اسپانیا
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۷:۱۸، ۱۹ آوریل ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
اسپانیا با نام رسمی پادشاهی اسپانیا کشوری مستقل و از اعضای اتحادیه اروپا است. این کشور در شبهجزیره ایبری در جنوب غربی اروپا قرار دارد. سرزمین اصلی اسپانیا از جنوب و شرق با دریای مدیترانه و جبل الطارق، از شمال و شمال شرق با فرانسه، آندورا و خلیج بیسکای و از غرب و شمال غرب با پرتغال و اقیانوس اطلس هم مرز است. مرز اسپانیا با پرتغال (به طول ۱۲۱۴ کیلومتر) طولانیترین مرز یکپارچه در اتحادیه اروپا است. قلمرو اسپانیا افزون بر سرزمین اصلی شامل جزایر بالئارس در دریای مدیترانه، جزایر قناری در سواحل آفریقایی اقیانوس اطلس، دو شهر خودمختار سبته و ملیله در آفریقای شمالی هم مرز با کشور مراکش و چندین جزیره مسکونی و غیر مسکونی دیگر از جمله آلبوران، شافاریناس، آلوزماس و ولزدلا گومرا می باشد. با مساحت ۵۰۵۹۹۲ کیلومتر مربع، اسپانیا دومین کشور بزرگ اروپای غربی و پنجمین کشور بزرگ اروپاست.برگرفته شده از مقاله کشور اسپانیا
نام کشور | اسپانیا |
---|---|
تعداد جمعیت | 47 میلیون نفر |
دین | مسیحییت |
زبان رسمی | اسپانیایی |
نظام سیاسی | پادشاهی / پارلمانی |
پایتخت | مادرید |
واحد پول | یورو |
حکومت در اسپانیا
نوع حکومت در کشور اسپانیا پادشاهی- پارلمانی است. قوه مجریه در کشور اسپانیا نقش مهمی دارد. رئیس دولت نماینده حزب است که اکثر کرسی های کنگره نمایندگان را کسب کرده است. مطابق قانون اساسی که در سال 1978 تصویب شد ، قوه مقننه از کنگره نمایندگان و همینطور مجلس سنا تشکیل شده است.
دوره مجلس 4 سال است و در صورتی که درخواست نخست وزیر و همینطور موافقت پادشاه صورت بگیرد می توان پیش از اتمام دوره 4 ساله انتخابات زودرس نیز صورت بگیرد. در نظر داشته باشید که اعضای هیئت دولت مرکزی در کشور اسپانیا می توانند عضو کنگره نمایندگان هم باشد اما عضویت به شکل همزمان در این کنگره و همینطور مجلس محلی ایالت مجاز نخواهد بود.
در صورتی که هر نوع قانونی در کشور اسپانیا در وضعیت تصویب ، اصلاح و یا حذف قرار بگیرد باید بر اساس رأی اکثریت مطلق کنگره نمایندگان باشد. در نظر داشته باشید که کنگره نمایندگان و سنا می توانند با ریاست رئیس کنگره جلسات مشترک نیز داشته باشد، این جلسات برای انجام برخی از وظایف بوده و اغلب جنبه قانونگذاری ندارند. در کشور اسپانیا گروه حزب سوسیالیست کارگری دارای 164 کرسی است، گروه حزب مخالف مردمی 148 کرسی و گروه حزب اتحاد و همگرایی دارای 10 کرسی است. همینطور گروه باسک و چپ سبز به ترتیب دارای 7 و 5 کرسی هستند.
ساختار سیاسی کشور اسپانیا به طور دوره ای به روز رسانی شده و یک سری قوانین جدید به سیستم حکومت این کشور افزوده می شود و در صورت وجود قانون نامناسب، دولت سعی به حذف آن خواهد داشت در هر صورت کشور اسپانیا یک کشور کاملاً قانونمند محسوب می شود و روال قانونگذاری در این کشور بر اساس رأی اکثریت است که می تواند در نتیجه نهایی بسیار تأثیرگذار باشد. پرچم کشور اسپانیا از دو رنگ قرمز و زرد تقسیم شده است.[۱]
موقعیت جغرافیایی اسپانیا
کشور اسپانیا در بخش جنوب غربی اروپا قرار دارد و به طور دقیق تر بین مدارد 26 الی 44 درجه شمالی قرار گرفته است. نصف النهار گرینویچ از کنار شهر والنسیای کشور اسپانیا می گذرد.
مساحت این کشور به طور کلی 505992 کیلومتر مربع اعلام شده است و رتبه 51 از نظر وسعت را دارد. این کشور در بخش شمالی با فرانسه و آندورا همسایه است. از بخش غربی با کشور پرتغال مرز مشترک دارد و از بخش جنوبی با مراکش هم مرز است.
کشور اسپانیا دارای مرزهای دریایی در بخش شرقی با دریای مدیترانه ای است و همینطور که مشخص است از سمت غرب و شمال با اقیانوس اطلس همسایه است. زبان رسمی در کشور اسپانیا اسپانیایی است. بخش های شمالی این کشور دارای پوشش گیاهی بسیار وسیعی است.
نژاد جمعیت کشور اسپانیا به طور کلی ترکیبی است. در حدود 97 درصد از مردم این کشور مسیحی هستند. مردم کشور اسپانیا بسیار سخت کوش هستند و به خانواده اهمیت زیادی می دهند. این کشور آب و هوای معتدلی دارد. گونه های گیاهی کشور اسپانیا به نسبت سال های گذشت کمتر شده است اما هنوز گونه های جانوری در این کشور بسیار متنوع است.
اقتصاد اسپانیا
کشور اسپانیا پنجمین اقتصاد بزرگ در اتحادیه اروپا محسوب می شود و در بین اقتصادهای حوزه یورو نیز رتبه 4 را دارد و به طور کلی رتبه 14 اقتصادی در دنیا را به خود اختصاص داده است. مبرهن است که کشور اسپانیا یک کشور بسیار قدرتمند در زمینه اقتصادی محسوب می شود و گردش مالی وسیعی در سطح جهانی را به خود اختصاص داده است. پایه های قوی این کشور در زمینه صنعت و تنوعی که دارد سبب شده است که رتبه بالایی در زمینه اقتصادی داشته باشد.
به طور کلی این کشور یکی از بزرگترین مقصدهای جذب توریست نیز محسوب می شود و مشخص است که یکی از رکن های مهم درآمدزایی نیز صنعت گردشگری در کشور اسپانیا خواهد بود.
در سال 2008 بحران مالی کل اروپا را فرا گرفت که کشور اسپانیا نیز تحت تأثیر این بحران بود، اما به طور کلی در سال 2014 این کشور توانسته فعالیت های تولید وساخت و ساز خود را افزایش دهد به طوریکه نظام های بانکی در این کشور، گردش مالی های گسترده ای را فراهم ساختند و امروزه یکی از بهترین اقتصادهای دنیا محسوب می شود.
میزان رشد اقتصادی کشور اسپانیا در سال 2018 در حدود 2.7 درصد بیشتر از سال های قبل بوده است. به طور دقیق تر می توان بررسی نمود که ساختار اقتصادی این کشور بر خدمات استوار است، به طوری که در بخش های صنعتی و انرژی توانسته رشد خوبی داشته باشد. این کشور در بخش مسکن و ساخت و سازهای عمرانی از کشورهای قدر دنیا پیشی گرفته است.
در نظر داشته باشید که ساخت و سازهای مسکن نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی کشور اسپانیا به خود اختصاص داد. این کشور توانسته در بخش خدمات بیش از 75 درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دهد که رقم قابل توجهی است. در نظر داشته باشید که سیستم های خدمات در کشور اسپانیا بسیار پیشرفته دیده می شود، به طوریکه توریسم یکی از بخش های مهم و زیر مجموعه درآمدزایی در این کشور بوده و رشد 10 درصد به نسبت سال های قبل داشته است. در سال 2016 بیش از 80 میلیون توریست وارد این کشور شده اند که این ارقام نشان می دهد کشور اسپانیا یک کشور بسیار مدرن و عالی برای گردشگری و یک کشور بسیار استاندارد در زمینه کار و زندگی محسوب می شود. پیش بینی ها نشان می دهد اقتصاد کشور اسپانیا در سال 2020 رشد 29 درصد خواهد داشت. نرخ یورو کشور اسپانیا بسیار ارزشمند است به طوری که تغییر قیمت یورو کشور اسپانیا بر طبق استاندارد جهانی است.
شهرهای مهم اسپانیا
مادرید:
مادرید پایتخت و بزرگترین شهر اسپانیا است. مادرید همچنین پایتخت یک بخش خودمختار و مرکز استان مادرید نیز هست.
مادرید در وسط کشور، و در فلات اسپانیا واقع شدهاست. این شهر پس از لندن و برلین سومین شهر بزرگ اتحادیه اروپا است و منطقه کلانشهری آن پس از لندن و پاریس سومین منطقه کلانشهری بزرگ این اتحادیه است. جمعیت مادرید حدود ۳.۳ میلیون نفر است و منطقه کلانشهری مادرید (مادرید و حومه) ۶.۲۷۱ میلیون نفر جمعیت دارد. مساحت شهر مادرید ۶۰۴.۳ کیلومتر مربع است.
شهر مادرید به خاطر مرکزیت جغرافیایی، پیشینه، و کارکردهای سیاسی و مالیاش شهر اصلی از شبه جزیره ایبری بهشمار میآید. با وجود اینکه این شهر امروزه شبکه آمدوشد شلوغ و سومین شبکه متروی بزرگ در اروپا را دارد، اما بیشتر محلههای آن توانستهاند حال و هوای اصلی خود را حفظ کنند.
جاذبههای عمده دیدنی در مادرید عبارتند از پالاسیو رئال یا کاخ سلطنتی، پارک رتیرو، موزه باستانشناسی، و سه موزه هنری معروف: موزه دل پرادو، موزه ملی مرکز هنری رئینا سوفیا و موزه تایسن-بورنمیسا. شهردار کنونی مادرید آلبرتو رویز گالاردون از حزب مردمی است.[۲]
بارسلون
بارسلون پایتخت و پرجمعیتترین شهر بخش خودمختار کاتالونیا و پس از مادرید پرجمعیتترین شهر اسپانیا و مهمترین بندر این کشور است. جمعیت شهر بارسلون ۱٫۶۲۱٫۵۳۷ در منطقهای به وسعت ۱۰۱٫۴ کیلومتر مربع و منطقه شهری بارسلون بدون احتساب حومه در منطقهای به وسعت ۸۰۳ کیلومترمربع بیش از ۴٫۲۰۰٫۰۰۰ نفر است. مجموعاً در حدود پنج میلیون نفر در ناحیه شهری بارسلونا زندگی میکنند. همچنین این شهر بخش اصلی شهرداریها و شهرستانهای هم جواریست که منطقه شهری بارسلونا را با جمعیت ۳٫۲۱۸٫۰۷۱ میسازند. بارسلون ششمین شهر پرجمعیت اتحادیه اروپا و بزرگترین کلان شهر اروپا در کنار دریای مدیترانه است.
بارسلون به لحاظ اهمیت در امور مالی٬ تجارت٬ رسانه٬ سرگرمی٬ هنر٬ بازرگانی بینالمللی، آموزش و گردشگری یک شهر جهانی است. بندر بارسلونا یکی از مهمترین بنادر اروپا در دریای مدیترانه میباشد، همچنین فرودگاه بینالمللی بارسلونا در سال ۲۰۰۹ بیش از ۲۷ میلیون مسافر را جابه جا کرده است. شهر بارسلون دارای یک شبکه بزرگراهی گسترده و قطار سریعالسیر نیز هست که اسپانیا را به فرانسه و بعد پرتغال متصل میکند. بارسلون ۱۲امین شهر جهان و ۴امین شهر اروپا به لحاظ شمار بازدیدکننده در سال است، این شهر سالیانه در حدود ۵ میلیون توریست را به خود جذب میکند. به نقل از مجله مونوکل این شهر ۱۷امین شهر قابل زندگی در جهان است، همچنین طبق تحقیق 2 thinknow بین شهرهایهای جهان در زمینه نوآوری، بارسلونا جایگاه ۱۳ام را داراست. بارسلون با ۱۷۷ بیلیون یورو تولید ناخالص داخلی ۴امین شهر ثروتمند اتحادیه اروپا و ۳۵امین شهر جهان است.
بارسلون به عنوان یک شهر رومی تاسیس شد و بعدها پایتخت کنتهای بارسلون گشت. پس از پیوستن به پادشاهی آراگون یکی از شهرهای مهم امپراتوری آراگون بود. این شهر در طول تاریخ خود بارها مورد تصرف قرار گرفت. امروزه بارسلون یکی از مراکز مهم فرهنگی و به یکی از مقصدهای اصلی گردشگران بدل گشت و از میراث فرهنگی غنی برخوردار است. از سوی دیگر این شهر به سبب بناهای معمارانی چون آنتونیو گائودی و لوییز دومانچه ای مونتانر که به عنوان میراث جهانی یونسکو انتخاب شدهاند شهرت دارد. همچنین بارسلون مقراصلی اتحادیه کشورهای دریای مدیترانه نیز میباشد.
بارسلون به عنوان پایتخت کاتالونیا، مقر اصلی دولت کاتالونیا است، پارلمان کاتالونیا و دیوان عالی کشور نیز در این شهر قرار دارند. بارسلون مرکز استان بارسلونا و بارسلونس کومارکا است.
والنسیا
والنسیا مرکز بخش خودمختار والنسیا و با جمعیت ۸۰۹.۰۰۰ نفر سومین شهر بزرگ اسپانیا پس از مادرید و بارسلونا است. این شهر سومین منطقه شهری بزرگ اسپانیا با جمعیت تقریبی ۱.۷ تا ۲.۳ میلیون نفر است. والنسیا از شرایط شهرهای جهانی برخوردار است. بندر والنسیا از حیث نقل و انتقال کانتینرها پنجمین بندر اروپا و بزرگترین بندر مدیترانه با حجم معامله ۴.۲۱ میلیون TEU است.
والنسیا در ابتدا به عنوان یکی از مستعمرات روم تاسیس گردید. این شهر در ساحل شرقی شبهجزیره ایبری، در کنار رودخانه توریا و بالای خلیج والنسیا در دریای مدیترانه قرار دارد. والنسیا با دارا بودن تقریباً ۱۶۹ هکتار اراضی تاریخی، یکی از مراکز تاریخی بزرگ اسپانیا به حساب میآید، این میراث تاریخی و فرهنگی این شهر را به یکی از مقاصد محبوب گردشگران تبدیل کرده است. از بین این آثار میتوان به کلیسای جامع اسپانیا، برجهای سرانو، لونخا دلا سدا ( جزو میراث جهانی یونسکو از ۱۹۶۰ میلادی) و شهر هنرها و علوم اشاره کرد.
سویا
سویا یا سبیا یا سویل مرکز بخش خودمختار اندلس و استان سبیا در کشور اسپانیا است.
منابع عربی و اسلامی نام این شهر را اشبیلیه گفتهاند. از جاذبههای توریستی آن کلیسای جامع سویا است.
ساراگوسا
نام این شهر در زبان اسپانیایی در لهجه بیشتر بخشهای اسپانیا حرف «Z» مانند «ث» در زبان عربی تلفظ میشود و در بقیه لهجههای اسپانیایی (مانند اسپانیایی آمریکای لاتین و جنوب اسپانیا) مانند «س» تلفظ میشود و هرگز مانند «ز» تلفظ نمیشود. بنابراین تلفظ درست نام این شهر در زبان فارسی میشود «ساراگوسا» و نه «زاراگوزا».
منابع عربی و اسلامی نام این شهر را سرقسطه گفتهاند.
مالاگا
شهری است در بخش خودمختار اندلس در جنوب کشور اسپانیا مرکز شهرستانی به همین نام. با جمعیت ۵۶۱۲۵۰ خود در سال ۲۰۰۷ ششمین شهر پر جمعیت سراسر اسپانیاست.
در منتهیالیه غرب دریای مدیترانه و در ۱۰۰ کیلومتری تنگهٔ جبل الطارق واقع شده است.
منابع عربی و اسلامی نام این شهر را ملاقه و مالقه گفتهاند. مالاگا یکی از بنادر بزرگ (هاب پورت) اروپا می باشد.
مورسیا
شهری است در منطقه خودمختار مورسیا در کشور اسپانیا.
منابع عربی و اسلامی نام این شهر را مُرسیه گفتهاند. بنیادگذار این شهر عبدالرحمن داخل نام داشت.
تاریخچه ورود اسلام به اسپانیا
مسلمانان در روزگار خلافت ولید بن عبدالملک (ششمین خلیفه بنی امیه)، جزیره ایبریا (جایی که بعداً نام اندلس به خود گرفت) را فتح کردند. سرزمین اندلس پس از فتح، به یکی از سرزمینهای اسلامی تبدیل و نقطه اتصال خاور (جهان اسلام) و باختر (اروپا) میشود. به عبارتی پل تمدنی مهم بوده است.[۳]
آغاز فتح اندلس سال ۹۲ هجری بوده است و تا حدود ۵ سال بعدش فتح این سرزمین اروپایی کامل شد و اندلس در اختیار مسلمانان قرار گرفت. فتح این سرزمین مهم، در سال ۹۷ هجری (۷۱۹ میلادی) به پایان رسید و از این پس، اندلس یکی از استانها و ایالتهای دولت عربی و تحت فرمان خلافت اموی تبدیل شد.[۴]
موسی بن نُصَیر (حاکم دولت بنی امیه در شمال آفریقا و از نزدیکان خلیفه ولید بن عبدالملک) هفت هزار تن را برای فتح ایبریا مجهز کرد و طارق بن زیاد را به فرماندهی لشکر گماشت. طارق از تنگهای که بعداً به نام خود او نامیده شد (جبل الطارق)، عبور کرد و به خاک اروپا وارد شد. طبق نقل مشهور، طارق هنگامی که به ساحل جنوبی اندلس رسید، برای اینکه لشکرش فکر عقب نشینی و فرار به مغرب (آفریقا) را از ذهن خود پاک کنند و تا پای مرگ مبارزه کنند، دستور داد کشتیها را بسوزانند و در خطبهای مشهور به سربازانش چنین گفت: «راه فرار کجاست؟ دشمن در برابرتان قرار دارد و دریا پشت سر شماست و به خدا سوگند در برابرتان راهی جز صداقت و صبر وجود ندارد.»[۵]
طارق، نیروهایش را به چهار گروه تقسیم کرد: گروهی را به سمت قُرطُبه فرستاد؛ گروهی را به مالقه (مالاگا) اعزام کرد؛ گروه دیگر را به سمت غرناطه (گرانادا) و خود نیز به سمت طُلَیطَله رهسپار شد. همه این مناطق به استثنای پایتخت (قرطبه) که تا حدی مقاومت کرد، به آسانی فتح شدند. بدین ترتیب مسلمانان توانستند در ظرف زمانی کوتاه (حدود پنج سال) شبه جزیره ایبریا را فتح کرده و آن منطقه حاصلخیز و برخوردار از موقعیت استراتژیک را بدست آورند. پس از این رویداد، مسیحیانی که بر دین خویش باقی مانده و حاضر نشدند اسلام را پذیرا شوند، در کمال آرامش به زندگی خود در اندلس ادامه داده و میتوانستند در کنار مسلمانان آزادانه مراسمهای مذهبی خود را به انجام رسانند. کلیساها پابرجا ماند و آزادی مذهبی در روزگار حاکمیت مسلمانان در اندلس تا جایی بود که حتی مورخان و روحانیون مسیحی نیز بدان اعتراف داشتند.
مسلمانان ساکن در سرزمین اندلس اهل سنت بوده و در ابتدای فتح اندلس همانند مردم سرزمین شام پیرو فقه ابوبکر أوزاعی بودند؛ در ادامه (پس از استقلال اندلس از حکومت عباسی و ورود عبدالرحمن الداخل به آن سرزمین و تشکیل دولت اموی در اندلس)، به مذهب مالکی گرایش یافتند.
حاکمیت مسلمانان در اندلس که حدود هشت قرن به طول انجامید، تمدنی شکوفا و ارزشمند را در قلب اروپا پدید آورد که آثار آن بسیار شگرف و قابل توجه بوده است.
لاین پل خاورشناس انگلیسی درباره حضور مسلمانان در اندلس که زمینه ساز شکوفایی تمدنی درخشان در این سرزمین اروپایی شد، چنین گفته است: «اسپانیا هشت قرن در دست مسلمانان بود و روشنایی تمدن آن، اروپا را روشن ساخت… علوم، ادب و صنعت تنها در همین سرزمین اروپایی رونق داشت.»
دکتر لارتینز مونتابث خاورشناس اسپانیایی نیز در این باره چنین گفته است: «اگر حاکمیت هشت قرنی اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه ی تاریخ تمدن نمیشد.»
در طول این دوران (زمامداری مسلمانان بر سرزمین اندلس)، دانشمندان، شاعران، ادیبان، متفکران و نویسندگان بزرگی از میان مسلمانان در اندلس ظهور کردند و تمدن اسلامی در این سرزمین با بهره گیری از آموزههای دینی مبنی بر کسب علم و دانش و اهمیت این فریضه سترگ الهی، به درخشش کم نظیری دست یافت و دانشمندان اندلس آثار ارزندهای در رشتههای گوناگون علمی تقدیم جهان علم و معرفت کردند. در این مختصر، به برخی از آنان که مشعل علم، دانش، فرهنگ و تمدن را در این سرزمین افروخته نگاه داشتند، اشاره میشود:
ابنحزم اندلسی: وی در سال ۳۸۳ هجری در قرطبه متولد شد. از آثار علمی وی میتوان به کتاب «الفصل فی الملل و الأهواء و النِّحَل» اشاره کرد که درباره ادیان و مکاتب فکری نگاشته شده است.
ابن باجه: وی لغت شناس، شاعر، ادیب و حافظ قرآن از سرزمین اندلس بوده که عمده شهرت وی، در فلسفه و الهیات بوده است.
ابن رشد اندلسی: وی به سال ۵۲۰ هجری در شهر قرطبه دیده به جهان گشود. وی از نامدارترین و مشهورترین فلاسفه و بزرگترین فیلسوف مسلمان اندلس و از برجستهترین دانشمندان قرون وسطی به شمار میرفت. او در کنار شیخ الرئیس ابن سینا، از بزرگان جریان مشاء (جریانی مهم در فلسفه اسلامی) است و تفکر فلسفی در مغرب جهان اسلام، با پیدایش ابن رشد به اوج خود رسید.[۶]
محمد بن طُفیل: وی در شهری نزدیک غرناطه دیده به جهان گشود و فیلسوف بزرگ دولت موحدین (در اندلس) است. ابن طفیل که فیلسوف و متفکری برجسته از دیار اندلس بوده، به سال ۵۸۰ در مراکش چشم از جهان فروبست.
محیی الدین بن عربی: عارف مشهور و بزرگ جهان اسلام که به «شیخ اکبر» شهرت یافته است. وی از بزرگان عرفان اسلامی و از چهرههای بسیار تاثیرگذار در عرفان و تصوف به شمار میرود. از آثار قلمی مشهورش میتوان به الفتوحات المکیة و فُصُوص الحِکَم اشاره کرد. ابن عربی به سال ۶۲۰ قمری در دمشق درگذشت.[۷]
از دیگر دانشمندان اندلس میتوان به افراد ذیل اشاره کرد:
زهراوی (از پزشکان بنام سرزمین اندلس)، ابن بیطار (داروساز و گیاه شناس مسلمان در اندلس)، ابن عبد ربه (مولف کتاب مشهور العِقد الفرید در تاریخ)، محمد بن احمد انصاری قرطبی (صاحب تفسیر مشهور به «الجامع لأحکام القرآن» معروف به تفسیر قُرطُبی)، ابن عبد البر (صاحب کتاب مشهور الاستیعاب فی معرفة الأصحاب) و…
سقوط اندلس
تردیدی نیست سقوط اندلس و خروج این سرزمین از حوزه اسلام، معلول عوامل گوناگون است و در کنار تنش و اختلاف میان مسلمانان اندلس (بویژه در دورههای ملوک الطوائفی و نزاعهای گوناگون میان حکومتهای استقلال یافته)، دلایل فرهنگی و تلاش هدفمند اروپاییان برای گسترش فساد در میان مسلمانان اندلس با هدف تضعیف روحیه جهاد و مبارزه در میان جوانان اندلس از مهمترین این عوامل محسوب میشود. مردم اندلس و بویژه حاکمان این سرزمین به تدریج از آموزههای اسلام فاصله گرفته و بستر برای فعالیت مسیحیان و ساکنان اروپا فراهم شد. به اختصار میتوان گفت، مهمترین دلایل سقوط سرزمین اندلس به شرح ذیل است:
گسترش اباحی گری در میان مردم این سرزمین و دور شدن تدریجی آنان از آموزههای اسلامی، کاهش قدرت نظامی مسلمانان، ضعف دریایی مسلمانان و افزایش توان نظامی اروپاییان و طمع چشمگیرشان برای اشغال اندلس و اخراج مسلمانان از آن، جنگ داخلی در مغرب و آفریقا، دور بودن اندلس از مرکز جهان اسلام (خاورمیانه امروز)، حکومتهای ملوک الطوائفی در برهههایی از تاریخ این سرزمین و کاهش قدرت و یکپارچگی ملی و افزایش نزاع و تفرقه، انحراف حاکمان اندلس از فرهنگ اصیل اسلامی، تلاش گسترده مسیحیان برای اسلام زدایی و دور کردن مردم اندلس از آموزههای اسلامی.
ابن عسّال (یکی از شاعران اندلس) در این باره چنین سروده است:
لَو لا ذُنُوبُ المُسلِمِینَ وَ أنَّهُم * رَکِبُوا الکَبَائِرَ ما لَهُم خَفَاءُ
مَا کَانَ یَنصُرُ للنَّصَارَی فَارِسٌ * أبداً عَلَیهِم فَالذُّنُوبُ الدَّاءُ
ترجمه ابیات چنین است: «اگر گناه مسلمانان و اینکه آنان مرتکب گناهان کبیره آشکاری شدند، نبود؛ هرگز مسیحیان بر آنان غلبه نکرده و هیچ جنگجویی از میان مسیحیان بر آنان پیروز نمیشد. آری گناهان درد و بیماری است.»
پیشینه تشیع
نخستین نفوذ تشیع در اندلس در میان بربرهایی بود که در پیروزیها با اعراب مشارکت داشتند و انحصارطلبی آنها را درگرفتن غنیمتهای جنگی به چشم دیده بودند. بربرها بیشتر در مناطق کوهستانی همچون الجوف و البیره استقرار یافته بودند. فرهنگ شیعی از دو راه بهاندلس وارد شد:
از طریق اندلسیهایی که به مشرق میآمدند و فرهنگ شیعی را به ویژه از عراق که محل اجتماع شیعیان بود و نیز از مصر یا مغرب برمیگرفتند.
از طریق شرقیهایی که به طور مستقیم به عنوان «داعی» در اندلس فعالیت میکردند.
نخستین کسی که با سفر به شرق بخشی از فرهنگ شیعی را بهاندلس منتقل کرد، «محمد بن عیسی قُرطُبی» معروف به اعشی (م۲۲۱ق.) است. او در اندلس از فضایل امام علی(ع) سخن میگفت.
از همان آغاز تأسیس دولت اموی در اندلس، قیامهایی در اندلس روی داد که تا حد زیادی ریشههای شیعی داشت:
جنبشهای شیعی
اولین قیام، به سرپرستی عبداللّه بن سعد بن عمار بن یاسر روی داد. او یک فرمانده اموی در دمشق بود ولی پس از کشته شدن عمار یاسر در واقعه صفین، پیوسته در حمایت از خلافت امام علی(ع) و جهاد با معاویه، فعالیت میکرد. او علیه یوسف الفهری، حاکم اندلس، قیام کرد ولی در سال ۱۴۳ق. توسط عبدالرحمن داخل، سرکوب شد.
در سال ۱۴۶ق. علاء بن مغیث جذامی قیام کرد و همچون سپاهیان عباسی، پرچمهای سیاه را علامت خود قرار داد. قیام او نیز که صبغه شیعی داشت توسط عبدالرحمن داخل درهم شکسته شد و بزرگان آن به قتل رسیدند.
در سال ۱۶۵ق. حسین بن یحیی بن سعد بن عبادة انصاری، از یک خاندان شیعی قیام کرد. هرچند این قیام در ظاهر به نام محبت اهل بیت و تشیع علی(ع) بود ولی در واقع به هدف رسیدن به حکومت روی داد، چرا که در نهایت حسین بن یحیی با عبد الرحمن داخل، راه آشتی و سازش در پیش گرفت و بر دوست شیعه خودش سلیمان بن یقظان طغیان کرد و تغییر مسیر داد.
بزرگترین حرکت شیعی در اندلس که یک انقلاب بربری به حساب میآمد، حرکتی است که در منطقه سنتایر به رهبری شقیا بن عبد الواحد مکناسی پدیدار شد. او از اهالی وادی الحجارة بود و مادرش فاطمه نام داشت و از این رو، خودش را فاطمی و از خاندان پیامبر و از شرفاء میشمرد. او در میان مردم به نام عبیداللّه بن محمد شهرت داشت و در آغاز، معلم کودکان بود و درس قرآن و فقه داشت و از همین طریق عقاید خود را انتشار میداد. در آن روزگار، شغل معلمی یکی از شیوههای فاطمیون مصر برای نفوذ در جوامع اسلامی بود. قیام عبیداللّه از سال ۱۵۱ تا ۱۶۰ق. ادامه پیدا کرد و بعد از مرگ او نیز شاگردانش به عقاید او پایبند باقی ماندند و رهبری حرکت به عهده وجیه غسّانی افتاد. وی از فرماندهان لشکر عبدالرحمن داخل بود که به حرکت شیعی عبیداللّه بن محمد پیوست.
در سال ۲۳۷ق. قیامی شیعی در پایتخت اندلس (قرطبه) روی داد. رهبر این حرکت معلمی دیگر بود که عقاید باطنی داشت و حرکت او شیعی به حساب میآمد. او را منتسب به اسماعیلیه باطنیه دانستهاند. این قیامهای محلی و ناموفق که در جای جای اندلس و در حکومت اموی روی میداد، نشانگر وجود زمینههای مساعد در میان طبقات مردم جامعه بوده است.
دولت شیعی حمودیان
خلافت امویان قرطبه در سال ۴۰۷ق. به دست علی بن حمود (از نوادگان امام حسن(ع)) سقوط کرد و تمام کوششها در برگرداندن آن بینتیجه ماند. در این زمان زمینه تبلیغات شیعی که سالها در اندلس سابقه داشت، فراهم گردید و علویان با استفاده از این فرصت، به تشکیل نخستین دولت شیعی اقدام کردند که در اندلس به نام آن خطبه خوانده شد. این دولت، دولتِ حمودی بود که تنها نیم قرن دوام آورد. حمودیان از نظر خاندانی، به ادریس بن حسن علوی منسوب بودند که در سال ۱۷۲ق نخستین دولت علوی (ادریسیان) را در غرب اسلامی پدید آورد.
علی بن حمود نخستین خلیفه حمودی، با این که اصالتا عرب بود، بیشتر وقتها به زبان بربری صحبت میکرد. امیرنشینهای مستقل بربری نیز دعوت دولت حمودی را پذیرفتند، از جمله دولت بنیزیری صنهاجی در غرناطه که گرایش شیعی آنها تا پایان دولتشان بر جای ماند.
در این دوره شاهد نوعی آزادی اندیشه هستیم که در تمامی دوران خلافت امویان از آن خبری نبود. این آزادی سبب شد تا بسیاری از باورهای شیعی آشکار شود بدون آن که نیروی حکومتی خاصی آن را تحت فشار قرار دهد. در سایه این آزادی اندیشه، گونهها و اقسام فرهنگهای شرقی در اندلس رواج یافت.این درحالی بود که در خلافت امویان، در این زمینه رقابت سختی وجود داشت. امویان تنها آن چه را که موافق و هم آهنگ با روحیۀ حاکم بر اندلس بود اجازه میدادند. در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که با وجود موانع بسیار، از آنجا که فرهنگ شیعی دارای مواضع عدالت خواهانه و حق طلبانه بود و هم چنین مبانی اصولی و منطقی داشت، توانست درجامعه اندلس جای پایی برای خود باز کند و حتی به ابراز وجود سیاسی چند ساله نیز موفق شد، ولی آن چه مسلم است این که فرهنگ اصیل شیعه دوازده امامی، هیچ گاه در اندلس بروز جدّی نیافت.
واقعیت این است که حمودیها تاحد زیادی شیعیان معتدل بودند، به طوری که دولت آنها رنگ مذهبی قوی نداشت و آنها، مذهبی که از هر جهت ابعاد آن روشن باشد و فلسفهای که بر پایههای ثابتی بنا شده باشد و فقهی که آنها را از دیگران متمایز کند نداشتند، آنگونه که دولت فاطمیان یا دولت آل بویه در ایران چنین بودند. حمودیها به درستی به بعضی از مبانی عمومی تشیع باور داشتند، اما فقط آنچه در راستای مطامع سیاسیشان دنبال میکردند.
وضعیت امروزی مسلمانان در اسپانیا
در حال حاضر ۴۹ مرکز و موسسه اسلامی در اسپانیا مشغول فعالیت است که از مهمترین آنها می توان به مرکز اسلامی گرانادا، جمعیت اسلامی اسپانیا، کمیساریای مسلمانان اسپانیا اشاره کرد. همچنین یک مرکز اسلامی فرهنگی در شهر "مادرید" وجود دارد که شامل یک مسجد، مدرسه، مرکز آموزش زبان است. علاوه بر این آموزشگاه های زبان عربی، قرآن و فرهنگ اسلامی نیز در این کشور مشغول فعالیت هستند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی دولت اسپانیا در چارچوب اجرای قانون اصلاح تربیتی، کار تدریس دین اسلام را در برخی مدارس این کشور آغاز کرد ولی متاسفانه راست تندروی اسپانیا با به راه انداختن موجی از تبلیغات منفی علیه اسلام، موفق شد شروط بسیاری را بر تدریس اسلام در مدارس بگذارد.
در حال حاضر دولت اسپانیا در برخی مدارس شهرهایی که دارای اقلیت مسلمان است به تدریس دین اسلام می پردازد و از میان این شهرها می توان به بارسلونا، مادرید، لبانته و منطقه اندلس اشاره کرد. هرچند وضعیت مسلمانان اسپانیا در طی سال های اخیر بهبود یافته ولی مسلمانان این کشور با چالش هایی نیز روبرو هستند که از میان آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:[۸]
- وجود فرقه قادیانیه و برپایی معبدی برای خود.
- ظهور برخی فرقههای گمراه در میان مسلمانان.
- وجود برخی جمعیت های فردی.
- مشکلات مالی جهت تاسیس مدرسه و مراکز اسلامی.
- عدم مساوات در دستمزد میان مسلمانان و غیر مسلمانان.
مسلمانان اسپانیا همچنین برنامه هايی را نیز برای آینده در ذهن خود و یا در دست اجرا دارند، از جمله:
- تامین معلمان مدارس جهت تدریس دین اسلام به زبان اسپانیایی.
- ارسال گروههای دانشجویی به دانشگاه های اسلامی.
- برپایی اردوهای تابستانی به منظور پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان مسلمان.
- ترجمه کتب اسلامی به زبان اسپانیایی.
پانویس