شریف هدایت الله
شریف هدایت الله (۸۵۲ - ۹۷۷ هجری قمری ) که پس از مرگش به لقب سانن گونونگ گاتی یا سانن جاتی معروف است به معنای نگهبان کوه گاتی که محل دفن اوست.[۱] او رهبر مذهبی، فرمانده نظامی و مشاور سلطنت دماک در جزیره جاوه اندونزی است. او در گسترش اسلام در جاوه غربی و تأسیس دو پادشاهی اسلامی بنتین و سیربون مشارکت داشت و سلاطین بنتن و سیربون از فرزندان او هستند. او یکی از 9 قدیسی است که در گسترش اسلام در آسیای جنوب شرقی شایستگی زیادی داشته است [۲].
نسب
هدایة الله بن عبدالله بن علی بن جمال الدین الحسین بن أحمد بن عبدالله عظمة خان بن عبدالملک بن علوی عم الفقیه المقدم بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمدالباقر بن علی زینالعابدین بن الحسین بن امام علی بن أبیطالب امام علی و همسر فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
وی بیست و دومین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
تولد و تربیت
وی در سال 852 هجری قمری / 1448 م از مادری از خانواده سلطنتی به دنیا آمد و در جزیره سوماترا در جزایر اندونزی در پادشاهی اسلامی پسای زندگی کرد سپس به مکه رفت و مدتی برای طلب علم در این کشور ماند. سپس به اندونزی بازگشت و در شهرستان سیربن در جزیره جاوا اقامت گزید و با خواهر سلطان رادن ترینگانا سلطان دیماک سوم ازدواج کرد و با اجازه سلطان دیماک برای تبلیغ و گسترش اسلام به غرب جاوه رفت.
فعالیت نظامی
هنگامی که خبر امضای معاهده بین پادشاه پاجاجاران و طرف پرتغالی در سال 928 هجری قمری / 1522 م به سلطان دیماک رسید ، که طی این معاهده پرتغالی ها برای تحقق خواستههای استعماری و نفوذ خود یک قلعه در شهر سوندا کلاپا (جاکارتای کنونی) بسازند، شریف هدایت الله از سلطان ترینگانا اجازه گرفت تا برای انتشار اسلام در جاوه غربی و اخراج پرتغالی ها به آنجا برود.
هنگامی که او به بنتین که در حاشیه غربی جاوه غربی است رسید، با استقبال و خوشحالی ساکنان آنجا روبرو شد و بزرگان آن با آگاهی و ایمان اسلام را پذیرفتند، بنابراین مردم از آنها پیروی کردند.
شریف هدایت الله این را مىدانست که پرتغالی ها با کشتی های جنگی و تجهیزات نظامی به سوندا کلاپا خواهند آمد تا وعده کمک و پیروزی به پادشاه باجاگاران را برآورده کنند ، بنابراین برای رویارویی با آن آماده شد و از سربازان دیماک درخواست کمک کرد. سلطان ترینگانا هزاران مجاهد مسلح به او داد. مسلمانان پس از آن توپ و کشتی های جنگی ساخت خود داشتند. و چون سپاهیان اسلام از طرف دیماک رسیدند در جاوه غربی، شریف هدایت الله فرماندهی ارتش را بر عهده گرفت و موفق شد توپ ها را در قلعه های مهم قرار دهد. هنگامی که کشتی های جنگی پرتغالی به رهبری هنریک لیم به آنجا رسیدند، تعدادی از آنها در خشکی پیاده شدند و شنیدند که ساکنان سوندا کلاپا مسلمان شدهاند و این شهر تبدیل به خانه اسلام شده است. مسلمانان سلاح و تجهیزات خود را بیرون آوردند. و کشتی های آنان از توپ های سپاهیان اسلام ضربات سنگینی خوردند. آنها نیز به همین ترتیب پاسخ دادند، اما توپ های مسلمانان ثابت قدم ماندند و سرانجام توانستند ناوگان پرتغالی را که کشتی هایشان دچار آتش سوزی شده بود، متفرق کنند. و برخی از آنها غرق شدند و تنها چند کشتی سالم ماندند و بدین ترتیب در سال 930 هجری قمری / 1524 م برای مسلمانان پیروزی حاصل شد.
شریف هدایت الله نام شهر سوندا کلاپا را تغییر داد و آن را «جایاکارتا» به معنی قوی و پیروز نامید و مردم آن را به « جاکارتا »، پایتخت کنونی اندونزی، کوتاه کردند .
مردم بنتین و جاکارتا از پیروزی کشور خود بسیار خرسند شدند و وقتی اخلاق شریف هدایت الله و هدایت و قدرت خداوند را دیدند از او خواستند که سلطان آنها باشد، اما او نپذیرفت و گفت: من نمیتوانم آنچه خواسته اید را بپذیرم ، زیرا من این کشور را جز به فرمان سلطان ترینگانا و سربازانش فتح نکردم و او سلطان مسلمانان در تمام جاوه است که تاج و تخت او در منطقه دیماک است. و من تنها یکی از رهبران سپاه او هستم و من و شما تابع او هستیم و این کشور جزء پادشاهی دیماک است این سلطان ترینگانا است که حق دارد هر کسی را در اینجا حاکم کند و شما باید از حاکمی که او را منصوب می کند اطاعت کنید.»
خبر پیروزی به گوش سلطان ترینگانا رسید و او بسیار خشنود شد و مسلمانان را بشارت داد و در سال 930 هجری قمری / 1524 م به پاس قدردانی از کاری که هدایت الله برای ایالت بنتین و اطراف آن انجام داده بود ، برای تشکر از پدر ، پسرش سید حسن الدین بن هدایت الله را به عنوان حاکم منطقه منصوب کرد و دخترش را به عقد او درآورد و خود سید هدایت الله با خواهر سلطان ازدواج کرد ؛ بنابراین پیوند خانوادگی سلطان دیماک و خاندان آل عظمت خان بسیار نزدیک بود.
پس از به قدرت رسیدن شریف حسن الدین ، پدر بزرگوارش هدایت الله به دیماک بازگشت و زیرا سلطان به او به عنوان مشاور و رهبر نظامی نیاز داشت.
پس از مدت کوتاهی سید هدایت الله حدود سال 1526 میلادی توانست بر سرزمین سیربن و سومدانگ و در سال 1530 میلادی امارت کالو در جاوه غربی مسلط شود و مردم این سرزمین ها دین اسلام را پذیرفتند. بنابراین تمام جاوه غربی به سلطنت دماک وابسته شد و تنها باکوان پایتخت پادشاهی هندو سوندا باقی ماند و تا سال 1546 م. پاکوان همچنان از دین اسلام پیروی نمیکرد، اما سرانجام در سال 1579 میلادی در زمان سلطنت نوه اش یوسف بن حسن الدین به دست مسلمانان افتاد .
وفات
در سال 959 هجری قمری / 1552 م هدایت الله امارت بنتن را به پسرش حسن الدین واگذار کرد و او را سلطان آنجا گرداند و پسر دومش عمدة الدین الحسین را والی امارت سیربون قرار داد و خود تا زمان وفاتش یعنی 977 هـ/ 1569 م به تبلیغ دین اسلام پرداخت . مرقدش در دامنه کوه گاتی زیارتگاه مردم است و از او به نیکی یاد میکنند. یکی از دانشگاه های اسلامی دولتی را به نام دانشگاه شریف هدایت الله جاکارتا نامیدند .
منابع
شهاب, محمد ضیاء; عبدالله بن نوح (1400 هـ). "الإمام المهاجر". جدة، المملکة العربیة السعودیة: دار الشروق. صفحة 177.
المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). "شمس الظهیرة" (PDF). الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 525.