شام (شامات)
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۰۱:۵۵، ۲۷ آوریل ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام کشور ها ومناطق | قبرس اردن لبنان فلسطین سوریه اسراییل ترکیه |
---|---|
مساحت شهر | |
جمعیت | ۴۴٬۵۵۰٬۹۲۶ |
نام قدیم | |
نام اهلیت | شامی |
زبان ها | لهجه شامی، عبری، آرامی, عربی، ارمنی، سرکسی، یونانی، کردی، لادینو، ترکی |
زیارتگاه | |
مساجد |
شام لفظی است تاریخی جغرافیایی که به منطقه نسبتاً گستردهای از خاورمیانه اطلاق میشود که در جنوب رشتهکوههای توروس، شمال صحرای عرب، غرب میانرودان (بینالنهرین) و در جوار کرانهٔ شرقی دریای مدیترانه قرار دارد. این منطقه دربرگیرنده سرزمینهایی است که کشورهای کنونی سوریه، اردن، لبنان، فلسطین و اسرائیل برآن بنا شده هستند. گاهی بخشهایی از غرب عراق[۱] را نیز جزو سرزمین شام به شمار میآورند.
شام خود بخشی از خاور نزدیک بهشمار میآید و اصطلاحی که در زبانهای اروپایی برای شام استفاده میشود Levant است که واژهای فرانسوی و به معنای طلوعکننده است. در زبانهای خاورمیانه برای اشاره به Levant عبارت شرق طالع نیز به کار رفته است.
از شهرهای مهم ناحیه شام میتوان به دمشق، انطاکیه و حلب اشاره کرد. این سرزمین در زمان ابوبکر ضمیمه قلمرو اسلام گشت و بعد از خلفای راشدین، تا زمان عباسیان، موقعی که امویان حاکم بر بلاد اسلام بودند مرکز خلافت اسلامی در این خطه قرار داشت.
تاریخچه سرزمین شام
منطقه شامات پیش از آن که تحت سلطه مسلمانان درآید، در تصرف امپراتوری روم شرقی بود. قبل از اسلام قبایل بزرگ عربی از جزیرة العرب به این دیار کوچیده بودند که مهمترین آن قبایل عبارت بودند از قضاعه، جذام، لخم، کلب، تَنوخ، سلیح، و بهراء. آنان به دلیل زندگی طولانی در جوار رومیان، غالباً به کیش نصرانی درآمده و آداب و رسوم آنها را پذیرفته بودند.
پس از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، دو جنگ به نامهای سریه موته و غزوه تبوک بر ضد رومیان در منطقه شامات درگرفت. پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شام در سال چهاردهم هجرت در عصر خلافت ابوبکر فتح شد و باقی مناطق نیز به مرور زمان در عصر خلافت عمر تصرف شد.
پس از فتح شام، حکومت آنجا به معاویه بن ابی سفیان واگذار شد. وی از آن تاریخ تا سال ۳۵ قمری از سوی خلفای سه گانه حاکم بود تا این که در آن سال، با آغاز خلافت امام علی علیه السلام از حکمرانی شام عزل شد، ولی او زیربار نرفت و این نزاع به جنگ صفین منتهی شد.
پس از شهادت امام علی علیه السلام، معاویه با نیرنگ به حکومت رسید و شام را مرکز حکومت امویان قرار داد و تا سال ۱۲۷ قمری پایتخت باقی ماند.
از آن پس عباسیان، همدانیان، فاطمیان مصر، سلاجقه و عثمانیان بر آن دیار حکومت کردند تا این که در قرون اخیر با سلطه غربیان به ویژه پس از جنگ جهانی اول، این سرزمین از هم متلاشی و به چند کشور عربی تقسیم شد.[۲]
شام سرزمين پيامبران
شام در گذشته دور، به منطقه نسبتاً بزرگتر و وسیع تر گفته میشد و شامل فلسطین، اردن، لبنان و سوریه فعلی بوده است. سرزمین شام، خاستگاه پیامبران و محل ظهور برانگیختههای الهی و ادیان توحیدی است و لذا برای همه خداپرستان و موحدان و پیروان آیینهای آسمانی همواره سرزمینی مقدس و خاطره انگیز میباشد. شام سرزمینی است که مسجد الاقصی در آن قراردادرد و رسول خدا(ص) از آنجا به معراج رفته ودر آسمانها سیر فرموده است.
شهر بصری پذیرای پیامبر در نوجوانی واز بلاد شام است. پیام محمد (ص) به امپراطور روم، در فلسطین به دست او رسیده است. بسیاری از مشاهد انبیاء و مقامات متبرک و مقدس در شام قرار دارد. مانند مشهد الخلیل و هجرتگاه او، شهر ایوب و چاه او، محراب داود و درگاه او، شگفتیهاي سلیمان و شهر او، قبر اسحاق و مادرش، بیت لحم زادگاه عیسی مسیح و گهواره اش، ده طالوت و نهر او، قتلگاه جالوت و ده او، طور سینا، قبة الصخره ربوه، صخره موسی و تپه عیسی، وادی مقدس، این همه در بلاد شام قرارداد و جملگی مورد تقدیس و احترام مسلمانان و اهل کتاب میباشد.
دردا! بخش مهم این سرزمین مقدس که قرنها به دست مسلمانان بوده و همه پیروان و ادیان آسمانی ورسولان الهی، مسلمان، مسیحی و یهودی برادر وار در کنار هم به مسالمت میزیستند امروز زیر چکمههای صیهونیستها قرارگرفته و به اشغال غاصبانه این قوم عهد شکن در آمده است. آرزوی فلسطین شام، همچنان در بند است و دشمن گرداگرد آن دیواری آهنین کشیده و مشتاقان مؤمن را از زیارت آن مشاهد و اماکن متبرک، محروم ساخته است.[۳]
شام پس از اسلام
ریشه پیوندهای خاص این سرزمین با تاریخ اسلام، به سالهای پیش از فتح دمشق باز می گردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دوران نوجوانی و جوانی به همراه عمویش، ابوطالب، به آن سرزمین سفر کرد، ولی هنوز به مقصد نرسیده بود که رویدادی برای ابوطالب رخ داد و مجبور شد سفرش را نیمه کاره رها سازد و به مکه باز گردد. آن رویداد، خبری بود که بُحیری، راهب نصرانی درباره پیامبریِ محمد دوازده ساله به ابوطالب داد و او را از خطر گزند رساندن یهودیان به پیامبر آخرالزمان، برحذر داشت.[۴]
محل و محدوده
در گذشته، سوريه كنونى بخش عمدهاى از سرزمین شام بوده و این سرزمين، شامل كشورهاى كنونىِ سوريه، لبنان، فلسطين و اردن مىشده است. الشأْم و الشَأم و الشآم نامى بوده كه جغرافىدانان عرب بر اين منطقه نهادهاند. منطقهاى كه از طرف غرب به درياى روم (مدیترانه امروزی) و از طرف شرق به بيابانی کشیدهشده از منطقه أيله تا فرات و از سوى ديگراز فرات تا مرز روم منتهى مىشود. بدين صورت، سرزمينهاى روم در شمال، مرز مصر و بيابان بنىاسرائيل در جنوب آن واقع شده و آخرين محدوده آن در سمت مصر رَفَحْ و سمت روم الثغور است.[۵]
دلیل نامگذاری شام
در نامگذارى شام چند نظريه است:
شام را بدين جهت شام گويند كه در جهت شمال (شام) قبله قرار گرفته است. بر اين سرزمين سام بن نوح (شام بن نوح) حكومت داشته و آن شهر را بنا نهاده كه در نتيجه به اسم او شهرت يافته است. برخى گفتهاند: شام از «شامة» به معناى نقطه است كه به علت فراوانى روستاها و منطقههاى نزديک به هم آن را شام ناميدند؛ زيرا آنجا منطقهاى به رنگهاى مختلف سبز، سياه و سفيد خال خال بود (همانطور كه خال بدن انسان را شام گويند) و سام بن ارم بن سام بن نوح، آن را ساخت. بعضى گويند: چون قومى از كنعان در اين سرزمين ساكن شدند؛ فَتَشاءَمُوا إِلَيْها[۶]
مناطق مهم شام
در سرزمین شام قبل از اسلام، مناطق وجود داشت که دارای اهمیت بودند. برخی از این مناطق در دوران پس از اسلام نیز اهمیت خویش را حفظ کردند و برخی از مناظق نیز دیگر دارای اهمیت نیستند. مناطق حائز اهمیت در سرزمین شام قبل از اسلام عبارتند از:
دمشق
دمشق از قديمىترين شهرهاى آباد جهان و از مهمترين پايتختهاى تمدّنى قديم محسوب مىشود و پيشينه تاريخى آن، به حدود پنج هزار سال قبل مىرسد و از لحاظ قدمت، بعد از «اريحا» (در قدس) است. امّتها و ملتهاى زيادى در اين شهر ساكن شدهاند؛ مانند: لودىها، آرامىها، فينيقىها، حيثون، عبرانيان، آشوريان، بابلىها، ميديون، (مادهاايرانيان) يونانىها، رومىها، اعراب و اقوام ديگرى چون تركها، كردها و ....این شهر پس از اسلام و دوران اموی پایتخت حکومت بوده است.
جولان
جولان منطقهای است که در آخرین نقطه غرب و شمال غربی استان حوران قرار دارد و از لحاظ تقسیمات کنونی ایالتی سوریه، جزو استان قنیطره است. جولان از مناطق مشهور و قدیمی شام بوده و در دوران قدیم به آن «تراکونیت» میگفتند. این منطقه در گذشته از دامنه جبل شیخ تا وادی یرموک امتداد مییافته و شهر کنونی قنیطره یکی از شهرهای آن بوده است. در عصر حاضر جولان تنها به تپههایی اطلاق میشود که در این منطقه به اشغال اسرائیل درآمده است.
حلب
حلب یکی از مشهورترین مناطق شام است که از سی قرن قبل از میلاد دارای تمدن بوده است. این شهر در طول تاریخ شاهد سکونت اقوام حیثون، آشوریها، مصریها، یونانیها و رومیها بوده است. در قرون اسلامی این شهر به «حلب الشهبا» معروف بوده و اکنون نیز گاهی این نام در تحقیقات جدید به کار میرود. حلب در سال هفدهم هجری توسط اباعبیدة بن جراح و به فرماندهی عیاض بن غنم فهری به صلح فتح شد. [۷]
اسیران کربلا در شام
بیشتر تاریخ نویسان بر این عقیده اند که اهل بیت علیهم السلام در روز اول ماه صفر وارد شام شده اند، ولی شهید مطهری رحمه الله تاریخ ورود اسیران را به دمشق، روز دوم ماه صفر می داند.[۸]
یزید دستور می دهد که دروازه ها را به روی اسیران بسته و سه روز شهر را آذین بندی کنند.[۹]
با چنین اوصافی، هنگام ورود اسیران به شام، آنان را از شلوغ ترین دروازه شهر، به نام دروازه ساعات وارد می کنند؛[۱۰] در شهر، شادی عمومی اعلام شده و مردم لباسهای نو پوشیده و صدای هلهله و شادی بلند است. زنان دف می زدند و اسیران از میان شلوغیها، می گذرند.
ساربانان برای سوزاندن دل اهل بیت علیهم السلام، سرها را پیشاپیش محملها می برند. جلوتر از همه، سر علمدار کربلا جلوه گری می کند و بنابر بعضی نقلها، سر مقدس امام حسین علیه السلام را پشت سر محملها وارد می کنند تا مردم به اشتباه بیفتند و احدی از دوست داران، اهل بیت علیهم السلام را نشناسد و عیش مردم را بر هم نزند. هتاکیها شروع می شود؛ پیرزنی به سر بریده حضرت سنگ می زند و مردم که مست هوسرانی و ولنگاری هستند، از او تقلید می کنند.
امام سجاد علیه السلام می فرماید: «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود؛ ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزه داران با سرها بازی می کردند و نیزه هایشان را در هوا می چرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزه ها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکبها می افتاد. زنان شامی از بالای بامها روی سر ما آتش و خاکستر داغ می ریختند که تکه ای از آن روی عمامه ام افتاد و چون دستهایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچه ها می گردانیدند و می گفتند: «این نامسلمانها را بکشید!» ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان می گذراندند و به آنان می گفتند: اینها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند.
افزون بر آن، ما را به بازار برده فروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابه ای جای دادند که روزها از گرما و شبها از سرما آسایش نداشتیم.»[۱۱]
امام رضا علیه السلام در توضیح رفتار یزید با اسیران سرفراز کربلا در مجلس او فرموده است: «وقتی سر مقدس حضرت حسین بن علی علیهماالسلام را به شام آوردند، یزید دستور داد سفره غذا بگسترند. ابتدا به همراه اطرافیان خود، مشغول خوردن غذا و نوشیدن شراب شد. سپس دستور داد تا سر مقدس امام را داخل تشتی از طلا بگذارند و بیاورند. او سر امام را زیر تختی که بر آن نشسته بود قرار داد. وی همچنان شراب می نوشید. پس از مدتی دستور داد تا شطرنج بیاورند. آنگاه مشغول بازی با شطرنج شد و شروع به مسخره کردن امام حسین علیه السلام، پدر و جدش رسول خدا نمود و در همین حین هر گاه از حریف خود در بازی می بُرد، جامی از شراب سر می کشید و ته مانده آن را داخل تشت می ریخت. پس بر شیعیان ماست که از شراب و شطرنج (قمار) دوری کنند و هر گاه شراب و شطرنج می بینند، [مصایب] امام حسین علیه السلام را به یاد آرند و بر دشمنان او؛ یزید و آل زیاد لعنت فرستند تا خداوند متعال، گناهان آنان را بیامرزد حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان باشد.»[۱۲]
پانویس
- ↑ ر.ک:مقاله عراق
- ↑ سوریه، کتابخانه طهور، بازیابی ۲ بهمن ۱۳۹۱
- ↑ شام سرزمين پيامبران - شرکت شمسا shamsa.ir › article › 631-sham
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395 ه. ق، ج1، ص183
- ↑ اصطخرى، المسالك و الممالك، ص ۵۵
- ↑ شهاب الدين ابوعبداللَّه ياقوت بن عبداللَّه حموى، معجم البلدان، ج ۳، ص ۳۱۲
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج ۲، ص ۱۸۸؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج ۱، ص ۵۰۶
- ↑ حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ج 1، ص 177
- ↑ فرسان الهیجاء، ذبیح الله محلاتی، ص 285
- ↑ لواعج الاشجان، علامه سید محسن امین عاملی، ص 220
- ↑ تذکرة الشهدا، ص 412
- ↑ عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 21؛ قمقام زخّار و صمصام بتّار، فرهاد میرزا، ص 568؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ص 790؛ فرسان الهیجاء، ص 289