آرژانتین
آرژانتین | |
---|---|
پایتخت | بوئنوس آیرس |
تعداد جمعیت | ۴۵٬۸۰۹٬۰۰۰ نفر |
زبان | اسپانیایی |
آرژانتین (اسپانیولی: [aɾxenˈtina]) با نام رسمی جمهوری آرژانتین کشوری است در آمریکای جنوبی. پایتخت آن بوئنوس آیرس است. گسترش اسلام در این کشور بهواسطه مهاجرتهایی دانسته شده است که در اواخر قرن نوزدهم به این کشور صورت گرفته است. اکثر مسلمانان این کشور سنی مذهب و درصد کمی از آنها شیعه هستند و علاوه بر آرژانتینیهای مسلمانشده، مهاجرانی از کشور لبنان، و همچنین سوریهای علوی یا دوازده امامی هستند. آمار واقعی از تعداد جمعیت مسلمان آرژانتین وجود ندارد اما تعداد آنها بطور قطع بسیار بیشتر از آمارهای رسمی ارائه شده است. برعکس جوامع یهودی که بسیار منسجم و فعال عمل میکنند، یکی از مهمترین نقاط ضعف جوامع اسلامی آرژانتین، عدم وجود فدراسیون و یا اتحادیهای است که این جوامع اسلامی را متحد نماید. عدم اتحاد آنها و اختلافات موجود بین این مراکز از جمله دلایلی است که باعث شده است مراکز اسلامی نتوانند در جهت اتحاد مسلمانان و پیگیری حقوق و خواستههای این اقلیت گسترده نزد دولت آرژانتین بخوبی اقدام نمایند.
تاریخ
پیش از ورود اروپائیان، آرژانتین جمعیت کم و پراکندهای از سرخپوستان بومیداشت. در دوره ۴ تا ۲ هزار سال پیش از میلاد منطقه کنونی آرژانتین با خشکسالی شدیدی روبهرو شد که باعث کاهش جمعیت بومی آن شد و بسیاری از مناطق داخلی و کوهپایهای آن خالی از سکنه ماند. Gil, A. ; [۱]کشف و استعمار آرژانتین در اوایل سده شانزدهم از سوی اسپانیاییها آغاز شد. مهمترین کاشفان اروپایی آرژانتین عبارتاند از: آمریگو وسپوچی [۲]_ خواندیاز دوسولی [۳]_ فردیناند ماژلان[۴].
منشأ نام آرژانتین
" آرژانتین" از کلمه لاتین"آرژنتوم" به مفهوم (نقره) گرفته شده است. زمانی که اولین فاتحین اسپانیایی رودخانه لاپلاتا را کشف کردند، آنها مصب (سرشاخه) آن را "دریای شیرین" [۵] نام نهادند. فاتحان اولیه و کاشفان این سرزمین معتقد بودند که رودخانه لاپلاتا معدن رسوبات نقره است و به همین دلیل نام این منطقه را نیز برآن اساس گذاردند. مردم بومی کشورهای آمریکایی هدایایی از نقره به نجات یافتگان از ماموریت کشتی شکسته آنها دادند که هدایت آن با خوآن دیاز دسولیاس بود. افسانه تییرا دل پلاتا- سرزمین غنی از نقره- در حدود سال 1542 به اسپانیا رسید و و این نام اولین بار بر روی نقشه ونیز که درسال 1536 چاپ شد، مشاهده گردید. معدن نقره در ناحیه ای قرار داشت که شهر پوتوسیه در سال 1546 در آن بنا نهاده شد. درپی یک ماموریت تنها به خاطر یافتن آن، جاده نقره تا رودهای پارانیا و پیلکومایو و نهایتاً به معدن رسید که قبلا سیاحان ادعا نموده بودند که از لیما، مرکز نیابت سلطنت (مستعمره)، به آن رسیده بودند.
نام آرژانتین در ابتدا بطور گسترده در کتاب" تاریخچه کشف، جمعیت، و فتح ریودلاپلاتا " اثر روی دیاز دگوسمیانز استفاده شد و این محدوده را " تییرا آرژنتینا " (سرزمین آرژانتین) نامید.
جغرافیای طبیعی
آرژانتین با 2791810 کیلومتر مربع مساحت تقریبا دو برابر مساحت ایران، هشتمین کشور وسیع جهان، دومین کشور از این نظر در آمریکای جنوبی و چهارمین کشور در نیمکره غربی بعد از ایالات متحده آمریکا، کانادا و برزیل است. این کشور از شمال با کشورهای برزیل، پاراگوئه و بولیوی هم مرز بوده و از مشرق به اقیانوس اطلس و اروگوئه و از مغرب و جنوب غربی به شیلی محدود میشود. طویلترین قسمت خاک آرژانتین از شمالیترین قسمت این کشور که در حقیقت مناطق حارهای جنوب آمازون میباشد تا جنوبیترین نقطه کشور که نزدیک به مناطق قطب جنوب است، قریب 3700 کیلومتر فاصله دارد و بیشترین عرض آن حدود 1423 کیلومتراست. آرژانتین از برخی جهات خصوصیات مشابهی با آمریکا دارد که یکی از مهمترین آنها نابودسازی بومیان و جانشینی مهاجرین بعد از کشف قاره آمریکا است. از مشابهتهای دیگر میتوان به نوع تقسیمبندی کشور و سیستم حکومت فدرالی و بالاخره رشد سریع شهرنشینی اشاره نمود. در این فصل در دو بخش مختلف به جغرفیای طبیعی و سپس جغرافیای انسانی این کشور اشاره خواهد شد.
وضعیت جغرافیائی
خاک آرژانتین از دو بخش متمایز تشکیل شده است. نواحی کوهستانی مغرب که قسمتی از دامنه شرقی رشته کوه آند میباشد و قلل آن پوشیده از برف و بعضی از آنها آتشفشان است. این رشته کوهها مرز غربی آرژانتین و شیلی را تشکیل میدهند و بلندترین قله آن آکونکاگوا است که نزدیک به 7 هزار متر ارتفاع دارد و از مرتفعترین قلل دنیا محسوب میشود. دامنههای شرقی آند شیب ملایمی به دشتهای مرکزی آرژانتین منتهی میشود که در آنها ریزش باران بسیار کم است و قسمت عمده آن بویژه استپهای پاتاگونیا پوشیده شده است.
قسمت دیگر بخش جلگه ای مشرق است که از شمال به جنوب از عرض آن کاسته میشود. در شمال و جنوب یعنی در فلاتهای شاگو و پاتاگونیا زمینها کمتر حاصل خیز و در قسمت مرکزی یعنی پامپاس بسیار حاصلخیز میباشد.
نظام اجتماعی
جامعه آرژانتین متشکل از جمعیت مهاجر گستردهای است که بصورت مداوم با کشورهای مادر در تعامل و تبادل میباشند. علاوه بر آن روند ورود مهاجرین جدید به کشور همچنان بصورت وسیع ادامه دارد، در سالهای اخیر مهاجرین قانونی و غیرقانونی جدیدی از کشورهای همسایه [۶] و کشورهای دیگر بویژه چین و کره جنوبی به این کشور وارد شدهاند. بنابراین نظام اجتماعی در نتیجه این تبادلات بصورت دائمی در حال تکامل و پویائی میباشد. در یخشهای پیشین گفته شد که اکثریتن قاطع جمعیت آرژانتین را مهاجرینی تشکیل میدهند که بخش اعظم آنها در طول یکصد سال گذشته به این کشور مهاجرت نموده و بخش قابل توجهی از آنها در نتیجه اجبارترک وطن نمودهاند. بنابراین بعد از طی دوره اضطرار مجددا رابطه خود را با موطن اصلی برقرار کردهاند. از آن جمله میتوان به پایان دوره امپراطوری عثمانی، جنگهای اول و دوم جهانی و... اشاره نمود. نتیجه این موضوع برای کشور آرژانتین؛ وجود جمعیت و اتباعی است که وابستگی روحی عاطفی کمتری با این سرزمین برقرار کرده و«ملت» به معنای واقعی و عملی محسوب نشود.
این وضعیت در بررسی هنجارها و ارزشهای اجتماعی و یا قواعد و مقررات عرفی جامعه و حتی نهاد خانواده به خوبی مشاهده میشود. با عنایت به اینکه نوع روابط مهاجرین و هنجارها و ارزشهای اجتماعی آنها در بخشهای دیگر به تفصیل اشاره شده است، در این فصل سعی شده است متناسب با وضعیت این کشور، نظام اجتماعی و هنجارهای این جامعه مورد بررسی قرار گیرد.
نوع جامعه
کشور آرژانتین از نقطه نظر جغرافیائی یک مزرعه بسیار بزرگ است. بخش اعظم کشور را سرزمینهای هموار و بسیار حاصلخیزی تشکیل میدهند که از موهبت بارش فراوان بهرهمند هستند. به همین دلیل شغل اصلی ساکنین اولیه و مهاجرین کشاورزی و اولین محصولات صادراتی آرژانتین نیز کشاورزی و سپس فرواردههای دامی بوده است. این وضعیت همچنان ادامه دارد. آرژانتین در حال حاضر نیز قطب عمده صادراتی بسیاری از محصولات کشاورزی [۷] و دامی (گوشت گاو) است. براساس آمارهای جهانی آرژانتین سومین تولید کننده سویا در جهان است کشورهای [۸]. به همینترتیب این کشور یکی از عمدهترین کشورهای صادرکننده گوشت در جهان میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بخش قابل توجهی از جمعیت فعال این کشور در بخش کشاورزی؛ دامپروری و صنایع وابسته به آن مشغول به کار هستند. این عامل تأثیر مستقیمی در آداب، رسوم و جشنهای سنتی این کشور داشته است که در بخشهای بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در کنار این عامل، آرژانتین بعنوان کشوری که از اکثریت قاطع جمعیت مهاجرین تحصیل کرده بهره میبرد، از اواسط قرن بیستم روند صنعتی شدن را آغاز و به سرعت در این مسیر حرکت نمود. نتیجه این روند، تبدیل آرژانتین به کشوری بود که در بسیاری از صنایع از تکنولوژیهای پیشرفته بومی بهره میبرد. ازجمله میتوان از اتومبیل سازی (بویژه دربخش قطعات)، دارو و فناوری هسته ای نام برد. با این وجود تأثیرات صنعتی شدن را تنها در چند شهر عمده کشور میتوان مشاهده نمود و بافت غالب همچنان کشاورزی و دامداری است.
اقلیتهای قومی، نژادی و مذهبی
آرژانتین یکی از معدود سرزمینهایی است که اقوام مختلف مهاجر به این کشور، تشکیل دهنده جمعیت غالب کشور میباشند. بسیاری از اقوام مختلف در طی سالیانه متمادی و قریب دو سده حضور در این کشور، به عنوان عضوی از جامعه تبدیل شده و اکنون جامعه اقلیت محسوب نمیشوند.
بخشی از اقوام مهاجر علیرغم حضور متمادی در این کشور، همچنان هویت خود را به عنوان یک اقلیت حفظ کرده و با تشکیل سازمانها و انجمنهای صنفی، در تلاش بودهاند تا منافع خود را از طریق این انجمنها دنبال نمایند. بنابراین کارویژه این سازمانها بیشتر حفظ منافع قوم و گروه تشکیل دهنده آن بوده است. در این بخش به مهمترین گروههای قومی مذهبی حاضر در آرژانتین اشاره میشود. در این بین به جز ماپوچهها که از اقوام اصلی و بومی سرزمین آرژانتین محسوب میشوند، مابقی مهاجرین خارجی میباشند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که در سالهای اخیر اقلیتهای قومی دیگری در حال شکلگیری هستند که مهمترین آنها چینیها، ژاپنیها و... هستند یا اینکه برخی گروههای قومی در درون خود به شعب مختلفی تقسیم میشوند که در بحث زیر به آنها اشاره نشده است و صرفا مهمترین گروههای قومی، نژادی، مذهبی مورد اشاره واقع شدهاند.
اقلیتهای نژادی
بومیان آرژانتین
بومیان اصلی توسط استعمارگران کاشف این منطقه نابود شدند. در حال حاضر مهمترین بومیان ساکن آرژانتین ماپوچهها هستند. سایر اقوام بومیان مثل آگیرا، گوارانی و... بدلیل مهاجرت از این کشور به سرزمینهای مهاجر، تعداد قابل توجهی را در کشور تشکیل نمیدهند. بنابراین در این بخش تنها به ماپوچهها اشاره میشود.
گاوچرانهای بومی معروف به گائوچوی
پامپاس در آرژانتین بصورت سنتی یک منطقه بدون قانون لقب گرفته بود. محل پرورش گاوها و اسبهای وحشی که زبانزد بودند و گاوچرانهای بومی معروف به گائوچوی وحشی. بومیان در این منطقه برای سالها و سدههای متمادی زندگی میکردند. بین سالهای 1879-1878 سیاست جذب مهاجرین اروپائی، به سیاست استراتژیک دولتهای وقت تبدیل شد و به منظورترغیب آنها، حاصلخیزترین مناطق کشور و بلکه جهان بعنوان هدیه مهاجرین اروپائی تعیین گردید لذا باقیمانده بومیان ساکن در منطقه پامپاس یا کشته شده و یا به سمت بخشهای جنوبیتر کشور و در واقع قطب جنوب رانده شدند. خولیو روکا که خود را فاتح بومیان میخواند این واقعه را یک گام اساسی در روند ایجاد ثبات در پامپاس خواند.
همانند سایر نقاط جهان در این دوره با ورود راه آهن به کشور و اتصال ایالتهای مهمی چون بوئنوس آیرس، روساریو و کوردوبا، توسعه شهری شدت گرفت. کارگران کشاورز از این طریق میتوانستند به مناطق مرکز کشور بروند و مشغول به کار شوند و محصولات کشاورزی با هزینه کم از نقطه ای به نقطه دیگر حمل شوند.
ماپوچه
ماپوچهها قوم مبارز بومی آرژانتین بودند که در مقابل تهاجم اسپانیائیها به سرزمین خود برای حدود سه قرن مبارزه کردند و توسط این اشغالگران که در پی نابودی آنها بودند، به تدریج از سرزمینهای اصلی خود رانده شده و از این مقطع در پی حفظ حیات و بقای خود بودند. عبارت وینکا به معنی غیر ماپوچه در فرهنگ ماپوچه ای همراه با بی اعتمادی و بیگانگی ادا میشود که در حقیت ناشی از تنفر از اسپانیائیهای مهاجمی است که این قوم بزرگ را در سرزمین مادری خود به نابودی کشاندند. در حال حاضر این قوم بزرگ در استان نئوکن زندگی میکنند و براساس برخی از آمارها جمعیت آنها به دویست هزار نفر نیز میرسد.
سازمان ماپوچهها قبیله ای است و به قبایل بسیار زیادی در بخشها و محدودههای تحت سلطه خود تقسیم میشدهاند. دفاع از فرهنگ و بدست آوردن مجدد سرزمینهای اصلی خود واقع در منطقه پاتاگونیا مبارزه ای تاریخی است که این جمعیت و اقلیت بزرگ بومی کشور تا حال حاضر نیز به آن ادامه داده است اما بدلایل وجود قوانینی که در دولتهای اولیه آرژانتین وضع شده است، تاکنون موفقیتی نداشتهاند. تخمین زده میشود که بیش از 90 درصد اراضی بسیار حاصلخیز منطقه پاتاگونیا به مهاجران اروپائی هدیه شده و و اکنون مالکان خصوصی دارد.
ماپوچهها در اصل از «دره آرائوکو» شیلی به منطقه پاتاگونیا مهاجرت کردند و به همین دلیل توسط مهاجمان اسپانیائی «آرائوکنها» نامیده شدند.
مهاجران اروپایی
مهمترین گروهای مهاجر اروپائی را ایتالیائی و اسپانیائیها تشکیل میدادند و در بین دو گروه اخیر نیز نسبت ایتالیائی نیز به طور محسوسی بیشتر بود که علاوه بر آنها تعداد قابل توجهی از ملل دیگر، همچون فرانسویها، آلمانها، لهستانیها، ترکهای عثمانی و یهودیان روس به آرژانتین سرازیر شدند. بین سالهای 1940-1860 بیش از 3 میلیون نفر از اروپا راهی آرژانتین شدند.
اقلیتهای مذهبی
یهودیان
از جمله اقوامی که بصورتی بسیار خاص در جهت کسب منافع خود گام برداشتهاند، یهودیان میباشند. موضوع نفوذ یهودیان در ساختار اقتصادی و سیاسی و فرهنگی کشور آرژانتین بر کسی پوشیده نیست. تعداد قابل توجه یهودیان درآرژانتین، حضور گسترده آنها در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آرژانتین، نه تنها آنها را به عنوان یک اقلیت نژادی و مذهبی قوی به نمایش میگذارد، بلکه توان اعمال نفوذ در عرصههای تصمیمگیری و سیاستگذاری در کلیه زمینهها به نوعی سرنوشت این کشور را تحت تاثیر منافع گروهی آنها قرار داده است.
یهودیان با ارائه تعریف مشخص از قومیت، هویت، منافع گروهی و سازماندهی مبتنی بر منافع جمعی از سایر گروههای مهاجرین به این کشور (آرژانتین) متمایز میشوند و به همین دلیل آنها توانستهاند در حدود 2 قرن با توسعه سازمانها و نهادهای مذهبی، آموزشی و اقتصادی به نفوذ سیاسی دست یابند و به گواهی تاریخ در بسیاری از مقاطع تاریخی با قرار گرفتن در مناصب سیاسی به نفع منافع درون گروهی یهودیان فعالیت نمایند. از این دیدگاه نمیتوان یهودیان را اقلیتی در آرژانتین به شمار آورد. بلکه با این برداشت یهودیان جمعیتی اقلیت هستند که در اوج اقتدار و قدرت، سرزمین آرژانتین را متعلق به خود میدانند. در این ارتباط میتوان به برخی از گمانهزنیهای موجود مبنی بر اینکه صهیونیسم بین الملل قبل از اشغال فلسطین برای اسکان یهودیان و ایجاد کشور یهودی، آرژانتین را مد نظر داشتهاند، لیکن سیر حوادث و سیاستهای استعماری انگلستان موجب تجدیدنظر در این ایده و تاسیس دولت نژاد پرست صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی فلسطین گردید. صحه گذارد.
اقلیتهای قومی
اعراب و یهودیان بزرگترین اقلیت ساکن در آرژانتین میباشند. شاید تفاوت بین این دو گروه در آن است که یهودیان عمدتاً خود را آرژانتینی میدانند و بیشتر اکنون بعنوان یک اقلیت مذهبی داخلی مطرح میباشند اما اعراب همچنان بر کشور مبدأ خود باقی مانده و بسیاری از آنها تابعیت خود را حفظ نمودهاند. به همین دلیل گفته میشود که سوریها و لبنانیها بیشتر اقلیت اعراب ساکن آرژانتین را تشکیل میدهند. با عنایت به تقسیمبندی فوق، وضعیت یهودیان در بخش اقلیتهای مذهبی مورد بررسی قرار میگیرد و اعراب بعنوان یک اقلیت قومی در این قسمت مطرح میشوند.
اعراب یک اقلیت گسترده اما بدون انسجام
از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن میگذرد. شواهد تاریخی نشاندهنده آن است که این اقلیت قومی - مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچه رسمی از زمان حضور اولیه اعراب در آرژانتین وجود ندارد اما بنظر میرسد مشکلات موجود در امپراطوری عثمانی، مهمترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی قاره آمریکا باشد. این گروه از اعراب عمدتا از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اولین حضور ثبت شده اعراب در آرژانتین به مهاجرت عربهای سوری بین سالهای 1860-1850 از امپراطوری عثمانی باز میگردد.
موج اول مهاجرت
اما موج اول مهاجرت عمده اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است. گفته شده است که این گروه از مهاجرین بیشتر سوری - لبنانی از اقلیتهای مسیحی و ارتدوکس ساکن امپراطوری عثمانی بودهاند که بدلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آنها ایجاد شده بود، به آمریکای لاتین و از جمله آرژانتین مهاجرت کردهاند.
موج دوم مهاجرت
دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دوره اول، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان سنی و دروزی تشکیل میدادند. مهمترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از امپراطوری عثمانی و مستعمرات جدید فرانسه بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار میرود.
توقف مهاجرت
در اواخر دهه 1920 بدلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به آرژانتین متوقف شد وحتی بسیاری از مهاجرین به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البته بین اعراب مراجعت به کشور کمتر اتفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی سوری - لبنانیها از آرژانتین به برزیل، شیلی و آمریکا تغییر یافت.
موج سوم مهاجرت
موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری- لبنانیها به آرژانتین بصورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی لبنان 1958 در این دوره رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده میشود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینیها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.
موج چهارم مهاجرت
دوره چهارم از سال 1975 تاکنون است. در این دوره طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر میکند اما همزمان بدلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقائی (الجزایر و...) روند ورود مهاجرین عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه مییابد. به غیر از دوره اول مهاجرت اعراب سوری- لبنانی که عمدتاً مسیحیان بودند در سایر ادوار، عمده اعراب مهاجر به آرژانتین را مسلمانان تشکیل میدادند.
عدم تناسب مهاجرین
نکته مهمی که در مورد کلیه مهاجرین وارد شده به کشور و بویژه مهاجرین عرب مشاهده میشود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجرین است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجرین وارد شده به آرژانتین در طول دورههای مختلف را مردان جوان تشکیل میدهند. مقایسهترکیب جنسیتی مهاجرین عرب و سایر مهاجرین نشان میدهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجرین عرب دو برابر سایر مهاجرین است.
ورود تُرکهای مهاجر
براساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4ترک به آرژانتین وارد شدهاند، به همینترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شدهاند روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا اینکه در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش مییابد. در سال 1905 این رقم به متوسط سالیانه 6300 نفر میرسد. در سالهای 1910 و 1912 بهترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش مییابد و این روند افزایشی تا سال 1920 همچنان ادامه داشته است.
در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجرین عبارتترک استفاده میشده است. در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجرین سوری - لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده میشود. در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده و بنابراین از هر سه عبارت استفاده میشده است.
ارامنه در آرژانتین
اگر چه مهاجرت اولیه ارامنه به آرژانتین به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد اما اولین موج مهاجرت که از آن به مهاجرت اجباری تعبیر شده مربوط به دهه 1910 و قتل عام در سیلیسیاه [۹] میباشد. در آوریل سال 1909 آغاز دوره جدید مهاجرت ارامنه به آرژانتین بود که بین سالهای 1915-1922 با گسترش کشتار ارامنه مهاجرت دستجمعی نیز تشدید شد. ادعا شده است که در این کشتار بیش از 1،500،000 نفر از ارامنه کشته شدند و بازماندگان بدنبال یک سرپناه به نقاط مختلف از خاورمیانه، اروپا و آمریکا پراکنده شدند. دهه 1920 و به ویژه پس از امضای پیمان لوزان (1923) مهاجرت نهائی ارامنه به آرژانتین گسترش زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم و بین سالهای 1940 و 1950، ارامنه ای که در یونان، رومانی و بلغارستان زندگی میکردند و معدودی که درترکیه باقی مانده بودند، به آرژانتین مهاجرت نمودند. بی ثباتی و ناامنی حاکم در این کشورها و استقرار کمونیسم در رومانی و بلغارستان، ارمنیها را مجبور به مهاجرت به آرژانتین نمود. در خصوص تعداد ارامنه ساکن در آرژانتین هیچ آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد. انجمن ارامنه آرژانتین تخمین زده است که تعداد ارامنه حاضر در این کشور که از نسلهای سوم و چهارم مهاجرین اولیه میباشند، بین 80،000 تا 100.000 نفر باشد. گفته میشود که بین سه تا چهار هزار مهاجر ارمنی نیز از جمهوری ارمنستان به آرژانتین در دهه گذشته میلادی وارد شدهاند.
توزیع جغرافیایی
آرژانتین یکی از چند مقصدنهائی انتخاب شده بسیاری از مهاجرین بود. زمانی عمده استقرار ارامنه در شهر بوئنوس آیرس وحومه جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر بوئنوس آیرس، یکی از محلههای اصلی حضور ارامنه، منطقه پالرمو است. البته در شهرها و مناطق دیگر بویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیتهای کوچکتری از ارامنه زندگی میکنند. پس از استقرار، جمعیتهای ارمنی نیز کم کم شکل گرفتند و کلیساها، انجمنها و کلوپهای ارامنه بعنوان نماینده این اقلیت مذهبی و قومی فعال شدند. مهاجرین به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعالیتهای تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.
ساختار سیاسی
براساس اصل اول اصلاحیه قانون اساسی در سال 1994 حکومت آرژانتین فدرالی، جمهوری و نمایندگی است. در این کشور سه قوه بصورت زیر وظایف اجرائی، تقنینی و قضائی کشور را برعهده دارند.
بدلیل اینکه براساس قانون اساسی کشور، نظام سیاسی این کشور جمهوری ریاستی است، وزرا که مسئولیت امور اجرائی کشور را برعهده دارند، بصورت مستقیم توسط رئیسجمهور انتخاب میشوند و هیچ مسئولیتی در قبال کنگره ندارند. رئیسجمهور و معاون وی پس از انتخاب شدن در یک مراسم تشریفاتی در حضور مقامات و میهمانان خارجی و داخلی و نزد رئیس سنا و نمایندگان کنگره سوگند یاد میکند(اصل 93 قانون اساسی) و ممکن است بعد از مدتی، وزرای خود را منصوب و از طریق اعلان عمومی معرفی نماید.
اصل 88 قانون اساسی مقرر میدارد که در صورت فوت، بیماری، استعفا، کنارهگیری، برکناری و یا حضور در خارج از پایتخت، معاون رئیسجمهور به انجام وظایف وی اقدام میکند. در صورت عدم وجود معاون رئیسجمهور(بدلیل بیماری، کنارهگیری و....) مدافع کل ملت بعنوان رئیسجمهور انتقالی انجام وظیفه خواهد کرد. در صورت عدم وجود وی و.... ، کنگره رأسا اقدام به تعیین فردی بعنوان رئیس دولت انتقالی تا برگزاری انتخابات سراسری زودرس اقدام خواهد کرد. همانگونه که قبلا گفته شد، در سال 2001، رئیسجمهور از سمت خود استعفا نمود. معاون وی نیز قبلا کنارهگیری کرده بود. مدافع ملت براساس قانون اساسی رئیس دولت شد و وی تنها پس از چند روز کنارهگیری کرد، براین اساس بود که رئیس دولت از سوی کنگره انتخاب شد.
قوه مجریه
اصول 78 تا 107 قانون فوق الذکر، به قوه مجریه اختصاص داده شده است. قوه مجریه در شخص رئیسجمهور که به نمایندگی از مردم حکومت میکند، ظاهر میشود. رئیسجمهوری و معاون وی که ممکن است دوباره انتخاب شوند (اگر چه تنها دو دوره پشت سر هم) با رأی مستقیم مردم و برای 4 سال انتخاب میشود. حق انتخاب مجدد رئیسجمهور بصورت پی در پی فقط یک بار وجود دارد. در این سیستم اگر هر نامزدی بتواند چهل و پنج درصد از آرا را در دور اول رایگیری بدست آورد و یا اینکه حداقل چهل درصد از آرا را کسب نموده و اختلاف رأی وی با فرد دوم بیش از ده درصد باشد، در دور اول بعنوان فرد پیروز انتخاب میشود و در غیر اینصورت بین دو نامزدی که بیشترین آرا را تصاحب کرده باشند، دور دوم انتخابات برگزار میشود. اگر هر کدام از دو کاندیدای راه یافته به دور دوم از رقابت کنارهگیری کند، تنها نامزد باقی مانده در انتخابات بعنوان رئیسجمهور کشور معرفی میشود.[۱۰]
اختیارات رئیسجمهور
براساس اصل 99 قانون اساسی، رئیسجمهور قدرتهای زیر را دارد:
- ریاست عالی ملی، رئیس دولت و مسئولیت سیاسی اداره عمومی کشور.
- صدور دستورالعملهای اجرائی لازم برای حل مشکلات کشور در راستای قوانین مصوب موجود.
- بخشی از فرایند قانونگذاری کشور براساس قانون اساسی از طریق توشیح قوانین و صدور دستور انتشار آنها در روزنامه رسمی کشور.
- انتصاب 9 نفر از قضات شورای عالی با رضایت و تأئید دو سوم اعضای سنا
- انتصاب و عزل سفرا، وزرای مختار(رایزنان درجه یک) و وابستگان بازرگانی با رضایت و تأئید سنا.
- عزل و نصب رئیس کابینه وزیران، وزرا و سایر مسئولینی که طبق این قانون عزل و نصب آنها با رئیسجمهور است. (براساس نص صریح قانون در این خصوص رئیسجمهوری هیچ نیازی به رضایت و یا تأئید سنا ندارد.)
- اداره و کنترل نیروهای نظامی کشور
- اعلام صلح و جنگ با رضایت و تصویب کنگره
- در شرایط حمله خارجی، با رضایت سنا، در یک یا چند بخش از کشور ممکن است برای یک مدت محدود حالت فوقالعاده و یا حکومت نظامی اعلام نماید. در زمان ناآرامیهای داخلی با شرایط ویژهتر(که در اصل 23 این قانون مشخص شده است) و تنها در صورتی که کنگره در حالت تعطیلی پایان دوره باشد، میتواند به اعلام شرایط فوق برای دوره محدود و مشخص نماید.
در مقام اجرائی کشور، رئیس کابینه وزیران، قدرت زیادی دارد و در واقع هماهنگ نمودن اقدامات اجرائی کشور و بویژه وزرا و وزارتخانهها برعهده وی است. این مقام بسیاری از مسئولیتهای یک نخستوزیر را دارد. شاید به عبارتی به توان گفت رئیس کابینه وزیران، در حقیقت همان نخستوزیر در سیستم سابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که ریاستی - پارلمانی بود و علاوه بر رئیسجمهور، نخستوزیر نیز وجود داشت. این مقام حداقل هر ماه یک بار باید در هر یک از مجلسین حاضر شده و گزارشی از فعالیتهای دولت ارائه نماید.
و بالاخره آنکه تعداد وزیران و وزارتخانهها توسط رئیسجمهور تعیین میشود و نیازی به تصویب کنگره ندارد. وزرا نمیتوانند همزمان بعنوان سناتور و یا نمایندگان مجلس فعالیت کنند. اگرچه میتوانند بدون حق رأی در نشستهای کنگره شرکت نموده و در مباحث مربوط به تصویب لوایح و قوانین مشارکت نمایند.
نهاد قانونگذاری
قوه مقننه توسط کنگره ملی که متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سنا میباشد، به انجام وظایف خود میپردازد. هر یک از بیست و سه استان در آرژانتین به علاوه شهر خودمختار بوئنوس آیرس دارای تعداد مشخصی کرسیهای مجلس نمایندگان و سنا هستند. براین اساس، تعداد نمایندگان هر استان در مجلس نمایندگان براساس میزان جمعیت آنها انتخاب میشود. براساس ماده 45 قانون اساسی آرژانتین تعیین کرسیهای مجلس نمایندگان به گونهای است که از هر 33 هزار نفر جمعیت، یک نماینده در کنگره حضور داشته باشد. تعداد نمایندگان کنگره بعد از هر سرشماری رسمی کشور امکان تغییر دارد.
مجلس نمایندگان
مجلس نمایندگان متشکل از 257 عضو است که به طور مستقیم برای یک دوره چهار ساله از سوی مردم انتخاب میشوند. شکل مجلسین آرژانتین در نوع خود جالب توجه و بسیار شبیه به مجامع عمومی تعدادی از دیوانهای بینالمللی است. براساس شیوه مشخص شده در قانون اساسی این کشور، در هر دوره انتخابات برای نیمی از کرسیهای مجلس، رأیگیری به عمل میآید. انتخابات هر دو سال یک بار تجدید میشود.
مجلس سنا
مجلس سنا دارای 72 عضو است. تعیین کرسیهای این مجلس بدین صورت است که هر یک از استانهای کشور و شهر بوئنوس آیرس بصورت مساوی هر کدام سه سناتور خواهند داشت. علاوه بر آن دو حزبی که بیشترین رأی را در سطح کشور بدست آوردهاند بهترتیب حق تعیین 2 و یک سناتور را خواهند داشت. دوره نمایندگی مجلس سنا که اعضای آن با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند، 6 سال است اما نحوه انتخابات این مجلس نیز همانند مجلس نمایندگان هر دو سال یک بار است. قانونگذار با تعیین این شیوه انتخاباتی در مجلسین بدنبال تعیین شیوهای بوده است که کنگره همواره از افراد مجربی که به شیوه قانونگذاری آشنائی داشته باشند و در جریان مباحث کنگره و قوانین در حال تصویب باشند، بهره ببرد. بدین شکل کنگره از پیوستگی دائمی بهره میبرد.[۱۱] [۱۲]
قوه قضائیه
نظام سیاسی فدرالی در کشور، در قوه قضائیه نمود بارزی پیدا کرده است. براساس اصل 116 قانون اساسی کشور، در این سیستم نظام قضائی شامل دیوان عالی فدرال، دادگاههای کشوری و سایر دادگاهها است. در این سیستم هر استان بر اساس قانون اساسی خود، دیوان عالی فدرال، دادگاههای فدرال و... دارد.
آرژانتین به 17 منطقه قضائی فدرال تقسیمبندی شده است که هر موضوع و دعوایی که در صلاحیت دادگاههای فدرال باشد، در دادگاههای فدرال تأسیس شده در این 17 منطقه مورد بررسی قرار نمیگیرد. سایر دعاوی در نهادهای قضائی مستقل استانی مطرح و مورد رسیدگی قرار میگیرند. همچون سیستم قضائی آمریکا و سایر سیستمهای فدرالی، امکان تضاد و تناقض قوانین در خصوص مجازات جرایم مختلف وجود دارد.
دیوان عالی فدرال
براساس اصل 117 قانون اساسی، دیوان عالی، بالاترین دادگاه قضائی کشور است. در این اصل تصریح شده است که کلیه دعاوی که مرتبط با سفرا، وزرای مختار و کنسولهای خارجی مقیم آرژانتین باشد و یا دعاوی که بین استانهای مختلف داخلی مطرح میشود و دعاوی که براساس معاهدات بینالمللی که آرژانتین عضو آن است، مطرح میگردد، در صلاحیت دیوان عالی فدرال است. این دیوان همچنین آخرین مرحله استیناف در سیستم قضائی کشور است که در صورتی که آرای قضائی مراجع پائینتر با اعتراض روبرو شود، براساس شرایط تعیین شده در قوانین آئین دادرسی ممکن است در این دیوان مطرح و رأی صادره نهائی خواهد بود.
این دیوان که در فوریه 1863 تأسیس گردیده است، همچنین طبق قانون اساسی، قدرت ابطال قوانین تصویب شده در کنگره که مخالف قانون اساسی باشند را داراست. البته همه قوانین مصوب کنگره برای بررسی با مفاد قانون اساسی به این دیوان نمیرود و صرفا در صورت وصول شکایت در خصوص تصویب چنین قانونی از سوی مراجع مشخص شده در قانون، دیوان به دعوای واصله رسیدگی نموده و میتواند قانون را باطل کند.
شورای عالی قضائی
این شورا وظیفه اداره قوه قضائیه بجز دیوان عالی را برعهده دارد علاوه بر آن، شورای عالی قضائی 5 وظیفه مهم را برعهده دارد که در بین آنها میتوان به انتصاب قضات دادگاهها از طریق برگزاری آزمونهای ورودی، عزل و یا پیگیرد قضائی آنها اشاره نمود. این شورا براساس قانون مصوب کنگره آرژانتین در سال 2002 بوجود آمد. اعضای این شورا بگونهای انتخاب شدهاند که در بین آنها تعادلی از همه مقامات و نهادهای اجرائی کشور از قوه مجریه، تا قضات، وکلا، نویسندگان و حقوقدانان و روزنامه نگاران و... عضویت داشته باشند. اعضای 20 نفره شورای مزبور بقرار زیر میباشند:
احزاب سیاسی کشور
حزب سوسیالیست
تاسیس حزب سوسیالیست آرژانتین در سال ۱۸۹۶به ابتکار گروهی از صنعتگران آِرژانتینی و به رهبری دکتر خوان ب خوستو، در واقع سرآغاز پیدایش و تشکیل گروههای چپ در این کشور به شمار میرود. این حزب از همان ابتدای فعالیت خود توانست جایگاه ویژهای را در صحنه سیاس کشور کسب نماید. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۲حزب مذکور توانست مقام شهرداری شهر سن نیکلاس در استان بوئنوس آیرس را به یک عضو خود از انجمن شهر مذکور اختصاص دهد.
این حزب در طی انتخابات ملی سال ۱۹۹۱میلادی در آرژانتین توانست با مشارکت بیسابقه ۱۱۹هزار نفر از هواداران خود در نواحی مختلف فدرالی به نتایج قابل توجهی دست یابد. تحصیل مقام شهرداری دو شهر بزرگ روزاریو و ساراتو علاوه بر نمایندگی «آفردو براوو» رهبر آن حزب در کنگره ملی آرژانتین از جمله حوادثی بود که به اعتراف خود سوسیالیستها بزرگترین دست آورد انتخاباتی این حزب از بعد از سا ل۱۹۶۳تاآن مقطع بود.
حزب کمونیست
حزب کمونیست آرژانتین در سال ۱۹۲۲و توسط «پنلون» از نخستین کمونیستهای وابسته به روسیه تأسیس گردید. علیرغم سابقه نسبتاً طولانی، این حزب بنابه دلایل عدیدهای هرگز نتوانست از همان آغاز شروع به کار خود از تحرک و مقبولیت عمومی همطراز با سایر احزاب چپ در کشور برخوردار شود. دلیل عمده و اصلی این مسئله نیز در دوران حاکمیت نظامیان و قبل از بروی کار آمدن دولتهای غیرنظامی اخیر، ناشی از عدم وجود یک پایگاه مقبول و مستحکم در بین دولتهای نظامی وقت و مردم آرژانتین بوده است.
حزب پرونیست
در بخش تاریخ به صورت کامل به چگونگی تشکیل حزب پرونیست (عدالتخواه) پرداخته شد. این حزب توسط پرون و پونتس تأسیس شد. این دو تن که اولی استاد مدرسه جنگ بود و با شاخه شبه نظامی جوانان حزب رادیکال ارتباط داشت و دومی نیز از اعضاء حزب رادیکال در استان کوردوبا به شمار میآمد، قبل از کودتای مذکور اقدام به تنظیم اساسنامهای نمودند که در آن براصول زیر تأکید شده بود.
- اعتلا و بازگشت حاکمیت یکپارچه ملی به کشور
- تثبیت و تحکیم خصیصههای ملیگرایانه و ناسیونالیستی
- ایجاد یک اتحادیه و ائتلاف منطقهای
- اجرا و احترام به قراردادها و تهدات بینالمللی
تقسیمات اداری و سیاسی استانها و شهرهای مهم
طبق ماده 5 قانون اساسی آرژانتین هر یک از استانهای خودمختار آرژانتین در داخل محدوده تحت سلطه خود، از قوههای مجریه، قضائیه و مقننه خودمختار بهره میبرند که چگونگی تشکیل، ساختار قانونی، وظایف، نحوه اجرا و اداره آنها طبق قانون اساسی همان استان تعیین خواهد شد. در حال حاضر کشور متشکل از 23 استان خودمختار و همچنین شهر خود مختار بوئنوس آیرس بعنوان پایتخت کشور است.
قوه مجریه هر استان طبق قانون اساسی استان انجام وظیفه میکند. استاندار متعهد به رعایت قانون اساسی کشور نیز میباشد. قوه مقننه هر استان که میتواند یک مجلسی و یا دو مجلسی نیز باشد، در درون استان، صلاحیت کامل قانونگذاری دارد اما قوانین مصوب نباید با قانون اساسی کشور در تضاد باشد. البته قانون اساسی نیز صلاحیت گستردهای به استانها اعطا کرده است.
انتخاب عالیترین مقام استانی(استاندار)، دوره ریاست وی و همچنین نحوه انتخاب مسئولین استانی کاملا بستگی به قوانین آن استان دارد. هر استان برای خود قوه قضائیه مستقل داشته که متشکل از دیوان عالی استانی و دادگاههای استانی است و نحوه تشکیل و رسیدگی قضائی در قانون اساسی و قوانین آئین دادرسی استانی مشخص شده است.
شهر خودمختار بوئنوس آیرس
تیرا دل فوئگو، قطب جنوب و جزایر اقیانوس اطلس جنوبی(منظور مناطق مورد ادعای آرژانتین در قطب جنوب و همچنین جزایر مالویناس و دو جزیره جورجیای جنوبی و ساندویچ چنوبی است.
پرچم نشان و سرود ملی آرژانتین
پرچم ملی آرژانتین توسط "مانوئل بلگرانو" یکی از رهبران ملی بنیانگذار کشور و فرمانده اولین ارتش آزادیبخش قبل از تشکیل آرژانتین، طراحی و در27فوریه سال1812 درشهر رزاریو آرژانتین رونمایی شده است. درآن زمان بیشترین هدف وی، جمع کردن ارتش استانهای متحد رودخانه لاپلاتا تحت لوای یک پرچم متحد بود. این پرچم از سه بخش افقی برابر تشکیل شده است که دو بخش افقی اول و آخر به رنگ آبی آسمانی و دروسط رنگ سفید قراردارد. در بخش مرکزی پرچم و در میانه بخش سفید، خورشیدی با 32 اشعه موجدار و مستقیم طلائی به نمایش درآمده است. سلسته که به تیم ملی آرژانتین نیز گفته میشود، به معنی آبی آسمانی است که بخش اعظم پرچم آرژانتین را به خود اختصاص داده است.
پرچم
اولین باری که این پرچم به نمایش گذاشته شد، درماه آگوست همان سال و برفراز کلیسای سان نیکلاس بود. در سال 1813 به صورت سرّی اجازه استفاده از آن داده شد ولی همچنان از بیم واکنش اسپانیا از اعلام استفاده از سمبلهای استقلالطلبانه، این موضوع علنی نگردید.
بعد از صدور بیانیه استقلال در 9 جولای 1816، این پرچم توسط کنگره در 20 جولای بعنوان سمبل رسمی و پرچم ملی مورد تصویب قرارگرفت. البته خورشید مرکزی پرچم توسط کنگره درسال 1818 به آن اضافه شد.
در سال 1838، با تصویب کنگره، روز 20 ژوئن که سالروز فوت مانوئل بلگرانو نیز میباشد (20 ژوئن1820)، بعنوان روز پرچم تعیین و تعطیل ملی اعلام شد.
دو نظریه متفاوت در مورد ترکیب رنگ و معنی پرچم آرژانتین وجود دارد:
براساس نظریه اول، آبی نشاندهنده رودخانه لاپلاتا (رودخانه نقره ای) است که وسیعترین رودخانه جهان و سمبل آرژانتین است و سفید نشاندهنده فلز نقره است.
نظریه دیگر معتقد است که رنگ آبی آسمانی و سفید پرچم آرژانتین، متأثر از سلسله بوربون اسپانیا و استعمارگر این کشور برای مدت 300 سال است. استعمار اسپانیا از سال 1516 تا زمان کسب استقلال در سال1816 این کشور را در کنترل خود داشت.
سرود ملی
شعر سرود ملی آرژانتین توسط Planes و ویسنته لوپز سروده شده است و موسیقی آن توسط Blas Parera ساخته شده است. این آهنگ به عنوان سرود ملی از تاریخ 11 مه 1813(سه سال قبل از اعلام رسمی استقلال از اسپانیا) به تصویب رسید.
در نسخه کامل این سرود تصریح شده که دیدگاه سیاسی به تصویر کشیده شده در آن نه تنها مربوط به آرژانتین بلکه برای کل آمریکای لاتین است. بدلیل اینکه این شعر در زمان استعمار اسپانیا و با هدف رهایی از این استعمار سروده شده بود، کاملا استقلالطلبانه، ضد استعماری و ضداسپانیایی بود. قریب 50 سال پس از استعمار اسپانیا و استقلال کامل کشور، در سال 1860 سرود ملی دچار تغییر شد. موسیقی آن توسط خوان پابلو اسنائولا بصورتی کاملا هماهنگ، مدرن و غنیتر از موسیقی اصلی درآمد.
علیرغم پایان دوره استعمار همچنان در سراسر قرن نوزدهم، شعر سرود ملی بصورت کامل در شکل اولیه خوانده میشد. علیرغم اینکه، استعمار اسپانیا کاملا فراموش شده بود و بسیاری از مهاجرین اسپانیائی نیز در کشور ساکن بودند، خواندن این سرود، همواره احساسات خشن ضد اسپانیائی را منتقل میکرد. بنابراین در 30 مارس 1900 با فرمان رئیسجمهور روخا این سرود تغییر کرد. اجرای سرود در تمام رویدادهای رسمی، الزامی است و کسانی که مراسم حضور دارند، میبایست به احترام سرود ملی ایستاده و سرود را زمزمه کنند. ایستگاههای رادیوئی به طور داوطلبانه این سرود را در نیمه شب هر شب پخش میکنند، در حالی که کانالهای تلویزیون این کار را قبل از بسته شدن پخش روزانه خود انجام میدهند. در تعطیلات ملی نواختن سرود ملی در نیمه شب و هنگام ظهر اجباری است.
نیروهای مسلح
همانگونه که در بخش تاریخ آرژانتین بیان شد، در طول 200 سال دوران پس از استقلال آرژانتین، نیروهای نظامی در چندین مقطع ایفاگر نقشهای مهم و اساسی در تاریخ کشور بودهاند. خوسه سان مارتین اولین افسر نظامی واقعی آرژانتین بود که موسس تشکیل ارتش منظم به شکل امروزی است. در مقطعی دیگر در سال 1930 نظامیان با پشتوانی نیروهای محافظهکار اقدام به کودتا برعلیه دولت دموکرات نمودند. پرون نیز یک نظامی بود که مشی حمایت از کارگران و نیروهای ضعیف جامعه را در پیش گرفت و به سبب اقدامات خود محبوبیت خاصی یافت تا جائی که همچنان پرونیسم یک مشی و ایده اصلی در جامعه محسوب میشود.
در تاریخ بسیاری از کشورها، نیروهای نظامی ایفاگر نقش خاصی نبوده و برعکس در برخی دیگر، نیروی نظامی بعنوان نیروی سرکوبگر در اختیار قدرت مستبد و دیکتاتور حاکم عمل نموده و در گروهی دیگر از کشورها، خود نیروهای نظامی، سرنوشت کشور را برای مدتهای طولانی رقم زدهاند. امروزه هیچ اندیشمند سیاسی نمیتوان یافت که موافق ایفای نقش نظامیان درحاکمیت سیاسی کشور باشد. بهرحال در تاریخ آرژانتین، نیروهای نظامی درطول تاریخ حیات سیاسی کشور، نقشهای مهمیداشته و بسیار اتفاق افتاده است که دولتهای قانونی در نتیجه کودتای نظامیان، سرنگون شده است. کودتاهای سیاسی نظامیان در سالهای 1930، 1943، 1955، 1962 و 1976 و سرنگون شدن دولتهای قانون و اداره کشور برای سالها تحت استبداد دولتهای غیردموکراتیک از این نمونه است. در آخرین کودتا که حکومت نظامیان را تا سال 1983 (1361 هجری شمسی) بر این کشور حاکم کرد، بازداشتهای غیرقانونی، شکنجه، اعدام، ناپدیدن بیش از 30 هزار نفر به گروگان گرفتن کودکان و...) مجموعهای از بدترین دوران سیاسی اخیر در کل کشورهای آمریکای لاتین را رقم زد.
ساختار نیروهای نظامی
نیروهای نظامی آرژانتین زیر نظر رئیسجمهور که فرمانده کل قوا نامیده میشود، اداره میگردد. در واقع طبق قانون اساسی کشور، فرمانهای جنگ، صلح، حکومت نظامی و... توسط شخص رئیسجمهور صادر خواهد شد. بلحاظ اداری و اجرائی، ارتش تحت نظارت وزارت دفاع قرار دارد. در واقع وزیر دفاع یک شخص غیرنظامی است و صرفا رسیدگی به مسائل اداری و هماهنگی با رئیسجمهور را برعهده دارد.
علاوه بر نیروهای زمینی، دریائی (نیروی دریائی در سال 1919 و بخش زیر دریائی در سال 1933 تأسیس شده است) و هوائی (در سال 1912 تأسیس شد)، ارتش مرکب از نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی میباشد. مناطق آبی آرژانتین توسط یک وزارت خانه جداگانه (وزارت کشور) کنترل میشود که به وسیله اداره دریانوردی آرژانتین محافظت میشود، و مرزهای زمینی به وسیله ژاندارمری کشور پاسداری میگردد اما هر دو شاخه مزبور تحت نظارت وزارت دفاع قرار گرفتهاند. آنها عمدتاً به امر گشت زنی علیه جنایت سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر و نیز عملیاتهای نجات شهروندان در هنگام اضطراری میپردازند. تعداد نیروهای نظامی آماده به خدمت و رزرو آرژانتین در سال 2011 بالغ بر 550 هزار نفر اعلام شده است.
دستگاه ارتش آرژانتین از لحاظ تاریخی یکی از مجهزترین ارتشها در منطقه بودهاست (مثلاً، جنگندههای جت پیشرفته خود را از اوایل دهه ۱۹۵۰ توسعه و ارتقاء دادهاست) اما در مقایسه با دیگر ارتشهای منطقهای با هزینههای کمرشکنی مواجه شد و کم کم از اعتبار آن کاسته شد. نباید این نکته را از نظر دور داشت که دولتهای سالهای اخیر تلاش زیادی برای کنترل هرچه بیشتر نظامیان به کار بستهاند. براساس اعلام وزارت دفاع آرژانتین، نیروهای هوائی این کشور در حال حاضر 10 هواپیما و 7 هلی کوپتر جنگی در اختیار دارد.
نیروهای مسلح آرژانتین در اجرای عملیاتهای مهم حفاظت صلح درهائیتی، قبرس یوگسلاوی سابق، کویت، بوسنی هرز گوین، لیبی طبق چارچوب تعیین شده سازمان ملل اقدام کردهاند. از سال 1999 تا سال 2006 نیروهای نظامی آرژانتین، تنها نیروهای آمریکای لاتینی حاضر در منطقه کوزو بودند.
تسلیحات نظامی آرژانتین عمدتا از آمریکا و در رتبه بعدی آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و همچنین رژیم صهیونیستی تأمین شده است. در سال 2011 آرژانتین برای اولین بار در تاریخ خود، خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی از روسیه و چین را آغاز کرد. در آمریکای جنوبی مهمترین متحدین نظامی این کشور برزیل، ونزوئلا و شیلی میباشند
از سال 2000 در آرژانتین و 34 کشور آمریکای لاتین، مصونیت نیروهای نظامی آمریکائی لغو شد. [۱۳]. در همین دوره آرژانتین نه تنها در سیاست خارجی بلکه در همکاریهای نظامی از آمریکا فاصله گرفت. این کشور مداخله نظامی آمریکا در اففانستان و بعدا عراق را محکوم نموده و حاضر به همراهی با آن نشد. هماکنون آرژانتین از نظر توان نظامی در رده سی و دوم قدرتهای نظامی جهان قرار دارد.
بودجه نظامی
هزینههای دفاعی آرژانتین در سال 2010 در حد دوره بازگشت دوران دموکراسی در کشور در سال 1983 و برابر 3200 میلیون دلار آمریکا تصویب شده بود که نماینده 07/1 درصد تولید ناخالص داخلی کشور و کمتر از حد متوسط کشورهای آمریکای لاتین(74/1درصد) بود. در دسامبر 2011 بودجه پیشنهادی دولت برای سال بعد(2012) در مجلس نمایندگان تصویب شد که براساس آن، اعتبار کلیه نهادهای نظامی شامل نیروهای نظامی وانتظامی زیرنظر وزارت دفاع، سازمانهای غیرمتمرکز همچون موسسه نقشه برداری نظامی، سازمان هواشناسی و موسسه کمکهای مالی، مجموعا بالغ بر 20252909798 پزو تصویب شده که معادل حدود 5 هزار میلیون دلار است که در واقع 7/1 درصد بودجه کل کشور میباشد.
خدمت وظیفه
آرژانتین در سال 1994 خدمت وظیفه اجباری را لغو کرد و آن را تبدیل به خدمت داوطلبانه نمود. این وضع حاصل بدگمانیهای سیاسی و اجتماعی نسبت به ارتش و بودجههای سالانه روبه کاهش بود. این موضوع باعث شد تا ارتش هر سال سربازان وظیفه کمتری را فراخواند. تجربه جنگ مالویناس در سال 1982 که برتری نیروهای حرفهای را نسبت به نیروهای وظیفه نشان داد؛ عامل دیگری برای تصمیم به اختیاری نمودن خدمت سربازی شود. ز دیگر مسائل تأثیرگذار شایعاتی پیرامون خشونت نسبت به نیروهای وظیفه بود که نمونه آن قتل سرباز عمر کاراسکو در یک پایگاه نظامی در سال 1994 پس از یک اقدام تنبیهی خشن بود.
باید خاطر نشان ساخت که خدمت وظیفه عمومی به صورت رسمی هنوز در آرژانتین پایان نیافته و قانون خدمت نظامی اجباری در کتابها دیده میشود امکان استفاده از آن در زمان جنگ، بحران یا حالتهای اضطراری وجود دارد. سن اعزام به خدمت سربازی در قانون آرژانتین 18 سال تمام بود.
خدمت وظیفه را در زبان اسپانیولی (البته در آرژانتین) La Colimba مینامند. واژه مزبور ترکیبی از سیلابهای ابتدائی فعلهای Correr (دویدن)، Limpiar (پاک کردن) و barrer (جارو کشیدن) است. شاید برداشت مردم از این خدمت چنین بوده است که تمام کاری که یک سرباز در طول خدمت خود انجام میدهد، عبارت است از. دویدن، پاک کردن و جاروکشیدن. سربازان وظیفه را نیز با عبارت Colimbas میشناسند.
فرهنگ
فرهنگ کلی آرژانتین تأثیرات قابل توجهی از فرهنگ اروپائی پذیرفته است و در واقع ممزوجی از فرهنگ اسپانیا و ایتالیا است. این تأثیر بویژه در بوئنوس آیرس، پایتخت فرهنگی آن، تا حد زیادی هم در شیوع رفتار و زندگی مردم و هم تقلید آگاهانه از سبکهای معماری اروپائی دیده میشود. تاثیر بزرگ دیگر، فرهنگ گاوچرانی (گائوچو) بویژه درسبک زندگی آن است که در بخشهای بزرگی در مرکز و شمال کشور بخوبی دیده میشود. در نهایت، سنتهای بومیان آمریکای لاتین است که فرهنگ کشور آنها را بخوبی جذب نموده است. نباید از تأثیرات سایر مهاجرین بویژه اعراب بر فرهنگ و سنت این کشور غافل ماند. تأثیرات فرهنگ عربی بویژه در زبان اسپانیائی مردم آرژانتین بخوبی دیده میشود. در مقدمه بخش زیر بار دیگر باید بر این موضوع تأکید کرد که مهاجرین مهمترین و تأثیرگذارترین بخش جامعه در همه ابعاد آن بودهاند. در واقع آرژانتین کشور مهاجرین است و فرهنگ شکل گرفته در آن نیز متأثر از این موضوع میباشد.
آرژانتینیها بسیار به فرهنگ و کشور خود افتخار میکنند. آنها از سطح تحصیلات و آموزش خوبی بهره برده و انسانهایی سخت کوش هستند که علاقمندند انسانهایی مترقی و جهان وطنی دیده شوند. بدلیل اینکه 85 درصد جمعیت آرژانتین را مهاجرینی از ایتالیا، اسپانیا، اتریش، فرانسه، آلمان، انگلیس، پرتغال، روسیه، سوئیس، لهستان و خاورمیانه تشکیل میدهند، همچنان احساس ملیت در این کشور دیده نمیشود و بیشتر خود را براساس ملیتهای اصلی میخوانند. ضرب المثلی معروف میگوید: آرژانتینیها، ایتالیائیهایی هستند که اسپانیائی صحبت میکنند، انگلیسی فکر میکنند و فرانسوی لباس میپوشند. خانوادههای آرژانتینی، انسانهایی مذهبی و معتقد به اجرای احکام دینی و اصول اخلاقی بویژه در مورد خانواده خوانده میشوند.
میتوان گفت که اگرچه بسیاری از آرژانتینیها زندگی سنتی خود را حفظ کردهاند اما همین روشها، برگرفته از روش زندگی سنتی اروپا در بخشهای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا میباشد.
وزارت فرهنگ
مدیریت فرهنگی کشور در اختیار وزارت خانهای است که در ماه می2015 تأسیس گردید. پیش از این کلیه مسئولیتها در این مورد برعهده دبیرخانهای بود که مستقیما زیر نظر رئیسجمهور فعالیت میکرد. وزارت فرهنگ مسئولیت طراحی و اجرای استراتژی فرهنگی کشور بمنظور ارتقاء، بهبود، حفظ، تشویق، تقویت و اشاعه میراث فرهنگی ملی و بینالمللی آرژانتین را برعهده دارد. بعبارت دیگر مهندسی و اجرای سیاستهای فرهنگی کشور برعهده این وزارتخانه میباشد.
در همین راستا مسئولیت توسعه و ترویج صنایع مرتبط با فعالیتهای فرهنگی، تشویق جامعه به آداب و رسوم و سنتهای به جای مانده، نگهداری، ارتقاء و توسعه کتابخانههای عمومی کشور و ترویج کتابخوانی برعهده وزارت مزبور است. مسئولیت ترویج، صیانت، اشاعه و ترویج فعالیتهای ادبی، موسیقی، رقصهای محلی، هنرهای بصری، برگزاری سمینارهای مختلف در خصوص جنبههای کلیدی حال و آینده فرهنگ و تاریخ کشور و ترویج شمول اجتماعی هنر و فرهنگ و ارزش نهادن به تنوع فرهنگی کشور نیز با وزارت فرهنگ میباشد.
با عنایت به موارد فوق مشخص میشود که سیاستگذاریهای کلی فرهنگی کشور برنامههای کلان در اختیار وزارت فرهنگ قرار دارد و بنابر نظام سیاسی فدرالی کشور هر کدام از استانهای 23 گانه آرژانتین دارای وزارتخانه فرهنگی هستند که مسئولیت اجرای برنامههای و سیاستهای فرهنگی درون استانی را برعهده دارد.
نکته مهم دیگر قابل ذکر در این بحث، مسئولیت امور مذهبی کشور میباشد. در آرژانتین وزارت امور خارجه با نام وزارت امور خارجه و مذهب کشور فعالیت میکند. بدلیل اینکه آرژانتین خود را جامعه ای چند فرهنگی و چند مذهبی میداند، مسئولیت امور مذهبی برعهده این بخش از وزارت خارجه قرار داده شده است. در درگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آرژانتین در این خصوص آمده است: انبوه مهاجران با مذاهب متنوع که از نقاط مختلف جهان در نیمه اول قرن گذشته پای به سواحل آرژانتین گذاردند، مهر زیبائی از تنوع مذهبی و فرهنگی بر خاک آرژانتین گذاردند. آنها بدنبال دورنمائی از صلح، امنیت و احترام برای ساختن آینده بودند که همه آنها را در آرژانتین یافتند. همه این مهاجرین همراه با زبانها، آداب و رسوم و فرهنگ و از همه مهمتر با اعتقادات مذهبی خود پا به آرژانتین گذاردند. زیر ساختهای لازم از جمله صلح و آرامش، آزادیهای مختلف در این سرزمین، باعث شد که بسرعت مراحل توسعه اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در کشور طی شود و اکنون آرژانتین تمامی فاکتورها و عوامل لازم برای معرفی خود بعنوان یک جامعه متکثر مذهبی داشته باشد. امروز بیش از 2500 دین، مذهب و فرقههای مذهبی بصورت رسمی در کشور حضوری مسالمتآمیز دارند. دبیرخانه مذهب کشور مسئول برقراری ارتباط مستقیم و پاسخ به درخواستهای همه این باورها و عقاید مذهبی است.
سمبلهای فرهنگی
گائوچو(گاوچران)
تصویری از کلاه سیاه و سفید مردی با یک دستمال قرمز دور گردن؛ چکمه و تقریبا همیشه سوار بر اسب نماد کاملی از یک مرد گاوچران در فرهنک آرژانتین است. این نماد در واقع از منطقه پامپاس برخواسته است. نماد گاوچرانها در فرهنگ آرژانتین به سالهای 1600 و زمانی که در دشتهای نزدیک رودخانه لاپلاتا پر از گاوهای وحشی بوده است، باز میگردد. گائوچو به عنوان یک سوار مقیم دشتها و سرگردان بیشتر شناخته شده است. مسافرت بدون هدف اسب، چکمهها، کمربند خاص و چاقو نمادهای یک گاوچران واقعی بوده است.
اگرچه گائوچوها در حاشیه اجتماع همیشه زندگی میکردند و زندگی وحشی و بدوی داشتند اما یک گائوچوی واقعی همواره با احترام به دیگران مینگریسته است. مهارت فوقالعاده او بعنوان یک سوارکار ماهر، مهربان و مدافع ملت همواره بعنوان یک شخصیت الهامبخش در ادبیات داستانی آرژانتین مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در اشعار و رمانهای زیادی مورد استفاده بوده است. گائوچو مارتین فیرو اثر جهانی خوسه هرناندز مهمترین و شاخصترین در این وادی محسوب میشود.
دین و مذهب
عامل مهاجر بودن جمعیت غالب کشور آرژانتین، نقش مهمی در بررسی سایر فاکتورهای مربوط به جامعه و فرهنگ این کشور بازی میکند و در پرداختن به هر یک از این مسائل ناگزیر به اشاره به آن میباشیم. در فصلهای قبل گفته شد که جمعیت اصلی محدوده فعلی کشور آرژانتین تا قبل از کشف این منطقه، کمتر از یک میلیون نفر برآورد شده است و افزایش جمعیت متأثر از دوره استعمار و بویژه پس از استقلال این کشور و سیاستهای مستمر دولتهای مختلف برای جذب مهاجر میباشد. بنابراین بدیهی خواهد بود که بررسی دین و مذهب در این کشور در واقع اختصاص به بررسی اعتقادات مذهبی مهاجرین خواهد داشت.
تاریخچه ادیان و مذاهب و چگونگی گسترش دین غالب
درمورد باورها واعتقادات بومیان محلی آرژانتین مطالب زیادی در منابع مختلف یافت نمیشود اما آنچه مسلم است این بومیان اعتقادات و باورهای فرامادی داشته و در آئینها و مراسمهای خاصی این باورها را به نمایش میگذاشتهاند. این اعتقادات اکنون تقریبا فراموش شده و آنچه باقی مانده؛ در قالب جشنهای خاصی و ملی است که در تاریخهای مشخص توسط بومیان برگزار میشود.
ورود مهاجرین اولیه به آرژانتین همزمان با دوره قدرت و حاکمیت کلیسای کاتولیک در اسپانیا بود. این حاکمیت به همراه مهاجرین به آرژانتین نیز وارد شد. معماری کلیساهای باقیمانده از آن دوره، نشاندهنده حاکمیت کلیسا میباشد. به همین دلیل در این دوره طولانی، مسیحیت کاتولیک به صورت نانوشته دین غالب مردم بود. همزمان با تدوین اولین قانون اساسی کشور، این موضوع بعنوان یک اصل قانونی درآمد. طبق همین اصل دو رهبر عالی کشور میبایست کاتولیک میبودند. این موضوع تا سال 1994 و اصلاح قانون اساسی، بقوت خود باقی ماند. اگرچه در مورد درصد پیروان ادیان مختلف در کشور تفاوتهایی دیده میشود اما براساس تحقیق انجام شده توسط شورای ملی مطالعات فنی و علمی کشور در سال 2008 بیش از 76 درصد جمعیت کشور کاتولیک هستند. 11 درصد از دین خاصی پیروی نمیکنند. در این تحقیق گفته شده است که پیروان اسلام، یهود و... کمتر از 5 درصد میباشد.
دین رسمی و سایر ادیان و مذاهب
قانون اساسی آرژانتین هیچ دینی را بعنوان دین رسمی معرفی نکرده است اگرچه کلیسای رومن کاتولیک بدلیل بدلیل اینکه بصورت سنتی بیشترین پیرو را در کشور دارد، بعنوان یک دین غالب عمل میکند. ماده 14 قانون اساسی آرژانتین تصریح بر آزادی مذهبی داشته و از تکثر مذهبی موجود در کشور دفاع میکند. روز 25 نوامبر سالروز صدور اعلامیه سازمان ملل در خصوص مبارزه با عدم تساهل مذهب و مبارزه با تبعیض مذهب بعنوان روز آزادی مذهبی در بوئنوس آیرس جشن گرفته میشود.
در بسیاری از منابع، مردم آرژانتین، معتقد و متدین معرفی میشوند اما پایبندی به مذهب از نقطه نظر انجام فرایض دینی در انظار عمومی از جمله رفتن به کلیسا و یا انجام ازدواج بصورت شرعی در کلیسا و... بسیار کاهش یافته است. در واقع از این نقطه نظر، کشور آرژانتین تفاوت فاحشی با سایر کشورهای مسیحی غرب ندارد. جوانان آرژانتینی بیشتر وقت خود را صرف تفریح و خوشگذارانیهای مرسوم میکنند و کمتر به انجام فرائض دینی خود میپردازند. براساس نظر سنجیهای رسمی، 76 درصد مردم اظهار داشتهاند که بسیار کم به کلیسا رفته و یا هرگز وارد یک مکان مذهبی نشدهاند و تنها 8/23 درصد مردم اظهارداشتهاند که معمولا به کلیسا میروند. در بین 76 درصدگروه اول نیز 8/26 درصد هیچگاه به یک مکان مذهبی نرفتهاند و سایرین نیز صرفا برای برای مراسم ازدواج، ترحیم و سایر اعیاد و مراسمهای مذهبی به کلیسا میروند.
علاوه بر کلیساهای عادی کلیساها و زیارتگاههای ویژه ای در سراسر کشور وجود دارند که که برگزاری مراسم دعا در تاریخ مشخصی از سال بصورت ویژه انجام میشود. بسیاری از آرژانتینیها عادت به رفتن سالیانه به کلیساهای مقدس و زیارتگاههای محلی برای انجام چنین مراسمی دارند.
مهمترین کلیسای مذهبی آرژانتین لوخان نام دارد که 65 کیلومتری غرب بوئنوس آیرس قرار دارد. هر ساله هزاران بوئنوس آیرسی برای زیارت این" قدیس حافظ آرژانتین" با پای پیاده به این محل میروند. کلیسای اعظم کوردوبا نیز که قدمت آن به قرن 17 برمیگردد یکی از قدیمیترین کلیسهای معروف جهان میباشد.
اگرچه طبق قانون اساسی کشور، دولت فدرال، رومن کاتولیک خواهد بود اما آزادی مذهبی در قانون اساسی برای تمامی مذاهب به رسمیت شناخته شده است. در آرژانتین تعداد زیادی مسلمان، یهودی و همچنین کلیساهای ارتدوکسهای روس، یونانی و سوری وجود دارند.
علاوه بر آن برخی از بومیان آرژانتین پیرو مذهب کاتولیک شده و برای انجام مراسم مذهبی به کلیساهای کاتولیک میروند در حالی که دیگران همچنان طبق عادات و باورهای سنتی خود عمل مینمایند. تعدادی زیادی از بومیان «کولا» واقع در استان شمال غربی سالتا هم پیرو کلیسای کاتولیک هستند و هم به عبادات سنتی خاص خود عمل میکنند. در استان کاتامارکا، جشن سالیانه ای وجود دارد به نام پاچاماما که به احترام مادر زمین برگزار میشود. این مراسمهای مذهبی در واقع طبق آئین خاص بومیان اجرا میشود.
ترکیب جمعیتی پیروان ادیان و مذاهب
از بین جمعیت مسیحیان، 10 درصد اختصاص به پروتستانها دارد. در بین پیروان سایر ادیان نیز تخمین زده میشود که 4 درصد پیرو ادیان و مذاهب بومی کشور بوده و 2 درصد جامعه یهودیان آرژانتین و 4 درصد نیز پیرو سایر ادیان میباشند. البته این آمار اعلام شده از سوی مراجع رسمی است و مراجع دیگر، آمارهای متفاوتی را اعلام میکنند. بعنوان مثال اگرچه در منابع رسمی جامعه یهودیان آرژانتین حدود 300 هزار نفر عنوان میشود اما برخی منابع معتقدند که جمعیت فعلی واقعی آنها بسیار بیش از 300 هزار نفر و در حدود دومیلیون و سیصد هزار نفر میباشد و بطور عمدی، آمار واقعی از سوی انجمنهای یهودی و اسرائیل اعلام نمیشود. در آرژانتین در هیچ فرم و سند رسمی، اجباری به اعلان رسمی دین و مذهب وجود ندارد.
یهودیان از حدود نیم قرن قبل بدلیل اقدامات و منشی که در جامعه آرژانتینی در پیش گرفته بودند، اقلیتی منفور بودهاند. به همین دلیل حمله به یهودیان و یهودی ستیزی در آرژانتین سابقه بسیار داشته و همچنان یهودیان از وجهه خوبی برخوردار نمیباشند. حتی در واقعه انفجار انجمن یهودیان آرژانتین، یکی از انگیزههایی که برای چنین اقدام مشکوکی عنوان میشود، مظلوم نمائی یهودیان و خروج از فشار وحشتناک افکار عمومی بر علیه این اقلیت در آن مقطع زمانی است. برخی با توجه به سابقه صهیونیستها در طول تاریخ و همچنین اسناد و آثار به جای مانده در زمان انفجار و تلاش همه مراجع قانونی در درون سه قوه حاکمه آرژانتین با همدستی رئیس انجمن یهودیان (دایا) در انحراف تحقیقات و سپس تلاش وافر در سرپوش گذاشتن بر انحرافات و... این فرضیه را رد نمیکنند که ممکن است انفجار توسط خود صهیونیستها برنامهریزی شده باشد. ضرب المثلی معروف در آرژانتین وجود دارد که میگوید: «نه اسب سبز وجود دارد و نه یهودی بی تقصیر»
اسلام در آرژانتین
عدم اقرار به دین و مذهب و بعبارت دیگر تقیه نیز در بین مسلمانان آرژانتینی وجود دارد. جامعه مسلمانان آرژانتین بدلیل آزار و اذیتهایی که در طول دو دهه گذشته به آنها شده است و از بیم از دست دادن کار و شغل خود و یا حمله یهودیان افراطی و... و یا بدلیل اسلام هراسی به راه افتاده در کل جهان، از اعلان دین رسمی خود اجتناب کرده و در واقع تقیّه میکنند حتی بسیاری از آنها از ارتباط با انجمنها و جمعیتهای اسلامی بدلیل اینکه معتقدند این مراکز تحت نظر میباشند، خودداری نمودهاند اما واقعیت این است که جامعه عرب ساکن آرژانتین، جمعیتی چند میلیونی است که میتوان تخمین زد، نیمی از آنها از نسلهای بعدی مسلمانان اولیه مهاجر بوده و یا از مسلمانانی هستند که در چند دهه اخیر به این کشور وارد شدهاند.
موقعیت اسلام و مسلمانان
تاریخ ورود اسلام به کشور آرژانتین مقارن با مهاجرت جمعی ترکهای مسلمان عثمانی به این سرزمین است. در واقع اولین آمارها دقیقا مربوط به همین دوره میباشد. سپس در مقاطع بعدی تا زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی و تا زمان اشغال فلسطین و تشکیل دولت جعلی اسرائیل، گروههای دیگری از مسلمانان از بخشهای مرکزی خاورمیانه و بویژه از منطقه فلسطین به آمریکای جنوبی و بویژه آرژانتین مهاجرت نمودند.
روند مهاجرت مسلمانان در دهههای بعدی نیز ادامه یافت. بعد از آن در دوره بی ثباتی لبنان و اشغال بخشهایی از آن توسط رژیم اسرائیل بخش دیگری از مسلمانان و بویژه شیعیان به آرژانتین مهاجرت نمودند.[۱۴]
در دهه دوم قرن بیستم، امین ارسلان کنسول عثمانی در آرژانتین، در گزارشی اعلام کرده بود که 15 درصد مهاجرین ترک ساکن آرژانتین مسلمان هستند. البته رئیس اقلیت مارونیها [۱۵] در همین دوره، تعداد مسلمانان ساکن آرژانتین را 30 درصد مهاجرین عرب اعلام کرده است. این در حالی است که کشیش اعظم ارتدوکس کلیسای انطاکیه در بوئنوس آیرس تعداد مهاجرین عرب را بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر اعلام کرده است.[۱۶]
نکته مهمی که در مورد مهاجرین عرب در آرژانتین صدق میکند و همه منابع و آمارها به آنها اذعان داشته و بر آن تأکید نمودهاند، جذب شدن سریع اعراب مهاجر به جامعه آرژانتینی است.[۱۷] از دهه 1960 اظهار به مذهب در فرمها و اسناد دولتی لغو شد و در سرشماریها نیز مورد نظر نبود. بنابراین درحال حاضرآمار رسمی دقیقی در مورد تعداد مسلمانان در آرژانتین وجود ندارد. برخی از رهبران انجمنهای اسلامی تعداد مسلمانان فعلی ساکن آرژانتین را 900 هزار نفر دانستهاند. در حالی که برخی دیگر تعداد کل مسلمانان را 450 هزار نفر ذکر کردهاند.[۱۸] آنچه مسلم است اینکه، آمار واقعی از تعداد جمعیت مسلمان آرژانتین وجود ندارد اما تعداد آنها بطور قطع بسیار بیشتر از آمارهای رسمی ارائه شده است. برعکس جوامع یهودی که بسیار منسجم و فعال عمل میکنند، یکی از مهمترین نقاط ضعف جوامع اسلامی آرژانتین، عدم وجود فدراسیون و یا اتحادیه ای است که این جوامع اسلامی را متحد نماید. عدم اتحاد آنها و اختلافات موجود بین این مراکز از جمله دلایلی است که باعث شده است مراکز اسلامی نتوانند در جهت اتحاد مسلمانان و پیگیری حقوق و خواستههای این اقلیت گسترده نزد دولت آرژانتین بخوبی اقدام نمایند.
نهادها و مراکز دینی مسلمانان
مجموع مدارس و مراکز اعراب مسلمان و مسیحی که قریب به یکصد مرکز میباشد، نقش چندانی درسرنوشت آنان نداشتهاند و اکثرا به مراکز دیدار افراد جامعه عرب و یا وقت گذرانی تبدیل شدهاند. بعبارت واضحتر این سازمانها و مراکز نتوانستهاند تعامل و ارتباط موثری را با دولت مرکزی و دولتهای استانی برقرار نموده و در نتیجه چنین ارتباطاتی از حقوق اقلیت مسلمان در تدوین قوانین و... دفاع نمایند. بعنوان مثال در کلان شهر حدود 15 میلیونی بوئنوس آیرس سه مسجد مربوط به مسلمانان فعال میباشند. در ادامه به معرفی این مراکز پرداخته میشود.
مسجد الاحمد
این مسجد در روز جمعه مملو از جمعیت نمازگزاران میشود و بسیاری از خانوادههای مسلمان این شهر و نواحی اطراف آن برای اقامه نماز جمعه به این مسجد میآیند. همچنین تعدادی از رستوارانهای حلال نیز در این شهر وجود دارد.
مدیریت این مسجد فعالیتهای تبلیغاتی و فرهنگی مختلف را در آن برگزار میکند که این فعالیتها شامل برگزاری کارگاه، دورههای آموزشی و فعالیتهای ورزشی و تفریحی است.
مدیریت این مسجد همچنین ارزشها و مبادی اسلامی را تبلیغ کرده و در راستای تحکیم همکاری با افراد جامعه از عموم برای شرکت در فعالیتهای این مسجد نیز دعوت میشود.
در اوقات مختلف سال نیز مرکز اسلامی آرژانتین بازدیدهایی را برای دانشآموزان، دانشجویان و موسسات مختلف فراهم میکند و تعدادی راهنما نیز در مسجد برای معرفی اسلام حضور دارند.
مسجدالتوحید
مسجد التوحید وابسته به شیعیان که در سال 1983 با مشارکت مستقیم جمهوری اسلامی ایران تأسیس شده است. این مسجد تنها مرکز شیعیان در این شهر بزرگ است. مسجد مذکور البته مدرسه اسلامی و مراکز فرهنگی دیگری را نیز تحت پوشش خود قرار داده است. مرکز اسلامی التوحید فعالیتهای گستردهای را در زمینههای فرهنگی و جذب جوانان، ایجاد کلاسهای عربی، فارسی، پخش فیلم و کلاسهای تبلیغی و تبشیری انجام میدهد. در طول قریب سه دهه فعالیت این مرکز، تعداد زیادی از آرژانتینیها مستعد به دین اسلام گرویده و زمینههای آشنائی هرچه بیشتر آنها با دین مبین اسلام فراهم شده است.
این مسجد همچنین قریب دو دهه است از یک رادیو موج اف ام برای پخش برنامههای مذهبی و اسلامی بهره میبرد. در چند سال اخیر با استفاده از قانون جدید کانالهای تلویزیونی دیجیتالی در کشور، این مرکز نیز اقدام به تأسیس یک کانال تلویزیونی با برد محدود نموده است.
کتابخانهای نیز در مرکز التوحید دائر شده است که متون زیادی به زبانهای عربی، اسلامی و فارسی را در اختیار دارد. این مرکز اسلامی، مدرسه ای نیز برای فرزندان شیعیان ساکن تأسیس نموده است. شیعیان مذکور همگی از خانوادههای شیعیان جنوب لبنان هستند که از زمان جنگهای داخلی آن کشور به آرژانتین مهاجرت نمودهاند.
اگرچه در حال حاضر بیش از 70 درصد جمعیت دانشآموزان مدرسه وابسته به شیعیان را غیرمسلمانان تشکیل میدهند اما حضور آنها در یک مدرسه اسلامی میتواند زمینههای آشنائی بیشتر آنها با اسلام را فراهم نماید. در همین بخش مناسب خواهدبود که مراکز اسلامی شیعه سایر شهرهای آرژانتین نیز معرفی گردد.
نکته مهمی که در مورد فعالیت اسلامی مرکز اسلامی شیعیان باید گفت آن است که از سال 1994 و پس از انفجار انجمن یهودی آمیا در آرژانتین، اتهامات بی اساسی به جامعه شیعیان این کشور وارد شد، تعدادی از اعضای این مرکز بدون دلیل بازداشت شده و بعد از مدتی آزاد شدند و تضییقات شدیدی برای فعالیت این مرکز بوجود آمد بگونهای که حتی شیعیان آرژانتینی نیز از رفت و آمد به این مرکز واهمه دارند. این اقدامات تأثیرات زیادی بر روند فعالیتهای گستردهاین مرکز اسلامیگذارد.
مرکز اسلامی کانیولاس
این مرکز در شهر کانیولاس واقع شده و سرپرستی آن سالهاست با شخصی به نام عبدالله مدنی میباشد که از آرژانتینیهای گرویده به دین اسلام میباشد.
مرکز اسلامی توکومان - خوخوی و سالتا در شمال آرژانتین
گفته میشود که شهر توکومان و نواحی اطراف آن جمعیت قابل توجهی از مسلمانان علوی را در خود جای داده است که بعد از بوئنوس آیرس بزرگترین تجمع مسلمانان آرزانتین میباشد. این مرکز اسلامی نیز توسط یکی از آرژانتینیهای سوری الاصل اداره میشود. مرکز اسلامی توکومان نیز از وجود یک ایستگاه رادیوئی، کانال تلویزیونی دیجیتال، مسجد و مراکز اسلامی وابسته بهره میبرد.
مرکز اسلامی جمهوری آرژانتین(اهل سنت)
این مرکز توسط اولین مهاجرین مسلمان با هدف رفع نیازهای اولیه و حل مشکلات مهاجرین تازهوارد تأسیس شد. به همین دلیل تا مدتها، هدف اصلی برگزاری مراسمهای اسلامی نبود. مسجد الاحمد وابسته به مرکز اسلامی بوئنوس آیرس که در سال1986 با حمایتهای مالی سوریه و لیبی تأسیس شد، وابسته به این مرکز میباشد. این مرکز اسلامی درحال حاضر بزرگترین مرکز اسلامی بوئنوس آیرس است که هدف خود را نمایندگی همه مسلمانان فارغ از مذهب و تفکر و مرام سیاسی و ملیتی میداند. در مراسمهای این مرکز جمع کثیری از مسلمانان شرکت میکنند و بنوعی تنها مرکز اسلامی آرژانتین نیز محسوب میشود که با دولت مرکزی ارتباط مستقیم دارند و بعنوان مثال رئیسجمهور آرژانتین(خانم کرچنر) در عید فطر سال 1388 در این مسجد حضور یافت. لبنانیها و سوریهای مقیم بوئنوس آیرس که اکثریت مسلمانان حاضر در آرژانتین را نیز شامل میشوند، با این مرکز اسلامی در ارتباط هستند.
مرکز اسلامی ملک فهد
این مرکز با سرمایهگذاری مستقیم عربستان سعودی در سال 2000 افتتاح گردید. در حال حاضر مدرنترین مرکز اسلامی عربستان سعودی است که هزینههای آن بطور کامل از سوی سفارت عربستان سعودی تأمین میشود.
شیعیان
پس از انقلاب اسلامی ایران، اسلام و تشیع به نوعی در میان مسلمانان مقیم آرژانتین احیا شد و نسلی از جوانان نیز به این مجالس گرایش پیدا کردند. هماکنون شیعیان در آرژانتین برنامههای زیادی دارند. یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی، ترجمه بیش از دویست کتاب به زبان اسپانیولی است که یکی از آنها کتاب الحیاة از محمدرضا حکیمی است. [۸]
مرکز آل البیت در لبنان، تا کنون بیش از هشتاد جلد کتاب به این زبان ترجمه و منتشر کرده است. تعدادی روزنامه، محلی و برنامههای رادیویی به زبان اسپانیولی وجود دارد و جوانان این کشور هم اکنون درباره اسلام اطلاعات خوبی دارند. تشیع در این کشور به رسمیت شناخته شده و مساجد و اماکن مذهبی آن، ثبت شده و قانونی هستند.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی شیعیان
شیعیان اغلب تاجر و بیشتر به تجارت و صادرات گوشت میپردازند. به همین دلیل از لحاظ اقتصادی دارای وضع زندگی متوسطی هستند. آنان انجمن خیریه محدودی با کمک دولت برای رسیدگی به مسلمانان و غیر مسلمانان دارند. شیعیان در رادیو با اجاره ساعاتی در هفته، برنامههایی اجرا میکنند.
در تلویزیون نیز به برنامههایی دعوت میشوند ولی در مواردی نیز تحت فشار و بیاحترامی قرار میگرفته و با فشار یهودیان تهمتهایی به شیعیان نسبت داده میشود. یک روزنامه به نام «المایزین» از سوی شیعیان منتشر میشود. دو مجله دیگر به نام کوثر و ثقلین، به زبان اسپانیایی و یک مجله هم برای کودکان منتشر میشود. در آمریکای لاتین سه کشور به لحاظ وجود شیعیان کلیدی هستند: ونزوئلا، آرژانتین و برزیل. در بقیه کشورها هرچند مسلمانان ساکن هستند ولی موقعیت کلیدی ندارند. در نیکاراگوئه هم تعدادی شیعه وجود دارد، ولی رشد چندانی نداشتهاند. شماری طلبه آرژانتینی در ایران تحصیل کرده و برخی از آنان در کشور خود مشغول فعالیتهای تبلیغی و دینی هستند.
مبلغان شیعه در آرژانتین
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از شیعیان آرژانتین برای تحصیل به ایران آمدند و آنان پس از تحصیل در قم، به کشور خود بازگشتند و هم اکنون به تبلیغ اسلام و تشیع در آن منطقه مشغول هستند. برخی از این مبلغان عبارتند از:
عبدالکریم پاز؛ دانش آموخته فلسفه در آرژانتین. وی در سن ۲۲ سالگی مسلمان شد و در سال ۱۳۶۶ هجری شمسی برای تحصیل علوم دینی به قم آمد و بعد از چند سال تحصیل برای تبلیغ به آرژانتین بازگشت. وی هم اکنون امام جمعه شیعیان آرژانتین است.
شیخ فیصل آلبرتو مرهل؛ خانواده وی اصالتا اهل سوریه هستند. او هم اکنون در آرژانتین سکونت دارد و البته به برخی از کشورهای آمریکای جنوبی مانند شیلی، مکزیک، کلمبیا، برزیل و پاراگوئه برای فعالیت تبلیغی مسافرت میکند و در محافل حکومتی نیز به عنوان نماینده شیعیان حاضر میشود.
مراکز فرهنگی شیعیان
مهمترین مراکز فرهنگی - اسلامی آرژانتین که متعلق به شیعیان است، عبارت است از:
مسجد التوحید و مرکز فرهنگی و مدرسه علمیه وابسته به آن که در بوئنوس آیرس قرار دارد. مدیریت این مسجد و مدرس با عبدالکریم پاس (پاز) است که در سال ۱۹۸۳ میلادی افتتاح شده و در طول این دوران همیشه طلابی داشته است. جمعیت عربی - اسلامی از جمعیتهای اسلامی متعلق به شیعیان در آرژانتین است. جمعیت اعلای اسلامی گروهی متعلق به همه مسلمانان است که شیعیان در آن نماینده دارند. مؤسسه فرهنگ و علوم اسلامی الغدیر در توکومان؛ این مرکز را شیخ فیصل مرهل و همسرش خانم سمیه یونس تأسیس کردند. در این مؤسسه، قرائت و تفسیر قرآن کریم، آموزش زبانهای عربی و فارسی، گفتگوهای دینی، مراسمهای اسلامی در موالید و وفیات ائمه(ع) و فعالیتهای فرهنگی دیگری انجام میگیرد.
مسجد الشهید از نخستین مساجد شیعیان در شهر توکومان است که حوزه علمیه نیز دارد و محمود عید مدیریت آن را برعهده دارد. این مدرسه نیز برنامه درسی مشخص دارد و به تربیت تعدادی طلبه مشغول بوده و هست.
تعدادی انجمن و جمعیت متعلق به علویها در این کشور وجود دارد که غالب آنها در بوئنوس آیرس فعال هستند. در توکومان نیز مراکزی متعلق به شیعیان علوی فعالیت دارد مانند مرکز پان اسلامیک که نماز جمعه در آن اقامه میشود و مدرسه عربی - اسلامی آرژانتین که در سال ۱۹۸۵ میلادی افتتاح شده و مدیریت ان با یوسف دروبی که از شیعیان علوی است، است.
در شهر کوردوبا نیز جمعیت عربی - اسلامی کوردبا، جمعیت جوانان مسلمان و مسجد شیخ ساطع الجمیل که با معماری بسیار زیبایی در سال ۱۹۸۴ بنا شده، از مراکز اسلامی - شیعی این شهر میباشد.
گروههایی از شیعیان در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین وجود دارد که اطلاعات دقیقی از آنان در دست نیست. این جوامع، غالبا مهاجرانی هستند که به محض آشنایی با یکدیگر، غالبا به هدف برگزاری نماز جماعت و مراسم عاشورا، اقدام به اجتماعاتی میکنند.
وحدت در بین مسلمانان
درگذشته شیعه و سنی به عنوان مسلمان در کنار یکدیگر زندگی میکردند، ولی با فشار وهابیت و سعودیها بین آنان اختلاف ایجاد شد و مراکزشان از یکدیگر جدا شد.
با این وجود هنوز هم این اتحاد در بین مسلمانان وجود دارد، به طوری که مواردی از ازدواج میان شیعه و سنی وجود دارد. جشن ولادت رسول اکرم(ص) نیز به طور مشترک توسط آنان برگزار میشود. وهابیها در این کشور فعالیت زیادی دارند و در واقع آرژانتین مرکز آنان در آمریکای لاتین است.
نهادها و مراکز دینی غیرمسلمانان
مراکز وابسته به یهودیان
جامعه یهودیان در آرژانتین بعنوان بزرگترین جامعه یهودی در آمریکای لاتین، بعد از جامعه یهودیان در اسرائیل و آمریکا سومین مرکز بزرگ یهودیان در جهان محسوب میشود. بیش از 50 درصد از یهودیان آمریکای لاتین در آرژانتین مستقر میباشند. بسیاری از یهودیان این منطقه از ریشه خانوادههای یهودی آرژانتینی میباشند. مهاجرت یهودیان به آرژانتین به طور عمومی به چهار دوره تاریخی تقسیم میشود.
از زمان کشف قاره آمریکا از سال 1492 تا 1889 در این دوره یهودیان از طریق بازرگانی و تجارت با این منطقه در ارتباط بودند.
از سال 1889 تا سال 1905 دوره اول مهاجرت یهودیان برای کشاورزی و ایجاد کلنیهای یهودی تحت حمایت انجمن مهاجرین یهودیان (JCA)
از سال 1905 تا 1930 دوره مهاجرت انبوه، زمانی که آنها در مناطق شهری اسکان داده شدند و کارهای در سطح پایین با درآمد کم را قبول کردند.
از سال 1930 تا 1950، مهاجرت یهودیان از اروپا بمنظور فرار از تعقیب و آزار نازیها و تبعیضات نژادی نازی
بعد از پایان جنگ دوم جهانی، مهاجرتهای اضطراری یهودیان متوقف شد. جمعیت یهودیان آرژانتین در سال 1960 با 310 هزار نفر به اوج خود رسید و پس از آن با شروع مهاجرت به اسرائیل بعنوان پناهنده و مهاجر، آمار کاهش یافت. همچنین تعدادی از یهودیان آرژانتینی به دلیل نامساعد بودن وضعیت اقتصادی این کشور در این دهه به کشورهای اروپایی مهاجرت کردند. براساس آمارهای تخمینی تعداد یهودیان آرژانتینی در سال 1982 به 230 هزار نفر رسید.[۱۹]
همانگونه که در ابتدای این بخش عنوان شد، بسیاری معتقدند که جمعیت واقعی یهودیان بسیار بیش از 300 هزار نفر است. باید در نظر داشت که یکی از مناطقی که قرار بوده است کشور یهود در آنجا تأسیس شود، آرژانتین میباشد. گفته میشود یهودیان در نیم قرن اخیر تلاش زیادی را برای خرید زمینهای وسیع کشاورزی در آرژانتین بکار بستهاند و آمارهای متفاوتی از وسعت زمینهای خریداری شده توسط یهودیان ارائه میشود که حتی تا 500 هزار هکتار نیز عنوان شده است. برخی معتقدند که یهودیان آرژانتین در دوره کمون نهائی خود بسر میبرند و آرزوی نهائی آن، اداره کشور توسط یهودیان است. این نکته نیز شایان ذکر است که مقامات بسیاری در سطوح عالی کشور از جمله در دستگاه قضایی، دولت فدرال و دولتهای ایالتی از یهودیان هستند. در سال 2016 برای اولین بار یک یهودی بعنوان یکی از اعضای شورای عالی قضایی منصوب شد. در دولت فعلی آقای ماکری نیز چندین نفر از وزرای مهم یهودی هستند. علاوه بر آن بسیاری از یهودیان مشهور از طریق حزب حاکم PRO وارد کنگره شدند.
وضعیت و ساختار آموزش مذهبی در جامعه
براساس قانون اساسی کشور، آزادی مذهبی در سراسر کشور وجود دارد و دولت باید تلاش خود را برای حفظ این آزادی بکار بندد. بنابراین آموزش مذهب خاصی در مدارس بصورت عام وجود ندارد. تا قبل از اصلاحیه قانون اساسی، آموزشهای مذهبی بعنوان یکی از دروس دوره ابتدائی در مدارس تدریس میشد اما پس از انجام این اصلاحیه این موضوع لغو شد معهذا بدلیل حاکمیت سیستم فدرالی در نظام سیاسی آرژانتین، ایالتها نیز از قانون خود پیروی میکنند. تعدادی از ایالتها آموزش مذهب کاتولیک در مدارس ابتدائی دولتی انجام میشود در حالیکه در برخی ایالتها انجام وجود دروس آموزش مذهبی در مدارس ابتدائی دولتی را نیز ممنوع کردهاند.
علیرغم این موضوع؛ در حال حاضر وجود مدارس خاص اقلیتهای مذهبی و یا مدارس وابسته به کلیسا که در آن آموزشهای مذهبی نیز تدریس شود، آزاد بوده و منعی ندارد.
پانویس
- ↑ Zárate, M. ; Neme, G. (2005). "Mid-Holocene paleoenvironments and the archeological record of southern Mendoza, Argentina". Quaternary International 132: 81
- ↑ (۱۵۰۲. م)
- ↑ (۱۵۱۶. م)
- ↑ (۱۵۲۰. م)
- ↑ چون در منطقه آب تازه و شیرین دریا قرار دارد
- ↑ از جمله بولیوی، اکوادور و پرو
- ↑ از جمله سویا، ذرت، آفتابگردان
- ↑ آمریکا و برزیل در ردههای اول و دوم هستند
- ↑ منطقه در سواحل دریای مدیترانه در ترکیه
- ↑ اصول 97 و 98
- ↑ سیستم انتخاباتی بگونهای است که انتخاب کننده مجاز به انتخاب تک تک انتخاب شوندگان نیست و باید به لیست واحد معرفی شده از سوی احزاب و یا ائتلافهای انتخاباتی بصورت واحد رأی دهد.
- ↑ برای نامزدی در انتخابات از هر استان این است که انتخاب شونده علاوه بر اینکه تابعیت ملی آرژانتین را داشته باشد، باید متولد آن شهر و یا استان بوده و یا اینکه حداقل 2 سال متوالی منتهی به دوره نامزدی را در آن شهر سکونت داشته باشد. (ماده48)
- ↑ در این زمان منم متحد همیشگی آمریکا از قدرت کنار رفته بود
- ↑ براساس آمارگیری سال 1914 از جمعیت کل 89/15 میلیون نفری آرژانتین، 18764 نفرمذهب خود را مسلمان عنوان کردهاند. نکته جالب توجه این است که در آمارگیری سال 1960 از تعداد 879/17 میلیون نفر جمعیت کشور تنها 14262 نفر مذهب خود را اسلام عنوان کردهاند که نشاندهنده 10/0 درصد جمعیت کشور بوده است.
- ↑ الخاندرو شمعون
- ↑ از این تعداد 40 درصد مسلمان هستند و آخرین آمار اعلام شده در خصوص مسلمانان آرژانتین در دهه 1970 مربوط به روزنامه الوطن لبنان است که تعداد اعراب ساکن آرژانتین را 6/3 میلیون نفر ذکر کرده است.
- ↑ بین سالهای 1930-1918 تعداد ازدواجهای اعراب با غیر عربهای ساکن آرژانتین 23 درصد ذکر شده است. نکته دیگر این است که 62 درصد نسل دوم عربهای مهاجر به زبان عربی تسلط نداشته و تنها 13 درصد به طور صحیح زبان عربی صحبت میکردهاند. در نسل سوم عربهای مهاجر این رقم به کمتر از 4 درصد رسیده است و 87 درصد اصلا به زبان عربی آشنا نبودهاند.
- ↑ رئیس مرکز اسلامی آرژانتین، تعداد مسلمانان را به شکل زیر عنوان کرده است. 800 خانواده سنی، 400 خانواده علوی، 300 خانواده شیعی، 50 خانواده دروزی.
- ↑ برخی از منابع یهودی تعداد یهودیان را بیش از 300 هزار نفر برآورد کردهاند که از این میزان 200 هزارنفردر بوئنوس آیرس، 20 هزار نفر در روساریو، 9000 نفر در کوردوبا، 20 هزار نفر در دیگر شهرها زندگی میکنند. تعداد قابل توجه دیگری از یهودیان در شهرهای ماردل پلاتا، لاپلاتا، کونکوردیا وجود دارند. اکثریت جمعیت یهودیان از شاخه آشکنازی و 15 درصد از آنان از شاخه سفاردی میباشند.