفتیم و بنا شد خانهای را اجاره کنیم و این خانه به مقر اخوان تبدیل شد و شیخ محمد فخرالدین، یکی دیگر از نابلسیها، به ریاست بخش اخوان منصوب شد».
در ادامه میافزاید: «در ضمن اخوانالمسلمین مصر همیشه به فلسطین میآمد و برای مردم سخنرانی میکرد و تصمیم گرفتیم که بخش اخوان در بیسان رسما افتتاح شود. جایی که شیخ احمد عبدالعزیز از مصر آمد تا در رژه ای باشکوه از یافا تا بیسان، راهپیمایی را که این روزها به آن ها می گویند، هدایت کند و این زیباترین منظره زندگی من بود. طلایه داران قرآن را پیش می بردند و مردم از شکوه این رژه شادی می کردند.
پس از بررسی، محبوبیت اخوان افزایش یافت و بسیاری به ما پیوستند و علاوه بر دعوت، فاحشه خانهها را آتش زدیم، مشروب فروشی ها را شکستیم و از هرگونه مظاهر فساد جلوگیری کردیم و آن هم در سال 1946 میلادی.
در همان سال از کشورهای همسایه به ویژه مصر سلاح شروع شد و اعضای اخوان آموزش دیدند و گروهی به مستعمرات حمله کردند و علیه یهودیان و استعمار عملیات انجام دادند و جوانان زیادی در این عملیات به شهادت رسیدند. و این بود تا سال هجرت در سال 1948 م.
وی پس از ورود سلاح از کشورهای همسایه به ویژه مصر و حمله به مستعمرات انگلیسی و صهیونیستی در آموزش تسلیحات شرکت کرد و در فاجعه 1948 فلسطین بار دیگر به نابلس بازگشت.
درگذشت
ایشان در روز جمعه15 نوامبر 2008 م، در شهر نابلس درگذشت و در مسجد جامع آن شهر و پس از نماز جمعه در قبرستان شرقی به خاک سپرده شد.
منبع
- ر.ک: مدخل خلیل حافظ أبو غضیب در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..